|

ستیز پنهان آمریکا با مردم ایران

سیمین حاجی‌پور‌ساردویی*

آمریکا تحریم‌های متوقف‌شده در دولت اوباما را دوباره علیه ایران وضع کرده است. 15 ماه قبل، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، به‌طور یک‌جانبه از قرارداد چندجانبه طرح جامع اقدام مشترک (مشهور به برجام) به بهانه «نقض‌های فاجعه‌آمیز» و با ذکر ایران به‌عنوان تهدید و خطر برای امنیت جهانی خارج شد. تحریم‌های آمریکا با هدف تعدیل رفتار ایران بازگردانده شده است؛ اما به نظر می‌رسد این تحریم‌ها موجب احیای برنامه‌های ایران شود. ایالات متحده تلاش می‌کند ایران را وادار به از‌سرگیری مذاکرات جدید درباره برنامه‌های هسته‌ای به‌منظور اعمال محدودیت‌های بیشتر کند و دونالد ترامپ ادعا دارد آمریکا مایل است رفتار ایران را از طریق مذاکره و توافق‌های دیپلماتیک عادی‌سازی کند؛ اما تحریم‌های نظامی علیه ایران، اتکای این کشور به گزینه‌های قبلی را افزایش می‌د‌هد؛ زیرا تحریم‌ها اعتماد ایران به قابل‌اعتمادبودن آمریکایی‌ها را تضعیف می‌کند. جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، تلاش دارد انگلیس و سایر کشورهای اروپایی را به اتخاذ سیاست‌های سخت‌گیرانه در برابر ایران وادار کند؛ زیرا به اعتقاد آمریکا، ایران تهدیدی علیه امنیت بین‌المللی است. آمریکا ادعا می‌کند تقویت دموکراسی کانون توجه این کشور در سیاست خارجی است و ایران را به نقض حقوق بشر و قوانین و مقررات دموکراتیک متهم می‌کند. دولت آمریکا این تحریم‌ها را به منظور ایجاد محدودیت بیشتر برای دسترسی دولت ایران به اقتصاد جهانی و جلوگیری از فعالیت‌ها و معاملات شرکت‌های خارجی با دولت ایران اعمال می‌کند. بااین‌حال، به نظر می‌رسد دولت آمریکا فراموش کرده است که استفاده از تحریم‌های اقتصادی برای اهداف سیاسی، حقوق بشر و هنجارهای رفتار بین‌المللی را خدشه‌دار می‌کند. در واقع، تحریم‌های مالی و نفتی «اثرات بحران‌های اقتصادی را تشدید کرده و در نتیجه، اوضاع و شرایط بشردوستانه را وخامت می‌بخشند». گرچه آمریکا همواره ادعا می‌کند این تحریم‌ها معاملات و تراکنش‌های مربوط به واردات غذا و دارو را شامل نمی‌شود، معافیت‌های مشابه در دوره‌های پیشین تحریم‌های آمریکا نیز نتوانستند در پیشگیری از نتایج و آثار منفی تحریم‌ها موفقیتی کسب کنند. محرومیت شهروندان غیرنظامی به وسیله اعمال تحریم‌ها، نقض آشکار حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسان‌هاست.

تحریم به‌مثابه ابزار سیاست‌گذاری: تحریم‌های اقتصادی به‌سرعت به ابزار سیاست‌گذاری آمریکا در دنیا و دوره پساجنگ سرد بدل شده است. اکنون ایالات متحده تحریم‌های اقتصادی را علیه ده‌ها کشور اعمال می‌کند؛ اما تجربیات گذشته آمریکا نشان می‌دهد فشار اقتصادی جوامع را تغییر نمی‌دهد، بلکه در اغلب موارد تحریم‌های آمریکا فقط در حد ابراز اولویت‌های آمریکا تأثیرگذار بوده و منافع اقتصادی آمریکا را بدون تغییر در رفتار کشور هدف به مخاطره انداخته است.

درباره شکست تحریم‌های آمریکا در سراسر جهان، اجماعی علمی وجود دارد. دانشمندان و متخصصان تحریم، بر اساس داده‌ها و شواهد آماری، بیان می‌کنند تحریم‌های آمریکا در اکثر موارد موفقیتی به دست نیاورده است. به‌عنوان یک قانون کلی، تحریم‌ها در کمتر از یک‌دوم موارد به نتیجه و اهداف مدنظر دست یافته‌اند؛ اما این تحریم‌ها به مردم عادی بی‌گناه بسیاری صدمه زده‌اند.
تحریم‌ها یک دور باطل هستند؛ به این معنا که می‌توانند حرکت مخالف و در خلاف جهت خود را نیز تولید کنند. آنها آسیب می‌زنند و در‌عین‌حال صدمه می‌بینند. تحریم‌ها مردم را نمی‌کشند؛ اما به تعداد بسیار زیادی از انسان‌های معمولی، بدون قدرت و آسیب‌پذیر مانند کودکان، زنان و کهن‌سالان صدمه می‌زنند و آسیب‌ها و تخریب‌های جانبی و موازی به افراد بی‌گناه وارد می‌کنند. به دلیل این آسیب‌های جانبی، استفاده و به‌کارگیری تحریم‌ها بشردوستانه نیست. ضروری است دولت آمریکا در راستای ایجاد راهکاری سیاسی برای حل تنش‌های موجود تلاش کند؛ به‌جای اینکه این تنش‌ها را با اعمال تحریم‌ها پیچیده‌تر کند و پیش از اینکه مرکز اتهام اقدام‌های غیربشردوستانه قرار گیرد.
در سال 2009، دورسن پکسن، از استادان دانشگاه ممفیس، دریافت که تحریم‌های اعمال‌شده میان سال‌های 1981 تا 2000 به‌طور عمده به زوال و نقض حقوق بشر در کشورهایی منجر شد که تحریم شده بودند. بخشی از یافته‌های پروفسور پکسن عبارت‌اند از: «این تحریم‌ها عادات، روش‌ها و ظرفیت‌های لازم برای حفظ لیبرال دموکراسی را برای مدت طولانی از بین بردند. تحریم‌ها هم‌زمان با تخریب اقتصاد یک کشور، موجبات مهاجرت متخصصان آن کشور را رقم می‌زنند. خانواده‌ها در نتیجه تنگناهای اقتصادی، دختران را از رفتن به مدرسه بازمی‌دارند و با ازدواج آنها در سنین کودکی، کودک‌همسری را افزایش می‌دهند. از آنجا که تحریم‌ها جریان طبیعی و قانونی کالاها را با مشکل مواجه می‌سازد، مردم به بازارهای سیاه روی می‌آورند». در پژوهشی دیگر که پیتر آندراس در سال 2005 در دانشگاه براون انجام داد، نشان داده شد که تحریم‌ها اغلب «سطح تحمل مردم را در مقابل نقض قانون افزایش داده و نرخ قانون‌مداری را کاهش می‌دهند».
پیامدهای تحریم بر ملت ایران
دولت ترامپ با اعمال مجدد تحریم‌ها بر ایران باید درباره پیامدهای این تحریم‌ها بر مردم بی‌گناه ایران اطلاع داشته باشد.
با وضع تحریم‌ها، در جایگاه نخست، این مردم ایران هستند که صدمه می‌بینند. بنابراین آمریکا هم از نظر اخلاقی مسئول خواهد بود زیرا آسیب‌ها را در درجه نخست به مردم بی‌گناه تحمیل کرده است و هم در عمل، بخش عمده‌ای از مردم ایران را از تأثیرات نامطلوب تحریم متأثر می‌کند که افزایش مهاجرت، کاهش استانداردها و سطح زندگی، تضعیف طبقه متوسط و سقوط تعداد بیشتری از ایرانیان به زیر خط فقر بخشی از این اثرات است؛ البته واضح است که تمام این موارد نقض آشکار حقوق بشردوستانه و قوانین لیبرال‌دموکراسی است که آمریکا ادعا می‌کند در کانون توجه آن کشور قرار دارند.
با افزایش درصد افرادی که در فقر به سر می‌برند، توانایی مالی آنها برای خرید دارو و استفاده از مراقبت‌های پزشکی کاهش خواهد یافت.
افزایش تحریم‌ها به بخش خصوصی ایران آسیب خواهد زد و در نتیجه تعداد بیشتری از مردم بی‌کار خواهند شد و در این میان، این طبقه متوسط است که از دایره کسب‌وکار خارج خواهد شد. افزایش بی‌کاری و فقر موجب سوءتغذیه ایرانیان خواهد شد.
از سوی دیگر، دولت ترامپ در صورت تمایل به پیگیری دیپلماسی به اعتماد و اطمینان مردم ایران نیاز دارد اما تحریم‌های ترامپ موجب افزایش بی‌اعتمادی مردم ایران نسبت به مقامات آمریکا و افزایش حس ضدآمریکایی در آنها خواهد شد.
بنابراین، آمریکا باید به‌خاطر بسپارد که تحریم‌ها برای مردم عادی به ‌معنای بی‌کاری است، به معنای افزایش فقر است و به معنای کمبود دارو و مایحتاج اولیه زندگی است. آیا این تصویر برای آمریکایی‌ها خوشایند، رضایت‌بخش و بشردوستانه است؟
در انتها، باید در نظر داشت که ایران نیز مانند سایر کشورهایی که تحت تحریم‌های آمریکا قرار گرفتند، سرانجام اثرات تحریم‌ها را از بین خواهد برد و آنها را تحمل خواهد کرد اما تصویر آمریکا در اذهان مردمی که از آثار این تحریم‌ها آسیب خواهند دید، بیشتر تخریب خواهد شد و احتمال دارد تمام روابط دوجانبه دو کشور را برای مدتی طولانی به مخاطره بیندازد؛ زیرا آنچه رئیس‌جمهور ترامپ اکنون در حال انجام آن است، بدون تردید تقابل ایرانیان با ایالات متحده را تقویت خواهد کرد.
*دکترای جامعه‌شناسی سیاسی
و مدرس دانشگاه

آمریکا تحریم‌های متوقف‌شده در دولت اوباما را دوباره علیه ایران وضع کرده است. 15 ماه قبل، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، به‌طور یک‌جانبه از قرارداد چندجانبه طرح جامع اقدام مشترک (مشهور به برجام) به بهانه «نقض‌های فاجعه‌آمیز» و با ذکر ایران به‌عنوان تهدید و خطر برای امنیت جهانی خارج شد. تحریم‌های آمریکا با هدف تعدیل رفتار ایران بازگردانده شده است؛ اما به نظر می‌رسد این تحریم‌ها موجب احیای برنامه‌های ایران شود. ایالات متحده تلاش می‌کند ایران را وادار به از‌سرگیری مذاکرات جدید درباره برنامه‌های هسته‌ای به‌منظور اعمال محدودیت‌های بیشتر کند و دونالد ترامپ ادعا دارد آمریکا مایل است رفتار ایران را از طریق مذاکره و توافق‌های دیپلماتیک عادی‌سازی کند؛ اما تحریم‌های نظامی علیه ایران، اتکای این کشور به گزینه‌های قبلی را افزایش می‌د‌هد؛ زیرا تحریم‌ها اعتماد ایران به قابل‌اعتمادبودن آمریکایی‌ها را تضعیف می‌کند. جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، تلاش دارد انگلیس و سایر کشورهای اروپایی را به اتخاذ سیاست‌های سخت‌گیرانه در برابر ایران وادار کند؛ زیرا به اعتقاد آمریکا، ایران تهدیدی علیه امنیت بین‌المللی است. آمریکا ادعا می‌کند تقویت دموکراسی کانون توجه این کشور در سیاست خارجی است و ایران را به نقض حقوق بشر و قوانین و مقررات دموکراتیک متهم می‌کند. دولت آمریکا این تحریم‌ها را به منظور ایجاد محدودیت بیشتر برای دسترسی دولت ایران به اقتصاد جهانی و جلوگیری از فعالیت‌ها و معاملات شرکت‌های خارجی با دولت ایران اعمال می‌کند. بااین‌حال، به نظر می‌رسد دولت آمریکا فراموش کرده است که استفاده از تحریم‌های اقتصادی برای اهداف سیاسی، حقوق بشر و هنجارهای رفتار بین‌المللی را خدشه‌دار می‌کند. در واقع، تحریم‌های مالی و نفتی «اثرات بحران‌های اقتصادی را تشدید کرده و در نتیجه، اوضاع و شرایط بشردوستانه را وخامت می‌بخشند». گرچه آمریکا همواره ادعا می‌کند این تحریم‌ها معاملات و تراکنش‌های مربوط به واردات غذا و دارو را شامل نمی‌شود، معافیت‌های مشابه در دوره‌های پیشین تحریم‌های آمریکا نیز نتوانستند در پیشگیری از نتایج و آثار منفی تحریم‌ها موفقیتی کسب کنند. محرومیت شهروندان غیرنظامی به وسیله اعمال تحریم‌ها، نقض آشکار حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسان‌هاست.

تحریم به‌مثابه ابزار سیاست‌گذاری: تحریم‌های اقتصادی به‌سرعت به ابزار سیاست‌گذاری آمریکا در دنیا و دوره پساجنگ سرد بدل شده است. اکنون ایالات متحده تحریم‌های اقتصادی را علیه ده‌ها کشور اعمال می‌کند؛ اما تجربیات گذشته آمریکا نشان می‌دهد فشار اقتصادی جوامع را تغییر نمی‌دهد، بلکه در اغلب موارد تحریم‌های آمریکا فقط در حد ابراز اولویت‌های آمریکا تأثیرگذار بوده و منافع اقتصادی آمریکا را بدون تغییر در رفتار کشور هدف به مخاطره انداخته است.

درباره شکست تحریم‌های آمریکا در سراسر جهان، اجماعی علمی وجود دارد. دانشمندان و متخصصان تحریم، بر اساس داده‌ها و شواهد آماری، بیان می‌کنند تحریم‌های آمریکا در اکثر موارد موفقیتی به دست نیاورده است. به‌عنوان یک قانون کلی، تحریم‌ها در کمتر از یک‌دوم موارد به نتیجه و اهداف مدنظر دست یافته‌اند؛ اما این تحریم‌ها به مردم عادی بی‌گناه بسیاری صدمه زده‌اند.
تحریم‌ها یک دور باطل هستند؛ به این معنا که می‌توانند حرکت مخالف و در خلاف جهت خود را نیز تولید کنند. آنها آسیب می‌زنند و در‌عین‌حال صدمه می‌بینند. تحریم‌ها مردم را نمی‌کشند؛ اما به تعداد بسیار زیادی از انسان‌های معمولی، بدون قدرت و آسیب‌پذیر مانند کودکان، زنان و کهن‌سالان صدمه می‌زنند و آسیب‌ها و تخریب‌های جانبی و موازی به افراد بی‌گناه وارد می‌کنند. به دلیل این آسیب‌های جانبی، استفاده و به‌کارگیری تحریم‌ها بشردوستانه نیست. ضروری است دولت آمریکا در راستای ایجاد راهکاری سیاسی برای حل تنش‌های موجود تلاش کند؛ به‌جای اینکه این تنش‌ها را با اعمال تحریم‌ها پیچیده‌تر کند و پیش از اینکه مرکز اتهام اقدام‌های غیربشردوستانه قرار گیرد.
در سال 2009، دورسن پکسن، از استادان دانشگاه ممفیس، دریافت که تحریم‌های اعمال‌شده میان سال‌های 1981 تا 2000 به‌طور عمده به زوال و نقض حقوق بشر در کشورهایی منجر شد که تحریم شده بودند. بخشی از یافته‌های پروفسور پکسن عبارت‌اند از: «این تحریم‌ها عادات، روش‌ها و ظرفیت‌های لازم برای حفظ لیبرال دموکراسی را برای مدت طولانی از بین بردند. تحریم‌ها هم‌زمان با تخریب اقتصاد یک کشور، موجبات مهاجرت متخصصان آن کشور را رقم می‌زنند. خانواده‌ها در نتیجه تنگناهای اقتصادی، دختران را از رفتن به مدرسه بازمی‌دارند و با ازدواج آنها در سنین کودکی، کودک‌همسری را افزایش می‌دهند. از آنجا که تحریم‌ها جریان طبیعی و قانونی کالاها را با مشکل مواجه می‌سازد، مردم به بازارهای سیاه روی می‌آورند». در پژوهشی دیگر که پیتر آندراس در سال 2005 در دانشگاه براون انجام داد، نشان داده شد که تحریم‌ها اغلب «سطح تحمل مردم را در مقابل نقض قانون افزایش داده و نرخ قانون‌مداری را کاهش می‌دهند».
پیامدهای تحریم بر ملت ایران
دولت ترامپ با اعمال مجدد تحریم‌ها بر ایران باید درباره پیامدهای این تحریم‌ها بر مردم بی‌گناه ایران اطلاع داشته باشد.
با وضع تحریم‌ها، در جایگاه نخست، این مردم ایران هستند که صدمه می‌بینند. بنابراین آمریکا هم از نظر اخلاقی مسئول خواهد بود زیرا آسیب‌ها را در درجه نخست به مردم بی‌گناه تحمیل کرده است و هم در عمل، بخش عمده‌ای از مردم ایران را از تأثیرات نامطلوب تحریم متأثر می‌کند که افزایش مهاجرت، کاهش استانداردها و سطح زندگی، تضعیف طبقه متوسط و سقوط تعداد بیشتری از ایرانیان به زیر خط فقر بخشی از این اثرات است؛ البته واضح است که تمام این موارد نقض آشکار حقوق بشردوستانه و قوانین لیبرال‌دموکراسی است که آمریکا ادعا می‌کند در کانون توجه آن کشور قرار دارند.
با افزایش درصد افرادی که در فقر به سر می‌برند، توانایی مالی آنها برای خرید دارو و استفاده از مراقبت‌های پزشکی کاهش خواهد یافت.
افزایش تحریم‌ها به بخش خصوصی ایران آسیب خواهد زد و در نتیجه تعداد بیشتری از مردم بی‌کار خواهند شد و در این میان، این طبقه متوسط است که از دایره کسب‌وکار خارج خواهد شد. افزایش بی‌کاری و فقر موجب سوءتغذیه ایرانیان خواهد شد.
از سوی دیگر، دولت ترامپ در صورت تمایل به پیگیری دیپلماسی به اعتماد و اطمینان مردم ایران نیاز دارد اما تحریم‌های ترامپ موجب افزایش بی‌اعتمادی مردم ایران نسبت به مقامات آمریکا و افزایش حس ضدآمریکایی در آنها خواهد شد.
بنابراین، آمریکا باید به‌خاطر بسپارد که تحریم‌ها برای مردم عادی به ‌معنای بی‌کاری است، به معنای افزایش فقر است و به معنای کمبود دارو و مایحتاج اولیه زندگی است. آیا این تصویر برای آمریکایی‌ها خوشایند، رضایت‌بخش و بشردوستانه است؟
در انتها، باید در نظر داشت که ایران نیز مانند سایر کشورهایی که تحت تحریم‌های آمریکا قرار گرفتند، سرانجام اثرات تحریم‌ها را از بین خواهد برد و آنها را تحمل خواهد کرد اما تصویر آمریکا در اذهان مردمی که از آثار این تحریم‌ها آسیب خواهند دید، بیشتر تخریب خواهد شد و احتمال دارد تمام روابط دوجانبه دو کشور را برای مدتی طولانی به مخاطره بیندازد؛ زیرا آنچه رئیس‌جمهور ترامپ اکنون در حال انجام آن است، بدون تردید تقابل ایرانیان با ایالات متحده را تقویت خواهد کرد.
*دکترای جامعه‌شناسی سیاسی
و مدرس دانشگاه

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها