عطريانفر:
تویيت كرباسچي در دفاع از نجفي بود
خبرآنلاين: محمد عطريانفر در گفتوگويي درباره محمدعلي نجفي گفت: «آقای نجفی جزء نیروهای بسیار شایسته ما بوده و اگر این خطر بزرگ از سرش بگذرد، انشاءالله پسازاین هم خواهد بود. اینکه در ارزیابی صلاحیتهای فردی به جمعبندی برسیم، کفایت نمیکند. باید ببینیم که این صلاحیتها در جای دیگر جواب میدهد یا نه. تجربههای نجفی همهجا ازجمله وزارت علوم، وزارت آموزشوپرورش -که بهسختی افراد در آن سر سالم بیرون میبرند- و در سازمان برنامهوبودجه موفق بوده و انسانی باشخصیت و صاحبنظر است. علیالقاعده این آدم در موقعیت شهرداری هم میتوانست موفق باشد. اما برای این جایگاه بستر لازم فراهم نبود و هرچقدر هم او زور میزد، در آن جایگاه نمیتوانست موفق باشد. درست مثل این است که یک پیچومهرهای که باهم تناسب ندارند، بخواهید با فشار در هم بپیچانید. وقتی این پیچومهره باهم سنخیت نداشته باشند، به کار هم نمیآیند. شاید بزرگترین خطای استراتژیک نجفی، پذیرش مسئولیت شهرداری بود؛ چراکه قبلا هم به ایشان گفته بودند که نمیگذارند در اینجا ماندگار شوید. برخی نهادها با ایشان به دلایلی موافق نبودند. باید واقعبین باشیم، وقتی نیروی باارزشی داریم، نباید فرصتسوزی کنیم. این فرصتسوزی از طرف خود آقای نجفی و دوستان حزب اتحاد ملت و مشارکت رخ داد و از طرف ما نبود؛ وگرنه چه کسی محقتر از کارگزاران برای حمایت از نجفی؟».او ادامه داد: «در سیاست نمیتوان واقعبین نبود و آرمانی فکر کرد، هر کار هم کنی نمیتوانی از یک دیوار راست بالا بروی؛ دراینباره هم فکر میکنم تفاوت نظری بین کارگزاران نبود؛ کرباسچی توییتی در حد ۲۰ کلمه از سر مظلومیت و دفاع از نجفی نوشت و اشاره کرده که کسانی هم که اصرار بر حضور ایشان در آن موقعیت داشتند، باید پاسخگوی مصیبت وارده باشند. این با هیچ قضاوتی مغایر نیست. بالاخره اگر برخی از دوستان مصر نمیشدند که نجفی آن موقعیت را عهدهدار شود، این اتفاقات هم نمیافتاد. چه حاصلی از این داستان به دست آمد؟ یکی اینکه نیرویی باارزش و کارآمد را عملا بیخاصیت کردیم. دوم، مظلومیتی برای یک خانواده دیگر رخ داد. سوم هم اینکه روابط داخلی یک خانواده مخدوش شد؛ اینها تبعات نوعی مقاومتهای بیجا است».
خبرآنلاين: محمد عطريانفر در گفتوگويي درباره محمدعلي نجفي گفت: «آقای نجفی جزء نیروهای بسیار شایسته ما بوده و اگر این خطر بزرگ از سرش بگذرد، انشاءالله پسازاین هم خواهد بود. اینکه در ارزیابی صلاحیتهای فردی به جمعبندی برسیم، کفایت نمیکند. باید ببینیم که این صلاحیتها در جای دیگر جواب میدهد یا نه. تجربههای نجفی همهجا ازجمله وزارت علوم، وزارت آموزشوپرورش -که بهسختی افراد در آن سر سالم بیرون میبرند- و در سازمان برنامهوبودجه موفق بوده و انسانی باشخصیت و صاحبنظر است. علیالقاعده این آدم در موقعیت شهرداری هم میتوانست موفق باشد. اما برای این جایگاه بستر لازم فراهم نبود و هرچقدر هم او زور میزد، در آن جایگاه نمیتوانست موفق باشد. درست مثل این است که یک پیچومهرهای که باهم تناسب ندارند، بخواهید با فشار در هم بپیچانید. وقتی این پیچومهره باهم سنخیت نداشته باشند، به کار هم نمیآیند. شاید بزرگترین خطای استراتژیک نجفی، پذیرش مسئولیت شهرداری بود؛ چراکه قبلا هم به ایشان گفته بودند که نمیگذارند در اینجا ماندگار شوید. برخی نهادها با ایشان به دلایلی موافق نبودند. باید واقعبین باشیم، وقتی نیروی باارزشی داریم، نباید فرصتسوزی کنیم. این فرصتسوزی از طرف خود آقای نجفی و دوستان حزب اتحاد ملت و مشارکت رخ داد و از طرف ما نبود؛ وگرنه چه کسی محقتر از کارگزاران برای حمایت از نجفی؟».او ادامه داد: «در سیاست نمیتوان واقعبین نبود و آرمانی فکر کرد، هر کار هم کنی نمیتوانی از یک دیوار راست بالا بروی؛ دراینباره هم فکر میکنم تفاوت نظری بین کارگزاران نبود؛ کرباسچی توییتی در حد ۲۰ کلمه از سر مظلومیت و دفاع از نجفی نوشت و اشاره کرده که کسانی هم که اصرار بر حضور ایشان در آن موقعیت داشتند، باید پاسخگوی مصیبت وارده باشند. این با هیچ قضاوتی مغایر نیست. بالاخره اگر برخی از دوستان مصر نمیشدند که نجفی آن موقعیت را عهدهدار شود، این اتفاقات هم نمیافتاد. چه حاصلی از این داستان به دست آمد؟ یکی اینکه نیرویی باارزش و کارآمد را عملا بیخاصیت کردیم. دوم، مظلومیتی برای یک خانواده دیگر رخ داد. سوم هم اینکه روابط داخلی یک خانواده مخدوش شد؛ اینها تبعات نوعی مقاومتهای بیجا است».