نگاهي به مواضع پیشین مقامات آمریکایی درباره کودتای آمریکایی - انگلیسی
28 مرداد به روایت برایان هوک
روح اله نخعی:ظاهرا کارزار فشار حداکثري دولت ترامپ بعد از ابعاد اقتصادي، سياسي و دريايي، وارد عرصه تاريخي هم شده است. يک روز بعد از شصتوششمین سالگرد کودتاي ۲۸ مرداد، برايان هوک منکر نقش آژانس مرکزي اطلاعات ايالات متحده در کودتاي سال ۳۲ عليه محمد مصدق شد؛ سخني که موجب واکنش وزير خارجه ايران نيز شد. در صحبتهاي هوک که توسط «صداي آمريكا» ترجمه و منتشر شده، وي درباره کودتا ميگويد: «مصدق از طرف سيآياي کنار گذاشته نشد. مصدق توسط طيف سياسي و مذهبي ايران و نظاميان ايران کنار گذاشته شد. سيآياي دعوت شد که در تلاش [اقدام به کودتای] اول شرکت کند که ناکام باقي ماند و بعد از آن سيآياي ديگر دخالتي نداشت در اين ماجرا». او ادامه ميدهد: «کساني که علاقه دارند به دنبال اين تاريخ بروند ميتوانند به اطلاعاتي نگاه کنند که طبقهبندي سري آنها ديگر برداشته شده است و قابل دسترس است». هوک پيشتر در بهار امسال نيز همين موضعگيري را درباره سرنگوني مصدق اعلام کرده و رهبران مذهبي، سياسي و نظامي را مسئول آن خوانده بود، اما درباره نقش سيا يا عدم حضور سيا در اين فرايند حرفي نزده بود.
اسناد مورد اشاره هوک چه ميگويند؟
اسنادي که هوک به آنها اشاره ميکند، اما روايتي عکس ادعاي هوک را مطرح ميکنند. اسنادي که طبق روال ساختار امنيتي ايالات متحده، بعد از گذشت بازه زماني مشخص از طبقهبندي خارج ميشوند، صراحتا نقش سازمان سيا در اين کودتا را شرح دادهاند. درواقع، وبسايت «بايگاني امنيت ملي» اين گزارشها را که در سال ۲۰۱۳ از طبقهبندي خارج شد، با اين تيتر منتشر ميکند: «سيآياي نقش خود در کودتاي ۱۹۵۳ ايران را تأييد ميکند». اين وبسايت در صفحه مربوط به اين اسناد توضيح داده است: «اسناد، جزئيات تازهاي درباره سرنگوني مصدق و پيامدهاي آن ارائه ميکنند».
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران، در توييتر و در واکنش به ادعاي هوک، لينک گزارشها و اسناد در همين سايت را منتشر کرد و نوشت: «براي کساني که نسبت به تاريخ دخالت ايالات متحده در کودتاي ۱۹۵۳ عليه دولت منتخب دموکراتيک ايران ناآگاهاند يا عمدا به دنبال بازنويسي آن هستند». ظريف اين توييت را در پاسخ به توييتي نوشت که به مناسبت ۲۸ مرداد نوشته بود: «۶۶ سال پيش در چنين روزي، کودتايي که ايالات متحده و بريتانيا کليد زدند، دولت منتخب دموکراتيک ايران را سرنگون کرد. اين جنايت به دنبال سالها «فشار حداکثري» عليه ايرانيان رخ داد. مردم ما در سال ۱۹۷۹ به چنين دخالتهايي پايان دادند. زمان آن رسيده که با اين واقعيت مواجه شويم».
وقتي ظريف به هوک لينک ميدهد
گزارش وبسايت بايگاني امنيت ملي، حتي در هنگام انتشار اسناد نيز به اين نکته اشاره ميکند که آنها تنها تأييديه تازهاي هستند براي موضوعي که مدتهاست آشکار بوده: «دخالت آمريكا و بريتانيا در سرنگوني مصدق مدتهاست که بخشي از اطلاعات عمومي است، اما مطالب منتشرشده جديد شامل چيزي هستند که اولين اذعان رسمي است که اين آژانس به برنامهريزي و اجراي کودتا کمک کرده».
در ادامه گزارش وبسايتي که ظريف لينک آن را در پاسخ به هوک منتشر کرده است، آمده: «ارجاع صريح به نقش سيآياي در نسخهاي از يک سند تاريخي داخلي ظاهر ميشود به نام «نبرد ايران». تاريخ سند به اواسط دهه ۱۹۷۰ ميرسد. اين آژانس نسخهاي پر از حذفيات از اين روايت را در سال ۱۹۸۱ و در پاسخ به شکايتي از طرف «اتحاديه آزاديهاي مدني آمريكا» منتشر کرده بود؛ اما تمام ارجاعات به «تيپيآژاکس» در آن پوشيده شده بود که اسم رمز عمليات آمريكايي بود. اين ارجاعات در اين انتشار تازه ديده ميشوند. مطالب بيشتري که امروز از سيآياي منتشر شده شامل پروندههاي کاري کرميت روزولت ميشود که افسر ارشد ميداني سيا در ايران در طول مدت کودتا بود. اين [اسناد] جزئيات و ديدگاههايي از اقدامات اين آژانس اطلاعاتي قبل و بعد از عمليات ارائه ميکنند».
سيا در مقدمه يکي از اين سندها که گزارشي متعلق به سال ١٩۵۴، يک سال بعد از کودتاست، مينويسد: «در پايان ١۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نميتواند با کشورهاي غربي که منافعي در ايران دارند به توافقي نفتي برسد». «هدف عمليات آژاکس سرنگوني دولت محمد مصدق، بازسازي منزلت و قدرت شاه و جايگزيني دولت مصدق با دولتي بود که ايران را با سياستهايي سازنده اداره کند». بنا بر اين سند همچنين هدف کودتا اين بوده که دولتي بر سر کار بيايد که دولتهاي غربي بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند. در مارس ۱۹۵۳ (اسفند ٣١-فروردين ٣٢) وزارت خارجه آمريكا از سازمان سيا ميخواهد امکان ساقطکردن دولت مصدق از طريق عمليات مخفيانه را بررسي کند. نتيجه ارزيابي سيا اين است که امکان چنين عملياتي وجود دارد. پس از آن مقرر شد سيا به همراه سرويس اطلاعات سري بريتانيا (SIS که به MI6 شناخته ميشود) عمليات سرنگوني مصدق را به انجام برسانند. کرميت روزولت، رئيس بخش خاور نزديک و آفريقاي سازمان سيا، نخست با رئيس دفتر ايران سيا، راجر گولران و دو افسر اطلاعاتي ديگر در بيروت ديدار ميکند و سپس در ۱۴ ژوئن ۱۹۵۳ (۲۴ خرداد ۳۲) طرح کودتا به دفتر سرويس اطلاعات سري
بريتانيا ارائه ميشود. بنا بر اسناد سيا، پس از آن طرح کودتا براي تأييد از طرف سيا به وزارت خارجه آمريكا و از طرف سرويس اطلاعات سري بريتانيا به وزارت خارجه بريتانيا ارائه شد. ملاحظه وزارت خارجه آمريكا اين بوده که ايالات متحده بتواند پشتيبانيهاي لازم را از دولتي که به جاي دولت مصدق بر سر کار ميآيد، انجام دهد و همچنين دولت بريتانيا کتبا رضايت خود را براي رسيدن به توافق نفتي با دولت بعدي ايران اعلام کند.
وزراي خارجه پيشيني که به نقش سيا اذعان ميکنند
باخبربودن عموم از نقش آمريكا در اين عمليات، آنطور که اين گزارش به آن اشاره ميکند، احتمالا به ارجاعات رسمي مقامات آمريكايي به اين نقشآفريني اشاره دارد که مدتها پيش از انتشار رسمي اين اسناد رخ دادهاند. در سال ۲۰۰۰، مادلين آلبرايت، وزير خارجه وقت آمريكا در دولت بيل کلينتون در ديدار با اعضاي شوراي آمريكا و ايران، رسما به نقش آمريكا اشاره ميکند. او درباره سوابق و زمينههاي مثبت و منفي تاريخ روابط ايران و آمريكا، ابتدا به برخي نکات مثبت اشاره ميکند و سپس ميگويد: «اما اين زمينههاي مشترک گاهي از عوامل ديگر ضربه خوردهاند. در ۱۹۵۳، ايالات متحده در رهبري سرنگوني محمد مصدق، نخستوزير محبوب ايران، نقش مهمي ايفا کرد. دولت آيزنهاور بر اين باور بود که اقدامات با دلايل راهبردي توجيه ميشود؛ اما اين کودتا مشخصا توسعه سياسي ايران را عقب راند. بهراحتي هم ميشود حالا فهميد که چرا بسياري از ايرانيها همچنان از اين دخالت آمريكا در مسائل داخليشان ابراز انزجار ميکنند».
بعدتر از آن، هيلاري کلينتون که از وزراي خارجه دولت اوباما بوده است، در دوران نامزدي انتخابات رياستجمهوري در مصاحبهاي با بيبيسي به پشيماني ايالات متحده از اين کودتا به عنوان نمونهاي از افسوسهاي تاريخي اين کشور نام ميبرد: «ميدانيم که همه کارهايي که در دوران تاريخ بيش از ۲۳۵ سالهمان کردهايم قرار نيست حمايت يا مقبوليت همه را داشته باشند و ما تاريخمان را بسيار جدي ميگيريم؛ مثلا ما تأسفمان را درباره آنچه در ۱۹۵۳ انجام داديم، اعلام کردهايم. مقامات سطح بالاي آمريكايي گفتهاند که آن اقدام، اخلالي بود در آنچه ميتوانست و ميبايست رشد طبيعي دموکراسي در ايران ميبود». او در ادامه به اولويتبنديهاي ايالات متحده در آن بازه زماني و اقداماتي که در کشورهاي مختلف در اين راستا انجام شده است، اشاره ميکند و ادامه ميدهد: بنابراين ما گاهي در مرور گذشته، به عقب نگاه ميکنيم و ميگوييم: «ميشد اين کار را طور ديگري انجام دهيم؟»، بنابراين ما از آنچه در ۱۹۵۳ رخ داد پشيمانيم.
جان کري، جانشين هيلاري کلينتون، در دولت اوباما و رهبر تيم ايالات متحده در مذاکرات برجام نيز همين موضعگيري را داشت. او در نشستي در دانشگاه شيکاگو درباره ايران و تاريخ ايران صحبت ميکرد و در بخشي از سخنانش اشاره کرد: «سيا بهطور مستقيم در کنارزدن نخستوزير مصدق در سال ۱۹۵۳ نقش داشت». نوع ارجاع ديپلماتهاي آمريكايي به اين نقشآفريني نيز مؤيد ادعاي وبسايت بايگاني امنيت ملي درباره علنيبودن سابقه دخالت آمريكا در کودتاي ۲۸ مرداد است، ازاينرو که در روايات آنها، ماجرا نه به شکل يک اعتراف ناگهاني يا آشکارسازي اسرار دولتي، بلکه بهعنوان اشارهاي به بخشي از حقايق پذيرفتهشده و آشکار تاريخي مطرح ميشود.
اذعان به نقشآفريني و اشتباه آمريكا در کودتا عليه مصدق، منحصر به وزراي خارجه نبوده است. در سال ۲۰۰۹، باراک اوباما که اولين سال رياستجمهورياش را ميگذراند، در سفري به مصر يک سخنراني خطاب به جهان اسلام داشت. در اين سخنراني، رئيسجمهور آمريكا رسما اذعان کرد: «در ميانه جنگ سرد، ايالات متحده در سرنگونکردن دولت منتخب دموکراتيک ايران ايفاي نقش کرد».
کتابي که در دولت ترامپ منتشر شد
آنچه ادعاي هوک را غريبتر ميکند اين است که دولت فعلي ايالات متحده که برايان هوک از مقامات آن است، خود نيز بخشي از فرايند رسميشدن نقش آمريكا در اين کودتا بوده است. در سال ۱۳۹۶، در اولين سال حضور دونالد ترامپ در کاخ سفيد، وزارت خارجه آمريكا کتابي منتشر ميکند که حاوي اسناد کودتاي ۲۸ مرداد و نقش آمريكا در آن است. در اين اسناد روايتهاي قبل، حين و بعد از کودتا و اقدامات آمريكا در آن مطرح ميشود. به گزارش بيبيسي، وزارت امور خارجه آمريكا در سال ۱۹۸۹ ميلادي کتاب اسناد مربوط به روابط ايران و دولت دوايت آيزنهاور را منتشر کرد که اسناد کودتا در آن گنجانده نشد. آن اقدام بحثبرانگيز اعتراضات زيادي را درپي داشت. به همين علت در سال ۱۹۹۲ کنگره آمريكا، وزارت امور خارجه را موظف کرد که تاريخ ديپلماسي ايالات متحده را بهطور «جامع، دقيق و قابل اعتماد» چاپ کند. وزارت امور خارجه همچنين پذيرفت که نسخه تکميلشده روابط ايران و آمريكا در دهه ۱۹۵۰ ميلادي را چاپ کند که سرانجام در ژوئن ۲۰۱۷، خرداد ۹۶، چاپ شد.
وزارت خارجه آمريكا در سال ۲۰۱۶ ميلادي، در دوران رياستجمهوري اوباما و وزارت کري، اجازه انتشار کتاب اسناد کودتاي ايران را نداده بود. از ديد بسياري از کارشناسان، علت تصميم جان کري براي بهتعويقانداختن انتشار اين کتاب، نگراني از تأثير زندهشدن اين بحث بر روابط ايران و آمريكاست، درحاليکه دو کشور در کنار چهار کشور ديگر بهتازگي توافق برجام را امضا کرده بودند و اميدهايي به حرکت دو کشور به سمت کاهش تنشهاي ديرينه وجود داشت. با توجه به اينکه اين کتاب در اوايل دولت ترامپ منتشر شده ميتوان به آقاي هوک پيشنهاد داد، کتاب اسناد کودتاي 28 مرداد را بخواند.
روح اله نخعی:ظاهرا کارزار فشار حداکثري دولت ترامپ بعد از ابعاد اقتصادي، سياسي و دريايي، وارد عرصه تاريخي هم شده است. يک روز بعد از شصتوششمین سالگرد کودتاي ۲۸ مرداد، برايان هوک منکر نقش آژانس مرکزي اطلاعات ايالات متحده در کودتاي سال ۳۲ عليه محمد مصدق شد؛ سخني که موجب واکنش وزير خارجه ايران نيز شد. در صحبتهاي هوک که توسط «صداي آمريكا» ترجمه و منتشر شده، وي درباره کودتا ميگويد: «مصدق از طرف سيآياي کنار گذاشته نشد. مصدق توسط طيف سياسي و مذهبي ايران و نظاميان ايران کنار گذاشته شد. سيآياي دعوت شد که در تلاش [اقدام به کودتای] اول شرکت کند که ناکام باقي ماند و بعد از آن سيآياي ديگر دخالتي نداشت در اين ماجرا». او ادامه ميدهد: «کساني که علاقه دارند به دنبال اين تاريخ بروند ميتوانند به اطلاعاتي نگاه کنند که طبقهبندي سري آنها ديگر برداشته شده است و قابل دسترس است». هوک پيشتر در بهار امسال نيز همين موضعگيري را درباره سرنگوني مصدق اعلام کرده و رهبران مذهبي، سياسي و نظامي را مسئول آن خوانده بود، اما درباره نقش سيا يا عدم حضور سيا در اين فرايند حرفي نزده بود.
اسناد مورد اشاره هوک چه ميگويند؟
اسنادي که هوک به آنها اشاره ميکند، اما روايتي عکس ادعاي هوک را مطرح ميکنند. اسنادي که طبق روال ساختار امنيتي ايالات متحده، بعد از گذشت بازه زماني مشخص از طبقهبندي خارج ميشوند، صراحتا نقش سازمان سيا در اين کودتا را شرح دادهاند. درواقع، وبسايت «بايگاني امنيت ملي» اين گزارشها را که در سال ۲۰۱۳ از طبقهبندي خارج شد، با اين تيتر منتشر ميکند: «سيآياي نقش خود در کودتاي ۱۹۵۳ ايران را تأييد ميکند». اين وبسايت در صفحه مربوط به اين اسناد توضيح داده است: «اسناد، جزئيات تازهاي درباره سرنگوني مصدق و پيامدهاي آن ارائه ميکنند».
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران، در توييتر و در واکنش به ادعاي هوک، لينک گزارشها و اسناد در همين سايت را منتشر کرد و نوشت: «براي کساني که نسبت به تاريخ دخالت ايالات متحده در کودتاي ۱۹۵۳ عليه دولت منتخب دموکراتيک ايران ناآگاهاند يا عمدا به دنبال بازنويسي آن هستند». ظريف اين توييت را در پاسخ به توييتي نوشت که به مناسبت ۲۸ مرداد نوشته بود: «۶۶ سال پيش در چنين روزي، کودتايي که ايالات متحده و بريتانيا کليد زدند، دولت منتخب دموکراتيک ايران را سرنگون کرد. اين جنايت به دنبال سالها «فشار حداکثري» عليه ايرانيان رخ داد. مردم ما در سال ۱۹۷۹ به چنين دخالتهايي پايان دادند. زمان آن رسيده که با اين واقعيت مواجه شويم».
وقتي ظريف به هوک لينک ميدهد
گزارش وبسايت بايگاني امنيت ملي، حتي در هنگام انتشار اسناد نيز به اين نکته اشاره ميکند که آنها تنها تأييديه تازهاي هستند براي موضوعي که مدتهاست آشکار بوده: «دخالت آمريكا و بريتانيا در سرنگوني مصدق مدتهاست که بخشي از اطلاعات عمومي است، اما مطالب منتشرشده جديد شامل چيزي هستند که اولين اذعان رسمي است که اين آژانس به برنامهريزي و اجراي کودتا کمک کرده».
در ادامه گزارش وبسايتي که ظريف لينک آن را در پاسخ به هوک منتشر کرده است، آمده: «ارجاع صريح به نقش سيآياي در نسخهاي از يک سند تاريخي داخلي ظاهر ميشود به نام «نبرد ايران». تاريخ سند به اواسط دهه ۱۹۷۰ ميرسد. اين آژانس نسخهاي پر از حذفيات از اين روايت را در سال ۱۹۸۱ و در پاسخ به شکايتي از طرف «اتحاديه آزاديهاي مدني آمريكا» منتشر کرده بود؛ اما تمام ارجاعات به «تيپيآژاکس» در آن پوشيده شده بود که اسم رمز عمليات آمريكايي بود. اين ارجاعات در اين انتشار تازه ديده ميشوند. مطالب بيشتري که امروز از سيآياي منتشر شده شامل پروندههاي کاري کرميت روزولت ميشود که افسر ارشد ميداني سيا در ايران در طول مدت کودتا بود. اين [اسناد] جزئيات و ديدگاههايي از اقدامات اين آژانس اطلاعاتي قبل و بعد از عمليات ارائه ميکنند».
سيا در مقدمه يکي از اين سندها که گزارشي متعلق به سال ١٩۵۴، يک سال بعد از کودتاست، مينويسد: «در پايان ١۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نميتواند با کشورهاي غربي که منافعي در ايران دارند به توافقي نفتي برسد». «هدف عمليات آژاکس سرنگوني دولت محمد مصدق، بازسازي منزلت و قدرت شاه و جايگزيني دولت مصدق با دولتي بود که ايران را با سياستهايي سازنده اداره کند». بنا بر اين سند همچنين هدف کودتا اين بوده که دولتي بر سر کار بيايد که دولتهاي غربي بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند. در مارس ۱۹۵۳ (اسفند ٣١-فروردين ٣٢) وزارت خارجه آمريكا از سازمان سيا ميخواهد امکان ساقطکردن دولت مصدق از طريق عمليات مخفيانه را بررسي کند. نتيجه ارزيابي سيا اين است که امکان چنين عملياتي وجود دارد. پس از آن مقرر شد سيا به همراه سرويس اطلاعات سري بريتانيا (SIS که به MI6 شناخته ميشود) عمليات سرنگوني مصدق را به انجام برسانند. کرميت روزولت، رئيس بخش خاور نزديک و آفريقاي سازمان سيا، نخست با رئيس دفتر ايران سيا، راجر گولران و دو افسر اطلاعاتي ديگر در بيروت ديدار ميکند و سپس در ۱۴ ژوئن ۱۹۵۳ (۲۴ خرداد ۳۲) طرح کودتا به دفتر سرويس اطلاعات سري
بريتانيا ارائه ميشود. بنا بر اسناد سيا، پس از آن طرح کودتا براي تأييد از طرف سيا به وزارت خارجه آمريكا و از طرف سرويس اطلاعات سري بريتانيا به وزارت خارجه بريتانيا ارائه شد. ملاحظه وزارت خارجه آمريكا اين بوده که ايالات متحده بتواند پشتيبانيهاي لازم را از دولتي که به جاي دولت مصدق بر سر کار ميآيد، انجام دهد و همچنين دولت بريتانيا کتبا رضايت خود را براي رسيدن به توافق نفتي با دولت بعدي ايران اعلام کند.
وزراي خارجه پيشيني که به نقش سيا اذعان ميکنند
باخبربودن عموم از نقش آمريكا در اين عمليات، آنطور که اين گزارش به آن اشاره ميکند، احتمالا به ارجاعات رسمي مقامات آمريكايي به اين نقشآفريني اشاره دارد که مدتها پيش از انتشار رسمي اين اسناد رخ دادهاند. در سال ۲۰۰۰، مادلين آلبرايت، وزير خارجه وقت آمريكا در دولت بيل کلينتون در ديدار با اعضاي شوراي آمريكا و ايران، رسما به نقش آمريكا اشاره ميکند. او درباره سوابق و زمينههاي مثبت و منفي تاريخ روابط ايران و آمريكا، ابتدا به برخي نکات مثبت اشاره ميکند و سپس ميگويد: «اما اين زمينههاي مشترک گاهي از عوامل ديگر ضربه خوردهاند. در ۱۹۵۳، ايالات متحده در رهبري سرنگوني محمد مصدق، نخستوزير محبوب ايران، نقش مهمي ايفا کرد. دولت آيزنهاور بر اين باور بود که اقدامات با دلايل راهبردي توجيه ميشود؛ اما اين کودتا مشخصا توسعه سياسي ايران را عقب راند. بهراحتي هم ميشود حالا فهميد که چرا بسياري از ايرانيها همچنان از اين دخالت آمريكا در مسائل داخليشان ابراز انزجار ميکنند».
بعدتر از آن، هيلاري کلينتون که از وزراي خارجه دولت اوباما بوده است، در دوران نامزدي انتخابات رياستجمهوري در مصاحبهاي با بيبيسي به پشيماني ايالات متحده از اين کودتا به عنوان نمونهاي از افسوسهاي تاريخي اين کشور نام ميبرد: «ميدانيم که همه کارهايي که در دوران تاريخ بيش از ۲۳۵ سالهمان کردهايم قرار نيست حمايت يا مقبوليت همه را داشته باشند و ما تاريخمان را بسيار جدي ميگيريم؛ مثلا ما تأسفمان را درباره آنچه در ۱۹۵۳ انجام داديم، اعلام کردهايم. مقامات سطح بالاي آمريكايي گفتهاند که آن اقدام، اخلالي بود در آنچه ميتوانست و ميبايست رشد طبيعي دموکراسي در ايران ميبود». او در ادامه به اولويتبنديهاي ايالات متحده در آن بازه زماني و اقداماتي که در کشورهاي مختلف در اين راستا انجام شده است، اشاره ميکند و ادامه ميدهد: بنابراين ما گاهي در مرور گذشته، به عقب نگاه ميکنيم و ميگوييم: «ميشد اين کار را طور ديگري انجام دهيم؟»، بنابراين ما از آنچه در ۱۹۵۳ رخ داد پشيمانيم.
جان کري، جانشين هيلاري کلينتون، در دولت اوباما و رهبر تيم ايالات متحده در مذاکرات برجام نيز همين موضعگيري را داشت. او در نشستي در دانشگاه شيکاگو درباره ايران و تاريخ ايران صحبت ميکرد و در بخشي از سخنانش اشاره کرد: «سيا بهطور مستقيم در کنارزدن نخستوزير مصدق در سال ۱۹۵۳ نقش داشت». نوع ارجاع ديپلماتهاي آمريكايي به اين نقشآفريني نيز مؤيد ادعاي وبسايت بايگاني امنيت ملي درباره علنيبودن سابقه دخالت آمريكا در کودتاي ۲۸ مرداد است، ازاينرو که در روايات آنها، ماجرا نه به شکل يک اعتراف ناگهاني يا آشکارسازي اسرار دولتي، بلکه بهعنوان اشارهاي به بخشي از حقايق پذيرفتهشده و آشکار تاريخي مطرح ميشود.
اذعان به نقشآفريني و اشتباه آمريكا در کودتا عليه مصدق، منحصر به وزراي خارجه نبوده است. در سال ۲۰۰۹، باراک اوباما که اولين سال رياستجمهورياش را ميگذراند، در سفري به مصر يک سخنراني خطاب به جهان اسلام داشت. در اين سخنراني، رئيسجمهور آمريكا رسما اذعان کرد: «در ميانه جنگ سرد، ايالات متحده در سرنگونکردن دولت منتخب دموکراتيک ايران ايفاي نقش کرد».
کتابي که در دولت ترامپ منتشر شد
آنچه ادعاي هوک را غريبتر ميکند اين است که دولت فعلي ايالات متحده که برايان هوک از مقامات آن است، خود نيز بخشي از فرايند رسميشدن نقش آمريكا در اين کودتا بوده است. در سال ۱۳۹۶، در اولين سال حضور دونالد ترامپ در کاخ سفيد، وزارت خارجه آمريكا کتابي منتشر ميکند که حاوي اسناد کودتاي ۲۸ مرداد و نقش آمريكا در آن است. در اين اسناد روايتهاي قبل، حين و بعد از کودتا و اقدامات آمريكا در آن مطرح ميشود. به گزارش بيبيسي، وزارت امور خارجه آمريكا در سال ۱۹۸۹ ميلادي کتاب اسناد مربوط به روابط ايران و دولت دوايت آيزنهاور را منتشر کرد که اسناد کودتا در آن گنجانده نشد. آن اقدام بحثبرانگيز اعتراضات زيادي را درپي داشت. به همين علت در سال ۱۹۹۲ کنگره آمريكا، وزارت امور خارجه را موظف کرد که تاريخ ديپلماسي ايالات متحده را بهطور «جامع، دقيق و قابل اعتماد» چاپ کند. وزارت امور خارجه همچنين پذيرفت که نسخه تکميلشده روابط ايران و آمريكا در دهه ۱۹۵۰ ميلادي را چاپ کند که سرانجام در ژوئن ۲۰۱۷، خرداد ۹۶، چاپ شد.
وزارت خارجه آمريكا در سال ۲۰۱۶ ميلادي، در دوران رياستجمهوري اوباما و وزارت کري، اجازه انتشار کتاب اسناد کودتاي ايران را نداده بود. از ديد بسياري از کارشناسان، علت تصميم جان کري براي بهتعويقانداختن انتشار اين کتاب، نگراني از تأثير زندهشدن اين بحث بر روابط ايران و آمريكاست، درحاليکه دو کشور در کنار چهار کشور ديگر بهتازگي توافق برجام را امضا کرده بودند و اميدهايي به حرکت دو کشور به سمت کاهش تنشهاي ديرينه وجود داشت. با توجه به اينکه اين کتاب در اوايل دولت ترامپ منتشر شده ميتوان به آقاي هوک پيشنهاد داد، کتاب اسناد کودتاي 28 مرداد را بخواند.