عشق من از سر ناچاری است...
بهرام دبیری
ایران را دوست دارم. بهخاطر زمینی که ایران است نامش و بهخاطر رؤیاهایم دوستش دارم. ایران را دوست دارم بهخاطر زاگرس، بهخاطر خاستگاه تاریخ تمدن. ایران را دوست دارم، بهخاطر مفرغ لرستان و کاشیها و فیروزه نیشابور. ایران را دوست دارم، بهخاطر سلامتی و آرامشی که در نقشبرجستههای تختجمشید میبینم. برای ماندگاریاش، علیرغم هجومهای بیپایان وحشیها و آدمخوارها ایران را دوست دارم، بهخاطر هفتپیکر نظامی، بهخاطر عشق سهجانبه پادشاه و مجسمهاش و شیرین، ایران دوست را دوست دارم بهخاطر عطر گلهای بنفشه و بیدمشک شیراز، برای خاویار بیهمتای خزر، برای عطر عصاره انگوری که حافظ ازش میگوید، ایران را دوست دارم برای معماری و بازار بوشهر اگر چیزی باقی مانده باشد و مهربانی و سلامت مردمانش. ایران را برای خون سیاوش دوست دارم و درخت انار، برای افسانههایش، برای اسطورههایش. ایران را دوست دارم بهخاطر نیما، هدایت، شاملو، اخوان و محصص، ایران را دوست دارم بهخاطر بازار رشت و زیتون پرورده. ایران را دوست دارم بهخاطر گیسوی کمند دخترکان قشقایی. ایران را دوست دارم برای خاطرهها، برای تاریخ، برای دماوند. ایران را دوست دارم برای شبدیز، رخش و شاهنامه بایسنقری، برای فردوسی، برای هوش و شعور خیام، برای ساز و آواز باربد و نکیسا. ایران را دوست دارم برای میگو و ساردین بندرعباس و البته برای عطر و رنگ دلانگیز زعفران. ایران را برای گل پارسی محمدی دوست میدارم، برای زبان بیهقی و سعدی ایران را دوست دارم، بهخاطر بستگانم و دوستانم ایران را دوست دارم، چون خانه من است و همه رنجهای من از ایران است، عشق من از سر ناچاری است...
ایران را دوست دارم. بهخاطر زمینی که ایران است نامش و بهخاطر رؤیاهایم دوستش دارم. ایران را دوست دارم بهخاطر زاگرس، بهخاطر خاستگاه تاریخ تمدن. ایران را دوست دارم، بهخاطر مفرغ لرستان و کاشیها و فیروزه نیشابور. ایران را دوست دارم، بهخاطر سلامتی و آرامشی که در نقشبرجستههای تختجمشید میبینم. برای ماندگاریاش، علیرغم هجومهای بیپایان وحشیها و آدمخوارها ایران را دوست دارم، بهخاطر هفتپیکر نظامی، بهخاطر عشق سهجانبه پادشاه و مجسمهاش و شیرین، ایران دوست را دوست دارم بهخاطر عطر گلهای بنفشه و بیدمشک شیراز، برای خاویار بیهمتای خزر، برای عطر عصاره انگوری که حافظ ازش میگوید، ایران را دوست دارم برای معماری و بازار بوشهر اگر چیزی باقی مانده باشد و مهربانی و سلامت مردمانش. ایران را برای خون سیاوش دوست دارم و درخت انار، برای افسانههایش، برای اسطورههایش. ایران را دوست دارم بهخاطر نیما، هدایت، شاملو، اخوان و محصص، ایران را دوست دارم بهخاطر بازار رشت و زیتون پرورده. ایران را دوست دارم بهخاطر گیسوی کمند دخترکان قشقایی. ایران را دوست دارم برای خاطرهها، برای تاریخ، برای دماوند. ایران را دوست دارم برای شبدیز، رخش و شاهنامه بایسنقری، برای فردوسی، برای هوش و شعور خیام، برای ساز و آواز باربد و نکیسا. ایران را دوست دارم برای میگو و ساردین بندرعباس و البته برای عطر و رنگ دلانگیز زعفران. ایران را برای گل پارسی محمدی دوست میدارم، برای زبان بیهقی و سعدی ایران را دوست دارم، بهخاطر بستگانم و دوستانم ایران را دوست دارم، چون خانه من است و همه رنجهای من از ایران است، عشق من از سر ناچاری است...