مروری بر یک کارنامه موفق
بازی بداهه رضا کیانیان
رضا کیانیان یکبار دیگر با پروژه «بداهه»، به کارگردانی آروند دشتآرای در پردیس تئاتر شهرزاد پا به صحنه میگذارد. «بداهه» پروژه جدید آروند دشتآرای است که محمد قدس به همراه پوپک کمگویان آن را تهیه کردهاند و از 16 خرداد در سالن شماره دو شهرزاد روی صحنه میرود. دشتآرای دومین همکاری خود را با نغمه ثمینی تجربه میکند. بازیگران این نمایش (به ترتیب حروف الفبا): بهرام افشاری، ستاره پسیانی، دیبا خاتمی، کاظم سیاحی، امیرحسین فتحی، الهام کردا، رضا کیانیان، میثم میرزایی، فاطمه نقوی و مارین ون هولک هستند.
تصویرباز
رضا کیانیان بازیگری است که سالها تجربه بازی در تئاتر را پیشرو داشته و بعد از نزدیک به 23 سال بازیگری در تئاتر با فیلم «همه وسوسههای زمین»، به کارگردانی حمید سمندریان پا به سینما میگذارد و پس از آن تجربه بازی در سینما و تلویزیون برایش جدیتر میشود. اما این خود دلیلی نشده که کاملا از تئاتر دور شود و همواره به صورت هرازگاهی به تئاتر برگشته و خودی نشان داده و دوباره به سمت سینما و تصویر برگشته است. شاید این خود دلیل بزرگی بوده که در دشواریها تئاتر راه را برای بازیگریاش در دنیای تصویر هموار کرده باشد. «کیمیا»، ساخته احمدرضا درویش، نخستین کار قابلتوجه او بود. «آژانس شیشهای» نقطه اوج او در سینما بود. وی در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را گرفت و در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم کیمیا کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم بود. فیلمهای سگکشی، سینما سینماست، گاهی به آسمان نگاه کن، ماهیها عاشق میشوند، یه حبه قند، فرش باد، یک تکه نان، روبان قرمز و کفشهایم کو؟ از کارهای شاخص او بهشمار میرود و کیانیان در این آثار
بازیهای متفاوت و فوقالعادهای را به نمایش گذاشت. او برای بازی ماندگارش در فیلم «خانهای روی آب» نیز سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد. معروفترین نقش تلویزیونی رضا کیانیان، نقش جمشید در سریال «شلیک نهایی»، به کارگردانی محسن شاهمحمدی است. شهرت و محبوبیت کیانیان در نقش جمشید چنان بود که مدل مو و لباسهای جمشید در میان جوانان و به نام مدل جمشیدی رایج شد. به طور یقین بحثبرانگیزترین و جنجالیترین نقشهای تلویزیونی وی در سریالهای «کیف انگلیسی» در نقش یک روحانی مسن و در «دوران سرکشی» در نقش یک قاضی هستند. برجستهترین کار کیانیان در تلویزیون، بازی وی در سریال «مختارنامه» در نقش عبدالله بن زبیر، خلیفه بزرگ زبیری در مکه است که علاوهبر آنکه متفاوتترین نقش هنری وی محسوب میشود، اولین کار تاریخی کیانیان در نقش یک شخصیت خاکستری است.
آغاز
او در دهه 40 شاگرد برادر بزرگترش، داوود کیانیان بوده و در دهه 50 با دو معلم بزرگ تئاتر آشنا میشود و همواره به نیکی از دکتر علی رفیعی و حمید سمندریان نام برده است.
کیانیان برای سمندریان، در نمایشهای ملاقات بانوی سالخورده و بازی استریندبرگ بازی کرد و در کارهای آنتیگونه، یادگار سالهای شن و دانشمند بزرگ وو به کارگردانی علی رفیعی بازی کرد.
حرفهای
رضا کیانیان که پیش از این در سال ۸۳ در «حرفهای» به کارگردانی بابک محمدی بازی کرده بود، اینبار علاوهبر بازی، کارگردانی آن را نیز عهدهدار شده است. او در کار بابک محمدی یکی از زیباترین بازیهایش را ارائه کرد که هم در مقام یک کمدین میتوانست این توجه را در مخاطبانش ایجاد کند و هم بازیگری که هنوز هم در تئاتر از جایگاه معتبری برخوردار است. شاید این دلیلی شد برای اینکه خودش این متن را در سال 95 کارگردانی کند که در این اجرا نیز، منش ظاهری همان شیوه پیشین بود، اما در باطن دگرگونی قابللمسی در ارائه تحلیل و ایجاد موقعیتی تصویریتر را فراهم کرده بود.
در بازیگری، رضا کیانیان به دلیل بالارفتن سن انگار به نوعی پختگی در ارائه نقش پلیس مخفی رسیده باشد، هرچند در آن زمان نیز بازی درخشانی را به لحاظ جنس کمدی ارائه کرده بود، اما اینبار سعی شده که علاوهبر وجه کمیک، بر وجه تراژیک این اثر هم صحه گذاشته شود، چنانچه بارها در غم ازدستدادن پدر و مادر نویسنده و تبعید پسر مخفی ما این اندوه را درمییابیم. بههرتقدیر وجوه تراژدی و کمدی، در یک موازنه است که حرفهای را به اثری ماندگارتر مبدل خواهد کرد. بههرروی رضا کیانیان میداند که یک پدر را با آن پیشینه پلیسی بازی کند، اما روال مثبت زندگیاش است که از او هم روشنفکری ساخته که حالا ایدهپرداز جریان سالم و درست زندگی است. او هم میداند چگونه باید با سیاسیکاری مخالفت کند که بتواند روال بهینهای را در دل قدرت نفوذ دهد و این همان تلاقی درست و دقیقی است که بین او و نویسنده در اینجا به وقوع میپیوندد. بنابراین حضور کیانیان در عین پختگی لازم و ایدئال آنچه باید را در صحنه القا میکند و این همان انتظاری است که میشود از یک حرفهای داشت.
دیگران
او در سال 93 نیز برای بهمن فرمانآرا در نمایش «مردی برای تمام فصول» بازی کرد. رضا کیانیان ما را در این بازی راهبر است. او میداند چگونه در بازیاش دقیق شود. البته در نمایش عرق خورشید، اشک ماه (کار آتیلا پسیانی، 1392) نتوانست و نشد درخشش کارهای پیشینش در تئاتر را تکرار کند و آن بازی شکستی شد در کارنامهاش و عدم کامروایی کیانیان در صحنه. خب، ناکامماندن هم شاید در هنر برای خیلیها اتفاق افتاده باشد و کیانیان هم مستثنا نیست، اما این بازیگر مؤلف و دارنده اندیشه و سبک، اینبار در ژرفای متن و شخص سر تامس مور ما را به کشف لحظات عجیب فرامیخواند. سکوت در بازی او بسیار تأملبرانگیز است.
کیانیان همچنین در «پروفسور بوبوس»، کار آتیلا پسیانی که در سال 89 در تئاتر شهر اجرا شد، بازی کرد. این نمایش در رد انقلاب روسیه بود، اما بهجای کلمه انقلاب، 25 بار از کلمه جنبش استفاده شده بود که در همان زمان با سوءتفاهماتی روبهرو شد.
رضا کیانیان یکبار دیگر با پروژه «بداهه»، به کارگردانی آروند دشتآرای در پردیس تئاتر شهرزاد پا به صحنه میگذارد. «بداهه» پروژه جدید آروند دشتآرای است که محمد قدس به همراه پوپک کمگویان آن را تهیه کردهاند و از 16 خرداد در سالن شماره دو شهرزاد روی صحنه میرود. دشتآرای دومین همکاری خود را با نغمه ثمینی تجربه میکند. بازیگران این نمایش (به ترتیب حروف الفبا): بهرام افشاری، ستاره پسیانی، دیبا خاتمی، کاظم سیاحی، امیرحسین فتحی، الهام کردا، رضا کیانیان، میثم میرزایی، فاطمه نقوی و مارین ون هولک هستند.
تصویرباز
رضا کیانیان بازیگری است که سالها تجربه بازی در تئاتر را پیشرو داشته و بعد از نزدیک به 23 سال بازیگری در تئاتر با فیلم «همه وسوسههای زمین»، به کارگردانی حمید سمندریان پا به سینما میگذارد و پس از آن تجربه بازی در سینما و تلویزیون برایش جدیتر میشود. اما این خود دلیلی نشده که کاملا از تئاتر دور شود و همواره به صورت هرازگاهی به تئاتر برگشته و خودی نشان داده و دوباره به سمت سینما و تصویر برگشته است. شاید این خود دلیل بزرگی بوده که در دشواریها تئاتر راه را برای بازیگریاش در دنیای تصویر هموار کرده باشد. «کیمیا»، ساخته احمدرضا درویش، نخستین کار قابلتوجه او بود. «آژانس شیشهای» نقطه اوج او در سینما بود. وی در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را گرفت و در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم کیمیا کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم بود. فیلمهای سگکشی، سینما سینماست، گاهی به آسمان نگاه کن، ماهیها عاشق میشوند، یه حبه قند، فرش باد، یک تکه نان، روبان قرمز و کفشهایم کو؟ از کارهای شاخص او بهشمار میرود و کیانیان در این آثار
بازیهای متفاوت و فوقالعادهای را به نمایش گذاشت. او برای بازی ماندگارش در فیلم «خانهای روی آب» نیز سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد. معروفترین نقش تلویزیونی رضا کیانیان، نقش جمشید در سریال «شلیک نهایی»، به کارگردانی محسن شاهمحمدی است. شهرت و محبوبیت کیانیان در نقش جمشید چنان بود که مدل مو و لباسهای جمشید در میان جوانان و به نام مدل جمشیدی رایج شد. به طور یقین بحثبرانگیزترین و جنجالیترین نقشهای تلویزیونی وی در سریالهای «کیف انگلیسی» در نقش یک روحانی مسن و در «دوران سرکشی» در نقش یک قاضی هستند. برجستهترین کار کیانیان در تلویزیون، بازی وی در سریال «مختارنامه» در نقش عبدالله بن زبیر، خلیفه بزرگ زبیری در مکه است که علاوهبر آنکه متفاوتترین نقش هنری وی محسوب میشود، اولین کار تاریخی کیانیان در نقش یک شخصیت خاکستری است.
آغاز
او در دهه 40 شاگرد برادر بزرگترش، داوود کیانیان بوده و در دهه 50 با دو معلم بزرگ تئاتر آشنا میشود و همواره به نیکی از دکتر علی رفیعی و حمید سمندریان نام برده است.
کیانیان برای سمندریان، در نمایشهای ملاقات بانوی سالخورده و بازی استریندبرگ بازی کرد و در کارهای آنتیگونه، یادگار سالهای شن و دانشمند بزرگ وو به کارگردانی علی رفیعی بازی کرد.
حرفهای
رضا کیانیان که پیش از این در سال ۸۳ در «حرفهای» به کارگردانی بابک محمدی بازی کرده بود، اینبار علاوهبر بازی، کارگردانی آن را نیز عهدهدار شده است. او در کار بابک محمدی یکی از زیباترین بازیهایش را ارائه کرد که هم در مقام یک کمدین میتوانست این توجه را در مخاطبانش ایجاد کند و هم بازیگری که هنوز هم در تئاتر از جایگاه معتبری برخوردار است. شاید این دلیلی شد برای اینکه خودش این متن را در سال 95 کارگردانی کند که در این اجرا نیز، منش ظاهری همان شیوه پیشین بود، اما در باطن دگرگونی قابللمسی در ارائه تحلیل و ایجاد موقعیتی تصویریتر را فراهم کرده بود.
در بازیگری، رضا کیانیان به دلیل بالارفتن سن انگار به نوعی پختگی در ارائه نقش پلیس مخفی رسیده باشد، هرچند در آن زمان نیز بازی درخشانی را به لحاظ جنس کمدی ارائه کرده بود، اما اینبار سعی شده که علاوهبر وجه کمیک، بر وجه تراژیک این اثر هم صحه گذاشته شود، چنانچه بارها در غم ازدستدادن پدر و مادر نویسنده و تبعید پسر مخفی ما این اندوه را درمییابیم. بههرتقدیر وجوه تراژدی و کمدی، در یک موازنه است که حرفهای را به اثری ماندگارتر مبدل خواهد کرد. بههرروی رضا کیانیان میداند که یک پدر را با آن پیشینه پلیسی بازی کند، اما روال مثبت زندگیاش است که از او هم روشنفکری ساخته که حالا ایدهپرداز جریان سالم و درست زندگی است. او هم میداند چگونه باید با سیاسیکاری مخالفت کند که بتواند روال بهینهای را در دل قدرت نفوذ دهد و این همان تلاقی درست و دقیقی است که بین او و نویسنده در اینجا به وقوع میپیوندد. بنابراین حضور کیانیان در عین پختگی لازم و ایدئال آنچه باید را در صحنه القا میکند و این همان انتظاری است که میشود از یک حرفهای داشت.
دیگران
او در سال 93 نیز برای بهمن فرمانآرا در نمایش «مردی برای تمام فصول» بازی کرد. رضا کیانیان ما را در این بازی راهبر است. او میداند چگونه در بازیاش دقیق شود. البته در نمایش عرق خورشید، اشک ماه (کار آتیلا پسیانی، 1392) نتوانست و نشد درخشش کارهای پیشینش در تئاتر را تکرار کند و آن بازی شکستی شد در کارنامهاش و عدم کامروایی کیانیان در صحنه. خب، ناکامماندن هم شاید در هنر برای خیلیها اتفاق افتاده باشد و کیانیان هم مستثنا نیست، اما این بازیگر مؤلف و دارنده اندیشه و سبک، اینبار در ژرفای متن و شخص سر تامس مور ما را به کشف لحظات عجیب فرامیخواند. سکوت در بازی او بسیار تأملبرانگیز است.
کیانیان همچنین در «پروفسور بوبوس»، کار آتیلا پسیانی که در سال 89 در تئاتر شهر اجرا شد، بازی کرد. این نمایش در رد انقلاب روسیه بود، اما بهجای کلمه انقلاب، 25 بار از کلمه جنبش استفاده شده بود که در همان زمان با سوءتفاهماتی روبهرو شد.