|

در یادها نخواهد ماند

مازیار معاونی

با پخش مجموعه «از یادها رفته» به عنوان سریال رمضانی شبکه اول سیما، تعداد آثار فاخر (الف ویژه)ای که تاکنون به مناسبت ماه رمضان روی آنتن رفته‌اند، به عدد دو رسید. درست 10 سال قبل یعنی در ماه رمضان سال 1388 بود که تلویزیون برای نخستین بار از سیاست همیشگی خود در مقوله گونه‌های نمایشی رمضانی عدول کرد و سریال تاریخی «نردبام آسمان»، ساخته محمدحسین لطیفی، را در کنداکتور ماه رمضان شبکه یک قرار داد، حالا بعد از یک دهه از آن تجربه که باز هم همان گونه‌های همیشگی یعنی آثار طنز (پایتخت 4، دودکش و پادری) و اخلاقی/ ماورایی ( شبهای زاینده‌رود، مدینه، زیر پای مادر و...) روی آنتن این شبکه بودند، با «از یادها رفته» فرصت دوباره‌ای به یک ژانر متفاوت نمایشی داده شده است.
جنبه‌هایی نظیر اینکه مخاطب مجموعه‌های نمایشی دهه‌های متوالی به تماشای آثار فاخر تاریخی با فرم هفتگی و تعلق آثار رمضانی به ژانرهایی محدود عادت داده شده و حالا این خرق عادت یکباره می‌تواند با پس‌زدنش توأم باشد یا خیر را باید به آینده موکول کرد، عجالتا همین گام رو به جلو که پیام‌های اخلاقی رمضانی را لزوما نباید از کانال آن گونه‌های نمایشی انگشت‌شمار به مخاطب رساند، جای تحسین دارد.
«از یادها رفته» هم به واسطه زرق و برق چشم‌نواز آثار الف ویژه که به هر صورت برای بیننده اغواکننده هستند، هم به واسطه برانگیختن حس کنجکاوی ناشی از تغییر ژانر و هم متأثر از نقش‌آفرینی بازیگرانی همچون حسین یاری، بیتا فرهی و میترا حجار که وزنه‌های مهمی برای جذب بیننده به حساب می‌آیند، از همان شب‌های اول پخش، جایگاه خود را محکم کرد؛ به‌ویژه اینکه تا پایان قسمت سوم که طرح موضوع و معرفی کاراکترها در دستور کار بود، مجموعه پرداخت قابل قبولی داشت اما از قسمت چهارم سریال به بعد که با پایان فصل افتتاحیه، توان سازنده اثر در پیشبرد درام و تزریق خلاقیت در درام به قضاوت کشیده شد، نارسایی‌ها یکی یکی خود را نشان دادند و انتقادات از سریال بالا گرفت؛ انتقاداتی که نوک تیز پیکان آنها بر کپی‌برداری از شاخص‌ترین مجموعه ملودرام عاشقانه/ سیاسی یعنی سریال خانگی «شهرزاد» استوار بود و مقایسه آن درام محکم و کم‌نقض (به‌ویژه در فصل اول) که تصویری باورپذیر و تأثیرگذار از مناسباتِ عشق، قدرت، فساد و... در آن به زیباترین شکل خلق شده بود، با روایت باری به هر جهت «از یادها رفته» تا چند روز نقل محافل بود.
اما اگر فارغ از نگرش احساساتی و با فاصله‌گرفتن از عصبیتی که کیفیت پایین «از یادها رفته» مسبب آن بوده است به موضوع نگاه کنیم، باید اذعان کرد مجموعه‌سازی در اندازه‌های بهرام بهرامیان که بهترین ساخته‌اش سریال متوسط «مشق عشق» بوده است، در انتخاب مضمون امتحان پس‌داده
عاشقانه/ سیاسی آن‌هم در اولین تجربه تاریخی خود راه را اشتباه نرفته در واقع نمی‌توان هر مجموعه‌ای با چنین هسته مضمونی که در یک بستر تاریخی نسبتا نزدیک به زمان معاصر می‌گذرد را به کپی‌برداری «شهرزاد» و شخص حسن فتحی متهم کرد، چراکه به جز «شهرزاد» و دیگر آثار عاشقانه/ سیاسی فتحی همچون «مدار صفر درجه»، «شب دهم» و «پهلوانان نمی میرند» آثار دیگری نظیر «کیف انگلیسی» ساخته زنده‌یاد ضیاالدین دری در مقیاس داخلی و بسیاری از مجموعه‌های تاریخی هم دقیقا با چنین رویکرد و محوریتی ساخته شده بودند اما به هر روی زمانی که یک مجموعه‌ساز آن‌هم در ابعادی به وسعت مدیوم چند ده میلیونی تلویزیون مرتکب ساخت اثری بی‌کیفیت در اتمسفری شبیه به یک اثر درخشان می‌شود، این‌گونه بازخوردها هم چندان دور از انتظار نمی‌نمایند. «از یادها رفته» از دو منظر شخصیت‌پردازی و شیوه بیان روایی به‌شدت آسیب دیده است البته نه اینکه سایر ضعف‌های کار از انتخاب بد و بیجای یک خواننده راک برای یکی از نقش‌های اصلی که بازی بسیار بدی هم ارائه کرده است یا مهارت پایین کارگردان در هدایت و بازی‌گرفتن از دیگر نقش‌ها به‌ویژه نقش شاخص «مهربانو» را از یاد ببریم ولی با همه اینها، اگر تیم سازنده مجموعه برای طراحی شخصیت‌ها به‌ویژه کاراکترهای اصلی ساخته‌اش یعنی «مهراد»، «خسرو» و «مهربانو» خلاقیت بیشتری به خرج می‌داد تا بیننده تعریف و تفسیری شفاف و هویت‌مند از هر یک از اینها داشته باشد، اگر فراز و فرودهای دراماتیک قصه بر اصول استاندارد نگارش درام و نه بر مبنای موش و گربه‌بازی و تکرارهای بی‌اثر موقعیت‌های مشابه استوار نبود و فراتر از این، اگر تیم نگارش مجموعه چشم‌انداز درستی از آغاز، اوج‌گیری و طریقه به‌پایان‌رساندن درام برای خود ترسیم کرده بودند، شاهد اتلاف سرمایه برای تولید یک اثر ضعیف با عنوان کار الف ویژه نمی‌بودیم.

با پخش مجموعه «از یادها رفته» به عنوان سریال رمضانی شبکه اول سیما، تعداد آثار فاخر (الف ویژه)ای که تاکنون به مناسبت ماه رمضان روی آنتن رفته‌اند، به عدد دو رسید. درست 10 سال قبل یعنی در ماه رمضان سال 1388 بود که تلویزیون برای نخستین بار از سیاست همیشگی خود در مقوله گونه‌های نمایشی رمضانی عدول کرد و سریال تاریخی «نردبام آسمان»، ساخته محمدحسین لطیفی، را در کنداکتور ماه رمضان شبکه یک قرار داد، حالا بعد از یک دهه از آن تجربه که باز هم همان گونه‌های همیشگی یعنی آثار طنز (پایتخت 4، دودکش و پادری) و اخلاقی/ ماورایی ( شبهای زاینده‌رود، مدینه، زیر پای مادر و...) روی آنتن این شبکه بودند، با «از یادها رفته» فرصت دوباره‌ای به یک ژانر متفاوت نمایشی داده شده است.
جنبه‌هایی نظیر اینکه مخاطب مجموعه‌های نمایشی دهه‌های متوالی به تماشای آثار فاخر تاریخی با فرم هفتگی و تعلق آثار رمضانی به ژانرهایی محدود عادت داده شده و حالا این خرق عادت یکباره می‌تواند با پس‌زدنش توأم باشد یا خیر را باید به آینده موکول کرد، عجالتا همین گام رو به جلو که پیام‌های اخلاقی رمضانی را لزوما نباید از کانال آن گونه‌های نمایشی انگشت‌شمار به مخاطب رساند، جای تحسین دارد.
«از یادها رفته» هم به واسطه زرق و برق چشم‌نواز آثار الف ویژه که به هر صورت برای بیننده اغواکننده هستند، هم به واسطه برانگیختن حس کنجکاوی ناشی از تغییر ژانر و هم متأثر از نقش‌آفرینی بازیگرانی همچون حسین یاری، بیتا فرهی و میترا حجار که وزنه‌های مهمی برای جذب بیننده به حساب می‌آیند، از همان شب‌های اول پخش، جایگاه خود را محکم کرد؛ به‌ویژه اینکه تا پایان قسمت سوم که طرح موضوع و معرفی کاراکترها در دستور کار بود، مجموعه پرداخت قابل قبولی داشت اما از قسمت چهارم سریال به بعد که با پایان فصل افتتاحیه، توان سازنده اثر در پیشبرد درام و تزریق خلاقیت در درام به قضاوت کشیده شد، نارسایی‌ها یکی یکی خود را نشان دادند و انتقادات از سریال بالا گرفت؛ انتقاداتی که نوک تیز پیکان آنها بر کپی‌برداری از شاخص‌ترین مجموعه ملودرام عاشقانه/ سیاسی یعنی سریال خانگی «شهرزاد» استوار بود و مقایسه آن درام محکم و کم‌نقض (به‌ویژه در فصل اول) که تصویری باورپذیر و تأثیرگذار از مناسباتِ عشق، قدرت، فساد و... در آن به زیباترین شکل خلق شده بود، با روایت باری به هر جهت «از یادها رفته» تا چند روز نقل محافل بود.
اما اگر فارغ از نگرش احساساتی و با فاصله‌گرفتن از عصبیتی که کیفیت پایین «از یادها رفته» مسبب آن بوده است به موضوع نگاه کنیم، باید اذعان کرد مجموعه‌سازی در اندازه‌های بهرام بهرامیان که بهترین ساخته‌اش سریال متوسط «مشق عشق» بوده است، در انتخاب مضمون امتحان پس‌داده
عاشقانه/ سیاسی آن‌هم در اولین تجربه تاریخی خود راه را اشتباه نرفته در واقع نمی‌توان هر مجموعه‌ای با چنین هسته مضمونی که در یک بستر تاریخی نسبتا نزدیک به زمان معاصر می‌گذرد را به کپی‌برداری «شهرزاد» و شخص حسن فتحی متهم کرد، چراکه به جز «شهرزاد» و دیگر آثار عاشقانه/ سیاسی فتحی همچون «مدار صفر درجه»، «شب دهم» و «پهلوانان نمی میرند» آثار دیگری نظیر «کیف انگلیسی» ساخته زنده‌یاد ضیاالدین دری در مقیاس داخلی و بسیاری از مجموعه‌های تاریخی هم دقیقا با چنین رویکرد و محوریتی ساخته شده بودند اما به هر روی زمانی که یک مجموعه‌ساز آن‌هم در ابعادی به وسعت مدیوم چند ده میلیونی تلویزیون مرتکب ساخت اثری بی‌کیفیت در اتمسفری شبیه به یک اثر درخشان می‌شود، این‌گونه بازخوردها هم چندان دور از انتظار نمی‌نمایند. «از یادها رفته» از دو منظر شخصیت‌پردازی و شیوه بیان روایی به‌شدت آسیب دیده است البته نه اینکه سایر ضعف‌های کار از انتخاب بد و بیجای یک خواننده راک برای یکی از نقش‌های اصلی که بازی بسیار بدی هم ارائه کرده است یا مهارت پایین کارگردان در هدایت و بازی‌گرفتن از دیگر نقش‌ها به‌ویژه نقش شاخص «مهربانو» را از یاد ببریم ولی با همه اینها، اگر تیم سازنده مجموعه برای طراحی شخصیت‌ها به‌ویژه کاراکترهای اصلی ساخته‌اش یعنی «مهراد»، «خسرو» و «مهربانو» خلاقیت بیشتری به خرج می‌داد تا بیننده تعریف و تفسیری شفاف و هویت‌مند از هر یک از اینها داشته باشد، اگر فراز و فرودهای دراماتیک قصه بر اصول استاندارد نگارش درام و نه بر مبنای موش و گربه‌بازی و تکرارهای بی‌اثر موقعیت‌های مشابه استوار نبود و فراتر از این، اگر تیم نگارش مجموعه چشم‌انداز درستی از آغاز، اوج‌گیری و طریقه به‌پایان‌رساندن درام برای خود ترسیم کرده بودند، شاهد اتلاف سرمایه برای تولید یک اثر ضعیف با عنوان کار الف ویژه نمی‌بودیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها