|

فرصت ترمیم رابطه کشورهای منطقه

محمدتقی فاضل‌میبدی*

شرایط و تصاعد تنش‌ها در منطقه خاورمیانه، جایی که کشورهایی با دین و اشتراکات فراوان کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، اهمیت دخالت علمای این بلاد برای حل مسائل ایجادشده را دوچندان کرده است. به دلیل اینکه بعضي از این حکومت‌ها بر اساس ایدئولوژی خود عمل می‌کنند و از طرفی اختلافاتی که در مسائل اعتقادی از سوي آنان دامن زده شده به حوزه سیاست هم کشیده شده است، حرکت در مسیر رفع تنش‌ها دشوار به نظر می‌رسد. اما می‌توان دو راه برای رفع تخاصم پیشنهاد کرد؛ نخست اینکه این کشورها تلاش کنند بر اساس عرف سیاسی و ارتباطات دیپلماتیک، رفتار کنند. در غرب نیز میان فرقه‌های مسیحیت، اختلافاتی وجود دارد اما مسئولان این کشورها این اختلاف‌ها را در روابط فی‌ما‌بین دخالت نمی‌دهند. راه‌حل دوم، تفاهم بر سر مسائل کلی و اشتراکاتی است که میان مذاهب اسلامی وجود دارد. در هزارواندی سال بعد از هجرت پیامبر، این اختلافات نه‌تنها حل نشده بلکه عمیق‌تر هم شده است. طالبان، القاعده، داعش و مذاهب و ملت‌ها به این اختلافات دامن زده و خاورمیانه را به کام خود کشیده‌اند. به باور نگارنده برای کاهش اختلافات سیاسی باید از هرگونه تنش‌آفرینی مذهبی و دخالت‌دادن آن در دیپلماسی دوری کرد. باید فرقه‌های مذهبی بر سر مبانی بی‌شمار به هم نزدیک شوند که شرایط منطقه نشان داده کار بسیار دشواری است. در منطقه، علاوه بر اختلاف بین برخی علمای اهل تسنن با برخی شیعیان، میان فرقه‌هاي اهل سنت و اخیرا هم بین گروه‌های تکفیری درگیری‌هایی وجود دارد. اگر علمای اسلام به معنای عام مسئله سر میز گفت‌وگو بنشینند و تساهل و تواضع نسبت به یکدیگر داشته باشند، می‌توان به کاهش تنش‌ها امیدوار بود. کاری که در شورای مشورتی واتیکان 2 انجام شد؛ آنان پذیرفتند هر فرقه‌ای از مسیحیت قابل نجات است و این‌گونه نیست که دیگری در ضلالت و گمراهی باشد. علمای قم، الازهر، مفتی‌های برخی کشورهای عربی و... می‌توانند سالی یک بار در یک نشست جدی شرکت کنند و آن‌وقت اختلاف میان سران سیاسی هم کمتر می‌شود. اختلاف شدید میان مذاهب، کار را به جنگ‌های نیابتی و طايفه‌ای‌کردن منطقه کشانده و تکفیر یکدیگر، به امری رایج تبدیل شده است. کشورهای اسلامی مثل ترکیه، سوریه، مصر، ایران، عربستان و... حتما می‌توانند بر پایه اشتراکات دینی، درحالی‌که دنیا روی مسئله اخوت و حسن هم‌جواری حرکت می‌کند، با هم تفاهم کنند. می‌توان به اصول اولیه قرآن بازگشت و تذکر داد که اسلام درباره امت واحده چه می‌گوید. امروز مرزهای اسلامی با خطر جدی مواجه است و اسرائیل و ایالات متحده از آن لذت می‌برند. هر لحظه ممکن است جرقه نابخردی زده شده و منطقه به کام جنگ کشیده شود. ضروری‌ترین اقدام در شرایط فعلی این است که علما هر نوع اختلافی را کنار بگذارند و سران کشورهای اسلامی بر اساس بازتعریف منافع مشترک و پرهیز از ورود به حوزه‌های یکدیگر، با هم تفاهم کنند. اینکه چه کسی پیشگام مذاکره شود یا موضع آن چه باشد، در شرایط فعلی باید توسط همه طرف‌ها کنار گذاشته شود. با برخی تهدید‌ها، شعارها و مسابقه‌نظامی‌گذاشتن مشکل منطقه حل نمی‌شود. شرایط موجود به بهبود تولید زرادخانه‌های سلاح آمریکا منجر می‌شود که سران آن صراحتا اعلام می‌کنند می‌خواهند برخی کشورهای عربی را بدوشند. متأسفانه بودجه عمده این کشورها که باید خرج عمران و رفاه مردم شود هزینه ساخت تسلیحات یا خریدهای گزاف تسلیحاتی کشورهای منطقه می‌شود. از اهداف آمریکا و اسرائیل توسعه‌نیافتن خاورمیانه و روی‌خوش‌ندیدن مردمان آن است. حال که بعد از چندین سال درگیری و گسترده‌شدن دامنه آن به برخی کشورها در حوزه میدانی، شنیده شده که عربستان و امارات، پالس‌هایی برای بهبود رابطه به ایران فرستاده‌اند، حتما باید طرفین با حسن نیت برای یک بار هم که شده تصمیم بگیرند با وجود داشتن رابطه با کشورهای غربی، مسائل منطقه ای - اسلامی را از دریچه باورهای واقعی دینی ببینند.
مسائلی مانند یمن، عراق، سوریه و فلسطین حتما می‌توانند به شکلی که هیچ طرفی احساس شکست نکند، با یک مدل مشارکتی حل‌وفصل شوند و قبلا این نوع تفاهم‌ها در سطح دنیا امتحان خود را پس داده است. می‌توان از تنش‌ها دوری و تلاش کرد منطقه به سمت توسعه و ثروت حرکت کند و منابع خدادادی فراوان آن به جای هزینه‌شدن در جنگ برای رفاه، آبادانی و آسایش مردمان مصرف شود.
*عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم

شرایط و تصاعد تنش‌ها در منطقه خاورمیانه، جایی که کشورهایی با دین و اشتراکات فراوان کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، اهمیت دخالت علمای این بلاد برای حل مسائل ایجادشده را دوچندان کرده است. به دلیل اینکه بعضي از این حکومت‌ها بر اساس ایدئولوژی خود عمل می‌کنند و از طرفی اختلافاتی که در مسائل اعتقادی از سوي آنان دامن زده شده به حوزه سیاست هم کشیده شده است، حرکت در مسیر رفع تنش‌ها دشوار به نظر می‌رسد. اما می‌توان دو راه برای رفع تخاصم پیشنهاد کرد؛ نخست اینکه این کشورها تلاش کنند بر اساس عرف سیاسی و ارتباطات دیپلماتیک، رفتار کنند. در غرب نیز میان فرقه‌های مسیحیت، اختلافاتی وجود دارد اما مسئولان این کشورها این اختلاف‌ها را در روابط فی‌ما‌بین دخالت نمی‌دهند. راه‌حل دوم، تفاهم بر سر مسائل کلی و اشتراکاتی است که میان مذاهب اسلامی وجود دارد. در هزارواندی سال بعد از هجرت پیامبر، این اختلافات نه‌تنها حل نشده بلکه عمیق‌تر هم شده است. طالبان، القاعده، داعش و مذاهب و ملت‌ها به این اختلافات دامن زده و خاورمیانه را به کام خود کشیده‌اند. به باور نگارنده برای کاهش اختلافات سیاسی باید از هرگونه تنش‌آفرینی مذهبی و دخالت‌دادن آن در دیپلماسی دوری کرد. باید فرقه‌های مذهبی بر سر مبانی بی‌شمار به هم نزدیک شوند که شرایط منطقه نشان داده کار بسیار دشواری است. در منطقه، علاوه بر اختلاف بین برخی علمای اهل تسنن با برخی شیعیان، میان فرقه‌هاي اهل سنت و اخیرا هم بین گروه‌های تکفیری درگیری‌هایی وجود دارد. اگر علمای اسلام به معنای عام مسئله سر میز گفت‌وگو بنشینند و تساهل و تواضع نسبت به یکدیگر داشته باشند، می‌توان به کاهش تنش‌ها امیدوار بود. کاری که در شورای مشورتی واتیکان 2 انجام شد؛ آنان پذیرفتند هر فرقه‌ای از مسیحیت قابل نجات است و این‌گونه نیست که دیگری در ضلالت و گمراهی باشد. علمای قم، الازهر، مفتی‌های برخی کشورهای عربی و... می‌توانند سالی یک بار در یک نشست جدی شرکت کنند و آن‌وقت اختلاف میان سران سیاسی هم کمتر می‌شود. اختلاف شدید میان مذاهب، کار را به جنگ‌های نیابتی و طايفه‌ای‌کردن منطقه کشانده و تکفیر یکدیگر، به امری رایج تبدیل شده است. کشورهای اسلامی مثل ترکیه، سوریه، مصر، ایران، عربستان و... حتما می‌توانند بر پایه اشتراکات دینی، درحالی‌که دنیا روی مسئله اخوت و حسن هم‌جواری حرکت می‌کند، با هم تفاهم کنند. می‌توان به اصول اولیه قرآن بازگشت و تذکر داد که اسلام درباره امت واحده چه می‌گوید. امروز مرزهای اسلامی با خطر جدی مواجه است و اسرائیل و ایالات متحده از آن لذت می‌برند. هر لحظه ممکن است جرقه نابخردی زده شده و منطقه به کام جنگ کشیده شود. ضروری‌ترین اقدام در شرایط فعلی این است که علما هر نوع اختلافی را کنار بگذارند و سران کشورهای اسلامی بر اساس بازتعریف منافع مشترک و پرهیز از ورود به حوزه‌های یکدیگر، با هم تفاهم کنند. اینکه چه کسی پیشگام مذاکره شود یا موضع آن چه باشد، در شرایط فعلی باید توسط همه طرف‌ها کنار گذاشته شود. با برخی تهدید‌ها، شعارها و مسابقه‌نظامی‌گذاشتن مشکل منطقه حل نمی‌شود. شرایط موجود به بهبود تولید زرادخانه‌های سلاح آمریکا منجر می‌شود که سران آن صراحتا اعلام می‌کنند می‌خواهند برخی کشورهای عربی را بدوشند. متأسفانه بودجه عمده این کشورها که باید خرج عمران و رفاه مردم شود هزینه ساخت تسلیحات یا خریدهای گزاف تسلیحاتی کشورهای منطقه می‌شود. از اهداف آمریکا و اسرائیل توسعه‌نیافتن خاورمیانه و روی‌خوش‌ندیدن مردمان آن است. حال که بعد از چندین سال درگیری و گسترده‌شدن دامنه آن به برخی کشورها در حوزه میدانی، شنیده شده که عربستان و امارات، پالس‌هایی برای بهبود رابطه به ایران فرستاده‌اند، حتما باید طرفین با حسن نیت برای یک بار هم که شده تصمیم بگیرند با وجود داشتن رابطه با کشورهای غربی، مسائل منطقه ای - اسلامی را از دریچه باورهای واقعی دینی ببینند.
مسائلی مانند یمن، عراق، سوریه و فلسطین حتما می‌توانند به شکلی که هیچ طرفی احساس شکست نکند، با یک مدل مشارکتی حل‌وفصل شوند و قبلا این نوع تفاهم‌ها در سطح دنیا امتحان خود را پس داده است. می‌توان از تنش‌ها دوری و تلاش کرد منطقه به سمت توسعه و ثروت حرکت کند و منابع خدادادی فراوان آن به جای هزینه‌شدن در جنگ برای رفاه، آبادانی و آسایش مردمان مصرف شود.
*عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها