|

تهدید پتروشيمي و فرصت اصلاحات

حسين حقگو-کارشناس اقتصادی

فشارها و تهديدها گاه فرصت‎هايي ارزشمند فراهم مي‎آورند و آزمايشگاهي مي‎سازند تا قوت‌ها و ضعف‎هاي عملكرد خود را بازشناسيم و در راستای بهبود اين وضعيت تلاش كنيم؛ فرصتي كه در شرايط عادي به سبب حجم مسائل و مشكلات و اسارت در روزمرگي‎ها كمتر فراهم می‌شود. با قرار‌گرفتن يكي از مهم‎ترين هلدينگ‎هاي پتروشيمي كشورمان در فهرست تحريم‎هاي آمريكا مي‎توان خط تحريمي را مشاهده كرد كه معطوف به حوزه‎اي از اقتصاد صنعتي كشور است كه عمدتا متكي به منابع طبيعي و معدني يا به ‎عبارتي منبع‌محور است؛ از توليد نفت و فلزاتي مانند فولاد و... تا پتروشيمي.مزيت رقابتي در اين نوع محصولات معمولا از وجود منابع طبيعي محلي يا موجود در كشور حاصل مي‎شود؛ محصولاتي كه نقش مهمي در نظام اقتصادي كشورمان دارند و حدود 87 درصد صادرات ميهن‎مان را تشكيل مي‎دهند. اين در حالي است كه بر‌اساس پنج برنامه توسعه‎اي كشور پس از انقلاب و برنامه ششم توسعه كه اكنون در حال اجراست و نيز سند چشم‎انداز، باید روند حركت توسعه‎اي كشور نه در مسير فعلي؛ بلكه در جهت خلاف آن و توانمندي صنايع متكي به دانش پيشرفته، علم و فناوري باشد.اما بررسي‎ها نشان مي‎دهد كه ارزش افزوده صنعتي كشور در دو دهه در مجموع روندي نزولي را طي كرده و از 19.9 درصد در سال 1370 به 15.3 درصد در سال 93 كاهش يافته كه از مهم‎ترين علل آن افزايش سهم صنايع متكي به مواد خام معدني و انرژي پايه به جاي صنايع ساخت‎محور بوده است؛ به‎طوري‎كه سهم صنايع هيدروكربوري از 12.5درصد در سال 83 به 38.5 درصد در سال 93 رسيده است. اين امر ضمن ايجاد اختلال در فرایند توسعه اقتصادی، سبب کاهش قدرت ملی و ضربه‎پذيري اقتصادي كشور نيز شده است.صنعت پتروشيمي به‎عنوان يك صنعت هيدروكربور پايه در چند دهه اخير توفيقات بزرگي را كسب و بعد از نفت به بزرگ‌ترین صنعت ارزآور کشور تبديل شده است (بين 14 تا 17 ميليارد دلار)، صنعتي كه ظرفیت تولید آن بالای 62 میلیون تُن با توليد حداقل 350 نوع محصول است و بالغ بر 120 تا 140 میلیون تُن در آن ظرفيت‎سازي شده است؛ اما همين صنعت عظيم و سودآور با چالش‎هايي مواجه است كه در صورت رفع آنها كه دشوار نيز نیست و تنها نيازمند دورانديشي و نگاه راهبردي است، مي‎تواند موفقيت‎هايي چندين برابر داشته باشد.چنان‌ كه كشورهاي آلمان و كره جنوبي با وجود برخوردار‌نبودن از هر دو موهبت بزرگ نفت و گاز توانسته‎اند بر‌اساس نقشه علمي مشخص و توليد 41 و 35 ميليون تُن محصولات پتروشيمي، به ترتيب 116 و 38 ميليارد دلار درآمد صادراتي كسب كنند. در‌واقع كشور آلمان از صادرات هر تُن محصولات پتروشيمي خود چهار‌هزارو 900 دلار درآمد كسب مي‎كند و كره جنوبي هزارو صد دلار و درآمد كشورمان از هر تُن صادرات محصولات پتروشيمي تنها 460 دلار است.‌در واقع واحدهای پتروشیمی کشورمان در حال فعالیت با ارزش افزوده پایین‎اند. این در حالی است که اين واحدها از نرخ خوراک ارزان استفاده می‎کنند. به نظر می‌رسد مشكل آنجاست كه عمده تمرکز در اين صنعت كه از سه بخش بالا، ميان و پایين‎دستي تشكيل‌شده بر بخش بالادستی است كه محصولات ساده‎تر و با دانش فني كمتر را شامل مي‎شود. همچنين سياست‌گذاري‎هاي نامناسب و دستوري و رانت‎زا و خصوصي‎سازي‎هاي بدون نقشه مشخص و عمدتا با نگاه درآمدي اين صنعت را با مشكلات بسياري مواجه کرده است. چنان كه در يك گزارش كارشناسي اين معضلات چنين جمع‎بندي شده است: «نبود توازن زنجیره تولید محصولات پتروشیمی و کاهش اثر مزیت‌های منابع در رقابت‌پذیری تولیدات پتروشیمی، فقدان حاکمیت نقشه راه توسعه محصولات پتروشیمی بر طرح‌های ‌سرمایه‌گذاری، نبود انسجام میان سیاست‌های مشوق تولید و ‌سرمایه‌گذاری، تنظیم بازار و رگولاتوری در بازار خوراک و محصولات پتروشیمی، ضعف دسترسی به دانش فنی تولید بسیاری از محصولات میان‌دستی پتروشیمی، حاکمیت نگاه کوتاه‌مدت بر برنامه‌های ‌سرمایه‌گذاری و همچنین ضعف زیرساخت‌های پشتیبان و هزینه‌های عملیاتی تولید پتروشیمی و نیز بهره‌وری کاهنده» (بررسی مقایسه‎ای الگوی توسعه صنایع پتروشیمی در ایران و کره جنوبی: آموزه‎ها و راهکارهای عملیاتی- مؤسسه مطالعات و پژوهش‎های بازرگانی - مرداد 1397).‌ اين در حالي است كه كره جنوبي طبق گزارش فوق با اتخاذ سياست‎هاي مناسب عملكرد موفقي داشته است.

سياست‎هايي مانند: هم‌زمانی و تناسب میان سیاست‌های تنظیم بازار خوراک، تولیدات واسطه‌ای پتروشیمی و تحریک تقاضا، فضای مناسب به‎ منظور جلب ‌سرمایه‌گذار خارجی، اتکا به سازوکار بازاری در تعیین قیمت‌های خوراک و مواد واسطه‌ای پتروشیمی پس از یک دهه اجرای سیاست‌های تقویت‌کننده بخش واردات (ایجاد تناسب میان‎ سیاست‌های آزادسازی قیمتی و تجاری)، تغییر جایگاه مداخلات دولت از ‌سرمایه‌گذار به واحد برنامه‌ریز ارشادی و پایه‌ریزی سیاست‌های خوداتکایی بر صادرات‌محوری با ارزش افزوده بالا. حال كه اعلام شده موج جديدي از خصوصي‎سازي در راه است و هيئت واگذاري فهرستي از بزرگ‎ترين بنگاه‎هاي اقتصادي كشور و از‌جمله 19 درصد از سهام هلدینگ صنایع پتروشیمی خلیج فارس و 20 درصد از سهام شش پالايشگاه را منتشر کرده كه قرار است سهام آنها واگذار شود، شايسته است با دقت بيشتري در فضاي تحريمي عمل شود و پيش از هرگونه اقدامي، شرايط لازم و ضروري براي رشد و بالندگي اين صنعت استراتژيك و بالطبع كليت صنعت و اقتصاد ملي فراهم شود؛ ضرورت‎هايي كه در گزارش ارزشمند ذکرشده در بالا چنين صورت‌بندي شده است:
- بازتنظیم قیمت نسبی خوراک ذیل نظام رگولاتوری
- ترویج اقتصاد مقیاس، هم در تولید و هم در صادرات
- حاکمیت نقشه راه در توسعه صنایع بالادستی، میان‎دستی و پایین‎دستی
- ایجاد هماهنگی و تنظیم بازار داخلی و اعمال مشوق‎های صادراتی
- ورود دولت به آینده‎نگاری صنعت و تحقیق و توسعه آن.

فشارها و تهديدها گاه فرصت‎هايي ارزشمند فراهم مي‎آورند و آزمايشگاهي مي‎سازند تا قوت‌ها و ضعف‎هاي عملكرد خود را بازشناسيم و در راستای بهبود اين وضعيت تلاش كنيم؛ فرصتي كه در شرايط عادي به سبب حجم مسائل و مشكلات و اسارت در روزمرگي‎ها كمتر فراهم می‌شود. با قرار‌گرفتن يكي از مهم‎ترين هلدينگ‎هاي پتروشيمي كشورمان در فهرست تحريم‎هاي آمريكا مي‎توان خط تحريمي را مشاهده كرد كه معطوف به حوزه‎اي از اقتصاد صنعتي كشور است كه عمدتا متكي به منابع طبيعي و معدني يا به ‎عبارتي منبع‌محور است؛ از توليد نفت و فلزاتي مانند فولاد و... تا پتروشيمي.مزيت رقابتي در اين نوع محصولات معمولا از وجود منابع طبيعي محلي يا موجود در كشور حاصل مي‎شود؛ محصولاتي كه نقش مهمي در نظام اقتصادي كشورمان دارند و حدود 87 درصد صادرات ميهن‎مان را تشكيل مي‎دهند. اين در حالي است كه بر‌اساس پنج برنامه توسعه‎اي كشور پس از انقلاب و برنامه ششم توسعه كه اكنون در حال اجراست و نيز سند چشم‎انداز، باید روند حركت توسعه‎اي كشور نه در مسير فعلي؛ بلكه در جهت خلاف آن و توانمندي صنايع متكي به دانش پيشرفته، علم و فناوري باشد.اما بررسي‎ها نشان مي‎دهد كه ارزش افزوده صنعتي كشور در دو دهه در مجموع روندي نزولي را طي كرده و از 19.9 درصد در سال 1370 به 15.3 درصد در سال 93 كاهش يافته كه از مهم‎ترين علل آن افزايش سهم صنايع متكي به مواد خام معدني و انرژي پايه به جاي صنايع ساخت‎محور بوده است؛ به‎طوري‎كه سهم صنايع هيدروكربوري از 12.5درصد در سال 83 به 38.5 درصد در سال 93 رسيده است. اين امر ضمن ايجاد اختلال در فرایند توسعه اقتصادی، سبب کاهش قدرت ملی و ضربه‎پذيري اقتصادي كشور نيز شده است.صنعت پتروشيمي به‎عنوان يك صنعت هيدروكربور پايه در چند دهه اخير توفيقات بزرگي را كسب و بعد از نفت به بزرگ‌ترین صنعت ارزآور کشور تبديل شده است (بين 14 تا 17 ميليارد دلار)، صنعتي كه ظرفیت تولید آن بالای 62 میلیون تُن با توليد حداقل 350 نوع محصول است و بالغ بر 120 تا 140 میلیون تُن در آن ظرفيت‎سازي شده است؛ اما همين صنعت عظيم و سودآور با چالش‎هايي مواجه است كه در صورت رفع آنها كه دشوار نيز نیست و تنها نيازمند دورانديشي و نگاه راهبردي است، مي‎تواند موفقيت‎هايي چندين برابر داشته باشد.چنان‌ كه كشورهاي آلمان و كره جنوبي با وجود برخوردار‌نبودن از هر دو موهبت بزرگ نفت و گاز توانسته‎اند بر‌اساس نقشه علمي مشخص و توليد 41 و 35 ميليون تُن محصولات پتروشيمي، به ترتيب 116 و 38 ميليارد دلار درآمد صادراتي كسب كنند. در‌واقع كشور آلمان از صادرات هر تُن محصولات پتروشيمي خود چهار‌هزارو 900 دلار درآمد كسب مي‎كند و كره جنوبي هزارو صد دلار و درآمد كشورمان از هر تُن صادرات محصولات پتروشيمي تنها 460 دلار است.‌در واقع واحدهای پتروشیمی کشورمان در حال فعالیت با ارزش افزوده پایین‎اند. این در حالی است که اين واحدها از نرخ خوراک ارزان استفاده می‎کنند. به نظر می‌رسد مشكل آنجاست كه عمده تمرکز در اين صنعت كه از سه بخش بالا، ميان و پایين‎دستي تشكيل‌شده بر بخش بالادستی است كه محصولات ساده‎تر و با دانش فني كمتر را شامل مي‎شود. همچنين سياست‌گذاري‎هاي نامناسب و دستوري و رانت‎زا و خصوصي‎سازي‎هاي بدون نقشه مشخص و عمدتا با نگاه درآمدي اين صنعت را با مشكلات بسياري مواجه کرده است. چنان كه در يك گزارش كارشناسي اين معضلات چنين جمع‎بندي شده است: «نبود توازن زنجیره تولید محصولات پتروشیمی و کاهش اثر مزیت‌های منابع در رقابت‌پذیری تولیدات پتروشیمی، فقدان حاکمیت نقشه راه توسعه محصولات پتروشیمی بر طرح‌های ‌سرمایه‌گذاری، نبود انسجام میان سیاست‌های مشوق تولید و ‌سرمایه‌گذاری، تنظیم بازار و رگولاتوری در بازار خوراک و محصولات پتروشیمی، ضعف دسترسی به دانش فنی تولید بسیاری از محصولات میان‌دستی پتروشیمی، حاکمیت نگاه کوتاه‌مدت بر برنامه‌های ‌سرمایه‌گذاری و همچنین ضعف زیرساخت‌های پشتیبان و هزینه‌های عملیاتی تولید پتروشیمی و نیز بهره‌وری کاهنده» (بررسی مقایسه‎ای الگوی توسعه صنایع پتروشیمی در ایران و کره جنوبی: آموزه‎ها و راهکارهای عملیاتی- مؤسسه مطالعات و پژوهش‎های بازرگانی - مرداد 1397).‌ اين در حالي است كه كره جنوبي طبق گزارش فوق با اتخاذ سياست‎هاي مناسب عملكرد موفقي داشته است.

سياست‎هايي مانند: هم‌زمانی و تناسب میان سیاست‌های تنظیم بازار خوراک، تولیدات واسطه‌ای پتروشیمی و تحریک تقاضا، فضای مناسب به‎ منظور جلب ‌سرمایه‌گذار خارجی، اتکا به سازوکار بازاری در تعیین قیمت‌های خوراک و مواد واسطه‌ای پتروشیمی پس از یک دهه اجرای سیاست‌های تقویت‌کننده بخش واردات (ایجاد تناسب میان‎ سیاست‌های آزادسازی قیمتی و تجاری)، تغییر جایگاه مداخلات دولت از ‌سرمایه‌گذار به واحد برنامه‌ریز ارشادی و پایه‌ریزی سیاست‌های خوداتکایی بر صادرات‌محوری با ارزش افزوده بالا. حال كه اعلام شده موج جديدي از خصوصي‎سازي در راه است و هيئت واگذاري فهرستي از بزرگ‎ترين بنگاه‎هاي اقتصادي كشور و از‌جمله 19 درصد از سهام هلدینگ صنایع پتروشیمی خلیج فارس و 20 درصد از سهام شش پالايشگاه را منتشر کرده كه قرار است سهام آنها واگذار شود، شايسته است با دقت بيشتري در فضاي تحريمي عمل شود و پيش از هرگونه اقدامي، شرايط لازم و ضروري براي رشد و بالندگي اين صنعت استراتژيك و بالطبع كليت صنعت و اقتصاد ملي فراهم شود؛ ضرورت‎هايي كه در گزارش ارزشمند ذکرشده در بالا چنين صورت‌بندي شده است:
- بازتنظیم قیمت نسبی خوراک ذیل نظام رگولاتوری
- ترویج اقتصاد مقیاس، هم در تولید و هم در صادرات
- حاکمیت نقشه راه در توسعه صنایع بالادستی، میان‎دستی و پایین‎دستی
- ایجاد هماهنگی و تنظیم بازار داخلی و اعمال مشوق‎های صادراتی
- ورود دولت به آینده‎نگاری صنعت و تحقیق و توسعه آن.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها