انکار قتل مرد نابینا توسط همسر سابق
شرق: همسر سابق مردی نابینا که متهم به قتل او شده است ادعا کرد گفتههای اولیای دم درباره اینکه او شوهر سابقش را شکنجه کرده و به قتل رسانده دروغ است.
به گزارش خبرنگار ما، این زن از سوی فرزند مقتول به قتل متهم شده و ولی دم درخواست قصاص کردهاند.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و گفت: مقتول مردی نابینا بود که مدتها قبل با متهم به صورت صیغهای ازدواج کرد و بعد از اینکه ازدواج آنها پایان یافت همچنان با مقتول در یک خانه زندگی میکرد. آنها اختلافات فراوانی با هم داشتند. آثار کبودیهای متعدد روی بدن مقتول وجود دارد و او قبل از مرگش شکایاتی مبنی بر اینکه از سوی متهم مورد ضرب و جرح قرار میگرفت، به دادگاه ارائه داده بود. هرچند متهم در مراحل بازجویی اتهام قتل را رد کرده اما او 720 بار با مرکز مشاوره قوه قضائیه تماس گرفته و سؤالاتی درباره نحوه مرگ همسرش پرسیده که این نشاندهنده پنهانکاری متهم است. با توجه به شکایت اولیای دم و سایر مدارک موجود در پرونده خواستار صدور حکم قانونی هستم.
در ادامه دختر مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص شد. وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام قتل همسرش را رد کرد و گفت: من 30 سال از همسرم کوچکتر بودم. ابتدا بهعنوان پرستار وارد خانهاش شدم و بعد هم به صورت صیغهای با او ازدواج کردم و هرچند صیغه ما تمام شده بود اما او بخشی از اموالش را به من صلح کرده بود و من چون دوستش داشتم زندگیام با او را ادامه دادم. ما 21 سال با هم زندگی کردیم. شوهر من اگزما داشت. دچار نابینایی شده بود و 18 سال نابینا زندگی کرد؛ من همه کارهایش را میکردم و خیلی دوستش داشتم و قتل او کار من نیست.
در این هنگام قاضی به متهم گفت: مقتول از شما به خاطر ضرب و جرح شکایت کرده و پزشکی قانونی نیز تأیید کرده است که آثار جرح در بدن مقتول وجود دارد. ضمن اینکه چرا با این فاصله سنی شما با مقتول ازدواج کردید و چرا 720 بار به مرکز مشاوره قوه قضائیه زنگ زدید.
متهم گفت: شوهرم خیلی مشروب میخورد و مشکل من با او سر مشروبخوردنش بود و درگیری فیزیکی ما به همین دلیل بود. او شهروند انگلستان هم بود و در آنجا کارخانهای داشت و قرار بود من را هم آنجا ببرد به همین خاطر با او ازدواج کردم اما درباره 720 بار تماس باید بگویم من به خاطر اینکه شوهرم بخشی از اموالش را به من صلح کرده بود و با دخترش مشکل داشتم، به مرکز مشاوره زنگ زدم و چندباری هم چون من را متهم کرده بود، سؤال پرسیدم و قصد دیگری نداشتم. شوهرم بیمار بود و آثار خون برجایمانده روی لباس بهخاطر بیماری او بود.
با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
شرق: همسر سابق مردی نابینا که متهم به قتل او شده است ادعا کرد گفتههای اولیای دم درباره اینکه او شوهر سابقش را شکنجه کرده و به قتل رسانده دروغ است.
به گزارش خبرنگار ما، این زن از سوی فرزند مقتول به قتل متهم شده و ولی دم درخواست قصاص کردهاند.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و گفت: مقتول مردی نابینا بود که مدتها قبل با متهم به صورت صیغهای ازدواج کرد و بعد از اینکه ازدواج آنها پایان یافت همچنان با مقتول در یک خانه زندگی میکرد. آنها اختلافات فراوانی با هم داشتند. آثار کبودیهای متعدد روی بدن مقتول وجود دارد و او قبل از مرگش شکایاتی مبنی بر اینکه از سوی متهم مورد ضرب و جرح قرار میگرفت، به دادگاه ارائه داده بود. هرچند متهم در مراحل بازجویی اتهام قتل را رد کرده اما او 720 بار با مرکز مشاوره قوه قضائیه تماس گرفته و سؤالاتی درباره نحوه مرگ همسرش پرسیده که این نشاندهنده پنهانکاری متهم است. با توجه به شکایت اولیای دم و سایر مدارک موجود در پرونده خواستار صدور حکم قانونی هستم.
در ادامه دختر مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص شد. وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام قتل همسرش را رد کرد و گفت: من 30 سال از همسرم کوچکتر بودم. ابتدا بهعنوان پرستار وارد خانهاش شدم و بعد هم به صورت صیغهای با او ازدواج کردم و هرچند صیغه ما تمام شده بود اما او بخشی از اموالش را به من صلح کرده بود و من چون دوستش داشتم زندگیام با او را ادامه دادم. ما 21 سال با هم زندگی کردیم. شوهر من اگزما داشت. دچار نابینایی شده بود و 18 سال نابینا زندگی کرد؛ من همه کارهایش را میکردم و خیلی دوستش داشتم و قتل او کار من نیست.
در این هنگام قاضی به متهم گفت: مقتول از شما به خاطر ضرب و جرح شکایت کرده و پزشکی قانونی نیز تأیید کرده است که آثار جرح در بدن مقتول وجود دارد. ضمن اینکه چرا با این فاصله سنی شما با مقتول ازدواج کردید و چرا 720 بار به مرکز مشاوره قوه قضائیه زنگ زدید.
متهم گفت: شوهرم خیلی مشروب میخورد و مشکل من با او سر مشروبخوردنش بود و درگیری فیزیکی ما به همین دلیل بود. او شهروند انگلستان هم بود و در آنجا کارخانهای داشت و قرار بود من را هم آنجا ببرد به همین خاطر با او ازدواج کردم اما درباره 720 بار تماس باید بگویم من به خاطر اینکه شوهرم بخشی از اموالش را به من صلح کرده بود و با دخترش مشکل داشتم، به مرکز مشاوره زنگ زدم و چندباری هم چون من را متهم کرده بود، سؤال پرسیدم و قصد دیگری نداشتم. شوهرم بیمار بود و آثار خون برجایمانده روی لباس بهخاطر بیماری او بود.
با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.