|

واجباتی برای حذف صفرها و حفظ نام ریال

محمود ختایی .‌استاد بازنشسته ‌ دانشگاه علامه‌طباطبایی

طرح و انتشار ملاحظاتی در زمینه حذف صفرها امکان توجه بیشتر و آسان‌تر صاحبان منصب و صاحبان نظر را به آن نکات آسان‌تر می‌کند؛ به‌ویژه آنکه درحال‌حاضر اقتصاد کشور در شرایط ویژه‌ای قرار دارد و از این جهت چنین تصمیمی مستلزم دقت و توجه بیشتر مسئولان است.

در مرحله اول، به صورت متقابل از منظر حذف صفرها، ضرورت توجه به اعتبار و اعتماد مقام پولی مرکز بحث قرار گرفته است. در مرحله دوم، چگونگی تخریب اعتبار مقام پولی با طرح نادرست و نابجای حذف صفرها در سه دولت گذشته توضیح داده شده است. در مرحله سوم، چگونگی روش معمول حذف صفر‌ها و بعضی از باید‌ها مطرح شده؛ تأکید بر اصلاحات پولی و بانکی و همچنین تعادل بودجه‌ای، به‌منظور احتراز آتی از افزایش نامتناسب نقدینگی است. در مرحله چهارم، مروری بر گذشته تومان، ریال و دینار شده است که بیانگر قدمت تاریخی ریال و دینار در مقایسه با تومان در نظام پولی ایران است. در مرحله پنجم، به جهات 9گانه، حفظ نام ریال به‌عنوان پول رایج و دینار برای اضعاف آن توصیه شده؛ حذف صفرها پس از گذر از شرایط بحرانی سیاسی و اقتصادی کشور منطقی است. سخن آخر نیز سپردن کار به کاردان، یعنی کارشناسان توانمند بانک مرکزی کشور است؛ البته ضرورت دریافت نظرات صاحب‌نظران نیز بخشی از کاردانی هر کاردان است.
۱- جایگاه ویژه اعتماد، اطمینان و اعتبار مقامات پولی
اثرگذاری سیاست‌های پولی مشروط به درجه اعتبار مقامات پولی به جهت اعلام و اعمال سیاست‌هاست. برای مثال، در صورت اعتبار بالای مقامات پولی و به بیان دیگر در صورت اطمینان و اعتماد مردم و واحدهای اقتصادی به تصمیمات این مقام‌ها، می‌توان انتظار داشت حتی فقط اعلام کاهش احتمالی و نه قطعی نرخ بهره، در آینده موجب رونق بازار مستغلات، افزایش مبادلات در بازار سهام و اوراق مالی و افزایش مبادلات کالا و خدمات شود و در مقابل، اعلام افزایش احتمالی نرخ بهره می‌تواند نتایجی در جهت خلاف داشته باشد؛ اما در صورت عدم اعتبار مقام پولی، هرگونه سیاست پولی به صورت اعلامی و حتی اعمالی می‌تواند نتایجی را که انتظار آن می‌روند، نداشته باشد و حتی بعضا مشاهدات در جهت خلاف انتظار باشد.
برای اثربخشی سیاست‌های اقتصادی و به‌ویژه درباره سیاست‌های پولی از منظر اعتماد و اطمینان:
اولا باید دقت بالا به دلیل رعایت قانونمندی‌های علمی، صحت داده‌ها، سازگاری زمانی، سازگاری درونی و بیرونی اجزا و اعلام و اعمال زمانی به‌موقع سیاست‌ها مرکز توجه باشد.ثانیا باید در طول زمان، از گذشته تاکنون، رویه مقامات پولی به جهت دقت تنظیم و اعمال سیاست‌ها، فارغ از متصدیان آن به‌گونه‌ای باشد که اطمینان و اعتماد مردم را به مقامات پولی و سیاست‌های آنها حفظ کرده و افزایش داده باشد.
متأسفانه از منظر اعتبار و اطمینان، تصمیمات و سیاست‌های مقامات پولی کشور و مسئولان مرتبط با آن، از زمان انقلاب کم‌وبیش نه در راستای افزایش اعتبار سیاست‌گذاران پولی، بلکه در جهت خلاف آن بوده است؛ البته بخشی از آن در وابستگی و استقلال‌نداشتن مقام پولی از مقامات اجرای سیاسی است و بخشی دیگر را می‌توان ناشی از شرایط ویژه سیاسی کشور دانست.میزان موفقیت در اجرای طرح حذف صفرها نیز تا حدود زیادی به صورت متقابل وابسته به درجه اعتبار مقام پولی است.
۲- سیاست حذف صفرها و تخریب اعتبار مقام پولی
از مصادیق عینی و آشنای تخریب اعتبار و جایگاه مقام پولی، طرح نادرست، مکرر و بی‌موقع حذف چند صفر از واحد پولی کشور و جایگزینی ریال جدید با صفر‌های کمتر است. چنین تخریبی حذف صفرها را دشوارتر، پرهزینه‌تر و امتیازات آن را محدودتر کرده است. بار اول در دولت احمدی‌نژاد قرار بود به‌اصطلاح خودشان یکی از جراحی‌های بزرگ اقتصادی دولت، حذف صفرها باشد! و در مواردی از این عمل حسابداری به‌عنوان سیاست افزایش ارزش پول ملی یاد می‌شد! بار دوم متأسفانه موضوع به شکل دیگری در دولت یازدهم در سال ۹۵ در بررسی‌های اصلاح قانون پولی و بانکی کشور مطرح شد؛ به‌ این ‌ترتیب که گفته شد چون در گویش‌های روزمره، تومان بیش از ریال مصطلح است، باید واحد پول کشور از ریال به تومان تغییر یابد! این ضرورت توجه به دیدگاه‌های مردم به تأمل فراوان نیاز دارد. بار سوم به زمان تصویب نهایی لایحه اصلاح قانون پولی بانکی کشور مصوب ۱۳۵۱ برمی‌گردد. این لایحه پس از بررسی‌ها و تأمل‌های طولانی چندین دهه‌ای، در نهایت در جلسه 1/5/96 به تصویب هیئت وزیران رسید و در تاریخ 18/7/96 به مجلس ارسال شد.
بار چهارم اکنون در مرداد ۹۸ است که یک بار دیگر به نظر می‌رسد نیت بر آن است که چهار صفر پول رایج حذف شود و نامی دیگر جایگزین ریال ۹۰‌ساله شناخته‌شده و عمل‌شده در اقتصاد و بانکداری کشور و جهان شود! آیا هویت بانکداری ایران که با ریال شروع شده، میراث ملی کم‌بهایی برای نظام بانکداری کشور و اعتبار سیاست پولی است؟
به نظر می‌رسد حاصل طرح و اعمال چنین تصمیمات مکرری، بدون فراهم‌بودن فضای سیاسی و اقتصادی کشور و فراهم‌شدن مقدمات اجرائی آن، همراه با تغییر نام ریال، نتیجه‌ای جز تخریب جایگاه بسیار مهم اعتبار سیاست‌گذاران پولی نداشته و نخواهد داشت.
۳- چگونگی روش معمول حذف صفر‌ها و بعضی از بایدها
معمولا کشورهایی که تورم بالایی را تجربه می‌کنند، به علت از‌بین‌رفتن قدرت خرید واحد پولی رایج، همراه با اصلاحات پولی کنترل‌کننده تورم حاکم، تعدادی از صفرهای پول خود را حذف می‌کنند. به‌این‌ترتیب، وسیله پرداخت جدید را با قدرت خرید مثلا 10 هزار برابر و در اکثر قریب به اتفاق با همان نام قدیم و پسوند جدید منتشر می‌کنند. برای مثال، ریال جدید منتشر می‌شود که هر ریال آن معادل 10 هزار ریال فعلی است. بدیهی است اسکناس‌ها و پول‌های خرد ریال جدید، شکلی متفاوت از اسکناس‌ها و سکه‌های قدیم دارد و به‌آسانی از سوی مردم تمییز داده می‌شود و تا مدت‌ها می‌تواند هم‌زمان در جریان باشد.
حذف صفرها، تسهیلاتی به لحاظ مبادلات و ثبت ارقام فراهم می‌کند. البته فارغ از آثار انتظاراتی آن نمی‌تواند کاهش یا افزایش ارزش داخلی یا خارجی ریال تلقی شود. البته حذف صفرها در شرایط بی‌ثباتی می‌تواند آثار منفی تورمی نیز به دلیل تصور کاهش ارزش پول و افزایش انتظارات قیمتی و گردکردن قیمت‌ها به طرف بالا، داشته باشد.
درباره ایران، بار نخست حذف صفرها در دولت آقای دکتر احمدی‌نژاد با طرح نادرست افزایش ارزش پول ملی مطرح شد که به سرانجام نرسید، اما خوشبختانه زمینه‌ساز پژوهش‌ها و مقالات زیادی شد که ابعاد موضوع، شرایط لازم برای اجرا، مباحث نظری مرتبط با آن و تجربیات در سایر کشورها را ارائه می‌داد.
پس از موفقیت بزرگ ملی توافق برجام، سیاست‌های پولی و مالی دولت موفقیت محدودی داشت است ولی شرایط سخت نااطمینانی حاکم فعلی در زمینه سیاست‌های داخلی و خارجی و سیاست‌های بودجه‌ای و پولی زمینه مناسبی برای حذف موفقیت‌آمیز صفرها نیست چراکه با ادامه محتمل حیات تورم بالا، صفرها به‌سرعت دوباره برخواهند گشت.
در این زمینه دو پرسش بسیار مرتبط و مهم این است که اولا چرا باید فرایند تنظیم و تصویب لوایح قانونی بانکداری و بانک مرکزی ایران این همه سال به درازا بکشد. تکلیف تعریف واحد پولی و حذف صفرها می‌توانست در قانون بانک مرکزی پیش‌بینی شود. ثانیا تعیین تکلیف شرایط نابسامان مالی بانک‌های کشور چه زمانی خواهد بود. پاسخ این دو پرسش معیاری برای درجه اعتبار سیاست‌گذار پولی و از پیش‌نیازهای حذف صفرهاست.
۴- گذشته تومان و ریال
تومان واژه‌ای مغولی و معادل عدد 10 هزار است که پس از حمله مغول وارد زبان فارسی شده است. چنان که امیر تومان که در گذشته از درجات نظامی بوده، فرمانده 10 هزار نفر سپاهی بوده است. مشابه آن امیر صد هم فرمانده صد نفر نیرو است. تومان همیشه واحد شمارش بوده ولی پول رایج نبوده است. واحد پول ایران قبل از دوران پهلوی، در دوران قاجاریه، قران نقره معادل هزار دینار بود. به این ترتیب، یک تومان معادل ۱۰ قران یا 10 هزار دینار می‌شود. اولین اسکناس یک‌تومانی و بیشتر در زمان ناصرالدین شاه از سوی بانک انگلیسی شاهنشاهی که بانک مرکزی و بانک انحصاری کشور بود، منتشر شد.
اهل فن می‌دانند به این ترتیب، بانک شاهنشاهی با انحصار انتشار اسکناس و بانکداری به کیمیاگری بدون ریسک نه از طریق تبدیل مس، بلکه تبدیل کاغذ به طلا و نقره دست یافته بود!! در کنار قران نقره از انواع متعدد سکه‌های رایج مانند دینار، صنار، شاهی، ریال، غاز، درهم و عباسی استفاده می‌شد. از جمله سکه مرغوب و مطلوبی با عیار بالاتر از قران نیز به نام ریال مورد استفاده بود که از زمان حضور پرتغالی‌ها در جنوب ایران رایج شده بود.
انجام مبادلات و دریافت و پرداخت با مجموعه این سکه‌ها با نام‌ها و عیار‌های متفاوت (بر اساس سال ضرب) کار دشواری بود. در ۱۳۰۸ با اصلاحات پولی صورت‌گرفته، ریال با تعریف جدید به عنوان واحد پول کشور و با اضعاف دینار انتخاب شد. برابر عرف معمول، هر ریال نیز ۱۰۰ دینار تعریف شد. کیمیاگری انحصاری کاغذ به طلا و نقره نیز از بانک انگلیسی خریداری و سلب شد و به بانک ملی تازه‌تأسیس ایران یا به‌اصطلاح امروز به بانک مرکزی ایرانی سپرده شد که موفق نیز بود.
۵- رجحان ریال بر تومان
درباره جایگزینی تومان برای ریال نیز گویا می‌خواهیم پیرو همان شیوه غیر مرضیه تغییر برای خود تغییر باشیم. در این راستا شاید تأملی در موارد زیر مفید باشد.
اول- تغییر نام پول رسمی رایج از ریال به تومان چه پیام و چه رسالتی دارد و چه مشکل فوری و فوتی را حل می‌کند. میراث بانکداری ملی ۹۰ساله و اسناد و مدارک مرتبط با آن که با نام ریال است، کم‌بها نیست که با واژه جدیدی جایگزین شود. ۹۰ سال است که تومان بر اساس 10 ریال در خدمت مردم است.
دوم- تومان که یادگار یورش مغول‌ها و یادگار اسکناس بانکداری انگلیسی در ایران است، واژه بهتری از ریال و دینار (اضعاف ریال) نیست که هر دو ریشه تاریخی قبل از اسلام و بعد از آن را دارند و در طول زمان فارسی و معرب شده‌اند.
سوم- از تومان دلالت بر 10 هزار داشته‌ایم (امیر تومان) و دلالت بر 10 ریال هم داشته‌ایم (معادل‌بودن اسکناس صدتومانی با هزار ریال). حال به نظر می‌رسد برای گیج‌شدن مردم و نظام بانکی!! قرار است تومان دلالت بر صد ریال را هم به جریان بگذارند. ان‌شاءالله که برداشت نادرست داشته‌ام.
چهارم‌ـ تکلیف اضعاف پول جدید نیز باید مشخص شود. رویه جاری نسبت یک و صد است، مانند یک دلار و صد سنت. بر این اساس، ریال جاری ایران برابر قانون فعلی صد دینار است. در حال حاضر به دلیل کاهش ارزش ریال، اضعاف آن یعنی دینار کاربردی ندارد. با حذف چهار صفر، قیمت‌ها باید بر حسب پول جدید و اضعاف آن مشخص شود.
پنجم- بی‌دلیل نیست که کشورها با ملاحظه مشکلات اجرائی کمتر، باوجود چند بار حذف صفر، به‌ندرت نام واحد پول خود را تعییر می‌دهند. مارک آلمان، روبل روسیه، لیر ترکیه و... نمونه‌های شناخته‌شده در این زمینه است. در زمینه عملیاتی و اجرائی استفاده از حذف صفر بدون تغییر نام پول رایج، برای ارقام گذشته، حال و آینده شفاف‌تر و ساده‌تر است.
ششم- در سطح داخلی، ریال به عنوان واحد پولی ایران بخشی از هویت ملی کشور است. از منظر داخلی در همه مراکز پولی، بانکی، مؤسسات و وزارتخانه‌ها، مراکز آماری و... در مبادلات تجاری داخلی... در اسناد، قبوض، فرم‌ها، دستورالعمل‌ها، محاسبات... از ریال استفاده شده است.
هفتم- در سطح جهانی نیز ریال به عنوان واحد پولی ایران بخشی از هویت کشور است. در مرا کز پولی و مالی جهانی، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی، بانک‌های خارجی، سازمان‌های جهانی و منطقه‌ای آماری و اطلاعاتی، اسناد و مدارک خارجی، قراردادهای خارجی و... بنا بر مورد فقط از نام ریال و نه تومان استفاده شده است.
هشتم- اگر امروز تبدیل اسکناس تومانی منتشر شده دوران قاجار، قران، عباسی، شاهی، غاز، درهم، دینار، ریال نقره به یکدیگر برای ما مشکل است، در صورت استفاده از نام تومان برای پول رایج در سطح گسترده‌تر ملی و جهانی مشکل تبدیل ریال و تومان پیدا می‌شود. اما در صورت حفظ نام ریال فقط با توجه به تاریخ حذف صفرها، تبدیل‌ها صورت می‌گیرد.
نهم- برای حسن ختام و داشتن آرزوهای بزرگ، باشد که در آینده نه چندان دور، اتحادیه اقتصادی و بازار مشترک خلیج فارس تشکیل شود و ریال به دلیل نام مشترک فعلی پول کشورهای حوزه خلیج فارس هم همچون ایران، عمان، عربستان و قطر به عنوان واحد پولی این اتحادیه ثروتمند و قدرتمند انتخاب شود.

طرح و انتشار ملاحظاتی در زمینه حذف صفرها امکان توجه بیشتر و آسان‌تر صاحبان منصب و صاحبان نظر را به آن نکات آسان‌تر می‌کند؛ به‌ویژه آنکه درحال‌حاضر اقتصاد کشور در شرایط ویژه‌ای قرار دارد و از این جهت چنین تصمیمی مستلزم دقت و توجه بیشتر مسئولان است.

در مرحله اول، به صورت متقابل از منظر حذف صفرها، ضرورت توجه به اعتبار و اعتماد مقام پولی مرکز بحث قرار گرفته است. در مرحله دوم، چگونگی تخریب اعتبار مقام پولی با طرح نادرست و نابجای حذف صفرها در سه دولت گذشته توضیح داده شده است. در مرحله سوم، چگونگی روش معمول حذف صفر‌ها و بعضی از باید‌ها مطرح شده؛ تأکید بر اصلاحات پولی و بانکی و همچنین تعادل بودجه‌ای، به‌منظور احتراز آتی از افزایش نامتناسب نقدینگی است. در مرحله چهارم، مروری بر گذشته تومان، ریال و دینار شده است که بیانگر قدمت تاریخی ریال و دینار در مقایسه با تومان در نظام پولی ایران است. در مرحله پنجم، به جهات 9گانه، حفظ نام ریال به‌عنوان پول رایج و دینار برای اضعاف آن توصیه شده؛ حذف صفرها پس از گذر از شرایط بحرانی سیاسی و اقتصادی کشور منطقی است. سخن آخر نیز سپردن کار به کاردان، یعنی کارشناسان توانمند بانک مرکزی کشور است؛ البته ضرورت دریافت نظرات صاحب‌نظران نیز بخشی از کاردانی هر کاردان است.
۱- جایگاه ویژه اعتماد، اطمینان و اعتبار مقامات پولی
اثرگذاری سیاست‌های پولی مشروط به درجه اعتبار مقامات پولی به جهت اعلام و اعمال سیاست‌هاست. برای مثال، در صورت اعتبار بالای مقامات پولی و به بیان دیگر در صورت اطمینان و اعتماد مردم و واحدهای اقتصادی به تصمیمات این مقام‌ها، می‌توان انتظار داشت حتی فقط اعلام کاهش احتمالی و نه قطعی نرخ بهره، در آینده موجب رونق بازار مستغلات، افزایش مبادلات در بازار سهام و اوراق مالی و افزایش مبادلات کالا و خدمات شود و در مقابل، اعلام افزایش احتمالی نرخ بهره می‌تواند نتایجی در جهت خلاف داشته باشد؛ اما در صورت عدم اعتبار مقام پولی، هرگونه سیاست پولی به صورت اعلامی و حتی اعمالی می‌تواند نتایجی را که انتظار آن می‌روند، نداشته باشد و حتی بعضا مشاهدات در جهت خلاف انتظار باشد.
برای اثربخشی سیاست‌های اقتصادی و به‌ویژه درباره سیاست‌های پولی از منظر اعتماد و اطمینان:
اولا باید دقت بالا به دلیل رعایت قانونمندی‌های علمی، صحت داده‌ها، سازگاری زمانی، سازگاری درونی و بیرونی اجزا و اعلام و اعمال زمانی به‌موقع سیاست‌ها مرکز توجه باشد.ثانیا باید در طول زمان، از گذشته تاکنون، رویه مقامات پولی به جهت دقت تنظیم و اعمال سیاست‌ها، فارغ از متصدیان آن به‌گونه‌ای باشد که اطمینان و اعتماد مردم را به مقامات پولی و سیاست‌های آنها حفظ کرده و افزایش داده باشد.
متأسفانه از منظر اعتبار و اطمینان، تصمیمات و سیاست‌های مقامات پولی کشور و مسئولان مرتبط با آن، از زمان انقلاب کم‌وبیش نه در راستای افزایش اعتبار سیاست‌گذاران پولی، بلکه در جهت خلاف آن بوده است؛ البته بخشی از آن در وابستگی و استقلال‌نداشتن مقام پولی از مقامات اجرای سیاسی است و بخشی دیگر را می‌توان ناشی از شرایط ویژه سیاسی کشور دانست.میزان موفقیت در اجرای طرح حذف صفرها نیز تا حدود زیادی به صورت متقابل وابسته به درجه اعتبار مقام پولی است.
۲- سیاست حذف صفرها و تخریب اعتبار مقام پولی
از مصادیق عینی و آشنای تخریب اعتبار و جایگاه مقام پولی، طرح نادرست، مکرر و بی‌موقع حذف چند صفر از واحد پولی کشور و جایگزینی ریال جدید با صفر‌های کمتر است. چنین تخریبی حذف صفرها را دشوارتر، پرهزینه‌تر و امتیازات آن را محدودتر کرده است. بار اول در دولت احمدی‌نژاد قرار بود به‌اصطلاح خودشان یکی از جراحی‌های بزرگ اقتصادی دولت، حذف صفرها باشد! و در مواردی از این عمل حسابداری به‌عنوان سیاست افزایش ارزش پول ملی یاد می‌شد! بار دوم متأسفانه موضوع به شکل دیگری در دولت یازدهم در سال ۹۵ در بررسی‌های اصلاح قانون پولی و بانکی کشور مطرح شد؛ به‌ این ‌ترتیب که گفته شد چون در گویش‌های روزمره، تومان بیش از ریال مصطلح است، باید واحد پول کشور از ریال به تومان تغییر یابد! این ضرورت توجه به دیدگاه‌های مردم به تأمل فراوان نیاز دارد. بار سوم به زمان تصویب نهایی لایحه اصلاح قانون پولی بانکی کشور مصوب ۱۳۵۱ برمی‌گردد. این لایحه پس از بررسی‌ها و تأمل‌های طولانی چندین دهه‌ای، در نهایت در جلسه 1/5/96 به تصویب هیئت وزیران رسید و در تاریخ 18/7/96 به مجلس ارسال شد.
بار چهارم اکنون در مرداد ۹۸ است که یک بار دیگر به نظر می‌رسد نیت بر آن است که چهار صفر پول رایج حذف شود و نامی دیگر جایگزین ریال ۹۰‌ساله شناخته‌شده و عمل‌شده در اقتصاد و بانکداری کشور و جهان شود! آیا هویت بانکداری ایران که با ریال شروع شده، میراث ملی کم‌بهایی برای نظام بانکداری کشور و اعتبار سیاست پولی است؟
به نظر می‌رسد حاصل طرح و اعمال چنین تصمیمات مکرری، بدون فراهم‌بودن فضای سیاسی و اقتصادی کشور و فراهم‌شدن مقدمات اجرائی آن، همراه با تغییر نام ریال، نتیجه‌ای جز تخریب جایگاه بسیار مهم اعتبار سیاست‌گذاران پولی نداشته و نخواهد داشت.
۳- چگونگی روش معمول حذف صفر‌ها و بعضی از بایدها
معمولا کشورهایی که تورم بالایی را تجربه می‌کنند، به علت از‌بین‌رفتن قدرت خرید واحد پولی رایج، همراه با اصلاحات پولی کنترل‌کننده تورم حاکم، تعدادی از صفرهای پول خود را حذف می‌کنند. به‌این‌ترتیب، وسیله پرداخت جدید را با قدرت خرید مثلا 10 هزار برابر و در اکثر قریب به اتفاق با همان نام قدیم و پسوند جدید منتشر می‌کنند. برای مثال، ریال جدید منتشر می‌شود که هر ریال آن معادل 10 هزار ریال فعلی است. بدیهی است اسکناس‌ها و پول‌های خرد ریال جدید، شکلی متفاوت از اسکناس‌ها و سکه‌های قدیم دارد و به‌آسانی از سوی مردم تمییز داده می‌شود و تا مدت‌ها می‌تواند هم‌زمان در جریان باشد.
حذف صفرها، تسهیلاتی به لحاظ مبادلات و ثبت ارقام فراهم می‌کند. البته فارغ از آثار انتظاراتی آن نمی‌تواند کاهش یا افزایش ارزش داخلی یا خارجی ریال تلقی شود. البته حذف صفرها در شرایط بی‌ثباتی می‌تواند آثار منفی تورمی نیز به دلیل تصور کاهش ارزش پول و افزایش انتظارات قیمتی و گردکردن قیمت‌ها به طرف بالا، داشته باشد.
درباره ایران، بار نخست حذف صفرها در دولت آقای دکتر احمدی‌نژاد با طرح نادرست افزایش ارزش پول ملی مطرح شد که به سرانجام نرسید، اما خوشبختانه زمینه‌ساز پژوهش‌ها و مقالات زیادی شد که ابعاد موضوع، شرایط لازم برای اجرا، مباحث نظری مرتبط با آن و تجربیات در سایر کشورها را ارائه می‌داد.
پس از موفقیت بزرگ ملی توافق برجام، سیاست‌های پولی و مالی دولت موفقیت محدودی داشت است ولی شرایط سخت نااطمینانی حاکم فعلی در زمینه سیاست‌های داخلی و خارجی و سیاست‌های بودجه‌ای و پولی زمینه مناسبی برای حذف موفقیت‌آمیز صفرها نیست چراکه با ادامه محتمل حیات تورم بالا، صفرها به‌سرعت دوباره برخواهند گشت.
در این زمینه دو پرسش بسیار مرتبط و مهم این است که اولا چرا باید فرایند تنظیم و تصویب لوایح قانونی بانکداری و بانک مرکزی ایران این همه سال به درازا بکشد. تکلیف تعریف واحد پولی و حذف صفرها می‌توانست در قانون بانک مرکزی پیش‌بینی شود. ثانیا تعیین تکلیف شرایط نابسامان مالی بانک‌های کشور چه زمانی خواهد بود. پاسخ این دو پرسش معیاری برای درجه اعتبار سیاست‌گذار پولی و از پیش‌نیازهای حذف صفرهاست.
۴- گذشته تومان و ریال
تومان واژه‌ای مغولی و معادل عدد 10 هزار است که پس از حمله مغول وارد زبان فارسی شده است. چنان که امیر تومان که در گذشته از درجات نظامی بوده، فرمانده 10 هزار نفر سپاهی بوده است. مشابه آن امیر صد هم فرمانده صد نفر نیرو است. تومان همیشه واحد شمارش بوده ولی پول رایج نبوده است. واحد پول ایران قبل از دوران پهلوی، در دوران قاجاریه، قران نقره معادل هزار دینار بود. به این ترتیب، یک تومان معادل ۱۰ قران یا 10 هزار دینار می‌شود. اولین اسکناس یک‌تومانی و بیشتر در زمان ناصرالدین شاه از سوی بانک انگلیسی شاهنشاهی که بانک مرکزی و بانک انحصاری کشور بود، منتشر شد.
اهل فن می‌دانند به این ترتیب، بانک شاهنشاهی با انحصار انتشار اسکناس و بانکداری به کیمیاگری بدون ریسک نه از طریق تبدیل مس، بلکه تبدیل کاغذ به طلا و نقره دست یافته بود!! در کنار قران نقره از انواع متعدد سکه‌های رایج مانند دینار، صنار، شاهی، ریال، غاز، درهم و عباسی استفاده می‌شد. از جمله سکه مرغوب و مطلوبی با عیار بالاتر از قران نیز به نام ریال مورد استفاده بود که از زمان حضور پرتغالی‌ها در جنوب ایران رایج شده بود.
انجام مبادلات و دریافت و پرداخت با مجموعه این سکه‌ها با نام‌ها و عیار‌های متفاوت (بر اساس سال ضرب) کار دشواری بود. در ۱۳۰۸ با اصلاحات پولی صورت‌گرفته، ریال با تعریف جدید به عنوان واحد پول کشور و با اضعاف دینار انتخاب شد. برابر عرف معمول، هر ریال نیز ۱۰۰ دینار تعریف شد. کیمیاگری انحصاری کاغذ به طلا و نقره نیز از بانک انگلیسی خریداری و سلب شد و به بانک ملی تازه‌تأسیس ایران یا به‌اصطلاح امروز به بانک مرکزی ایرانی سپرده شد که موفق نیز بود.
۵- رجحان ریال بر تومان
درباره جایگزینی تومان برای ریال نیز گویا می‌خواهیم پیرو همان شیوه غیر مرضیه تغییر برای خود تغییر باشیم. در این راستا شاید تأملی در موارد زیر مفید باشد.
اول- تغییر نام پول رسمی رایج از ریال به تومان چه پیام و چه رسالتی دارد و چه مشکل فوری و فوتی را حل می‌کند. میراث بانکداری ملی ۹۰ساله و اسناد و مدارک مرتبط با آن که با نام ریال است، کم‌بها نیست که با واژه جدیدی جایگزین شود. ۹۰ سال است که تومان بر اساس 10 ریال در خدمت مردم است.
دوم- تومان که یادگار یورش مغول‌ها و یادگار اسکناس بانکداری انگلیسی در ایران است، واژه بهتری از ریال و دینار (اضعاف ریال) نیست که هر دو ریشه تاریخی قبل از اسلام و بعد از آن را دارند و در طول زمان فارسی و معرب شده‌اند.
سوم- از تومان دلالت بر 10 هزار داشته‌ایم (امیر تومان) و دلالت بر 10 ریال هم داشته‌ایم (معادل‌بودن اسکناس صدتومانی با هزار ریال). حال به نظر می‌رسد برای گیج‌شدن مردم و نظام بانکی!! قرار است تومان دلالت بر صد ریال را هم به جریان بگذارند. ان‌شاءالله که برداشت نادرست داشته‌ام.
چهارم‌ـ تکلیف اضعاف پول جدید نیز باید مشخص شود. رویه جاری نسبت یک و صد است، مانند یک دلار و صد سنت. بر این اساس، ریال جاری ایران برابر قانون فعلی صد دینار است. در حال حاضر به دلیل کاهش ارزش ریال، اضعاف آن یعنی دینار کاربردی ندارد. با حذف چهار صفر، قیمت‌ها باید بر حسب پول جدید و اضعاف آن مشخص شود.
پنجم- بی‌دلیل نیست که کشورها با ملاحظه مشکلات اجرائی کمتر، باوجود چند بار حذف صفر، به‌ندرت نام واحد پول خود را تعییر می‌دهند. مارک آلمان، روبل روسیه، لیر ترکیه و... نمونه‌های شناخته‌شده در این زمینه است. در زمینه عملیاتی و اجرائی استفاده از حذف صفر بدون تغییر نام پول رایج، برای ارقام گذشته، حال و آینده شفاف‌تر و ساده‌تر است.
ششم- در سطح داخلی، ریال به عنوان واحد پولی ایران بخشی از هویت ملی کشور است. از منظر داخلی در همه مراکز پولی، بانکی، مؤسسات و وزارتخانه‌ها، مراکز آماری و... در مبادلات تجاری داخلی... در اسناد، قبوض، فرم‌ها، دستورالعمل‌ها، محاسبات... از ریال استفاده شده است.
هفتم- در سطح جهانی نیز ریال به عنوان واحد پولی ایران بخشی از هویت کشور است. در مرا کز پولی و مالی جهانی، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی، بانک‌های خارجی، سازمان‌های جهانی و منطقه‌ای آماری و اطلاعاتی، اسناد و مدارک خارجی، قراردادهای خارجی و... بنا بر مورد فقط از نام ریال و نه تومان استفاده شده است.
هشتم- اگر امروز تبدیل اسکناس تومانی منتشر شده دوران قاجار، قران، عباسی، شاهی، غاز، درهم، دینار، ریال نقره به یکدیگر برای ما مشکل است، در صورت استفاده از نام تومان برای پول رایج در سطح گسترده‌تر ملی و جهانی مشکل تبدیل ریال و تومان پیدا می‌شود. اما در صورت حفظ نام ریال فقط با توجه به تاریخ حذف صفرها، تبدیل‌ها صورت می‌گیرد.
نهم- برای حسن ختام و داشتن آرزوهای بزرگ، باشد که در آینده نه چندان دور، اتحادیه اقتصادی و بازار مشترک خلیج فارس تشکیل شود و ریال به دلیل نام مشترک فعلی پول کشورهای حوزه خلیج فارس هم همچون ایران، عمان، عربستان و قطر به عنوان واحد پولی این اتحادیه ثروتمند و قدرتمند انتخاب شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها