ادعای عجیب بنیاد مسكن
به گفته دکتر علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، آبگرفتگیها و اثرات مداوم آب و نفوذ تدریجی آب به پی ساختمانها، موجب نرمشدن پی ساختمانها خواهد شد که این امر نشست ساختمانها را به دنبال دارد. فرونشست ساختمانها به دلیل وزن زیاد سازهها و نرمشدن پی ساختمانها است؛ بهویژه در شهرهایی که به مدت طولانی دچار آبگرفتگی شدهاند. درصورتیکه خاک آنها از نوع خاکهای نرم باشد، قطعا با این پدیده مواجه خواهیم بود (ایسنا- 18 فروردین 98).
درحالحاضر که دستور جمعآوری اردوگاهها و چادرها صادر و بازسازی و تعمیر خانهها آغاز شده است، به علت نبود تمهید برای احداث سازهای موقت، بسیاری از مردم، به همان خانههای در معرض خطر بازگشتهاند. بنا بر گفته نماینده مردم اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اسلامی (خبرگزاری برنا 30/2/1398)، بخشی از افراد بنا به دلایلی مانند شدت میزان گرما، به منازل خود در روستاها بازگشتهاند. همچنین فرماندار وقت آققلا معتقد بوده كه خطر فروریختن خانههایی که به زیر آب رفته، دغدغه اصلی بسیاری از مدیران استانی نیز هست (گرگان- ایرنا- 27 فروردین ۱۳۹۸). نگارنده ضمن سفر به سه استان اصلی درگیر سیل، بنا بر تجارب و مطالعات خود در سوانح گذشته، لزوم ارائه الگویی بومی برای اسكان موقت (ارزان و سریعساخت) را هم به سمنها و هم به مقامات استانی و محلی یادآور شده است. طبق بررسیهای من سانحهدیدگان مبالغ تخصیصیافته شش و 12 میلیون تومان برای اجاره در دوره بازسازی در شهر و روستا را یا صرف كار دیگری میكنند یا برای بازسازی خانههای خود (که رقم تخصیصی اساسا تكافوی بازسازی خانههایشان را نمیدهد)، اختصاص میدهند. در نتیجه اغلب آنان به
زیر سقف همین خانههای تخلیهشده از سیلاب، پناه میبرند؛ خانههایی كه اكثرا در معرض خطر فرونشست و ریزش قرار دارند و برای جان آنها بسیار خطرآمیز هستند.
ج- خطراتی که رو به سوی بحران دارند:
این خطرات هماكنون بحرانزا شده یا میتوانند بحرانزا شوند:
5. بروز بیماریها در انسان و دام بر اثر غیربهداشتیشدن محیط زیست (گندابها و جانوران موذی و...) كه باید فوری به آنها رسیدگی شود. استمرار سیلاب و آلودهشدن تدریجی آن و باقیماندن گندابهایی در محیط زیست، موجب شیوع احتمالی بیماریهای متعددی در انسان، حیوان و گیاه میشود. از دیگر سو، وقوع سیل، موجب ظهور و فعالیت برخی جانوران مانند مار و عقرب، موش و پشه میشود كه به انسان و محیط زیست گزند میرسانند.
6- خطرات روانی و اجتماعی
در شرایط وقوع بحران، معمولا توجهات بیشتر روی دو مسئله متمرکز است: رسیدگیهای جسمانی سانحهدیدگان و بازسازی فیزیکی (سازهها و زیرساختها)، درحالیکه وضعیت روحی و اجتماعی آنان بهمراتب مهمتر است؛ وضعیتی که معمولا تا سالهای دراز سامان نمییابد و باقی مسائل را تحتالشعاع قرار میدهد. عارضه روانی مهم پساسوانح، اختلال استرس پساسانحه (PTSD) است. افرادی که بر اثر سوانح گوناگون، خانه، خانواده، عزیزان و معیشت خود را از دست میدهند، دچار اختلالات و آسیبهای روحی شدیدی میشوند که در صورت نبود مراقبت مناسب از آنان در آینده دچار بحران روانی حادی با عنوان اختلال استرس پساسانحه میشوند. بر اثر این عارضه، فرد دچار افـسردگی و انزواگرایی حاد و در نتیجه اختلال شدید در فعالیتهای زندگی روزانه میشود. در صورت تشخیصندادن بهموقع و شـناسایینکردن علائم، اخـتلالات بیماری در افراد بازمانده تثبیت شده و سیر درمان به سختی صورت میگیرد و حتی ممکن است آنان را به خودکشی بکشاند. لازم به ذکر است که خودکشی پساسانحه الزاما پدیدهای نیست که فقط به یک عامل مرتبط باشد. در این پدیده معمولا عوامل متعددی از گذشته نیز دخیلاند. به طور مثال
خودکشی باجناق یکی از دوستان نگارنده در آققلا ریشه در فقر و مسائل گذشته و سپس دلهره از تداوم طولانیمدت سیلاب در شهر و آنگاه تنهاماندنش به خاطر حفاظت از خانه درسیلابنشسته و فرستادن خانوادهاش به جایی امن و دستوپنجه نرمکردن با مشکلات حاصل از سیل داشته است. اگرچه مسئولان امر در گلستان از یک اقدام به خودکشی و از 50 نفر در فکر خودکشی سخن راندهاند (آرمان- 21 اردیبهشت 98)؛ اما شنیدههای موثق نگارنده، فراتر از اینها بوده است.
7. خطرات اجتماعی
این دسته خطرات با عنوان آسیبهای اجتماعی شناخته میشوند و افزون بر آسیب روانی یادشده، آسیبهایی مانند بیکاری، فقر، اعتیاد، مهاجرت، حاشیهنشینی، طلاق، دزدی، گرایش به روحیه تكدیگری را دربر میگیرد. وقوع بحران سیل، تمامی آسیبهای اجتماعی قبلی را شدت میبخشد و موجب بروز آسیبهای اجتماعی جدیدتری نیز میشود. از همپاشیدگی و از دست رفتن خانه و معیشت، همنشینی خانوادههای ناآشنا و ناهمگون در کنار هم در اردوگاهها...
... از بین رفتن حریم خصوصی درون خانواده در یک چادر یا در مکانی بسیار کوچک، از بین رفتن حریم خصوصی بین خانوارها، بروز اختلافات گوناگون بر سر توزیع ارزاق یا مسائل ناموسی، کاهش توان نظارتی خانوارها بر کودکان خود، بیکار ماندن سرپرست خانوار در برابر دیدگان سایر اعضای خانواده، پرخاشگریهای مستمر بین اعضای خانوارها و بین آنها و کمکرسانان، احساس شدید عجز در تأمین مالی برای بازسازی و تهیه اسباب خانه و سایر امور، دلهرههای مداوم بهخاطر ادامه سیلاب در محل و خانه، دستوپنجه نرمکردن با گلولای داخل خانه پس از فروکشکردن سیلاب، پیگیریهای فرساینده مراحل اداری دریافت وام بازسازی و معیشت، دریافت مصالح ساختمانی، دریافت المثنای اسناد و مدارک ازبینرفته، توقف و افت تحصیلی فرزندان و صدها مسئله و مصائب دیگر، همگی میتوانند تاب و تحمل را از سانحهدیدگان بربایند و آنها را پذیرای آسیبهای اجتماعی كنند. آنچه گفته شد، در تمام بحرانهای طبیعی ایران معمول است اما پارامتر دیگری که وارد معادلات مدیریت ریسک سوانح کشور شده است و از دیده بسیاری حتی پژوهشگران موضوع پنهان مانده، توهم غیرطبیعی بودن سوانح ازجمله سیلهای اخیر است. مشاهدات
میدانی حاکی از آن است که اکثر قریببهاتفاق سانحهدیدگان، چنین تصور دارند که بارشها حاصل بارورسازی ابرها، پروژه هارپ و مواردی از این قبیل است. آنها دولت را یا موجد یا همدست یا مؤثر در این عوامل میدانند! اگرچه مسئولان صاحبنظران موضوع، این تصورات را اساسا رد میکنند اما به سبب بیاعتمادی مردم، اینگونه باورها، همچنان پابرجا هستند و دغدغهای مضاعف و فرساینده را بر سانحهدیدگان تحمیل کردهاند.
7- خطرات اقتصادی
بخشی از زمینهای كشاورزی در مناطق سیلزده، آسیب فراوان دیده و به سادگی و سرعت، قابل احیا نیستند؛ بخشی از مکانها و ابزارهای تولید و تجارت، دستخوش سیل شدند یا به گلولای نشستند. از اینرو با از هم پاشیدگی یا ویرانی فراوان سامانهای معیشتی و به تبع آن بیکاری گستردهای روبهرو هستیم. وزیر کشور خسارات سیل اخیر را بین 30 تا 35 هزار میلیارد تومان برآورد و اعلام کرد که 25 استان و بیش از 4 هزار و 400 روستا درگیر باران و سیل بودهاند. او استان خوزستان را دارای بالاترین و بیشترین حجم خسارت اعلام کرد. (ایرنا- ۲۵ فروردین ۱۳۹۸) طبق برآورد مسئولان تا اواخر فروردین، دو هزار و ۲4۰ میلیارد تومان به بخشهای صنعت، معدن و تجارت و 13 هزار میلیارد تومان به بخش کشاورزی خسارت وارد آمده است (ایرنا 25 و ۲۶ فروردین ۱۳۹۸). بهعبارتی خسارات در بخش کشاورزی، حدود 6 برابر بخشهای دیگر بوده است. از طرفی اگر توجه کنیم که کمتر از حدود 6 درصد حجم کشاورزی، پوشش بیمهای داشته، زیان فراوان روستاییان، آشکار میشود. اگرچه تاکنون کل رقم بیکاری حاصل از سیل در تمام بخشهای اقتصادی، برآورد نشده است اما طبق برآورد کارشناسان تأمین اجتماعی بر اثر
آسیب رسیدن فقط به ۱۰ هزار کارگاه، حدود ۳۰ هزار اشتغال از بین رفته است (ایلنا 25 اردیبهشت98). باری میزان کل بیکاری حاصل از سیل هرچقدر باشد، چنانچه ادامه یابد، میتواند پیامدهای ناگواری چون اعتیاد به مواد مخدر، مهاجرت، حاشیهنشینی و سایر آسیبهای اجتماعی را در پی داشته باشد.
*مدرس دانشگاه، پژوهشگر و کنشگر مدیریت ریسک سوانح
به گفته دکتر علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، آبگرفتگیها و اثرات مداوم آب و نفوذ تدریجی آب به پی ساختمانها، موجب نرمشدن پی ساختمانها خواهد شد که این امر نشست ساختمانها را به دنبال دارد. فرونشست ساختمانها به دلیل وزن زیاد سازهها و نرمشدن پی ساختمانها است؛ بهویژه در شهرهایی که به مدت طولانی دچار آبگرفتگی شدهاند. درصورتیکه خاک آنها از نوع خاکهای نرم باشد، قطعا با این پدیده مواجه خواهیم بود (ایسنا- 18 فروردین 98).
درحالحاضر که دستور جمعآوری اردوگاهها و چادرها صادر و بازسازی و تعمیر خانهها آغاز شده است، به علت نبود تمهید برای احداث سازهای موقت، بسیاری از مردم، به همان خانههای در معرض خطر بازگشتهاند. بنا بر گفته نماینده مردم اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اسلامی (خبرگزاری برنا 30/2/1398)، بخشی از افراد بنا به دلایلی مانند شدت میزان گرما، به منازل خود در روستاها بازگشتهاند. همچنین فرماندار وقت آققلا معتقد بوده كه خطر فروریختن خانههایی که به زیر آب رفته، دغدغه اصلی بسیاری از مدیران استانی نیز هست (گرگان- ایرنا- 27 فروردین ۱۳۹۸). نگارنده ضمن سفر به سه استان اصلی درگیر سیل، بنا بر تجارب و مطالعات خود در سوانح گذشته، لزوم ارائه الگویی بومی برای اسكان موقت (ارزان و سریعساخت) را هم به سمنها و هم به مقامات استانی و محلی یادآور شده است. طبق بررسیهای من سانحهدیدگان مبالغ تخصیصیافته شش و 12 میلیون تومان برای اجاره در دوره بازسازی در شهر و روستا را یا صرف كار دیگری میكنند یا برای بازسازی خانههای خود (که رقم تخصیصی اساسا تكافوی بازسازی خانههایشان را نمیدهد)، اختصاص میدهند. در نتیجه اغلب آنان به
زیر سقف همین خانههای تخلیهشده از سیلاب، پناه میبرند؛ خانههایی كه اكثرا در معرض خطر فرونشست و ریزش قرار دارند و برای جان آنها بسیار خطرآمیز هستند.
ج- خطراتی که رو به سوی بحران دارند:
این خطرات هماكنون بحرانزا شده یا میتوانند بحرانزا شوند:
5. بروز بیماریها در انسان و دام بر اثر غیربهداشتیشدن محیط زیست (گندابها و جانوران موذی و...) كه باید فوری به آنها رسیدگی شود. استمرار سیلاب و آلودهشدن تدریجی آن و باقیماندن گندابهایی در محیط زیست، موجب شیوع احتمالی بیماریهای متعددی در انسان، حیوان و گیاه میشود. از دیگر سو، وقوع سیل، موجب ظهور و فعالیت برخی جانوران مانند مار و عقرب، موش و پشه میشود كه به انسان و محیط زیست گزند میرسانند.
6- خطرات روانی و اجتماعی
در شرایط وقوع بحران، معمولا توجهات بیشتر روی دو مسئله متمرکز است: رسیدگیهای جسمانی سانحهدیدگان و بازسازی فیزیکی (سازهها و زیرساختها)، درحالیکه وضعیت روحی و اجتماعی آنان بهمراتب مهمتر است؛ وضعیتی که معمولا تا سالهای دراز سامان نمییابد و باقی مسائل را تحتالشعاع قرار میدهد. عارضه روانی مهم پساسوانح، اختلال استرس پساسانحه (PTSD) است. افرادی که بر اثر سوانح گوناگون، خانه، خانواده، عزیزان و معیشت خود را از دست میدهند، دچار اختلالات و آسیبهای روحی شدیدی میشوند که در صورت نبود مراقبت مناسب از آنان در آینده دچار بحران روانی حادی با عنوان اختلال استرس پساسانحه میشوند. بر اثر این عارضه، فرد دچار افـسردگی و انزواگرایی حاد و در نتیجه اختلال شدید در فعالیتهای زندگی روزانه میشود. در صورت تشخیصندادن بهموقع و شـناسایینکردن علائم، اخـتلالات بیماری در افراد بازمانده تثبیت شده و سیر درمان به سختی صورت میگیرد و حتی ممکن است آنان را به خودکشی بکشاند. لازم به ذکر است که خودکشی پساسانحه الزاما پدیدهای نیست که فقط به یک عامل مرتبط باشد. در این پدیده معمولا عوامل متعددی از گذشته نیز دخیلاند. به طور مثال
خودکشی باجناق یکی از دوستان نگارنده در آققلا ریشه در فقر و مسائل گذشته و سپس دلهره از تداوم طولانیمدت سیلاب در شهر و آنگاه تنهاماندنش به خاطر حفاظت از خانه درسیلابنشسته و فرستادن خانوادهاش به جایی امن و دستوپنجه نرمکردن با مشکلات حاصل از سیل داشته است. اگرچه مسئولان امر در گلستان از یک اقدام به خودکشی و از 50 نفر در فکر خودکشی سخن راندهاند (آرمان- 21 اردیبهشت 98)؛ اما شنیدههای موثق نگارنده، فراتر از اینها بوده است.
7. خطرات اجتماعی
این دسته خطرات با عنوان آسیبهای اجتماعی شناخته میشوند و افزون بر آسیب روانی یادشده، آسیبهایی مانند بیکاری، فقر، اعتیاد، مهاجرت، حاشیهنشینی، طلاق، دزدی، گرایش به روحیه تكدیگری را دربر میگیرد. وقوع بحران سیل، تمامی آسیبهای اجتماعی قبلی را شدت میبخشد و موجب بروز آسیبهای اجتماعی جدیدتری نیز میشود. از همپاشیدگی و از دست رفتن خانه و معیشت، همنشینی خانوادههای ناآشنا و ناهمگون در کنار هم در اردوگاهها...
... از بین رفتن حریم خصوصی درون خانواده در یک چادر یا در مکانی بسیار کوچک، از بین رفتن حریم خصوصی بین خانوارها، بروز اختلافات گوناگون بر سر توزیع ارزاق یا مسائل ناموسی، کاهش توان نظارتی خانوارها بر کودکان خود، بیکار ماندن سرپرست خانوار در برابر دیدگان سایر اعضای خانواده، پرخاشگریهای مستمر بین اعضای خانوارها و بین آنها و کمکرسانان، احساس شدید عجز در تأمین مالی برای بازسازی و تهیه اسباب خانه و سایر امور، دلهرههای مداوم بهخاطر ادامه سیلاب در محل و خانه، دستوپنجه نرمکردن با گلولای داخل خانه پس از فروکشکردن سیلاب، پیگیریهای فرساینده مراحل اداری دریافت وام بازسازی و معیشت، دریافت مصالح ساختمانی، دریافت المثنای اسناد و مدارک ازبینرفته، توقف و افت تحصیلی فرزندان و صدها مسئله و مصائب دیگر، همگی میتوانند تاب و تحمل را از سانحهدیدگان بربایند و آنها را پذیرای آسیبهای اجتماعی كنند. آنچه گفته شد، در تمام بحرانهای طبیعی ایران معمول است اما پارامتر دیگری که وارد معادلات مدیریت ریسک سوانح کشور شده است و از دیده بسیاری حتی پژوهشگران موضوع پنهان مانده، توهم غیرطبیعی بودن سوانح ازجمله سیلهای اخیر است. مشاهدات
میدانی حاکی از آن است که اکثر قریببهاتفاق سانحهدیدگان، چنین تصور دارند که بارشها حاصل بارورسازی ابرها، پروژه هارپ و مواردی از این قبیل است. آنها دولت را یا موجد یا همدست یا مؤثر در این عوامل میدانند! اگرچه مسئولان صاحبنظران موضوع، این تصورات را اساسا رد میکنند اما به سبب بیاعتمادی مردم، اینگونه باورها، همچنان پابرجا هستند و دغدغهای مضاعف و فرساینده را بر سانحهدیدگان تحمیل کردهاند.
7- خطرات اقتصادی
بخشی از زمینهای كشاورزی در مناطق سیلزده، آسیب فراوان دیده و به سادگی و سرعت، قابل احیا نیستند؛ بخشی از مکانها و ابزارهای تولید و تجارت، دستخوش سیل شدند یا به گلولای نشستند. از اینرو با از هم پاشیدگی یا ویرانی فراوان سامانهای معیشتی و به تبع آن بیکاری گستردهای روبهرو هستیم. وزیر کشور خسارات سیل اخیر را بین 30 تا 35 هزار میلیارد تومان برآورد و اعلام کرد که 25 استان و بیش از 4 هزار و 400 روستا درگیر باران و سیل بودهاند. او استان خوزستان را دارای بالاترین و بیشترین حجم خسارت اعلام کرد. (ایرنا- ۲۵ فروردین ۱۳۹۸) طبق برآورد مسئولان تا اواخر فروردین، دو هزار و ۲4۰ میلیارد تومان به بخشهای صنعت، معدن و تجارت و 13 هزار میلیارد تومان به بخش کشاورزی خسارت وارد آمده است (ایرنا 25 و ۲۶ فروردین ۱۳۹۸). بهعبارتی خسارات در بخش کشاورزی، حدود 6 برابر بخشهای دیگر بوده است. از طرفی اگر توجه کنیم که کمتر از حدود 6 درصد حجم کشاورزی، پوشش بیمهای داشته، زیان فراوان روستاییان، آشکار میشود. اگرچه تاکنون کل رقم بیکاری حاصل از سیل در تمام بخشهای اقتصادی، برآورد نشده است اما طبق برآورد کارشناسان تأمین اجتماعی بر اثر
آسیب رسیدن فقط به ۱۰ هزار کارگاه، حدود ۳۰ هزار اشتغال از بین رفته است (ایلنا 25 اردیبهشت98). باری میزان کل بیکاری حاصل از سیل هرچقدر باشد، چنانچه ادامه یابد، میتواند پیامدهای ناگواری چون اعتیاد به مواد مخدر، مهاجرت، حاشیهنشینی و سایر آسیبهای اجتماعی را در پی داشته باشد.
*مدرس دانشگاه، پژوهشگر و کنشگر مدیریت ریسک سوانح