آینه
آرمان
زندگی نباتی جریان اصلاحات!
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه: شرايط بهگونهاي است که انگار رهبران اصلاحات تمام اعتبار خود را بر طبق اخلاص گذاشتهاند تا از دست برود؛ اعتباري که باعث شد مردم با بيش از يک ميليون رأي به کانديداهاي اصلاحات در مجلس شوراي اسلامي حماسه خلق کنند و قدرت خود را به رخ اصولگراياني که نهايتا با 400 تا 500 هزار رأي راهي مجلس ميشدند، نشان دهند. جريان اصلاحات با محافظهکاري و مماشات، باعث ريزش سرمايه اجتماعي ارزشمند اصلاحطلبان شده بهطوريکه در خوشبينانهترين حالت ميتوان گفت 60 درصد رأي اصلاحطلبان ريزش داشته است. معتقدم رفتار سران اين جريان به نحوي است که باقيمانده اين سرمايه اجتماعي ارزشمند نيز از دست خواهد رفت. کاش يکي از رهبري اصلاحات ميپرسيد که مگر شما در اين کشور زندگي نميکنيد و نميبينيد که جوانان دهه 60 و 70 چگونه ديروز به اصولگرايان و امروز به اصولگرايان و اصلاحطلبان پشت کردهاند؟ آيا اصلاحطلبان نگران اين وضعيت نيستند و نميخواهند با معضل بزرگ ريزش سرمايه اجتماعي روبهرو شوند؟ اگر ميخواهند بايد برنامهاي جامع براي آينده ايران و اصلاحات داشته باشند. اينگونه مسائل بايد توسط رسانهها مطرح شود و براي
پاسخگوبودن رهبري اصلاحات مطالبهگري صورت گيرد. متأسفانه اگر در گذشته اين انتقاد وجود داشت که بخش انتصابي پاسخگوي عملکرد خود نيست، امروز اين خصوصيت به اصلاحطلبان و بخش انتخابي نيز سرايت کرده و نهادهاي انتخابي پاسخگويي مناسبي نسبت به عملکرد خود ندارند. جريان اصلاحات امروز از نداشتن برنامه و نقشه راه رنج ميبرد. ادامه چنين وضعيتي جز آنکه باعث نااميدي جوانان و نسلهاي بعد از انقلاب شود، هيچ فايدهاي ندارد. در اين شرايط اصلاحطلبان چگونه ميتوانند به چشم مردمي که در سال 96 رأي دادهاند نگاه کنند و دوباره از آنها بخواهند تا پاي صندوقهاي رأي بروند؟
جمهوری اسلامی
جایگاه واقعی رسانه ملی
متاسفانه مسئولان ارشد رسانه ملی حاضر نیستند انتقادهای دلسوزانه، صادقانه و منصفانه را بپذیرند و نواقص کار خود را برطرف نمایند. از معدود افراد مغرض یا معاند که بگذریم، عموم مردم ازجمله منتقدان رسانه ملی برای این رسانه آرزوی موفقیت و قدرت و نفوذ بیشتر در افکار عمومی دارند زیرا آن را متعلق به خود میدانند و مایل هستند از این سرمایه بزرگ ملی و این امکان و ابزار تاثیرگذار، بهرههای بیشتری به کشور و ملت و انقلاب و نظام اسلامی برسد. به برنامههای همین روزهای رسانه ملی اعم از رادیو و تلویزیون توجه کنید که ایام متعلق به امام حسین علیهالسلام و شهدای کربلاست. از اینهمه امکانات که در اختیار مسئولین صداوسیماست برای شناساندن هدف امام حسین علیهالسلام و شهدای کربلا و حضرت زینب و سایر بازماندگان نهضت عاشورا چه استفادهای صورت گرفته و میگیرد؟ آیا با پخش مطالب سطحی بعضی مداحان تکراری از رادیو و تلویزیون میتوان هدف نهضت عاشورا را به نسل جوان فهماند؟! چرا رسانه ملی به سراغ مداحان سنتی که اشعار فاخر میخوانند و از متون معتبر مقاتل مطالبی را برای مردم بازگو میکنند نمیرود؟ چرا بهجای اینهمه مداحی بیمحتوا و حتی انحرافی و پر
از مطالب موهن، سخنرانیهای علمی و پرمغز درباره نهضت عاشورا از رادیو و تلویزیون پخش نمیشود؟ چرا عزاداریهای پرمحتوا اصولاً به صداوسیما راه ندارند؟ با سخن کسانی که اصل عزاداری را نفی میکنند مخالفیم ولی سوال ما اینست که چرا رسانه ملی در قالب عزاداریهای عاشورا پیام نهضت عاشورا و کربلا را به مردم نمیرساند؟ اگر مسئولان رسانه ملی فکر میکنند با همین مطالب سطحی و بیهدف که از چند مداح تکراری پخش میکنند، پیام نهضت عاشورا و کربلا را به نسل جوان منتقل میکنند، بدانند که سخت در اشتباهند.
اعتماد
ترس از نتيجه معكوس
شعيب بهمن: اگر بخواهيم درخصوص موضع شخص ترامپ بهعنوان رييسجمهور ايالات متحده، موضوع را بررسي كنيم نهتنها در بحث مذاكره با طالبان بلكه از جانب تمام تغييراتي كه در سياست خارجي ايالات متحده به وجود آمده از خروج از برجام گرفته تا جنگ تجاري كه با چينيها به راه انداخته، همگي در راستاي اين بوده كه از سياست خارجي بهعنوان يك برگ برنده در افكار عمومي مردم آمريكا استفاده كرده و از آن بتواند در انتخابات آتي رياستجمهوري در داخل آمريكا بهرهبرداري كند. واقعيت آن است كه افراد نزديك به ترامپ و تيم سياست خارجي كاخ سفيد حاضر به پذيرش توافق و معامله با گروه طالبان نبودند. همانطور كه مايك پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده به صراحت اعلام كرد، حاضر نيست كه زير چنين توافقنامهاي با طالبان را امضا كند چراكه عملا امضاي اين پيمان ميتوانست آمريكا را به نقطه صفر بازگرداند و اين پرسش را ايجاد ميكرد كه آمريكا در طول 18 سال گذشته با تهاجم نظامي به افغانستان دنبال چه چيزي بوده است.
آرمان
زندگی نباتی جریان اصلاحات!
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه: شرايط بهگونهاي است که انگار رهبران اصلاحات تمام اعتبار خود را بر طبق اخلاص گذاشتهاند تا از دست برود؛ اعتباري که باعث شد مردم با بيش از يک ميليون رأي به کانديداهاي اصلاحات در مجلس شوراي اسلامي حماسه خلق کنند و قدرت خود را به رخ اصولگراياني که نهايتا با 400 تا 500 هزار رأي راهي مجلس ميشدند، نشان دهند. جريان اصلاحات با محافظهکاري و مماشات، باعث ريزش سرمايه اجتماعي ارزشمند اصلاحطلبان شده بهطوريکه در خوشبينانهترين حالت ميتوان گفت 60 درصد رأي اصلاحطلبان ريزش داشته است. معتقدم رفتار سران اين جريان به نحوي است که باقيمانده اين سرمايه اجتماعي ارزشمند نيز از دست خواهد رفت. کاش يکي از رهبري اصلاحات ميپرسيد که مگر شما در اين کشور زندگي نميکنيد و نميبينيد که جوانان دهه 60 و 70 چگونه ديروز به اصولگرايان و امروز به اصولگرايان و اصلاحطلبان پشت کردهاند؟ آيا اصلاحطلبان نگران اين وضعيت نيستند و نميخواهند با معضل بزرگ ريزش سرمايه اجتماعي روبهرو شوند؟ اگر ميخواهند بايد برنامهاي جامع براي آينده ايران و اصلاحات داشته باشند. اينگونه مسائل بايد توسط رسانهها مطرح شود و براي
پاسخگوبودن رهبري اصلاحات مطالبهگري صورت گيرد. متأسفانه اگر در گذشته اين انتقاد وجود داشت که بخش انتصابي پاسخگوي عملکرد خود نيست، امروز اين خصوصيت به اصلاحطلبان و بخش انتخابي نيز سرايت کرده و نهادهاي انتخابي پاسخگويي مناسبي نسبت به عملکرد خود ندارند. جريان اصلاحات امروز از نداشتن برنامه و نقشه راه رنج ميبرد. ادامه چنين وضعيتي جز آنکه باعث نااميدي جوانان و نسلهاي بعد از انقلاب شود، هيچ فايدهاي ندارد. در اين شرايط اصلاحطلبان چگونه ميتوانند به چشم مردمي که در سال 96 رأي دادهاند نگاه کنند و دوباره از آنها بخواهند تا پاي صندوقهاي رأي بروند؟
جمهوری اسلامی
جایگاه واقعی رسانه ملی
متاسفانه مسئولان ارشد رسانه ملی حاضر نیستند انتقادهای دلسوزانه، صادقانه و منصفانه را بپذیرند و نواقص کار خود را برطرف نمایند. از معدود افراد مغرض یا معاند که بگذریم، عموم مردم ازجمله منتقدان رسانه ملی برای این رسانه آرزوی موفقیت و قدرت و نفوذ بیشتر در افکار عمومی دارند زیرا آن را متعلق به خود میدانند و مایل هستند از این سرمایه بزرگ ملی و این امکان و ابزار تاثیرگذار، بهرههای بیشتری به کشور و ملت و انقلاب و نظام اسلامی برسد. به برنامههای همین روزهای رسانه ملی اعم از رادیو و تلویزیون توجه کنید که ایام متعلق به امام حسین علیهالسلام و شهدای کربلاست. از اینهمه امکانات که در اختیار مسئولین صداوسیماست برای شناساندن هدف امام حسین علیهالسلام و شهدای کربلا و حضرت زینب و سایر بازماندگان نهضت عاشورا چه استفادهای صورت گرفته و میگیرد؟ آیا با پخش مطالب سطحی بعضی مداحان تکراری از رادیو و تلویزیون میتوان هدف نهضت عاشورا را به نسل جوان فهماند؟! چرا رسانه ملی به سراغ مداحان سنتی که اشعار فاخر میخوانند و از متون معتبر مقاتل مطالبی را برای مردم بازگو میکنند نمیرود؟ چرا بهجای اینهمه مداحی بیمحتوا و حتی انحرافی و پر
از مطالب موهن، سخنرانیهای علمی و پرمغز درباره نهضت عاشورا از رادیو و تلویزیون پخش نمیشود؟ چرا عزاداریهای پرمحتوا اصولاً به صداوسیما راه ندارند؟ با سخن کسانی که اصل عزاداری را نفی میکنند مخالفیم ولی سوال ما اینست که چرا رسانه ملی در قالب عزاداریهای عاشورا پیام نهضت عاشورا و کربلا را به مردم نمیرساند؟ اگر مسئولان رسانه ملی فکر میکنند با همین مطالب سطحی و بیهدف که از چند مداح تکراری پخش میکنند، پیام نهضت عاشورا و کربلا را به نسل جوان منتقل میکنند، بدانند که سخت در اشتباهند.
اعتماد
ترس از نتيجه معكوس
شعيب بهمن: اگر بخواهيم درخصوص موضع شخص ترامپ بهعنوان رييسجمهور ايالات متحده، موضوع را بررسي كنيم نهتنها در بحث مذاكره با طالبان بلكه از جانب تمام تغييراتي كه در سياست خارجي ايالات متحده به وجود آمده از خروج از برجام گرفته تا جنگ تجاري كه با چينيها به راه انداخته، همگي در راستاي اين بوده كه از سياست خارجي بهعنوان يك برگ برنده در افكار عمومي مردم آمريكا استفاده كرده و از آن بتواند در انتخابات آتي رياستجمهوري در داخل آمريكا بهرهبرداري كند. واقعيت آن است كه افراد نزديك به ترامپ و تيم سياست خارجي كاخ سفيد حاضر به پذيرش توافق و معامله با گروه طالبان نبودند. همانطور كه مايك پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده به صراحت اعلام كرد، حاضر نيست كه زير چنين توافقنامهاي با طالبان را امضا كند چراكه عملا امضاي اين پيمان ميتوانست آمريكا را به نقطه صفر بازگرداند و اين پرسش را ايجاد ميكرد كه آمريكا در طول 18 سال گذشته با تهاجم نظامي به افغانستان دنبال چه چيزي بوده است.