|

جنگ با دشمن فرضی

میلاد بافراست. مدیر منابع انسانی «کافه‌بازار»

سال ۲۰۱۰ سال خوبی برای برخی شرکت‌های سیلیکون‌ولی از نظر استخدامی نبود. شکایت پنج نفر از شرکت‌های گوگل، ادوبی، ای‌بی، اینتل، پیکسار و چند شرکت معروف دیگر اینترنتی برای آن شرکت‌ها خبرساز شد. موضوع توافق این چند شرکت برای نیرونگرفتن از همدیگر به صورت Cold Call بود. «تماس سرد» روشی برای جذب نیرو است که در آن با کسی که داوطلب و متقاضی کار در شرکتی نبوده، تماس گرفته می‌شود تا او را دعوت و متقاعد به کار در شرکت کنند؛ روشی که برای جذب نیروهای انسانی از شرکت‌های رقیب می‌تواند استفاده شود. ایمیل معروف استیو جابز (مدیرعامل اپل) به اریک اشمیت (رئیس اجرائی هلدینگ الفابت که شرکت گوگل زیرمجموعه آن است) و اخراج مسئول جذب و استخدام شرکت گوگل به علت پیشنهاد این فرد به یکی از افراد شرکت اپل برای همکاری در گوگل، هم به صدر اخبار رسید. برای افرادی این حرکت نشان اقتدار اپل و برای برخی نشان انحصارطلبی خودخواهانه آن بود که در نهایت به ضرر عموم مردم است. در نهایت این توافقات آشکار و پنهان به تصویب قانونی در وزارت دادگستری ایالات متحده در سال ۲۰۱۰ منجر شد که توافقاتی این‌چنینی را منع کرده است و ضرری حدود ۴۳۵ میلیون‌دلاری بر این شرکت‌ها تحمیل کرد. مواردی از این دست کم‌وبیش در اکوسیستم استارتاپی و کسب‌وکار‌های اینترنتی ایران هم پیش آمده است. در موردی که به‌تازگی در فضای مجازی خبرساز شده بود، شرکتی با فرستادن نامه و گل به شرکت رقیب خود که مدیرانش را با حقوق بالاتر دعوت به همکاری کرده بود، واکنش نشان داد؛ بحثی که ادامه‌دار شده و مدیران برخی از شرکت‌های اینترنتی دیگر در موافقت و مخالفت با آن مطالبی نوشتند. موضوع اصلی مورد بحث اخلاقی‌بودن یا نبودن این‌گونه دعوت به کارها بود که موافقان و مخالفان خود را داشت. کافه‌بازار هم بارها در معرض چنین پیشنهاداتی واقع شده است. اما باید دانست که نهایتا این مسئله به انتخاب خود کارکنان مربوط می‌شود. البته استخدام از شرکت رقیب به‌ منظور ضربه‌زدن به آن غیراخلاقی است اما در مقابل توافقاتی مانند تعیین سقف حقوق، نگرفتن کارکنان شرکت رقیب و... اگرچه در ابتدا و به‌ظاهر به نفع مدیران شرکت‌ها و به ضرر کارکنان است، اما درنهایت عواقب و مشکلات این توافقات به ضرر هر دو طرف، شرکت‌ها و کارکنان آنها، خواهد بود. در این‌باره باید به چند موارد توجه کرد: -اول آنکه دایره‌ شرکت‌های اینترنتی و نرم‌افزاری بسیار کوچک‌تر از بقیه صنعت‌هاست و ایجاد این محدودیت‌ها عملا موجب در بند کشیده‌شدن کارکنان در شرکتی که مشغول به کار هستند، خواهد شد. بحث‌های اخلاقی معمولا سخت و پیچیده هستند و به نتیجه‌ واحدی هم منجر نمی‌شوند اما حداقل بین افراد درگیر در جو اخیر فضای مجازی فعالان اکوسیستم، مخالفتی هم درباره غیراخلاقی‌بودن این توافقات نبود. چه بسا روزی داخل کشور خودمان نیز چنین توافقاتی از منظر قانونی منع شوند. دوم آنکه در شرایط کنونی کشور و موج مهاجرتی که به‌وجود آمده است، اصلی‌ترین رقیبان شرکت‌های اینترنتی در استخدام مهاجرت و دانشگاه‌های خارجی هستند و نه رقیبان داخلی آنها. آمار ترک کار کارکنان کافه‌بازار هم نشان‌دهنده‌ این است که مهم‌ترین عامل خروج داوطلبانه‌ کارکنان ما به دلیل مهاجرت کاری یا درسی بوده است و نه استخدام در شرکت‌های رقیب. توافق بین این شرکت‌ها در نهایت شرایط را نه فقط برای خود شرکت‌ها بهتر نمی‌کند، بلکه نبود رقابت صحیح شرایط را برای ادامه‌ کار در داخل کشور بدتر از حالت فعلی خواهد کرد. در این سال‌ها رقابت کافه‌بازار با رقیبان مستقیم و غیرمستقیم خود در جذب نیرو به ما کمک کرده است تا همواره به فکر بهترکردن شرایط کاری برای استعدادهای برتر کشور باشیم. از بحث حقوق‌ها تا شرایط رشد و پیشرفتی که در حال حاضر در صنعت کسب‌وکارهای اینترنتی بیشتر از بقیه‌ صنایع فراهم است، حاصل این رقابت سالم و سخت بوده. در یک سال اخیر این مسئله جدی‌تر هم شده است و رقابت سخت‌تر، اما در نهایت نه فقط کافه‌بازار، بلکه همه شرکت‌های مشابه و رقیب منتفع شده‌اند چراکه ضعف سیستم آموزشی در آماده‌سازی افراد بااستعداد باعث شده است شرکت‌های تخصص‌محوری همچون شرکت کافه‌بازار برای جبران این فاصله هزینه‌های زیادی انجام دهند تا بتوانند این استعدادهای ناب را به استانداردهای مورد نیاز خود و این صنعت برسانند. طبیعتا خروجی این شرکت‌ها افرادی آماده‌تر و حرفه‌ای‌تر هستند که به قول معروف، کیک افراد متخصص مورد نیاز شرکت‌ها را بزرگ‌تر و گزینه‌های استخدامی را بیشتر کرده‌اند.
اکنون زمان اتحاد شرکت‌ها، نه برای کاهش قدرت کارکنان، بلکه برای تقویت ساختارهای مادی و ایجاد فرصت‌های رشد استعدادهای موجود در کشور است. به بحث فرار مغزها باید ریشه‌ای‌تر از مسئله‌ی اخیر پرداخت اما تصمیمات کسانی که در رأس شرکت‌های اینترنتی قرار دارند می‌تواند زمینه‌ساز حرکتی بزرگ در کشور باشد.

سال ۲۰۱۰ سال خوبی برای برخی شرکت‌های سیلیکون‌ولی از نظر استخدامی نبود. شکایت پنج نفر از شرکت‌های گوگل، ادوبی، ای‌بی، اینتل، پیکسار و چند شرکت معروف دیگر اینترنتی برای آن شرکت‌ها خبرساز شد. موضوع توافق این چند شرکت برای نیرونگرفتن از همدیگر به صورت Cold Call بود. «تماس سرد» روشی برای جذب نیرو است که در آن با کسی که داوطلب و متقاضی کار در شرکتی نبوده، تماس گرفته می‌شود تا او را دعوت و متقاعد به کار در شرکت کنند؛ روشی که برای جذب نیروهای انسانی از شرکت‌های رقیب می‌تواند استفاده شود. ایمیل معروف استیو جابز (مدیرعامل اپل) به اریک اشمیت (رئیس اجرائی هلدینگ الفابت که شرکت گوگل زیرمجموعه آن است) و اخراج مسئول جذب و استخدام شرکت گوگل به علت پیشنهاد این فرد به یکی از افراد شرکت اپل برای همکاری در گوگل، هم به صدر اخبار رسید. برای افرادی این حرکت نشان اقتدار اپل و برای برخی نشان انحصارطلبی خودخواهانه آن بود که در نهایت به ضرر عموم مردم است. در نهایت این توافقات آشکار و پنهان به تصویب قانونی در وزارت دادگستری ایالات متحده در سال ۲۰۱۰ منجر شد که توافقاتی این‌چنینی را منع کرده است و ضرری حدود ۴۳۵ میلیون‌دلاری بر این شرکت‌ها تحمیل کرد. مواردی از این دست کم‌وبیش در اکوسیستم استارتاپی و کسب‌وکار‌های اینترنتی ایران هم پیش آمده است. در موردی که به‌تازگی در فضای مجازی خبرساز شده بود، شرکتی با فرستادن نامه و گل به شرکت رقیب خود که مدیرانش را با حقوق بالاتر دعوت به همکاری کرده بود، واکنش نشان داد؛ بحثی که ادامه‌دار شده و مدیران برخی از شرکت‌های اینترنتی دیگر در موافقت و مخالفت با آن مطالبی نوشتند. موضوع اصلی مورد بحث اخلاقی‌بودن یا نبودن این‌گونه دعوت به کارها بود که موافقان و مخالفان خود را داشت. کافه‌بازار هم بارها در معرض چنین پیشنهاداتی واقع شده است. اما باید دانست که نهایتا این مسئله به انتخاب خود کارکنان مربوط می‌شود. البته استخدام از شرکت رقیب به‌ منظور ضربه‌زدن به آن غیراخلاقی است اما در مقابل توافقاتی مانند تعیین سقف حقوق، نگرفتن کارکنان شرکت رقیب و... اگرچه در ابتدا و به‌ظاهر به نفع مدیران شرکت‌ها و به ضرر کارکنان است، اما درنهایت عواقب و مشکلات این توافقات به ضرر هر دو طرف، شرکت‌ها و کارکنان آنها، خواهد بود. در این‌باره باید به چند موارد توجه کرد: -اول آنکه دایره‌ شرکت‌های اینترنتی و نرم‌افزاری بسیار کوچک‌تر از بقیه صنعت‌هاست و ایجاد این محدودیت‌ها عملا موجب در بند کشیده‌شدن کارکنان در شرکتی که مشغول به کار هستند، خواهد شد. بحث‌های اخلاقی معمولا سخت و پیچیده هستند و به نتیجه‌ واحدی هم منجر نمی‌شوند اما حداقل بین افراد درگیر در جو اخیر فضای مجازی فعالان اکوسیستم، مخالفتی هم درباره غیراخلاقی‌بودن این توافقات نبود. چه بسا روزی داخل کشور خودمان نیز چنین توافقاتی از منظر قانونی منع شوند. دوم آنکه در شرایط کنونی کشور و موج مهاجرتی که به‌وجود آمده است، اصلی‌ترین رقیبان شرکت‌های اینترنتی در استخدام مهاجرت و دانشگاه‌های خارجی هستند و نه رقیبان داخلی آنها. آمار ترک کار کارکنان کافه‌بازار هم نشان‌دهنده‌ این است که مهم‌ترین عامل خروج داوطلبانه‌ کارکنان ما به دلیل مهاجرت کاری یا درسی بوده است و نه استخدام در شرکت‌های رقیب. توافق بین این شرکت‌ها در نهایت شرایط را نه فقط برای خود شرکت‌ها بهتر نمی‌کند، بلکه نبود رقابت صحیح شرایط را برای ادامه‌ کار در داخل کشور بدتر از حالت فعلی خواهد کرد. در این سال‌ها رقابت کافه‌بازار با رقیبان مستقیم و غیرمستقیم خود در جذب نیرو به ما کمک کرده است تا همواره به فکر بهترکردن شرایط کاری برای استعدادهای برتر کشور باشیم. از بحث حقوق‌ها تا شرایط رشد و پیشرفتی که در حال حاضر در صنعت کسب‌وکارهای اینترنتی بیشتر از بقیه‌ صنایع فراهم است، حاصل این رقابت سالم و سخت بوده. در یک سال اخیر این مسئله جدی‌تر هم شده است و رقابت سخت‌تر، اما در نهایت نه فقط کافه‌بازار، بلکه همه شرکت‌های مشابه و رقیب منتفع شده‌اند چراکه ضعف سیستم آموزشی در آماده‌سازی افراد بااستعداد باعث شده است شرکت‌های تخصص‌محوری همچون شرکت کافه‌بازار برای جبران این فاصله هزینه‌های زیادی انجام دهند تا بتوانند این استعدادهای ناب را به استانداردهای مورد نیاز خود و این صنعت برسانند. طبیعتا خروجی این شرکت‌ها افرادی آماده‌تر و حرفه‌ای‌تر هستند که به قول معروف، کیک افراد متخصص مورد نیاز شرکت‌ها را بزرگ‌تر و گزینه‌های استخدامی را بیشتر کرده‌اند.
اکنون زمان اتحاد شرکت‌ها، نه برای کاهش قدرت کارکنان، بلکه برای تقویت ساختارهای مادی و ایجاد فرصت‌های رشد استعدادهای موجود در کشور است. به بحث فرار مغزها باید ریشه‌ای‌تر از مسئله‌ی اخیر پرداخت اما تصمیمات کسانی که در رأس شرکت‌های اینترنتی قرار دارند می‌تواند زمینه‌ساز حرکتی بزرگ در کشور باشد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها