|

آینه

جمهوری اسلامی
یکی بر سر شاخ، بُن می‌برید!

جای تعجب است کسانی که خود را عاشقان سینه‌‌چاک اسلام و انقلاب و نظام معرفی می‌کنند و می‌گویند برای مردم دل می‌سوزانند، برای تضعیف دولتی که در وسط میدان جنگ نفتی- اقتصادی با این‌همه دشمنان شرور است، با یکدیگر به مسابقه پرداخته‌اند! این پدیده شوم را بعضا در مجلس، خارج از مجلس، رسانه‌ها و متأسفانه صداوسیما هم می‌توان رصد کرد. باید پرسید چرا هر تیری که از جانب دشمن علیه ایران پرتاب می‌شود، به ابزاری برای حمله ناجوانمردانه همین دوستان به نیروهای خط‌ مقدم جبهه جنگ اقتصادی - نفتی تبدیل می‌شود و فرصتی برای عقده‌گشایی به حساب می‌آید؟ با بررسی صفحات، مطالب و تیترهای بغض‌آلود برخی رسانه‌های مکتوب در کنار تهاجم حساب‌شده علیه ارکان اجرائی نظام، بهتر می‌توان دریافت که بعضی‌ها گوئی دشمن‌ کینه‌توز را به‌کلی فراموش کرده‌اند و تلاش می‌کنند از هر ابزاری برای انتقام‌جوئی، کینه‌ورزی و سیاه‌نمایی علیه ارکان دولت و به‌ویژه نیروهای خط ‌مقدم آن از جمله وزارت نفت سوءاستفاده کنند و حتی آن را توجیه نمایند.

آرمان
ترامپ‌شناسی به زبان ساده!

جعفر گلابی: در قاموس آقای ترامپ پول و ثروت از مقام یک ابزار مهم در معادلات رایج سیاسی و حتی مناقشات تاریخی بسیار بالاتر است و چون اکسیری بی‌همتا حلال همه مشکلات و معضلات و جدال‌ها و درگیری‌ها عمل می‌کنند و خداگونه قدرت «کن فیکون» دارند. او واقعا و صادقانه تصوری از ارزش خاک و وطن و میهن ندارد. واقعا برایش قابل فهم نیست اگر فلسطینیان 50 میلیارد را پس بزنند و به‌جای آن طالب سرزمین‌های اشغالی شوند و برای رجعت به املاک خود و رهایی از آوارگی بیش از نیم‌قرن همچنان به مبارزه پرمشقت خود ادامه دهند. آقای ترامپ با همین ذهنیت و باور از برجام خارج شد و به مصاف ایران آمد و انتظار داشت ظرف چند ماه در تهران حضور به هم برساند و جشن تغییر رژیم را بگیرد. آنچه که در عمل از او مشاهده می‌کنیم، محصول معادلاتی کاملا ساده با جواب‌هایی کاملا مشخص است... .

اعتماد
طالبان واقع‌بين‌تر شده‌اند

پيرمحمد ملازهي: طالبان روش مذاكره هم‌زمان با جنگ را انتخاب كرده است. آنها علاقه‌مندند كه از موضع قدرت در مذاكرات شركت كنند و حداكثر امتيازهاي ممكن را دريافت كنند. طالبان به عمليات خود درون خاك افغانستان ادامه مي‌دهد تا به آمريكايي‌ها نشان دهد كه وقتي حاضر است مذاكره كند، درحالي‌كه امكان عمليات دارد، يعني اينكه در حين مذاكرات حداكثر امتيازها و غنايم را مي‌خواهد. طالبان سهم بيشتري از قدرت را در افغانستان مي‌خواهد. مي‌توان انتظار داشت اگر طالبان با آمريكا به توافقي دست پيدا كند، به‌تدريج مي‌توان انتظار داشت كه جنگ طالبان با نيروهاي امنيتي افغانستان به‌تدريج پايان يابد، چراكه اگر قرار باشد طالبان در قدرت مشاركت كند، بايد خودش بخشي از اين نيروهاي امنيتي را تشكيل دهد و نمي‌تواند به جنگ با خودش ادامه دهد.

وطن امروز
حمایت اصلاح‌طلبان از لاریجانی محتمل است

محمدرضا باهنر: یک شوخی بکنم؛ این عزیزانی که برای ثبت‌نام مجلس می‌روند بالای 70 تا 80 درصد نذر کرده‌اند به مجلس بروند، حالا از نردبان آقایان عارف باشد یا حدادعادل یا لاریجانی برای‌شان فرقی ندارد. ان‌شاءالله که هدفشان خدمت است! اصل را بر حسن ظن می‌گیریم. خب! این تعداد اصلا برای‌شان فرقی نمی‌کند. بله! من علاقه‌مند هستم یک لیست سومی شکل بگیرد تا افراد معتدلی که در این دعواهای سطح پایین سیاسی و جناحی نیستند، بیایند؛ اما اینکه این لیست بتواند برنده شود، من تردید دارم.... هنر مدیریت اصولگرایی این است که هم 10 نفر اول حفظ شوند و هم 10 نفر آخر و هم به 10 نفر اول صف اصلاح‌طلبی نظر داشته باشد. اصولگراها تندتند رد می‌کنند و این کار را نمی‌کنند اما اصلاح‌طلب‌ها جذب می‌کنند و موقع انتخابات بین بد و بدتر از نگاه خودشان انتخاب می‌کنند. در همین دوره قبل آنها نه آقای رئیسی را قبول داشتند و نه آقای روحانی را اما روحانی را انتخاب کردند. از سال 76 به این طرف شما بررسی کنید چند چهره مشهور اصولگرایی توسط اصلاح‌طلبان جذب و توسط ما دفع شدند. از مرحوم هاشمی تا آقایان ناطق، لاریجانی و... اصولگرایان طرف را خالص می‌خواهند و می‌گویند کمی از دوز اصولگرایی او کم شود، تمام است.

جمهوری اسلامی
یکی بر سر شاخ، بُن می‌برید!

جای تعجب است کسانی که خود را عاشقان سینه‌‌چاک اسلام و انقلاب و نظام معرفی می‌کنند و می‌گویند برای مردم دل می‌سوزانند، برای تضعیف دولتی که در وسط میدان جنگ نفتی- اقتصادی با این‌همه دشمنان شرور است، با یکدیگر به مسابقه پرداخته‌اند! این پدیده شوم را بعضا در مجلس، خارج از مجلس، رسانه‌ها و متأسفانه صداوسیما هم می‌توان رصد کرد. باید پرسید چرا هر تیری که از جانب دشمن علیه ایران پرتاب می‌شود، به ابزاری برای حمله ناجوانمردانه همین دوستان به نیروهای خط‌ مقدم جبهه جنگ اقتصادی - نفتی تبدیل می‌شود و فرصتی برای عقده‌گشایی به حساب می‌آید؟ با بررسی صفحات، مطالب و تیترهای بغض‌آلود برخی رسانه‌های مکتوب در کنار تهاجم حساب‌شده علیه ارکان اجرائی نظام، بهتر می‌توان دریافت که بعضی‌ها گوئی دشمن‌ کینه‌توز را به‌کلی فراموش کرده‌اند و تلاش می‌کنند از هر ابزاری برای انتقام‌جوئی، کینه‌ورزی و سیاه‌نمایی علیه ارکان دولت و به‌ویژه نیروهای خط ‌مقدم آن از جمله وزارت نفت سوءاستفاده کنند و حتی آن را توجیه نمایند.

آرمان
ترامپ‌شناسی به زبان ساده!

جعفر گلابی: در قاموس آقای ترامپ پول و ثروت از مقام یک ابزار مهم در معادلات رایج سیاسی و حتی مناقشات تاریخی بسیار بالاتر است و چون اکسیری بی‌همتا حلال همه مشکلات و معضلات و جدال‌ها و درگیری‌ها عمل می‌کنند و خداگونه قدرت «کن فیکون» دارند. او واقعا و صادقانه تصوری از ارزش خاک و وطن و میهن ندارد. واقعا برایش قابل فهم نیست اگر فلسطینیان 50 میلیارد را پس بزنند و به‌جای آن طالب سرزمین‌های اشغالی شوند و برای رجعت به املاک خود و رهایی از آوارگی بیش از نیم‌قرن همچنان به مبارزه پرمشقت خود ادامه دهند. آقای ترامپ با همین ذهنیت و باور از برجام خارج شد و به مصاف ایران آمد و انتظار داشت ظرف چند ماه در تهران حضور به هم برساند و جشن تغییر رژیم را بگیرد. آنچه که در عمل از او مشاهده می‌کنیم، محصول معادلاتی کاملا ساده با جواب‌هایی کاملا مشخص است... .

اعتماد
طالبان واقع‌بين‌تر شده‌اند

پيرمحمد ملازهي: طالبان روش مذاكره هم‌زمان با جنگ را انتخاب كرده است. آنها علاقه‌مندند كه از موضع قدرت در مذاكرات شركت كنند و حداكثر امتيازهاي ممكن را دريافت كنند. طالبان به عمليات خود درون خاك افغانستان ادامه مي‌دهد تا به آمريكايي‌ها نشان دهد كه وقتي حاضر است مذاكره كند، درحالي‌كه امكان عمليات دارد، يعني اينكه در حين مذاكرات حداكثر امتيازها و غنايم را مي‌خواهد. طالبان سهم بيشتري از قدرت را در افغانستان مي‌خواهد. مي‌توان انتظار داشت اگر طالبان با آمريكا به توافقي دست پيدا كند، به‌تدريج مي‌توان انتظار داشت كه جنگ طالبان با نيروهاي امنيتي افغانستان به‌تدريج پايان يابد، چراكه اگر قرار باشد طالبان در قدرت مشاركت كند، بايد خودش بخشي از اين نيروهاي امنيتي را تشكيل دهد و نمي‌تواند به جنگ با خودش ادامه دهد.

وطن امروز
حمایت اصلاح‌طلبان از لاریجانی محتمل است

محمدرضا باهنر: یک شوخی بکنم؛ این عزیزانی که برای ثبت‌نام مجلس می‌روند بالای 70 تا 80 درصد نذر کرده‌اند به مجلس بروند، حالا از نردبان آقایان عارف باشد یا حدادعادل یا لاریجانی برای‌شان فرقی ندارد. ان‌شاءالله که هدفشان خدمت است! اصل را بر حسن ظن می‌گیریم. خب! این تعداد اصلا برای‌شان فرقی نمی‌کند. بله! من علاقه‌مند هستم یک لیست سومی شکل بگیرد تا افراد معتدلی که در این دعواهای سطح پایین سیاسی و جناحی نیستند، بیایند؛ اما اینکه این لیست بتواند برنده شود، من تردید دارم.... هنر مدیریت اصولگرایی این است که هم 10 نفر اول حفظ شوند و هم 10 نفر آخر و هم به 10 نفر اول صف اصلاح‌طلبی نظر داشته باشد. اصولگراها تندتند رد می‌کنند و این کار را نمی‌کنند اما اصلاح‌طلب‌ها جذب می‌کنند و موقع انتخابات بین بد و بدتر از نگاه خودشان انتخاب می‌کنند. در همین دوره قبل آنها نه آقای رئیسی را قبول داشتند و نه آقای روحانی را اما روحانی را انتخاب کردند. از سال 76 به این طرف شما بررسی کنید چند چهره مشهور اصولگرایی توسط اصلاح‌طلبان جذب و توسط ما دفع شدند. از مرحوم هاشمی تا آقایان ناطق، لاریجانی و... اصولگرایان طرف را خالص می‌خواهند و می‌گویند کمی از دوز اصولگرایی او کم شود، تمام است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها