امام حسين(ع) در قديميترين تقويم ملي*
احمد مسجدجامعی
بنابر روايتي هزار سال پيش در چنين سالي ابوريحان بيروني در غزنين -در افغانستان امروز- دار فاني را وداع گفت. او عالمي پرکار و منحصربهفرد بود که بر علوم و فنون زمانه تأثير ماندگاري گذاشت و آثار زيادي بر جاي نهاد. تولد او در خيوه کنوني -خوارزم- که به گفته او شاخهاي از درخت پارس بود، اتفاق افتاد. يکي از معروفترين آثار او تحقيق ماللهند بدون ترديد يکي از مهمترين آثار جهاني در شناخت هند قديم از حيث انديشهها، فلسفهها، اديان و مذاهب است. شيوه ابوريحان در تحقيق و پژوهش و دقت نظر او در انتقال نتيجه، الگويي از شيوه استوار کهن در مطالعات پيشينيان است. او در آغاز همين کتاب در مبحثي به شيوه تحقيق پرداخته و به اين نکته که نميتوان به روايت بهصورت صرف تکيه کرد، اشاره کرده است. اطلاعات دانشمندان درباره هند تا پيش از ابوريحان و حتي بعد از او براساس روايات تجار و مسافران بود و آنهم در رديف عجايب و غرايب قرار ميگرفت و شماري البته داستان و حکايت و قصه از قبيل هزارويکشب و کلیلهودمنه به همراه داشت. درواقع ابوريحان نخستين کسي است که پا پيش نهاد، خود به هند رفت و از نزديک شاهد آدابورسوم و فلسفه زندگي در هند شد و آن را به بهترين نحو نوشت. چندانکه در خود هند هم کتاب او از مهمترين اسناد براي شناخت تاريخ و فرهنگ هند به شمار ميرود.يکي ديگر از آثار ابوريحان بيروني که حاکي از اطلاعات وسيع او در شناخت تقويم و تاريخ و گاهشماری نزد ملل مختلف دنياست، آثارالباقيه است که در آن به شيوه خود بر منابع اصلي رجوع کرده و در ميان مورخان کهن با توجه به احتمالا منابع غربي نامي از سلسله هخامنش و کوروش آورده است.در فصل مهمي از اين کتاب ابوريحان به ايام مشهور در تقويمهاي مسيحي، يهودي و اسلامي پرداخته است که براي شناخت عقيده خود او نيز مفيد است؛ بهويژه ازاینجهت که او بهعنوان فردي عالم، وراي اختلافات مذهبي بود و سعي ميکرد ازهرجهت جانب انصاف نگاه دارد. آنقدر علاقه ابوريحان به شخصيتهاي بزرگي مانند علي «اميرالمؤمنين» و حسين «سيدالشهدا» در اين فصل برجسته است که برخي نسخهها دستخوش تصرفاتي شده و کاتباني سعي کردهاند ديگراني را هم وارد اين عرصه کنند و احيانا مطالبي به آن بيفزايند و بالاخره آن را به نفع عقيده خود تغيير دهند. بااینهمه هنوز هم عقيده ابوريحان درباره شخصيتها، آدابورسوم و پيروان اهلبيت بسيار برجسته و قابلملاحظه است. در اين بخش آنچه برجسته مينمايد، در واقع دو شخصيت است. نخست علي اميرالمؤمنين و ديگري حسين سيدالشهدا و بعد فاطمه زهرا و از ميان اهلبيت حضرت رضا عليهالسلام.شايد اگر ابوريحان ميخواست تعلقات مذهبي خود را آشکار کند، بهتر از اين نميشد. بهویژه که در ذيل ماه شوال از واقعه مباهله سخن گفته است. از ياد نبريم که ابوريحان در عهد چه سلسلهاي و چه فرمانروايي ميزيست. سلطان محمود غزنوي، کسي که مشروعيت خود را به خلافت بغداد منسوب ميکرد و به قول بيهقي ميگفت: «از بهر عباسيان انگشت در جهان کردهام و قرمطي ميجويم» و منظور او از قرمطي نه لزوما اسماعيليمذهب بلکه هر شيعهاي بود و در اين راه از کشتن و شکنجهکردن و کتاب و کتابخانه سوزاندن پرهيز نداشت. چنانکه در 430 قمري وقتي ري را از دست آلبويه بيرون آورد، کتابهاي علمي را بهعنوان آثار ضاله به آتش کشيد. البته از کسي که به قول بيهقي رطل رطل جامهاي شراب سر ميکشيد، بيش از اين هم انتظار نيست. در اين تقويم علمي ابوريحان که البته قصد مذهبي و ديني نداشته و روزهاي مهم هر آیيني از مجوس، يهود و نصارا را ميگويد، شايد هيچ شخصيتي به اندازه سيدالشهدا ديده نميشود؛ او فقط واقعه را ثبت نکرده بلکه وصفي به دست داده است. ابوريحان در اشاره به حوادث کربلا ميگويد جناياتي که امويها در اين واقعه مرتکب شدند، از کشتن و بهدارکشيدن و در زير سم اسب انداختن و بهآتشکشيدن به اين نحو، هيچجا ديده نشده و در طي آن ميگويد روز عاشورا زهاد شيعه نماز ميگزارند و در بغداد و ديگر شهرها اقامه عزا ميکنند و در آن روز از نوکردن اثاث و ظروف پرهيز دارند.
به تعبير عميق او به زيارت «تربت مسعوده» در کربلا ميروند، بعد در ادامه آن سه بيت از قديميترين مرثيه براي سيدالشهدا را نقل کرده که گوينده آن دختر عقيل ابن ابیطالب بوده است.
در ماه صفر اشاره ميکند که روز اول در اين ماه سر سيدالشهدا در دمشق در برابر يزيد قرار گرفت و او با چوبدستی به دندان امام ميزد و شعر معروفي را که يزيد در انتقام از «بني احمد» خواند نقل کرده است و در اين ماه زيارت اربعين هست و اينکه خاندان سيدالشهدا پس از بازگشت از شام به زيارت حسين سيدالشهدا در کربلا رفتند.در بيست صفر سر امام حسين را به پيکر مطهر آن حضرت ضميمه کردند. در سيزده ربیعالاول آغاز قيام مختار براي انتقام از قاتلان امام حسين در کوفه بود. در ماه شعبان روز سوم ولادت امام حسين را ميآورد و در چهار شوال مباهله و اينکه پيامبر حسن و حسين را در مقام ابناء خود و فاطمه را در مقام نساء خود و علی بن ابیطالب را در مقام قرين خود در برابر مسيحيان نجران حاضر کرد. بهاينترتيب آنطور که ملاحظه ميشود، ابوريحان در ثبت اين تقويم به هيچيک از شخصيتهاي ديگر بهاندازه امام حسين اهميت نداده است. حيف است که هزارمين سال درگذشت اين عالم برجسته ايراني تا این حد در سکوت برگزار شود. ياد پيشينيان به خير که در تقويم ملي نام اين تقويمنگار برجسته را ثبت کردند.
* این مطلب همزمان در سایت «سخنما» نیز منتشر شده است
بنابر روايتي هزار سال پيش در چنين سالي ابوريحان بيروني در غزنين -در افغانستان امروز- دار فاني را وداع گفت. او عالمي پرکار و منحصربهفرد بود که بر علوم و فنون زمانه تأثير ماندگاري گذاشت و آثار زيادي بر جاي نهاد. تولد او در خيوه کنوني -خوارزم- که به گفته او شاخهاي از درخت پارس بود، اتفاق افتاد. يکي از معروفترين آثار او تحقيق ماللهند بدون ترديد يکي از مهمترين آثار جهاني در شناخت هند قديم از حيث انديشهها، فلسفهها، اديان و مذاهب است. شيوه ابوريحان در تحقيق و پژوهش و دقت نظر او در انتقال نتيجه، الگويي از شيوه استوار کهن در مطالعات پيشينيان است. او در آغاز همين کتاب در مبحثي به شيوه تحقيق پرداخته و به اين نکته که نميتوان به روايت بهصورت صرف تکيه کرد، اشاره کرده است. اطلاعات دانشمندان درباره هند تا پيش از ابوريحان و حتي بعد از او براساس روايات تجار و مسافران بود و آنهم در رديف عجايب و غرايب قرار ميگرفت و شماري البته داستان و حکايت و قصه از قبيل هزارويکشب و کلیلهودمنه به همراه داشت. درواقع ابوريحان نخستين کسي است که پا پيش نهاد، خود به هند رفت و از نزديک شاهد آدابورسوم و فلسفه زندگي در هند شد و آن را به بهترين نحو نوشت. چندانکه در خود هند هم کتاب او از مهمترين اسناد براي شناخت تاريخ و فرهنگ هند به شمار ميرود.يکي ديگر از آثار ابوريحان بيروني که حاکي از اطلاعات وسيع او در شناخت تقويم و تاريخ و گاهشماری نزد ملل مختلف دنياست، آثارالباقيه است که در آن به شيوه خود بر منابع اصلي رجوع کرده و در ميان مورخان کهن با توجه به احتمالا منابع غربي نامي از سلسله هخامنش و کوروش آورده است.در فصل مهمي از اين کتاب ابوريحان به ايام مشهور در تقويمهاي مسيحي، يهودي و اسلامي پرداخته است که براي شناخت عقيده خود او نيز مفيد است؛ بهويژه ازاینجهت که او بهعنوان فردي عالم، وراي اختلافات مذهبي بود و سعي ميکرد ازهرجهت جانب انصاف نگاه دارد. آنقدر علاقه ابوريحان به شخصيتهاي بزرگي مانند علي «اميرالمؤمنين» و حسين «سيدالشهدا» در اين فصل برجسته است که برخي نسخهها دستخوش تصرفاتي شده و کاتباني سعي کردهاند ديگراني را هم وارد اين عرصه کنند و احيانا مطالبي به آن بيفزايند و بالاخره آن را به نفع عقيده خود تغيير دهند. بااینهمه هنوز هم عقيده ابوريحان درباره شخصيتها، آدابورسوم و پيروان اهلبيت بسيار برجسته و قابلملاحظه است. در اين بخش آنچه برجسته مينمايد، در واقع دو شخصيت است. نخست علي اميرالمؤمنين و ديگري حسين سيدالشهدا و بعد فاطمه زهرا و از ميان اهلبيت حضرت رضا عليهالسلام.شايد اگر ابوريحان ميخواست تعلقات مذهبي خود را آشکار کند، بهتر از اين نميشد. بهویژه که در ذيل ماه شوال از واقعه مباهله سخن گفته است. از ياد نبريم که ابوريحان در عهد چه سلسلهاي و چه فرمانروايي ميزيست. سلطان محمود غزنوي، کسي که مشروعيت خود را به خلافت بغداد منسوب ميکرد و به قول بيهقي ميگفت: «از بهر عباسيان انگشت در جهان کردهام و قرمطي ميجويم» و منظور او از قرمطي نه لزوما اسماعيليمذهب بلکه هر شيعهاي بود و در اين راه از کشتن و شکنجهکردن و کتاب و کتابخانه سوزاندن پرهيز نداشت. چنانکه در 430 قمري وقتي ري را از دست آلبويه بيرون آورد، کتابهاي علمي را بهعنوان آثار ضاله به آتش کشيد. البته از کسي که به قول بيهقي رطل رطل جامهاي شراب سر ميکشيد، بيش از اين هم انتظار نيست. در اين تقويم علمي ابوريحان که البته قصد مذهبي و ديني نداشته و روزهاي مهم هر آیيني از مجوس، يهود و نصارا را ميگويد، شايد هيچ شخصيتي به اندازه سيدالشهدا ديده نميشود؛ او فقط واقعه را ثبت نکرده بلکه وصفي به دست داده است. ابوريحان در اشاره به حوادث کربلا ميگويد جناياتي که امويها در اين واقعه مرتکب شدند، از کشتن و بهدارکشيدن و در زير سم اسب انداختن و بهآتشکشيدن به اين نحو، هيچجا ديده نشده و در طي آن ميگويد روز عاشورا زهاد شيعه نماز ميگزارند و در بغداد و ديگر شهرها اقامه عزا ميکنند و در آن روز از نوکردن اثاث و ظروف پرهيز دارند.
به تعبير عميق او به زيارت «تربت مسعوده» در کربلا ميروند، بعد در ادامه آن سه بيت از قديميترين مرثيه براي سيدالشهدا را نقل کرده که گوينده آن دختر عقيل ابن ابیطالب بوده است.
در ماه صفر اشاره ميکند که روز اول در اين ماه سر سيدالشهدا در دمشق در برابر يزيد قرار گرفت و او با چوبدستی به دندان امام ميزد و شعر معروفي را که يزيد در انتقام از «بني احمد» خواند نقل کرده است و در اين ماه زيارت اربعين هست و اينکه خاندان سيدالشهدا پس از بازگشت از شام به زيارت حسين سيدالشهدا در کربلا رفتند.در بيست صفر سر امام حسين را به پيکر مطهر آن حضرت ضميمه کردند. در سيزده ربیعالاول آغاز قيام مختار براي انتقام از قاتلان امام حسين در کوفه بود. در ماه شعبان روز سوم ولادت امام حسين را ميآورد و در چهار شوال مباهله و اينکه پيامبر حسن و حسين را در مقام ابناء خود و فاطمه را در مقام نساء خود و علی بن ابیطالب را در مقام قرين خود در برابر مسيحيان نجران حاضر کرد. بهاينترتيب آنطور که ملاحظه ميشود، ابوريحان در ثبت اين تقويم به هيچيک از شخصيتهاي ديگر بهاندازه امام حسين اهميت نداده است. حيف است که هزارمين سال درگذشت اين عالم برجسته ايراني تا این حد در سکوت برگزار شود. ياد پيشينيان به خير که در تقويم ملي نام اين تقويمنگار برجسته را ثبت کردند.
* این مطلب همزمان در سایت «سخنما» نیز منتشر شده است