تلاش فرانسه برای تخفیف تحریم ایران؟
فریدون مجلسی
این روزها شرایط پیچیدهای بر جهان و روابط بینالمللی حاکم است. یک سر ماجراها مربوط به تحریم آمریکا است که در عمل آن را به اقتصاد بینالملل تحمیل کرده است. یک سمت ماجرا پوتین است که استعداد خاصی در استفاده ابزاری از مهرههای بینالمللی دارد بیآنکه بخواهد آتشنشان مشکلات آنان باشد. یک سو ماجرای چین و ترامپ و جنگ تعرفههاست، یک سو همبستگی روزافزون ترامپ با اسرائیل در قضیه انتقال سفارتش به قدس یا ماجرای ارتفاعات جولان و یک سو دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران درباره اشغالگری اسرائیل و رفتارهای آمریکاست. یک سو مسئله انگلیس و نفتکشگیری متقابل است و سوی دیگر بمباران پایگاههای حشدالشعبی در عراق و نیز ادامه درگیریهای سوریه. در یک سو بلاتکلیفی اروپاست؛ با مُسَکنی به نام اینستکس که هنوز معجزهای نکرده است. هرکدام از این مسائل مستلزم یادداشت جداگانهای است، اما در جمعبندی میتوان گفت اگر برجام در داخل و خارج به چالش کشیده نمیشد، میتوانست تا حد زیادی مشکلگشا باشد، اما از یک سو ترامپ از پیش از انتخابشدن آن را منوط به رفع تهدید جمهوری اسلامی درباره موجودیت اسرائیل کرد و بر آن اصرار ورزید و ضمن تجدید تحریمها، حتی از آن تعهد قانونی بینالمللی خارج شد. ترامپ معتقد است حمایت از مبارزان فلسطینی، عراقی، سوریهای، لبنانی و یمنی عملا ایران را در شرایط متفاوتی قرار داده است. ترامپ میکوشد با ترغیب و تحریک اسرائیل و متحدان عربش، فضا را به سمت امتیازدهی ایران پیش ببرد. عجالتا جنگ اقتصادی را در کنار درگیریهای منطقهای فرسایشی آغاز کرده و با تحریک انگلیس به توقیف غیرقانونی نفتکش ایرانی در جبلالطارق به یارگیری بینالمللی برای محاصره دریایی ایران دست زده است.
اسرائیل که خواهان تشدید درگیری ایران و آمریکاست، با بمباران علنی و تحریکآمیز پایگاههای حشدالشعبی در داخل عراق و پایگاههای نظامی دیگر مرتبط با ایران در واقع در انتظار پاسخی نظامی است که بهانهای برای درگیری مستقیم به دست بدهد. در چنین شرایطی مقامات جمهوری اسلامی از یک سو به تلاشهای دیپلماتیک صلحآمیز برای حلوفصل مسائل خود دست زدهاند و از سویی ضمن دفاع از این حق ایران که خودش را به بهترین وسایل دفاعی مجهز کند، تأکید میکنند که ما به هرکس دلمان بخواهد در منطقه کمک میکنیم. این بخش از سخنان باب میل اروپا هم نیست، اما میبینیم که کشورهای اروپایی و بهویژه فرانسه میکوشند به فرونشاندن آتش کمک کنند، چرا؟ در واقع اروپا در هماهنگی با تحریم یکجانبه آمریکا خود را از بازار نفت ایران محروم کرده و متقابلا با محرومکردن ایران از درآمد ارزی آن، خود را از بازار متقابل کالاهای صنعتی و مصرفی بازار ایران محروم کرده است. اروپا نگران است که در صورت درگیری جنگ نهایی میان ایران و آمریکا و اسرائیل، منطقه خاورمیانه که نزدیکترین بازار ثروتمند کالاهای اروپایی است، درگیر چنان ویرانی و آتشی شود که اروپاییان را از کل این بازار آشفته محروم کند. بهویژه فرانسه که بیش از 10 درصد جمعیت آن عربتبار هستند، بیشتر روی این بازارها حساب میکند. حقیقت این است که جهانیشدن توسعه اقتصادی و صنعتی، غرب و ژاپن را که از موقعیت انحصاری و بیرقیب تولید و عرضه انواع کالاهای صنعتی و مصرفی برخوردار بودند، با رقابت جدی چین، هند، کره جنوبی، برزیل، شیلی، آرژانتین، آفریقای جنوبی، مالزی و... مواجه کرده است. غرب و بهویژه آمریکا که تاکنون از شعار آزادی تجارت بینالمللی حمایت میکردند و کشورها را ملزم به رعایت مقررات سازمان تجارت جهانی و خودداری از وضع تعرفههای حمایتی میکردند، اکنون که خودشان با رقابت مواجه شدهاند، کلا آن مقررات را نادیده گرفته و به جنگ تعرفهها روی آوردهاند. در این میان آمریکا با اتکا به وسعت بسیار و جمعیت اندک و دستیابی به منابع دیگر کشورهای قاره آمریکا وضع بهتری دارد. روسیه با اقتصاد و صنایع عقبمانده، از ثروت و منابع طبیعی و انسانی برخوردار است و میتواند رقیب تازهای برای اقتصاد غرب شود.
وضع اروپا از همه بدتر است. اکنون بازارهای جهانی دیگر بازار عرضهکنندگان اروپایی با بهرهمندی از ارزشهای افزوده بسیار زیاد و مولد ثروت نیست.
دستمزدهای اروپایی با توجه به سطح زندگی متعارفشده کارگران همراه با امکانات رفاهی و تفریحی و نیز کمبود منابع طبیعی داخلی، قیمتگذاری بر کالاهای آنان را از بازار فروشنده به بازار خریدار تبدیل میکند.
در این میان، درست است که بازار کوچک ایران در شرایط بحرانی کنونی رقم مهمی را تشکیل نمیدهد، اما این بازار بالقوه قابل توجه است. اکنون فرانسه درد بیکاری ازدستدادن بازار 500هزارتایی اتومبیل پژو و رنو و ازمیانرفتن برآوردهای پروژههای نفتی شرکت توتال و انی را احساس میکند، همچنین نگران به آتش کشیدهشدن بازارشان در کل منطقهاند.
در ایران برخی احتمال میدهند در صورت رویکارآمدن حزب دموکرات گشایش حاصل شود؛ اما دموکراتها نیز به حمایت از بقای اسرائیل پایبند هستند و شاید انتظار دارند ایران نیز متقابلا مواضع خود را تعدیل کرده و در مسئله اعراب و اسرائیل حمایت از حقوق فلسطینیان را به روشهای دیپلماتیک و با حرکت جمعی اسلامی پیگیری کند. باید دید تا انتخابات آمریکا، فضا به کدام سمت حرکت خواهد کرد.
این روزها شرایط پیچیدهای بر جهان و روابط بینالمللی حاکم است. یک سر ماجراها مربوط به تحریم آمریکا است که در عمل آن را به اقتصاد بینالملل تحمیل کرده است. یک سمت ماجرا پوتین است که استعداد خاصی در استفاده ابزاری از مهرههای بینالمللی دارد بیآنکه بخواهد آتشنشان مشکلات آنان باشد. یک سو ماجرای چین و ترامپ و جنگ تعرفههاست، یک سو همبستگی روزافزون ترامپ با اسرائیل در قضیه انتقال سفارتش به قدس یا ماجرای ارتفاعات جولان و یک سو دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران درباره اشغالگری اسرائیل و رفتارهای آمریکاست. یک سو مسئله انگلیس و نفتکشگیری متقابل است و سوی دیگر بمباران پایگاههای حشدالشعبی در عراق و نیز ادامه درگیریهای سوریه. در یک سو بلاتکلیفی اروپاست؛ با مُسَکنی به نام اینستکس که هنوز معجزهای نکرده است. هرکدام از این مسائل مستلزم یادداشت جداگانهای است، اما در جمعبندی میتوان گفت اگر برجام در داخل و خارج به چالش کشیده نمیشد، میتوانست تا حد زیادی مشکلگشا باشد، اما از یک سو ترامپ از پیش از انتخابشدن آن را منوط به رفع تهدید جمهوری اسلامی درباره موجودیت اسرائیل کرد و بر آن اصرار ورزید و ضمن تجدید تحریمها، حتی از آن تعهد قانونی بینالمللی خارج شد. ترامپ معتقد است حمایت از مبارزان فلسطینی، عراقی، سوریهای، لبنانی و یمنی عملا ایران را در شرایط متفاوتی قرار داده است. ترامپ میکوشد با ترغیب و تحریک اسرائیل و متحدان عربش، فضا را به سمت امتیازدهی ایران پیش ببرد. عجالتا جنگ اقتصادی را در کنار درگیریهای منطقهای فرسایشی آغاز کرده و با تحریک انگلیس به توقیف غیرقانونی نفتکش ایرانی در جبلالطارق به یارگیری بینالمللی برای محاصره دریایی ایران دست زده است.
اسرائیل که خواهان تشدید درگیری ایران و آمریکاست، با بمباران علنی و تحریکآمیز پایگاههای حشدالشعبی در داخل عراق و پایگاههای نظامی دیگر مرتبط با ایران در واقع در انتظار پاسخی نظامی است که بهانهای برای درگیری مستقیم به دست بدهد. در چنین شرایطی مقامات جمهوری اسلامی از یک سو به تلاشهای دیپلماتیک صلحآمیز برای حلوفصل مسائل خود دست زدهاند و از سویی ضمن دفاع از این حق ایران که خودش را به بهترین وسایل دفاعی مجهز کند، تأکید میکنند که ما به هرکس دلمان بخواهد در منطقه کمک میکنیم. این بخش از سخنان باب میل اروپا هم نیست، اما میبینیم که کشورهای اروپایی و بهویژه فرانسه میکوشند به فرونشاندن آتش کمک کنند، چرا؟ در واقع اروپا در هماهنگی با تحریم یکجانبه آمریکا خود را از بازار نفت ایران محروم کرده و متقابلا با محرومکردن ایران از درآمد ارزی آن، خود را از بازار متقابل کالاهای صنعتی و مصرفی بازار ایران محروم کرده است. اروپا نگران است که در صورت درگیری جنگ نهایی میان ایران و آمریکا و اسرائیل، منطقه خاورمیانه که نزدیکترین بازار ثروتمند کالاهای اروپایی است، درگیر چنان ویرانی و آتشی شود که اروپاییان را از کل این بازار آشفته محروم کند. بهویژه فرانسه که بیش از 10 درصد جمعیت آن عربتبار هستند، بیشتر روی این بازارها حساب میکند. حقیقت این است که جهانیشدن توسعه اقتصادی و صنعتی، غرب و ژاپن را که از موقعیت انحصاری و بیرقیب تولید و عرضه انواع کالاهای صنعتی و مصرفی برخوردار بودند، با رقابت جدی چین، هند، کره جنوبی، برزیل، شیلی، آرژانتین، آفریقای جنوبی، مالزی و... مواجه کرده است. غرب و بهویژه آمریکا که تاکنون از شعار آزادی تجارت بینالمللی حمایت میکردند و کشورها را ملزم به رعایت مقررات سازمان تجارت جهانی و خودداری از وضع تعرفههای حمایتی میکردند، اکنون که خودشان با رقابت مواجه شدهاند، کلا آن مقررات را نادیده گرفته و به جنگ تعرفهها روی آوردهاند. در این میان آمریکا با اتکا به وسعت بسیار و جمعیت اندک و دستیابی به منابع دیگر کشورهای قاره آمریکا وضع بهتری دارد. روسیه با اقتصاد و صنایع عقبمانده، از ثروت و منابع طبیعی و انسانی برخوردار است و میتواند رقیب تازهای برای اقتصاد غرب شود.
وضع اروپا از همه بدتر است. اکنون بازارهای جهانی دیگر بازار عرضهکنندگان اروپایی با بهرهمندی از ارزشهای افزوده بسیار زیاد و مولد ثروت نیست.
دستمزدهای اروپایی با توجه به سطح زندگی متعارفشده کارگران همراه با امکانات رفاهی و تفریحی و نیز کمبود منابع طبیعی داخلی، قیمتگذاری بر کالاهای آنان را از بازار فروشنده به بازار خریدار تبدیل میکند.
در این میان، درست است که بازار کوچک ایران در شرایط بحرانی کنونی رقم مهمی را تشکیل نمیدهد، اما این بازار بالقوه قابل توجه است. اکنون فرانسه درد بیکاری ازدستدادن بازار 500هزارتایی اتومبیل پژو و رنو و ازمیانرفتن برآوردهای پروژههای نفتی شرکت توتال و انی را احساس میکند، همچنین نگران به آتش کشیدهشدن بازارشان در کل منطقهاند.
در ایران برخی احتمال میدهند در صورت رویکارآمدن حزب دموکرات گشایش حاصل شود؛ اما دموکراتها نیز به حمایت از بقای اسرائیل پایبند هستند و شاید انتظار دارند ایران نیز متقابلا مواضع خود را تعدیل کرده و در مسئله اعراب و اسرائیل حمایت از حقوق فلسطینیان را به روشهای دیپلماتیک و با حرکت جمعی اسلامی پیگیری کند. باید دید تا انتخابات آمریکا، فضا به کدام سمت حرکت خواهد کرد.