فردای چهلمین سالروز جهاد سازندگی
عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی
رفرم موسوم به اصلاحات ارضی موجب نامعادلات متعددی در مناسبات تولید بخش کشاورزی شد و جامعه روستایی را از همان آغاز دهه 40 دستخوش دگرگونیهای غیرطبیعی و پرشماری کرد. از طرفی درپی افزایش جهشی درآمد نفت در سال 1352، این جامعه 75 درصدی از جمعیت 32 میلیونی کشورمان، آماج آسیبهای بیشتری هم قرار گرفت. مهاجرت شدید لایههای زایا و جوان جمعیت روستایی و تحت تأثیر جاذبههای فریبنده شهری، بخش کلیدی کشاورزی را بیش از پیش در پشت دیوار قطور درآمد نفت به انزوا برد. به موازات این شتاب فزاینده، حاشیهنشینی مهاجران در پیرامون شهرها به فاصلههای طبقاتی افزود تا دود کارخانههایی که به کمک رسانههای نوپا، تولیدات خود را جار میزدند، به چشم منافع ملی برود.
در چنین ترکیب جدیدی از جامعه شهر و روستا، انقلاب اسلامی با آرمان دستیابی به عدالت اجتماعی، فصل جدیدی را برای تاریخ سرزمینمان رقم زد؛ فصلی که بنا بر آن داشت تا بتواند از عمق نابرابریها بکاهد. فرمان تشکیل ستاد جهاد سازندگی با پیام تاریخی امام(ره) در بیستوهفتم خرداد 1358 بیش از هر چیز نشاندهنده درک فوریت زدودن فقر و نابرابری از اجزای محرومترین و کلیدیترین بخش اقتصادی یعنی جامعه روستایی بود. تأکید بر همکاری و مشارکت جهادگونه همه مردم در زمینه توسعه روستایی و محو محرومیت در کانونهای سبزی که با رخساری زرد زندگی میکردند، چهبسا محوریترین فراز این پیام بهشمار میآمد. امام خمینی(ره) در این پیام ماندگار به جای استناد و ارجاع به منابع و امکانات دولتی حتی به حذف سفرهای زیارتی مستحب و جایگزینی آن برای کمک به رونق اهداف این ستاد جهادی توصیه كردند.
گرچه رخداد جنگ تحمیلی و تأمین منابع مالی این ستاد از اعتبارات دولتی، این تشکل فراگیر مردمنهاد را تا حدودی از روح آن پیام تاریخی جدا کرد و در مسیر تبدیلشدن به یک وزارت جدید قرار داد، اما به آنچه تاکنون انجام شده است نیز باید در کارنامهای سرشار از تجربه توجه کرد و آن را قدر شناخت؛ کارنامهای که باید بر تداوم و توسعه دستاوردهای مثبت آن و نیز بازنگری آنچه که باید اصلاح شود، پای فشرد. با وجود همه افتوخیزها و در نگاهی گذرا به دستاوردها در این چهار دهه درمییابیم که بخش کشاورزی توانسته است به موازات توسعه و تکامل جهانی و درمقایسهبا دیگر بخشهای اقتصادی کشور، قامتی برافراشتهتر از پیکر نحیف گذشته خود داشته باشد؛ بخشی که در چیدمانی آغشته به نفت همواره آماج بیمهری و کماعتنایی قرار داشته و به نام توسعه و اشتغالزایی و از منابع تولید و پایداری آن تا توانستهاند بدون رضایتش هزینه کردهاند؛ هزینهای که تغییر کاربری بیش از یکونیم میلیون هکتار از اراضی کشاورزی را میتوان فقط یکی از اقلام آن برشمرد.
از جمله دستاوردهای قابل تقدیر بخش کشاورزی در 40 سال گذشته میتوان به افزایش میزان تولیدات سالانه از 26 به بیش از 120 میلیون تن، سهم 32 درصدی ارزش افزوده تولیدی در کشور که فقط 12 درصد آن به حوزه صنایع تبدیلی اختصاص دارد، افزایش هشت درصدی بهرهوری از آب، افزایش تولید ناخالص سالانه ملی تا سطح 70 میلیارد دلار، افزایش سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی (GDP) از حدود شش به 10 درصد، افزایش 134 درصدی حکمرانی غذایی با وجود ازدیاد 250 درصدی جمعیت کشور، افزایش 270 درصدی تولید گندم و 220 درصدی شکر، افزایش سرانه صادرات از 13 به 71 دلار، افزایش 163 درصدی سرانه تولیدات باغی با وجود تغییرات جمعیتی، گسترش 10 برابری سطح گلخانهها، افزایش 200 درصدی تولید مرغ و نیز پیشرفتهای کمی و فناوری در تولید آبزیان و... اشاره كرد.
بدون تردید انگیزه گسترش مشارکت مردمی یا جهاد، در روند دستیابی به این دستاوردها نقشی اساسی داشته است؛ نقشی که پس از ادغام دو وزارت جهاد و کشاورزی این امید را نیز فراهم کرد که دو وجه تعهد و تخصص را نمیتوان با دیوارهای کاذب تشکیلاتی از هم جدا كرد. امید آن داریم که در یادمان چهلمین سالروز تشکل فراگیری به نام «جهاد سازندگی»، ضرورت دمیدن هر چه بیشتر روح جهاد و مشارکت همگانی در توسعه بخش کشاورزی را بیش از پیش دریافته و در تداوم آن تا دستیابی به حکمرانی در غذا بکوشیم.
رفرم موسوم به اصلاحات ارضی موجب نامعادلات متعددی در مناسبات تولید بخش کشاورزی شد و جامعه روستایی را از همان آغاز دهه 40 دستخوش دگرگونیهای غیرطبیعی و پرشماری کرد. از طرفی درپی افزایش جهشی درآمد نفت در سال 1352، این جامعه 75 درصدی از جمعیت 32 میلیونی کشورمان، آماج آسیبهای بیشتری هم قرار گرفت. مهاجرت شدید لایههای زایا و جوان جمعیت روستایی و تحت تأثیر جاذبههای فریبنده شهری، بخش کلیدی کشاورزی را بیش از پیش در پشت دیوار قطور درآمد نفت به انزوا برد. به موازات این شتاب فزاینده، حاشیهنشینی مهاجران در پیرامون شهرها به فاصلههای طبقاتی افزود تا دود کارخانههایی که به کمک رسانههای نوپا، تولیدات خود را جار میزدند، به چشم منافع ملی برود.
در چنین ترکیب جدیدی از جامعه شهر و روستا، انقلاب اسلامی با آرمان دستیابی به عدالت اجتماعی، فصل جدیدی را برای تاریخ سرزمینمان رقم زد؛ فصلی که بنا بر آن داشت تا بتواند از عمق نابرابریها بکاهد. فرمان تشکیل ستاد جهاد سازندگی با پیام تاریخی امام(ره) در بیستوهفتم خرداد 1358 بیش از هر چیز نشاندهنده درک فوریت زدودن فقر و نابرابری از اجزای محرومترین و کلیدیترین بخش اقتصادی یعنی جامعه روستایی بود. تأکید بر همکاری و مشارکت جهادگونه همه مردم در زمینه توسعه روستایی و محو محرومیت در کانونهای سبزی که با رخساری زرد زندگی میکردند، چهبسا محوریترین فراز این پیام بهشمار میآمد. امام خمینی(ره) در این پیام ماندگار به جای استناد و ارجاع به منابع و امکانات دولتی حتی به حذف سفرهای زیارتی مستحب و جایگزینی آن برای کمک به رونق اهداف این ستاد جهادی توصیه كردند.
گرچه رخداد جنگ تحمیلی و تأمین منابع مالی این ستاد از اعتبارات دولتی، این تشکل فراگیر مردمنهاد را تا حدودی از روح آن پیام تاریخی جدا کرد و در مسیر تبدیلشدن به یک وزارت جدید قرار داد، اما به آنچه تاکنون انجام شده است نیز باید در کارنامهای سرشار از تجربه توجه کرد و آن را قدر شناخت؛ کارنامهای که باید بر تداوم و توسعه دستاوردهای مثبت آن و نیز بازنگری آنچه که باید اصلاح شود، پای فشرد. با وجود همه افتوخیزها و در نگاهی گذرا به دستاوردها در این چهار دهه درمییابیم که بخش کشاورزی توانسته است به موازات توسعه و تکامل جهانی و درمقایسهبا دیگر بخشهای اقتصادی کشور، قامتی برافراشتهتر از پیکر نحیف گذشته خود داشته باشد؛ بخشی که در چیدمانی آغشته به نفت همواره آماج بیمهری و کماعتنایی قرار داشته و به نام توسعه و اشتغالزایی و از منابع تولید و پایداری آن تا توانستهاند بدون رضایتش هزینه کردهاند؛ هزینهای که تغییر کاربری بیش از یکونیم میلیون هکتار از اراضی کشاورزی را میتوان فقط یکی از اقلام آن برشمرد.
از جمله دستاوردهای قابل تقدیر بخش کشاورزی در 40 سال گذشته میتوان به افزایش میزان تولیدات سالانه از 26 به بیش از 120 میلیون تن، سهم 32 درصدی ارزش افزوده تولیدی در کشور که فقط 12 درصد آن به حوزه صنایع تبدیلی اختصاص دارد، افزایش هشت درصدی بهرهوری از آب، افزایش تولید ناخالص سالانه ملی تا سطح 70 میلیارد دلار، افزایش سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی (GDP) از حدود شش به 10 درصد، افزایش 134 درصدی حکمرانی غذایی با وجود ازدیاد 250 درصدی جمعیت کشور، افزایش 270 درصدی تولید گندم و 220 درصدی شکر، افزایش سرانه صادرات از 13 به 71 دلار، افزایش 163 درصدی سرانه تولیدات باغی با وجود تغییرات جمعیتی، گسترش 10 برابری سطح گلخانهها، افزایش 200 درصدی تولید مرغ و نیز پیشرفتهای کمی و فناوری در تولید آبزیان و... اشاره كرد.
بدون تردید انگیزه گسترش مشارکت مردمی یا جهاد، در روند دستیابی به این دستاوردها نقشی اساسی داشته است؛ نقشی که پس از ادغام دو وزارت جهاد و کشاورزی این امید را نیز فراهم کرد که دو وجه تعهد و تخصص را نمیتوان با دیوارهای کاذب تشکیلاتی از هم جدا كرد. امید آن داریم که در یادمان چهلمین سالروز تشکل فراگیری به نام «جهاد سازندگی»، ضرورت دمیدن هر چه بیشتر روح جهاد و مشارکت همگانی در توسعه بخش کشاورزی را بیش از پیش دریافته و در تداوم آن تا دستیابی به حکمرانی در غذا بکوشیم.