آزادي پوچ
شرق: در ميان آثار آلبر كامو پيوندي ديده ميشود كه آنها را به هم مرتبط ميكند و تصويري كلي از انديشه او ميسازد. كامو خود توضيح ميدهد كه براي بيان مسئله «انكار» از سه فرم يا قالب مختلف بهره گرفته است: رمان، نمايشنامه و پژوهشي فلسفي. به اين ترتيب، او رمان «بيگانه»، نمايشنامههاي «كاليگولا» و «سوءتفاهم» و همچنين «اسطوره سيزيف» را نوشته و در اين آثار تصويري از مفهوم مدنظرش ارائه داده است. «بيگانه» از رمانهاي مشهور آلبر كامو است كه در سال 1942 منتشر شد و سالها پيش نيز به فارسي ترجمه شده بود. كامو در همين سال «اسطوره سيزيف» را نيز منتشر كرد و اين دو اثر او به لحاظ درونمايه شباهت زيادي با هم دارند هر چند هر يك در فرمي متفاوت نوشته شدهاند؛ يكي رمان است و ديگري شكل جستار دارد.
«اسطوره سيزيف» را مهستي بحريني چند سال پيش به فارسي ترجمه كرده بود و بهتازگي چاپ تازهاي از اين كتاب در نشر نيلوفر منتشر شده است. بحريني در يادداشت كوتاهي كه در ابتداي اين كتاب نوشته، اثر ديگري از كامو را نيز در پيوند با «بيگانه» و «اسطوره سيزيف» دانسته است: «كامو سپس در سال 1951، با نوشتن عصيانگر به اين مبحث گسترش بيشتري داد و آن را كامل كرد. به نظر او، عصيان از آنرو كه خرد آدمي را به ستيزه يا پوچي واميدارد، بدان بُعدي واقعي ميبخشد و بنابراين ميتواند راهحلي براي پوچي باشد.»
او همچنين مينويسد كه كامو چه در «بيگانه» و چه در «اسطوره سيزيف» به دنبال بيانكردن اين نكته است كه «پوچي در اصل، چيزي جز جدايي نيست و آن نه از وجود آدمي سرچشمه ميگيرد و نه از جهان. پوچي زاده برخورد اين دو با هم است.» كامو «اسطوره سيزيف» را پوچي و خودكشي ميآغازد و خودكشي را تنها مسئله فلسفي كه واقعا اهميت دارد ميداند: «داوري در اينكه زندگيكردن به زحمتش ميارزد يا نه، پاسخ به پرسش بنيادين فلسفه است. باقي قضايا؛ اينكه جهان سه بعد دارد، يا اينكه ذهن آدمي بر نه يا دوازده دسته است، به دنبال آن ميآيد.» با اين حال، كامو خودكشي را نيز راهحلي براي نجات انسان از پوچي نميداند. بحريني درباره راهحل كامو مينويسد: «اينجاست كه او خودكشي فلسفي را مطرح ميسازد زيرا به ياري آن ميتوان همهچيز، و از جمله پوچي را نفي كرد. اما اين راهحل جنبه ذهني دارد و پاسخگوي مسائل عيني است. از اينرو كامو به عصيان روي ميآورد و آن را يگانه راه نجات ميداند چون با آگاهيبخشيدن به انسان، او را در مبارزه با پوچي پيروز ميگرداند.» كامو در بخشي از كتاب به داستايفسكي و آثارش پرداخته و درباره قهرمانهاي آثار او نوشته است: «همه
قهرمانان داستايفسكي درباره مفهوم زندگي از خود سوال ميكنند. براي همين است كه آنها امروزياند: نميترسند كه مضحك به شمار بيايند. وجه تمايز حساسيت امروزين و حساسيت كلاسيك اين است كه حساسيت كلاسيك از مسائل اخلاقي غنا مييابد و حساسيت امروزين از مسائل متافيزيكي. در رمانهاي داستايفسكي، موضوع با چنان حدتي مطرح ميشود كه چارهاي جز توسل به راهحلهاي افراطي باقي نميماند. هستي يا دورغين است يا ابدي. اگر داستايفسکي به اين بررسي بسنده ميكرد، فیلسوف ميشد اما او پيامدهايي را كه بازيهاي ذهن و روان ميتوانند در زندگي بشر داشته باشند، نشان ميدهد و به همين دليل هنرمند است. در ميان اين پيامدها، آخرين آنهاست كه علاقه او را به خود جلب ميكند، همان كه خود داستايفسكي، در يادداشتهاي روزانه يك نويسنده، نامش را خودكشي منطقي ميگذارد. در جزوههايي از اين يادداشتها، كه به دسامبر 1876 مربوط ميشود، استدلالي براي خودكشي منطقي ابداع كرده است.»
شرق: در ميان آثار آلبر كامو پيوندي ديده ميشود كه آنها را به هم مرتبط ميكند و تصويري كلي از انديشه او ميسازد. كامو خود توضيح ميدهد كه براي بيان مسئله «انكار» از سه فرم يا قالب مختلف بهره گرفته است: رمان، نمايشنامه و پژوهشي فلسفي. به اين ترتيب، او رمان «بيگانه»، نمايشنامههاي «كاليگولا» و «سوءتفاهم» و همچنين «اسطوره سيزيف» را نوشته و در اين آثار تصويري از مفهوم مدنظرش ارائه داده است. «بيگانه» از رمانهاي مشهور آلبر كامو است كه در سال 1942 منتشر شد و سالها پيش نيز به فارسي ترجمه شده بود. كامو در همين سال «اسطوره سيزيف» را نيز منتشر كرد و اين دو اثر او به لحاظ درونمايه شباهت زيادي با هم دارند هر چند هر يك در فرمي متفاوت نوشته شدهاند؛ يكي رمان است و ديگري شكل جستار دارد.
«اسطوره سيزيف» را مهستي بحريني چند سال پيش به فارسي ترجمه كرده بود و بهتازگي چاپ تازهاي از اين كتاب در نشر نيلوفر منتشر شده است. بحريني در يادداشت كوتاهي كه در ابتداي اين كتاب نوشته، اثر ديگري از كامو را نيز در پيوند با «بيگانه» و «اسطوره سيزيف» دانسته است: «كامو سپس در سال 1951، با نوشتن عصيانگر به اين مبحث گسترش بيشتري داد و آن را كامل كرد. به نظر او، عصيان از آنرو كه خرد آدمي را به ستيزه يا پوچي واميدارد، بدان بُعدي واقعي ميبخشد و بنابراين ميتواند راهحلي براي پوچي باشد.»
او همچنين مينويسد كه كامو چه در «بيگانه» و چه در «اسطوره سيزيف» به دنبال بيانكردن اين نكته است كه «پوچي در اصل، چيزي جز جدايي نيست و آن نه از وجود آدمي سرچشمه ميگيرد و نه از جهان. پوچي زاده برخورد اين دو با هم است.» كامو «اسطوره سيزيف» را پوچي و خودكشي ميآغازد و خودكشي را تنها مسئله فلسفي كه واقعا اهميت دارد ميداند: «داوري در اينكه زندگيكردن به زحمتش ميارزد يا نه، پاسخ به پرسش بنيادين فلسفه است. باقي قضايا؛ اينكه جهان سه بعد دارد، يا اينكه ذهن آدمي بر نه يا دوازده دسته است، به دنبال آن ميآيد.» با اين حال، كامو خودكشي را نيز راهحلي براي نجات انسان از پوچي نميداند. بحريني درباره راهحل كامو مينويسد: «اينجاست كه او خودكشي فلسفي را مطرح ميسازد زيرا به ياري آن ميتوان همهچيز، و از جمله پوچي را نفي كرد. اما اين راهحل جنبه ذهني دارد و پاسخگوي مسائل عيني است. از اينرو كامو به عصيان روي ميآورد و آن را يگانه راه نجات ميداند چون با آگاهيبخشيدن به انسان، او را در مبارزه با پوچي پيروز ميگرداند.» كامو در بخشي از كتاب به داستايفسكي و آثارش پرداخته و درباره قهرمانهاي آثار او نوشته است: «همه
قهرمانان داستايفسكي درباره مفهوم زندگي از خود سوال ميكنند. براي همين است كه آنها امروزياند: نميترسند كه مضحك به شمار بيايند. وجه تمايز حساسيت امروزين و حساسيت كلاسيك اين است كه حساسيت كلاسيك از مسائل اخلاقي غنا مييابد و حساسيت امروزين از مسائل متافيزيكي. در رمانهاي داستايفسكي، موضوع با چنان حدتي مطرح ميشود كه چارهاي جز توسل به راهحلهاي افراطي باقي نميماند. هستي يا دورغين است يا ابدي. اگر داستايفسکي به اين بررسي بسنده ميكرد، فیلسوف ميشد اما او پيامدهايي را كه بازيهاي ذهن و روان ميتوانند در زندگي بشر داشته باشند، نشان ميدهد و به همين دليل هنرمند است. در ميان اين پيامدها، آخرين آنهاست كه علاقه او را به خود جلب ميكند، همان كه خود داستايفسكي، در يادداشتهاي روزانه يك نويسنده، نامش را خودكشي منطقي ميگذارد. در جزوههايي از اين يادداشتها، كه به دسامبر 1876 مربوط ميشود، استدلالي براي خودكشي منطقي ابداع كرده است.»