|

سياه‌چاله تاريخ

شرق: «و از همین لحظه‌ است که من مانده‌ام، و زمان مثل آواری بر من فرود می‌آید، و شب و روز از من ربوده می‌شود، و پلک‌های سنگین‌تر از سلسله‌جبالِ من باز مانده است، و آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، و رویاها می‌روند، و زمان‌ها می‌گذرند، و تاریخ می‌گردد، و روزگار می‌چرخد... و من در دهلیز رها می‌شوم، درون سیاهی سیاه‌چاله‌ی بی‌انتها ... و همه‌ی اینها به‌سانِ خوابی‌ست که گزارش آن منم». نمايش‌نامه «گزارش خواب» نوشته محمد رضايي‌راد، گزارشي است از اين تاريخ كه به‌تعبيرِ «آقاي ابراهيم صحافي»، شخصيتِ محوري نمايش، انگار نمي‌گذرد و هربار بازمي‌گردد و كابوسي رقم مي‌زند كه خوابگردان آن را روايت مي‌كنند و «صحافي» يكي از اين راويان است. نمايش از همان ابتدا به‌طرزي نمادين از يك سمساري آغاز مي‌شود: «صحنه تجسم یك سمساری یا عتیقه‌فروشی‌ است، با وسایلی مستعمل و خاك‌گرفته... شمس و قمر، شاگردان مغازه، با سروصدا وسایل را جابه‌جا كرده، بلندبلند حرف می‌زنند. آن دو، اما در تمام این مدت متوجه پستواَند و هرازگاهی گوش خود را به آن می‌چسبانند». نمايش‌نامه «گزارش خواب» گرچه فضايي واقع‌گرايانه دارد، وجه تمثيلي پررنگي پيدا مي‌كند و به‌واسطه وقايع و شخصيت‌هايش با تاريخ پيوندي جدي دارد. «آقاي ابراهيم صحافي»، «شمس» و «قمر» شاگردانِ دكان سمساري و چندين شخصيت ديگر در نمايش حضور دارند ازجمله «ميرزاصالح» و «ناصرالدين‌شاه»، «مرد جنگلي»، «مرد كت‌وشلواري»، «جوان چريك» و ديگران. رضايي‌راد كه بيشتر آثارش با تاريخ نسبت‌هايي صريح دارد در اين اثر نيز سراغِ دوراني رفته است كه ايران با مدرنيته مواجه مي‌شود. سمساري با وسايل خاك‌گرفته و مستعمل همان گذشته‌اي است كه بناست نمايانگرِ تغييرِ بافت شهر و ورود مدرنيته به ايران باشد. جز اين قرائت تاريخي، نمايش‌نامه «گزارش خوابِ» رضايي‌راد خصايص ديگري نيز دارد و آن دقت و وسواس در ساختِ زبان درخور نمايش‌نامه است. در جايي از همين نمايش‌نامه نيز مي‌خوانيم كه شخصيتي به ‌نامِ «دكتر ميري» خطاب به «صحافي» مي‌گويد: «زبان؛ آقاي صحافي عزيزم! جهان ماست و جهان ما رو آشكار مي‌كنه. و اين زبان آشفته شما، جهان آشفته شماست. نگاه كنيد به اين عكس مغزي! كه قديمي‌ترين عكس مغزي تاريخ‌ئه. ببينيد كه هيپوفيز چطور دهان باز كرده و سينوس‌هاي مركز سخنگويي بزرگ‌تر از حد معمول شده‌ن! همه‌ش سخن؛ سخن... سخن... همه جهان رو كلام پُر كرده و ايده‌هاي بزرگ، گزاره‌هاي بي‌پايان. و اين عكس‌هاي ديگه، كه آخرين عكس‌هاي مغزي‌اي‌يه كه ساعتي پيش از مريض‌هام گرفتم، همون جوون‌هايي كه اينجا، توي اين زيرزمين انجمن مخفي راه انداخته‌ن و آقاي ايكس اجازه داد از اون‌ها عكس مغزي بگيرم. نگاه كنيد! ديگه هيچي از اونا باقي نمونده، هيچ اثري از مخ و مخچه و هيپوفيز... يك مشت گزاره ناتمام و بي‌معنا». نمايش‌نامه «گزارش خواب» در سالِ ۱۳۸۳ نوشته شده است و در 1386 انتشارات طرح نو آن را به چاپ رساند و اينك پس از سال‌ها در نشر بيدگل بازنشر شده است. از محمد رضايي‌راد جز اين نمايش‌نامه چند نمايش‌نامه ديگر نيز اخيرا مجوز چاپ گرفته و در نشر بيدگل به چاپ رسيده: «براساس دوشس ملفي»، «ناكجا»، «بازگشت به خان نخست و هشتمين خان» و «فعل». رضايي‌راد همچنين نمايش «فرشته تاريخ» را از دوم تیر تا چهارم مرداد در تئاتر شهر روي صحنه مي‌برد كه روايتي است از آخرین شب زندگیِ والتر بنیامین، فيلسوف مطرح آلماني.

شرق: «و از همین لحظه‌ است که من مانده‌ام، و زمان مثل آواری بر من فرود می‌آید، و شب و روز از من ربوده می‌شود، و پلک‌های سنگین‌تر از سلسله‌جبالِ من باز مانده است، و آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، و رویاها می‌روند، و زمان‌ها می‌گذرند، و تاریخ می‌گردد، و روزگار می‌چرخد... و من در دهلیز رها می‌شوم، درون سیاهی سیاه‌چاله‌ی بی‌انتها ... و همه‌ی اینها به‌سانِ خوابی‌ست که گزارش آن منم». نمايش‌نامه «گزارش خواب» نوشته محمد رضايي‌راد، گزارشي است از اين تاريخ كه به‌تعبيرِ «آقاي ابراهيم صحافي»، شخصيتِ محوري نمايش، انگار نمي‌گذرد و هربار بازمي‌گردد و كابوسي رقم مي‌زند كه خوابگردان آن را روايت مي‌كنند و «صحافي» يكي از اين راويان است. نمايش از همان ابتدا به‌طرزي نمادين از يك سمساري آغاز مي‌شود: «صحنه تجسم یك سمساری یا عتیقه‌فروشی‌ است، با وسایلی مستعمل و خاك‌گرفته... شمس و قمر، شاگردان مغازه، با سروصدا وسایل را جابه‌جا كرده، بلندبلند حرف می‌زنند. آن دو، اما در تمام این مدت متوجه پستواَند و هرازگاهی گوش خود را به آن می‌چسبانند». نمايش‌نامه «گزارش خواب» گرچه فضايي واقع‌گرايانه دارد، وجه تمثيلي پررنگي پيدا مي‌كند و به‌واسطه وقايع و شخصيت‌هايش با تاريخ پيوندي جدي دارد. «آقاي ابراهيم صحافي»، «شمس» و «قمر» شاگردانِ دكان سمساري و چندين شخصيت ديگر در نمايش حضور دارند ازجمله «ميرزاصالح» و «ناصرالدين‌شاه»، «مرد جنگلي»، «مرد كت‌وشلواري»، «جوان چريك» و ديگران. رضايي‌راد كه بيشتر آثارش با تاريخ نسبت‌هايي صريح دارد در اين اثر نيز سراغِ دوراني رفته است كه ايران با مدرنيته مواجه مي‌شود. سمساري با وسايل خاك‌گرفته و مستعمل همان گذشته‌اي است كه بناست نمايانگرِ تغييرِ بافت شهر و ورود مدرنيته به ايران باشد. جز اين قرائت تاريخي، نمايش‌نامه «گزارش خوابِ» رضايي‌راد خصايص ديگري نيز دارد و آن دقت و وسواس در ساختِ زبان درخور نمايش‌نامه است. در جايي از همين نمايش‌نامه نيز مي‌خوانيم كه شخصيتي به ‌نامِ «دكتر ميري» خطاب به «صحافي» مي‌گويد: «زبان؛ آقاي صحافي عزيزم! جهان ماست و جهان ما رو آشكار مي‌كنه. و اين زبان آشفته شما، جهان آشفته شماست. نگاه كنيد به اين عكس مغزي! كه قديمي‌ترين عكس مغزي تاريخ‌ئه. ببينيد كه هيپوفيز چطور دهان باز كرده و سينوس‌هاي مركز سخنگويي بزرگ‌تر از حد معمول شده‌ن! همه‌ش سخن؛ سخن... سخن... همه جهان رو كلام پُر كرده و ايده‌هاي بزرگ، گزاره‌هاي بي‌پايان. و اين عكس‌هاي ديگه، كه آخرين عكس‌هاي مغزي‌اي‌يه كه ساعتي پيش از مريض‌هام گرفتم، همون جوون‌هايي كه اينجا، توي اين زيرزمين انجمن مخفي راه انداخته‌ن و آقاي ايكس اجازه داد از اون‌ها عكس مغزي بگيرم. نگاه كنيد! ديگه هيچي از اونا باقي نمونده، هيچ اثري از مخ و مخچه و هيپوفيز... يك مشت گزاره ناتمام و بي‌معنا». نمايش‌نامه «گزارش خواب» در سالِ ۱۳۸۳ نوشته شده است و در 1386 انتشارات طرح نو آن را به چاپ رساند و اينك پس از سال‌ها در نشر بيدگل بازنشر شده است. از محمد رضايي‌راد جز اين نمايش‌نامه چند نمايش‌نامه ديگر نيز اخيرا مجوز چاپ گرفته و در نشر بيدگل به چاپ رسيده: «براساس دوشس ملفي»، «ناكجا»، «بازگشت به خان نخست و هشتمين خان» و «فعل». رضايي‌راد همچنين نمايش «فرشته تاريخ» را از دوم تیر تا چهارم مرداد در تئاتر شهر روي صحنه مي‌برد كه روايتي است از آخرین شب زندگیِ والتر بنیامین، فيلسوف مطرح آلماني.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها