|

احیا یا مرگ سیاسی در سایه اختلافات درون‌حزبی

عبدالرحمن فتح‌الهی

هرچند زمزمه‌هایی از تعویق کنگره حزب الدعوه‌الاسلامی عراق برای چندمین‌بار متوالی به علت اختلافات شدید دورن‌حزبی به گوش می‌رسید، در‌نهایت هفدهمین نشست مجمع عمومی حزب الدعوه که دو روز به طول انجامید، 12و 13 جولای در کربلا برگزار و در پایان مجددا نوری مالکی به عنوان دبیر کل این حزب انتخاب شد. این نخستین کنگره حزب بعد از عدم تکرار سنت 15 ساله حزب الدعوه در کسب قدرت بود؛ البته بسیاری از ناظران سیاسی پیش‌بینی کرده بودند که این نشست با تغییرات گسترده در سطح سران و ساختار سیاسی و مدیریتی حزب همراه باشد، اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد.با وجود این، به نظر می‌رسد که اختلافات جدی درون‌حزبی کماکان به‌قوت خود باقی است و حتی شدت آن بعد از از‌دست‌رفتن قدرت سیاسی حزب الدعوه در سایه شکاف و گسل پررنگ میان ائتلاف «دولت قانون» به رهبری نوری مالکی و «النصر» با محوریت حیدر العبادی افزایش هم پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که گروهی از سران بارز، چهره‌های شاخص و قدیمی حزب الدعوه، از‌جمله حیدر العبادی حاضر به شرکت در نشست مجمع عمومی اخیر نشدند.اما این پایان کار نیست. شدت اختلافات درون‌حزبی تا جایی پیش رفته است که اکنون سه جریان به رهبری نوری مالکی، حیدر العبادی و علی الادیب درون حزب الدعوه شکل گرفته است. مضاف بر این سه جریان، در سایه بن‌بست‌های مکرر در تشکیل مجمع عمومی به‌دلیل شدت اختلافات، به‌ویژه شکاف محور مالکی (محور کربلا) با محور عبادی، چهار حلقه کربلا، میامین، اروپا، اعضای شاخص در درون ساختار سیاسی حزب الدعوه هم ایجاد شده است.بنابراین، این میزان از تشتت آرا نشان از این دارد که دیگر حزب الدعوه توان احیای قدرت سیاسی خود را به عنوان یک حزب محوری و کانونی در ساختار قدرت عراق نداشته باشد و حتی در آینده شاهد چند‌پاره‌شدن این حزب قدیمی عراقی باشیم. با این وصف، حتی اگر هم تلاش‌های میانجیگرانه دیگر اعضای حزب الدعوه در کنار تکاپوی برخی بازیگران منطقه‌ای برای کاهش اختلافات هم مانع از این امر (فروپاشی و چند‌پارگی) شود، حزب الدعوه‌اسلامی دیگر توان سیاسی جدی برای تکیه‌زدن بر کرسی نخست‌وزیری عراق ‌‌نخواهد داشت.در کنار این مسئله، نکته حائز اهمیت دیگر به پوست‌اندازی درون‌حزبی از سوی نوری مالکی باز‌می‌گردد. در این راستا، نخست‌وزیر اسبق عراق در جایگاه دبیر کل فعلی حزب، می‌کوشد که با استفاده از شعار جوان‌گرایی، گروهی‌ از جوانان نزدیک به خود را در رأس تشکیلات حزب الدعوه بگمارد.در عین حال، این محور کربلا (محور نوری مالکی) سعی در کنار‌زدن عناصری از حزب ‌ دارد که منتقد و مخالف رویکرد نوری مالکی هستند. همین امر هم سبب شده تا این جریان برخی از مهره‌های قدیمی خود را کنار بزند که در آخرین مورد آن ائتلاف «دولت قانون» در تلاشی «عقل الطریحی»، استاندار کربلا را برکنار کرد؛ شخصیتی که از نوجوانی عضو حزب الدعوه بود.این مسئله خبر از آن می‌دهد که حزب الدعوه علاوه‌بر مشکلات زیر و درشت خود، اکنون با چالش الیگارشی حزبی با محوریت مالکی هم دست‌به‌گریبان است؛ سیاستی که هم ریزش اعضای نخبه حزب را در سایه تک‌روی محور کربلا از هم‌اکنون نوید می‌دهد و هم علاوه‌بر ریزش و کناره‌گیری خود‌خواسته چهره‌های شاخص، ما شاهد کنار زدن تَتَمه مهره‌های این حزب در ساختار قدرت سیاسی عراق باشیم. پیرو این نکته به نظر می‌رسد که حزب الدعوه اکنون دست به خودکشی سیاسی در سایه اختلافات درون‌حزبی هم زده است؛ خودکشی‌ای که البته با سه‌پاره‌شدن این حزب در جریان انتخابات پارلمانی 12 می سال گذشته میلادی عراق ظهور علنی‌تری پیدا کرد. در سایه بازیگری ابراهیم جعفری، نوری مالکی و حیدرالعبادی، چه قبل از انتخابات با معرفی‌کردن فهرست‌هایی جداگانه و چه بعد از مشخص‌شدن آرا و تعداد کرسی‌های پارلمانی هر جریان، نه تنها کرسی نخست‌وزیری عراق، آن هم بعد از 15 سال از کف حزب الدعوه رفت که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر این حزب مناصب کشوری را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد.به هر حال، راکد‌بودن قدرت سیاسی به‌مدت 15 سال در حزب الدعوه و در‌اختیار‌داشتن امتیازات اقتصادی دولتی، به‌ویژه فروش نفت عراق سبب شد تا علاوه‌بر اینکه این کشور به فساد سیاسی، مالی و اداری گسترده و تقریبا بی‌سابقه دچار شود که در‌نهایت نارضایتی جدی افکار عمومی عراق را به دنبال داشت و همین امر هم سبب کاهش حضور 55.5 درصدی عراقی‌ها در انتخابات پارلمانی شد و به‌نوعی دموکراسی و پروسه انتخابات در عراق را به چالشی جدی کشید، در آن‌سو باعث شد مرگ حزب الدعوه با چندپارگی آن رقم بخورد.
با تمامی این تفاسیر، اگرچه یقینا چرخش قدرت در ساختار سیاسی میان احزاب، امری لازم و ضروری برای تداوم حیات دموکراسی در هر کشوری است، یقینا فروپاشی احزاب سنتی و استخوان‌خرد‌کرده‌ای مانند حزب الدعوه هم نمی‌تواند سودی برای تقویت مردم‌سالاری در عراق داشته باشد.

هرچند زمزمه‌هایی از تعویق کنگره حزب الدعوه‌الاسلامی عراق برای چندمین‌بار متوالی به علت اختلافات شدید دورن‌حزبی به گوش می‌رسید، در‌نهایت هفدهمین نشست مجمع عمومی حزب الدعوه که دو روز به طول انجامید، 12و 13 جولای در کربلا برگزار و در پایان مجددا نوری مالکی به عنوان دبیر کل این حزب انتخاب شد. این نخستین کنگره حزب بعد از عدم تکرار سنت 15 ساله حزب الدعوه در کسب قدرت بود؛ البته بسیاری از ناظران سیاسی پیش‌بینی کرده بودند که این نشست با تغییرات گسترده در سطح سران و ساختار سیاسی و مدیریتی حزب همراه باشد، اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد.با وجود این، به نظر می‌رسد که اختلافات جدی درون‌حزبی کماکان به‌قوت خود باقی است و حتی شدت آن بعد از از‌دست‌رفتن قدرت سیاسی حزب الدعوه در سایه شکاف و گسل پررنگ میان ائتلاف «دولت قانون» به رهبری نوری مالکی و «النصر» با محوریت حیدر العبادی افزایش هم پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که گروهی از سران بارز، چهره‌های شاخص و قدیمی حزب الدعوه، از‌جمله حیدر العبادی حاضر به شرکت در نشست مجمع عمومی اخیر نشدند.اما این پایان کار نیست. شدت اختلافات درون‌حزبی تا جایی پیش رفته است که اکنون سه جریان به رهبری نوری مالکی، حیدر العبادی و علی الادیب درون حزب الدعوه شکل گرفته است. مضاف بر این سه جریان، در سایه بن‌بست‌های مکرر در تشکیل مجمع عمومی به‌دلیل شدت اختلافات، به‌ویژه شکاف محور مالکی (محور کربلا) با محور عبادی، چهار حلقه کربلا، میامین، اروپا، اعضای شاخص در درون ساختار سیاسی حزب الدعوه هم ایجاد شده است.بنابراین، این میزان از تشتت آرا نشان از این دارد که دیگر حزب الدعوه توان احیای قدرت سیاسی خود را به عنوان یک حزب محوری و کانونی در ساختار قدرت عراق نداشته باشد و حتی در آینده شاهد چند‌پاره‌شدن این حزب قدیمی عراقی باشیم. با این وصف، حتی اگر هم تلاش‌های میانجیگرانه دیگر اعضای حزب الدعوه در کنار تکاپوی برخی بازیگران منطقه‌ای برای کاهش اختلافات هم مانع از این امر (فروپاشی و چند‌پارگی) شود، حزب الدعوه‌اسلامی دیگر توان سیاسی جدی برای تکیه‌زدن بر کرسی نخست‌وزیری عراق ‌‌نخواهد داشت.در کنار این مسئله، نکته حائز اهمیت دیگر به پوست‌اندازی درون‌حزبی از سوی نوری مالکی باز‌می‌گردد. در این راستا، نخست‌وزیر اسبق عراق در جایگاه دبیر کل فعلی حزب، می‌کوشد که با استفاده از شعار جوان‌گرایی، گروهی‌ از جوانان نزدیک به خود را در رأس تشکیلات حزب الدعوه بگمارد.در عین حال، این محور کربلا (محور نوری مالکی) سعی در کنار‌زدن عناصری از حزب ‌ دارد که منتقد و مخالف رویکرد نوری مالکی هستند. همین امر هم سبب شده تا این جریان برخی از مهره‌های قدیمی خود را کنار بزند که در آخرین مورد آن ائتلاف «دولت قانون» در تلاشی «عقل الطریحی»، استاندار کربلا را برکنار کرد؛ شخصیتی که از نوجوانی عضو حزب الدعوه بود.این مسئله خبر از آن می‌دهد که حزب الدعوه علاوه‌بر مشکلات زیر و درشت خود، اکنون با چالش الیگارشی حزبی با محوریت مالکی هم دست‌به‌گریبان است؛ سیاستی که هم ریزش اعضای نخبه حزب را در سایه تک‌روی محور کربلا از هم‌اکنون نوید می‌دهد و هم علاوه‌بر ریزش و کناره‌گیری خود‌خواسته چهره‌های شاخص، ما شاهد کنار زدن تَتَمه مهره‌های این حزب در ساختار قدرت سیاسی عراق باشیم. پیرو این نکته به نظر می‌رسد که حزب الدعوه اکنون دست به خودکشی سیاسی در سایه اختلافات درون‌حزبی هم زده است؛ خودکشی‌ای که البته با سه‌پاره‌شدن این حزب در جریان انتخابات پارلمانی 12 می سال گذشته میلادی عراق ظهور علنی‌تری پیدا کرد. در سایه بازیگری ابراهیم جعفری، نوری مالکی و حیدرالعبادی، چه قبل از انتخابات با معرفی‌کردن فهرست‌هایی جداگانه و چه بعد از مشخص‌شدن آرا و تعداد کرسی‌های پارلمانی هر جریان، نه تنها کرسی نخست‌وزیری عراق، آن هم بعد از 15 سال از کف حزب الدعوه رفت که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر این حزب مناصب کشوری را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد.به هر حال، راکد‌بودن قدرت سیاسی به‌مدت 15 سال در حزب الدعوه و در‌اختیار‌داشتن امتیازات اقتصادی دولتی، به‌ویژه فروش نفت عراق سبب شد تا علاوه‌بر اینکه این کشور به فساد سیاسی، مالی و اداری گسترده و تقریبا بی‌سابقه دچار شود که در‌نهایت نارضایتی جدی افکار عمومی عراق را به دنبال داشت و همین امر هم سبب کاهش حضور 55.5 درصدی عراقی‌ها در انتخابات پارلمانی شد و به‌نوعی دموکراسی و پروسه انتخابات در عراق را به چالشی جدی کشید، در آن‌سو باعث شد مرگ حزب الدعوه با چندپارگی آن رقم بخورد.
با تمامی این تفاسیر، اگرچه یقینا چرخش قدرت در ساختار سیاسی میان احزاب، امری لازم و ضروری برای تداوم حیات دموکراسی در هر کشوری است، یقینا فروپاشی احزاب سنتی و استخوان‌خرد‌کرده‌ای مانند حزب الدعوه هم نمی‌تواند سودی برای تقویت مردم‌سالاری در عراق داشته باشد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها