زندگي بيساعت
چقدر از گذر زمان بدتان ميآيد، چقدر تيكتاك ساعت شما را اذيت ميكند؟ چندبار در روز از اينكه بايد بهسرعت جايي باشيد يا كاري را تحت فشار انجام دهيد، شاكي ميشوید. نشنال نروژ گزارشي از شهري كه قرار است مردمانش زندگي بدون ساعت را تجربه كنند منتشر كرده است. در يكي از شهرهاي نروژ با نام ساموري فردي با نام Kjell Ove Hveding سعي كرده است اين مسئله را حل كند و اولين شهر بيزمان جهان را تجربه كند. او و چند نفر ديگر از همفكرانش در مراسمي نمادين ساعتي را نابود كردند. ساموري شهري است كه اين تجربه در آن آغاز شده است؛ جايي كه ديگر مردمش هر زمان و هروقت كه بخواهند ميتوانند كارشان را انجام دهند. اين شهر با ديگر شهرهاي دنيا يك فرق اساسي داشته و دليل اين ايده «ودينگ» نيز همين بوده است. در اكثر نقاط دنيا خورشيد هر روز طلوع ميكند، درحاليكه در اين شهر كوچك سالي يكبار اين اتفاق رخ ميدهد. اين فرد در تشريح ايده خودش ميگويد مردم هر روز به سر كار ميروند و هر روز نگران اين هستند كه كي بايد كار خود را تمام كنند. تمام صاحبان مغازهها هم همينطور و وقتي هوا خيلي خوب است چقدر اين مسئله سخت خواهد بود. هرچند توجه به زمان سبب
ميشود تا اكثر كارها بهموقع و مرتب انجام شود، اما بيتوجهي به آن هم مشكل زيادي ايجاد نخواهد كرد، بهخصوص در اين شهر كه فقط 321 نفر ساكن آن هستند. قطعا شرايط براي عدهاي كه بخواهند بدون توجه به زمان زندگي كنند راحتتر خواهد بود، اما آيا در واقعيت اين اتفاق رخ ميدهد. از نظر ودينگ اين امكان وجود ندارد، بهخصوص در زمينه مدرسهرفتن و كارهاي اداري و قانوني. خود او معتقد است سفركردن با هواپيما در صورت بيتوجهي به زمان ممكن نيست. در نهايت به نظر ميرسد كه خود او نیز اين شرايط را پيشنهاد داده است تا اندكي آسودگي براي همشهريهايش فراهم كند، چراكه حتي بدن ما براي يك زندگي 24 ساعته طراحي و سازماندهي شده است.
درعينحال كيست كه نخواهد يك هفته زندگي بدون زمان و نگاهكردن به ساعت را تجربه كند؟
چقدر از گذر زمان بدتان ميآيد، چقدر تيكتاك ساعت شما را اذيت ميكند؟ چندبار در روز از اينكه بايد بهسرعت جايي باشيد يا كاري را تحت فشار انجام دهيد، شاكي ميشوید. نشنال نروژ گزارشي از شهري كه قرار است مردمانش زندگي بدون ساعت را تجربه كنند منتشر كرده است. در يكي از شهرهاي نروژ با نام ساموري فردي با نام Kjell Ove Hveding سعي كرده است اين مسئله را حل كند و اولين شهر بيزمان جهان را تجربه كند. او و چند نفر ديگر از همفكرانش در مراسمي نمادين ساعتي را نابود كردند. ساموري شهري است كه اين تجربه در آن آغاز شده است؛ جايي كه ديگر مردمش هر زمان و هروقت كه بخواهند ميتوانند كارشان را انجام دهند. اين شهر با ديگر شهرهاي دنيا يك فرق اساسي داشته و دليل اين ايده «ودينگ» نيز همين بوده است. در اكثر نقاط دنيا خورشيد هر روز طلوع ميكند، درحاليكه در اين شهر كوچك سالي يكبار اين اتفاق رخ ميدهد. اين فرد در تشريح ايده خودش ميگويد مردم هر روز به سر كار ميروند و هر روز نگران اين هستند كه كي بايد كار خود را تمام كنند. تمام صاحبان مغازهها هم همينطور و وقتي هوا خيلي خوب است چقدر اين مسئله سخت خواهد بود. هرچند توجه به زمان سبب
ميشود تا اكثر كارها بهموقع و مرتب انجام شود، اما بيتوجهي به آن هم مشكل زيادي ايجاد نخواهد كرد، بهخصوص در اين شهر كه فقط 321 نفر ساكن آن هستند. قطعا شرايط براي عدهاي كه بخواهند بدون توجه به زمان زندگي كنند راحتتر خواهد بود، اما آيا در واقعيت اين اتفاق رخ ميدهد. از نظر ودينگ اين امكان وجود ندارد، بهخصوص در زمينه مدرسهرفتن و كارهاي اداري و قانوني. خود او معتقد است سفركردن با هواپيما در صورت بيتوجهي به زمان ممكن نيست. در نهايت به نظر ميرسد كه خود او نیز اين شرايط را پيشنهاد داده است تا اندكي آسودگي براي همشهريهايش فراهم كند، چراكه حتي بدن ما براي يك زندگي 24 ساعته طراحي و سازماندهي شده است.
درعينحال كيست كه نخواهد يك هفته زندگي بدون زمان و نگاهكردن به ساعت را تجربه كند؟