|

دلار کاهشی و کالاهای افزایشی

مهدی تقوی . اقتصاددان

نرخ دلار که سال گذشته و بعد از شوک خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم‌های بی‌سابقه علیه ایران، جهش پیدا کرده بود، اکنون چند ماهی است در فضایی باثبات قرار گرفته و در کانال ۱۱ هزار تومان تثبیت شده است؛ حتی شواهدی مبنی بر تغییرات عرضه و تقاضا و احتمال کاهش بیش از این نرخ ارز نیز وجود دارد. بانک مرکزی با درپیش‌گرفتن سیاست ساماندهی صرافی‌ها و فروش ارز از طریق بانک‌ها، نرخ ارز را کنترل کرده است، بااین‌حال افکار عمومی این پرسش را مطرح می‌کند که چرا وقتی نرخ ارزها به‌ویژه دلار افزایش می‌یابد، بلافاصله نرخ اجناس و خدمات نیز خود را تطبیق می‌دهند، اما وقتی نرخ دلار کاهشی می‌شود و نسبت به گذشته تا حدود 30 درصد کاهش می‌یابد، اثری از کاهش قیمت‌ها نیست؟ سال گذشته نرخ دلار به مرز ۲۰ هزار تومان رسیده بود که این نرخ وضعیت ناخوشایندی را برای ایران و بخش‌های مختلف صنعتی، تولیدی و خدماتی و در کل اقتصاد کشور پدید آورده بود؛ اما نرخ کنونی متناسب با شرایط ایران است، چراکه ضمن وفق‌پیداکردن بازار با این نرخ و آرامش موجود در آن، قاچاق بی‌‌صرفه و واردات بی‌رویه نیز تا حدی غیراقتصادی شده است. با وجود این مسئله و کاهش نرخ دلار، قیمت محصولات همچنان بالاست و حتی شیب صعودی دارد، چراکه در این میان فقط بانک مرکزی به فکر ساماندهی بوده و دیگر نهادها وظیفه خود برای نظارت و بازرسی را به‌درستی ایفا نکرده‌اند. در این مقطع که بازار داخلی و خارجی حاشیه ‌‌امن دارد، باید با افزایش حجم صادرات، ذخایر ارزی خود را افزایش داد. علاوه بر نفت، گاز، پتروشیمی و میعانات، تقویت توانمندی‌ در بخش صادرات غیرنفتی نیز اهمیت دارد، چراکه نقطه ضعف اقتصاد ایران که تحریم‌ها را اثرگذار می‌کند، در همین بخش است. سیاست‌‌های فعلی بانک مرکزی توانسته آرامش نسبی را در بازار ایجاد کند، اما ایفای نقش آن به‌تنهایی کارساز نیست و دیگر نهاد‌ها نیز باید برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی گام بردارند تا اثر کاهشی‌شدن نرخ ارزها خود را نشان دهد. در ماه‌های اخیر وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور، مذاکره با اروپایی‌های حاضر در برجام و حتی کشورهای بیرون از آن را شدت بخشیده‌اند که البته نتایج قطعی آن هنوز مشخص نیست...

اما با بهبود وضعیت سیاسی و یافتن راهکاری برای فروش رسمی نفت ایران، نرخ ارز می‌تواند کاهش بیشتری پیدا کند که در اینجا، اهمیت فعالیت هم‌سوی همه بخش‌ها برای کاهش نرخ تورم و تورم کالاها و خدمات، ضروری است. می‌دانیم افزایش نرخ ارز با افزایش قیمت‌ها در بازار رابطه‌ای مستقیم و فوری دارد؛ اما کاهش نرخ ارز لزوما به همان سرعت افزایش نرخ، روی قیمت کالاها تأثیر نمی‌گذارد و مدت‌زمانی طول می‌کشد تا این اثرگذاری در بازار محسوس شود؛ این افزایش در برخی از حوزه‌های کلان مانند مسکن، زمین و طلا کاهش نرخ ارز بلافاصله و با سرعت بیشتری خود را نشان خواهد داد. به‌هرحال در حوزه‌های تأمین و فروش کالا، به یک بازه زمانی قابل قبول برای اثربخش‌شدن کاهش نرخ ارز نیاز است، مشروط بر اینکه سایر شاخص‌های اقتصادی، در آن اختلال ایجاد نکند. تحریم‌ها برای خرید برخی کالاها مسئله ایجاد کرده و تهیه آن را گران می‌کند که این با نرخ ارز ارتباط مستقیم ندارد. درعین‌حال تلاش برای یافتن راه‌های دیپلماتیک برای استفاده از ارزهای دیگر رایج دنیا نیز اهمیت فراوانی دارد. می‌دانیم دلار تنها پول بین‎المللی نیست، بلکه یورو نیز در مقابل آن در حال قدرت‌گرفتن است. ترامپ از همه کشورها می‌خواهد مبادله کالا با ایران را از چرخه مبادلات خود خارج کنند و اگر اتحادیه اروپا و چین این روند را نپذیرند، می‌توان از یورو و یوآن هم برای مبادله و داد و ستد استفاده کرد. کشورهایی مانند چین و ژاپن هم با یورور کار می‌کنند؛ بنابراین در این زمینه برای مبادله مشکلی برای ایران ایجاد نخواهد شد. اگر یورو جایگزین دلار شود و پول نفت هم با یورور دریافت شود، با همان یورو می‌توان نیازهای داخلی را تأمین کرد. در این میان تداوم تثبیت قیمت و شیب نزولی آن اهمیت دارد. بانک مرکزی عمدتا بر بانک‎ها و صرافی‎ها نظارت می‎کند و قدرتی بیش از این ندارد. درباره انتشار اوراق مشارکت ارزی هم باید گفت این اوراق را در داخل کشور خریدار ندارند. ایران وارد‌کننده کالاهای بسیاری است؛ بنابراین اگر نرخ ارز پایین بیاید، کالاهایی که از خارج، وارد می‌شود، ارزان‎تر عرضه شده و ذخایر ارزی بانک مرکزی هم افزایش خواهد یافت.

نرخ دلار که سال گذشته و بعد از شوک خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم‌های بی‌سابقه علیه ایران، جهش پیدا کرده بود، اکنون چند ماهی است در فضایی باثبات قرار گرفته و در کانال ۱۱ هزار تومان تثبیت شده است؛ حتی شواهدی مبنی بر تغییرات عرضه و تقاضا و احتمال کاهش بیش از این نرخ ارز نیز وجود دارد. بانک مرکزی با درپیش‌گرفتن سیاست ساماندهی صرافی‌ها و فروش ارز از طریق بانک‌ها، نرخ ارز را کنترل کرده است، بااین‌حال افکار عمومی این پرسش را مطرح می‌کند که چرا وقتی نرخ ارزها به‌ویژه دلار افزایش می‌یابد، بلافاصله نرخ اجناس و خدمات نیز خود را تطبیق می‌دهند، اما وقتی نرخ دلار کاهشی می‌شود و نسبت به گذشته تا حدود 30 درصد کاهش می‌یابد، اثری از کاهش قیمت‌ها نیست؟ سال گذشته نرخ دلار به مرز ۲۰ هزار تومان رسیده بود که این نرخ وضعیت ناخوشایندی را برای ایران و بخش‌های مختلف صنعتی، تولیدی و خدماتی و در کل اقتصاد کشور پدید آورده بود؛ اما نرخ کنونی متناسب با شرایط ایران است، چراکه ضمن وفق‌پیداکردن بازار با این نرخ و آرامش موجود در آن، قاچاق بی‌‌صرفه و واردات بی‌رویه نیز تا حدی غیراقتصادی شده است. با وجود این مسئله و کاهش نرخ دلار، قیمت محصولات همچنان بالاست و حتی شیب صعودی دارد، چراکه در این میان فقط بانک مرکزی به فکر ساماندهی بوده و دیگر نهادها وظیفه خود برای نظارت و بازرسی را به‌درستی ایفا نکرده‌اند. در این مقطع که بازار داخلی و خارجی حاشیه ‌‌امن دارد، باید با افزایش حجم صادرات، ذخایر ارزی خود را افزایش داد. علاوه بر نفت، گاز، پتروشیمی و میعانات، تقویت توانمندی‌ در بخش صادرات غیرنفتی نیز اهمیت دارد، چراکه نقطه ضعف اقتصاد ایران که تحریم‌ها را اثرگذار می‌کند، در همین بخش است. سیاست‌‌های فعلی بانک مرکزی توانسته آرامش نسبی را در بازار ایجاد کند، اما ایفای نقش آن به‌تنهایی کارساز نیست و دیگر نهاد‌ها نیز باید برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی گام بردارند تا اثر کاهشی‌شدن نرخ ارزها خود را نشان دهد. در ماه‌های اخیر وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور، مذاکره با اروپایی‌های حاضر در برجام و حتی کشورهای بیرون از آن را شدت بخشیده‌اند که البته نتایج قطعی آن هنوز مشخص نیست...

اما با بهبود وضعیت سیاسی و یافتن راهکاری برای فروش رسمی نفت ایران، نرخ ارز می‌تواند کاهش بیشتری پیدا کند که در اینجا، اهمیت فعالیت هم‌سوی همه بخش‌ها برای کاهش نرخ تورم و تورم کالاها و خدمات، ضروری است. می‌دانیم افزایش نرخ ارز با افزایش قیمت‌ها در بازار رابطه‌ای مستقیم و فوری دارد؛ اما کاهش نرخ ارز لزوما به همان سرعت افزایش نرخ، روی قیمت کالاها تأثیر نمی‌گذارد و مدت‌زمانی طول می‌کشد تا این اثرگذاری در بازار محسوس شود؛ این افزایش در برخی از حوزه‌های کلان مانند مسکن، زمین و طلا کاهش نرخ ارز بلافاصله و با سرعت بیشتری خود را نشان خواهد داد. به‌هرحال در حوزه‌های تأمین و فروش کالا، به یک بازه زمانی قابل قبول برای اثربخش‌شدن کاهش نرخ ارز نیاز است، مشروط بر اینکه سایر شاخص‌های اقتصادی، در آن اختلال ایجاد نکند. تحریم‌ها برای خرید برخی کالاها مسئله ایجاد کرده و تهیه آن را گران می‌کند که این با نرخ ارز ارتباط مستقیم ندارد. درعین‌حال تلاش برای یافتن راه‌های دیپلماتیک برای استفاده از ارزهای دیگر رایج دنیا نیز اهمیت فراوانی دارد. می‌دانیم دلار تنها پول بین‎المللی نیست، بلکه یورو نیز در مقابل آن در حال قدرت‌گرفتن است. ترامپ از همه کشورها می‌خواهد مبادله کالا با ایران را از چرخه مبادلات خود خارج کنند و اگر اتحادیه اروپا و چین این روند را نپذیرند، می‌توان از یورو و یوآن هم برای مبادله و داد و ستد استفاده کرد. کشورهایی مانند چین و ژاپن هم با یورور کار می‌کنند؛ بنابراین در این زمینه برای مبادله مشکلی برای ایران ایجاد نخواهد شد. اگر یورو جایگزین دلار شود و پول نفت هم با یورور دریافت شود، با همان یورو می‌توان نیازهای داخلی را تأمین کرد. در این میان تداوم تثبیت قیمت و شیب نزولی آن اهمیت دارد. بانک مرکزی عمدتا بر بانک‎ها و صرافی‎ها نظارت می‎کند و قدرتی بیش از این ندارد. درباره انتشار اوراق مشارکت ارزی هم باید گفت این اوراق را در داخل کشور خریدار ندارند. ایران وارد‌کننده کالاهای بسیاری است؛ بنابراین اگر نرخ ارز پایین بیاید، کالاهایی که از خارج، وارد می‌شود، ارزان‎تر عرضه شده و ذخایر ارزی بانک مرکزی هم افزایش خواهد یافت.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها