|

راستي‎آزمايي نيت تلفني ترامپ

غلامرضا نظربلند . تحليلگر

دو هفته پيش دونالد ترامپ، رئيس‎جمهور آمريكا، در توييتي از اعلام شماره تلفن خود به‎منظور ايجاد امکان تماس مستقيم مقامات ايران با او خبر داد. اين خبر در هنگامه وضعيت نگران‎کننده موجود، بحث‎ها، گمانه‎زني‎ها و موضع‎گيري‎هاي نسبتا زيادي را برانگيخت. در اين ميان آنچه موجب شگفتي شد، اين بود که آخر چه نسبتي بين اين تلطيف ظاهري با اقدام خشني مانند اعزام سفينه مرگي به نام بمب‎افکن‎هاي با قابليت حمل سلاح هسته‎اي «B52» که هم‌‌سن‎هاي نگارنده نقش بس مخرب آن را در جنگ ويتنام به ياد دارند، وجود دارد. به اين پرسش شگفت‎انگيز پاسخ‎هاي گوناگوني داده شد؛ بعضي گفتند اين هويج آن چماق است (carrot and stick policy). بعضي ديگر آن را به‎ويژه با توجه به پيشينه شومني ترامپ، يک شوی تبليغاتي و بيشتر به‌منظور مصرف داخلي (چيزي که به آن «پي‌آر» مي‎گويند) دانستند. عده‎اي هم اظهار کردند اين بخشي از جنگ رواني کاخ سفيد با هدف ضربه‌زدن به تمركز‎ حريف است. البته در اين گيرودار تفسيري هم بر اين بود که ترامپ چون خواسته است خود را از حلقه محاصره گروه تندروي اطرافش که نمي‎خواهند او مستقل عمل کند نجات دهد، راهي را گشوده است که کانال ارتباط مستقيم او با تهران باشد.تبيين‌ها و تفسيرهاي متفاوت و حتي متغاير پيش‌گفته فقط در ابهام و ايهام اصل آن چيزي که موجب آن تبيين و تفسيرها شده، مخرج مشترک دارند. اين سردرگمي وقتي بيشتر به آن دامن زده شد که ترامپ پس از اعلام شماره تماس تلفني، مواضع زيگزاگي ديگري گرفت مانند «ما فقط از آنها مي‌خواهيم که سلاح اتمي نداشته باشند، يعني چيز زيادي از آنها نمي‌خواهيم»، به‌گونه‎اي که بعضي مفسران و تحليلگران غربي را بر آن داشت تا مواضع او را به چالش بکشند؛ برای مثال مجله

Foreign Policy با بيان اينکه «آيا سياست شما وقتي کسي از آن سر درنياورد، اصلا (آن سياست) وجود دارد؟
(if nobody knows your policy, does it even exist؟)، تلويحا از سياست آمريكا در قبال ايران انتقاد و آن را غيرپاسخ‌گو اعلام کرد.درست است که در عالم سياست بين سياست‎هاي اعلامي و سياست‎هاي واقعي تفاوت‎هايي موجود است و درست است که شوربختانه سياست موسوم به واقع‎گرا
(realpolitik)، ملکوک و غيراخلاقي است و درست است که بخشي از همين سياست که به‎شدت هم رواج يافته، صبغه جنگ رواني پيدا کرده است...

اما در هر صورت هر موضع‌گيري سياسي بايد حامل پيام باشد و پيام‎گير هم بايد بتواند آن را درک کند که در غير اين صورت ابتر مي‎ماند.
مواضع آمريكا در شرايط بسيار حساس و خطير کنوني به‎ويژه با توجه به اينکه بين آن کشور و ايران کانال مستقيمي به معناي متعارف آن وجود ندارد و باز هم به‎ويژه با عنايت به اينکه هر اشتباه محاسبه‎اي مي‎تواند به وقوع فاجعه‎اي جبران‎ناپذير به بلنداي وسعت منطقه و فرامنطقه‌ای منجر شود، بايد قابل راستي‎آزمايي باشد. آمريكا همان‎طورکه
در پي خروج از برجام از طريق وزير خارجه درشت‌گو و راست افراطي‎اش شرايط دوازده‌گانه‎اي را براي مذاکره با ايران اعلام کرد، اگر واقعا قصد راه‎اندازي جنگ ندارد و اگر پشت بعضي بزک‎هاي ظاهري‎اش حيله و فريبي در کار نيست و نمي‎خواهد براي تدارک و تمهيد و بسترسازي براي عمليات قهرآميز زمان بخرد، حداقل چند اقدام را که تکليف مالايطاق هم نيست، انجام دهد تا ضمن اعتمادسازي، پيام شفاف و سرراست خود را منتقل کند. اين کمينه اقدامات عبارت‌اند از:
- تعليق همه تحريم‎ها عليه ايران و بازگرداندن شرايط به حالت قبل از هشتم ماه مي ‌2018 (خروج پيمان‌شکنانه آمريكا از برجام) به‎منظور رفع ممنوعيت قانوني و اخلاقي انجام مذاکره با عبور از مانعي که ترامپ با خروج غيرقانوني از برجام ايجاد کرده است.
- برداشتن فشار روي سه کشور اروپايي امضاکننده برجام (E3) ناظر به توقف عملياتي‌کردن اينستکس به‎منظور گره‎گشايي در امر دسترسي ايران به تجارت آزاد و کانال مالي مورد نياز و نيز عينيت‌بخشیدن به رفع تحريم‎هاي بس زورگويانه ثانويه.
- توقف ارسال سلاح به عربستان و وادارکردن اين کشور و کلا ائتلاف به شروع مذاکره با ارتش ملي يمن و برداشتن همه موانع کمک‎رساني به مردم محاصره‌شده آن به‌منظور اثبات نيت‌های خير حقوق بشري آمريكا.
- کاهش برد موشک‎هاي عربستان به 300 کيلومتر و کمتر از آن براي ساير کشورهاي منطقه، بسته به وسعت خاک آنها در راستا و متناسب با درخواست قبلي غربي‎ها از ايران مبني بر کاهش برد موشک‎هايش به آن اندازه.
- واداشتن اسرائيل به پيوستن به ان‌پي‌تي (NPT) و امحاي سلاح‎هاي هسته‎اي آن به‎منظور ايجاد منطقه عاري از سلاح‎هاي مزبور در خاورميانه که مي‎تواند شرط يک طرفه خلع سلاح ايران را متوازن کند.
- بازداشتن اسرائيل از انجام عمليات نظامي ايذايي در منطقه، به‎ويژه در سوريه و فلسطين و نيز شهرک‎سازي در مناطق اشغالي و تحريک دولت‌مردان آمريكايي و تحميل نظرهای خود به آنها به‌منظور تنش‎زدايي و ايجاد آرامش رواني مورد نياز براي مذاکره سازنده واشنگتن و تهران.
- جايگزيني دستياران تندرو و جنگ‎طلب خود با اشخاص معتدل و صلح‎جو به‎منظور تدارک کادر اجرائي معقول و کارآمد براي مذاکرات.

دو هفته پيش دونالد ترامپ، رئيس‎جمهور آمريكا، در توييتي از اعلام شماره تلفن خود به‎منظور ايجاد امکان تماس مستقيم مقامات ايران با او خبر داد. اين خبر در هنگامه وضعيت نگران‎کننده موجود، بحث‎ها، گمانه‎زني‎ها و موضع‎گيري‎هاي نسبتا زيادي را برانگيخت. در اين ميان آنچه موجب شگفتي شد، اين بود که آخر چه نسبتي بين اين تلطيف ظاهري با اقدام خشني مانند اعزام سفينه مرگي به نام بمب‎افکن‎هاي با قابليت حمل سلاح هسته‎اي «B52» که هم‌‌سن‎هاي نگارنده نقش بس مخرب آن را در جنگ ويتنام به ياد دارند، وجود دارد. به اين پرسش شگفت‎انگيز پاسخ‎هاي گوناگوني داده شد؛ بعضي گفتند اين هويج آن چماق است (carrot and stick policy). بعضي ديگر آن را به‎ويژه با توجه به پيشينه شومني ترامپ، يک شوی تبليغاتي و بيشتر به‌منظور مصرف داخلي (چيزي که به آن «پي‌آر» مي‎گويند) دانستند. عده‎اي هم اظهار کردند اين بخشي از جنگ رواني کاخ سفيد با هدف ضربه‌زدن به تمركز‎ حريف است. البته در اين گيرودار تفسيري هم بر اين بود که ترامپ چون خواسته است خود را از حلقه محاصره گروه تندروي اطرافش که نمي‎خواهند او مستقل عمل کند نجات دهد، راهي را گشوده است که کانال ارتباط مستقيم او با تهران باشد.تبيين‌ها و تفسيرهاي متفاوت و حتي متغاير پيش‌گفته فقط در ابهام و ايهام اصل آن چيزي که موجب آن تبيين و تفسيرها شده، مخرج مشترک دارند. اين سردرگمي وقتي بيشتر به آن دامن زده شد که ترامپ پس از اعلام شماره تماس تلفني، مواضع زيگزاگي ديگري گرفت مانند «ما فقط از آنها مي‌خواهيم که سلاح اتمي نداشته باشند، يعني چيز زيادي از آنها نمي‌خواهيم»، به‌گونه‎اي که بعضي مفسران و تحليلگران غربي را بر آن داشت تا مواضع او را به چالش بکشند؛ برای مثال مجله

Foreign Policy با بيان اينکه «آيا سياست شما وقتي کسي از آن سر درنياورد، اصلا (آن سياست) وجود دارد؟
(if nobody knows your policy, does it even exist؟)، تلويحا از سياست آمريكا در قبال ايران انتقاد و آن را غيرپاسخ‌گو اعلام کرد.درست است که در عالم سياست بين سياست‎هاي اعلامي و سياست‎هاي واقعي تفاوت‎هايي موجود است و درست است که شوربختانه سياست موسوم به واقع‎گرا
(realpolitik)، ملکوک و غيراخلاقي است و درست است که بخشي از همين سياست که به‎شدت هم رواج يافته، صبغه جنگ رواني پيدا کرده است...

اما در هر صورت هر موضع‌گيري سياسي بايد حامل پيام باشد و پيام‎گير هم بايد بتواند آن را درک کند که در غير اين صورت ابتر مي‎ماند.
مواضع آمريكا در شرايط بسيار حساس و خطير کنوني به‎ويژه با توجه به اينکه بين آن کشور و ايران کانال مستقيمي به معناي متعارف آن وجود ندارد و باز هم به‎ويژه با عنايت به اينکه هر اشتباه محاسبه‎اي مي‎تواند به وقوع فاجعه‎اي جبران‎ناپذير به بلنداي وسعت منطقه و فرامنطقه‌ای منجر شود، بايد قابل راستي‎آزمايي باشد. آمريكا همان‎طورکه
در پي خروج از برجام از طريق وزير خارجه درشت‌گو و راست افراطي‎اش شرايط دوازده‌گانه‎اي را براي مذاکره با ايران اعلام کرد، اگر واقعا قصد راه‎اندازي جنگ ندارد و اگر پشت بعضي بزک‎هاي ظاهري‎اش حيله و فريبي در کار نيست و نمي‎خواهد براي تدارک و تمهيد و بسترسازي براي عمليات قهرآميز زمان بخرد، حداقل چند اقدام را که تکليف مالايطاق هم نيست، انجام دهد تا ضمن اعتمادسازي، پيام شفاف و سرراست خود را منتقل کند. اين کمينه اقدامات عبارت‌اند از:
- تعليق همه تحريم‎ها عليه ايران و بازگرداندن شرايط به حالت قبل از هشتم ماه مي ‌2018 (خروج پيمان‌شکنانه آمريكا از برجام) به‎منظور رفع ممنوعيت قانوني و اخلاقي انجام مذاکره با عبور از مانعي که ترامپ با خروج غيرقانوني از برجام ايجاد کرده است.
- برداشتن فشار روي سه کشور اروپايي امضاکننده برجام (E3) ناظر به توقف عملياتي‌کردن اينستکس به‎منظور گره‎گشايي در امر دسترسي ايران به تجارت آزاد و کانال مالي مورد نياز و نيز عينيت‌بخشیدن به رفع تحريم‎هاي بس زورگويانه ثانويه.
- توقف ارسال سلاح به عربستان و وادارکردن اين کشور و کلا ائتلاف به شروع مذاکره با ارتش ملي يمن و برداشتن همه موانع کمک‎رساني به مردم محاصره‌شده آن به‌منظور اثبات نيت‌های خير حقوق بشري آمريكا.
- کاهش برد موشک‎هاي عربستان به 300 کيلومتر و کمتر از آن براي ساير کشورهاي منطقه، بسته به وسعت خاک آنها در راستا و متناسب با درخواست قبلي غربي‎ها از ايران مبني بر کاهش برد موشک‎هايش به آن اندازه.
- واداشتن اسرائيل به پيوستن به ان‌پي‌تي (NPT) و امحاي سلاح‎هاي هسته‎اي آن به‎منظور ايجاد منطقه عاري از سلاح‎هاي مزبور در خاورميانه که مي‎تواند شرط يک طرفه خلع سلاح ايران را متوازن کند.
- بازداشتن اسرائيل از انجام عمليات نظامي ايذايي در منطقه، به‎ويژه در سوريه و فلسطين و نيز شهرک‎سازي در مناطق اشغالي و تحريک دولت‌مردان آمريكايي و تحميل نظرهای خود به آنها به‌منظور تنش‎زدايي و ايجاد آرامش رواني مورد نياز براي مذاکره سازنده واشنگتن و تهران.
- جايگزيني دستياران تندرو و جنگ‎طلب خود با اشخاص معتدل و صلح‎جو به‎منظور تدارک کادر اجرائي معقول و کارآمد براي مذاکرات.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها