تعبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از حوزه انقلابی
دوری از خودسری و انضباط سلایق
شرق: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که ریاستش این روزها بدل به شخصیتی جنجالی شده، بیانیهای به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید داده که در آن از رویه جدید حوزههای علمیه در مسیر انقلابیشدن پرده برداشته و شاخصهای این انقلابیبودن را هم تبیین کرده است. شاخصهایی که به نظر میرسد نوعی وحدت رویه فکری را دنبال میکند و چندان تمایلی به طرح و پذیرش تکثر آرا و سلایق در حوزههای علمیه ندارد؛ نه تنها ندارد بلکه آن را چیزی خلاف مسیر انقلابیشدن حوزهها تلقی میکند تا حدی که به صورت مستقیم و واضح به نوعی نظم و انضباط فکری اشاره و خودسری را تقبیح میکند. اما اشارهای نکرده که مقصودش خودسری فکری است یا سیاسی و چرا باید تقبیح شود در حالی که آزادگی تفکر و استقلال حوزههای علمیه سنت همیشگی آن بوده است. تا جایی که در بند 5 این بیانیه آمده است: «از شروط اساسی برای تحقق حوزه انقلابی، نظم و انضباط و پرهیز از آلودگی در هرجومرج و آشفتگی در سلیقههای مختلف و متضاد است. باید علمآموزی را در بستری از تحولخواهی سالم دنبال کرد و از خودسری و حرکتهای غیرعلمی و غیرمنطقی که ترمیم و اصلاح ساختارها را مخدوش میکند اجتناب نمود. اگرچه با
هماهنگی و همفکری با مجموعههای مدیریتی میتوان از تضعیف حوزه جلوگیری کرد و راه رشد و پویایی حوزهها در سطح مطلوب را هموار کرد».
چنین تعابیری درباره یکسانسازی و یکدستی تفکری و سیاسی در حوزههای علمیه از جانب نهادی که ریاستش با آیتالله محمد یزدی است البته چندان غریب نیست. آیتالله محمد یزدی اخیرا اعلام کرده بود که مانع مرجعشدن نوه آیتالله بروجردی میشود. آیتالله یزدی خطاب به آیتالله «محمدجواد علویبروجردی» از فضلای حوزه علمیه قم گفته است: بعضی اگر یکروزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسما جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم. واقعا در حوزه چه کسی باید با این مسئله برخورد کند؟! نوه مرجعبودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد... اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند، چون هیچ جایی توان علمی او را تأیید نمیکند. مگر میشود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند؟ اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد. چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شدهاند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند... صیانت از مرجعیت باید رعایت شود، کمیسیون
صیانت از مرجعیت مصوب جامعه مدرسین و مورد تأیید پنج مرجع است که یکی از آنها مقام معظم رهبری است و حتی مراجع اخیر هم که فوت شدند، در آن زمان تأیید کردند لذا پنج مرجع تأیید کردهاند و هفت، هشت عضو هم دارد... متأسفانه گرایش به عناوین، ظواهر و القاب [در حوزه] زیاد شده است؛ بعضی ضوابط حوزوی بزرگان زیر پا گذاشته شده است».
زائری، روحانی منتقد و اصولگرا خطاب به یزدی گفته بود که در طول قرنها، کجا مرجع تقلید مردم با دستور و فرمایش تعیین شده؟
آیتالله محمد یزدی در مراسم اختتامیه یازدهمین اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه و علمای بلاد در قم هم گفته بود: حوزهها باید انقلابی باشند و با نظام مرتبط باشند؛ حوزه و نظام از هم جدا نیستند. تفکر دوم ریشه در جدایی دین از سیاست دارد و به این معنی است که سیاست از دیانت جداست؛ همین مطلبی که دشمن، در پیش از انقلاب در افکار و اذهان عامه مردم و برخی از روحانیون نفوذ داده بود».
آیتالله سیدعلی حسینیاشکوری استاد فقه و اصول حوزه علمیه قم قبلا به شفقنا گفته بود: «به طور کلی حوزهها اینگونه نبود که یکدست و یکپارچه باشد. در همان حوزه نجف اشرف در زمان ما ، مرحوم آیتالله سیدمحمدباقر صدر بودند که تحولخواه بودند و خواستار دگرگونی حوزه بودند - در عرصه سیاست دخالت میکردند.. در هر صورت در وضعیت کنونی حوزه علمیه قم عرصه فعالیت برای طیفهای مختلف است».
شرق: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که ریاستش این روزها بدل به شخصیتی جنجالی شده، بیانیهای به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید داده که در آن از رویه جدید حوزههای علمیه در مسیر انقلابیشدن پرده برداشته و شاخصهای این انقلابیبودن را هم تبیین کرده است. شاخصهایی که به نظر میرسد نوعی وحدت رویه فکری را دنبال میکند و چندان تمایلی به طرح و پذیرش تکثر آرا و سلایق در حوزههای علمیه ندارد؛ نه تنها ندارد بلکه آن را چیزی خلاف مسیر انقلابیشدن حوزهها تلقی میکند تا حدی که به صورت مستقیم و واضح به نوعی نظم و انضباط فکری اشاره و خودسری را تقبیح میکند. اما اشارهای نکرده که مقصودش خودسری فکری است یا سیاسی و چرا باید تقبیح شود در حالی که آزادگی تفکر و استقلال حوزههای علمیه سنت همیشگی آن بوده است. تا جایی که در بند 5 این بیانیه آمده است: «از شروط اساسی برای تحقق حوزه انقلابی، نظم و انضباط و پرهیز از آلودگی در هرجومرج و آشفتگی در سلیقههای مختلف و متضاد است. باید علمآموزی را در بستری از تحولخواهی سالم دنبال کرد و از خودسری و حرکتهای غیرعلمی و غیرمنطقی که ترمیم و اصلاح ساختارها را مخدوش میکند اجتناب نمود. اگرچه با
هماهنگی و همفکری با مجموعههای مدیریتی میتوان از تضعیف حوزه جلوگیری کرد و راه رشد و پویایی حوزهها در سطح مطلوب را هموار کرد».
چنین تعابیری درباره یکسانسازی و یکدستی تفکری و سیاسی در حوزههای علمیه از جانب نهادی که ریاستش با آیتالله محمد یزدی است البته چندان غریب نیست. آیتالله محمد یزدی اخیرا اعلام کرده بود که مانع مرجعشدن نوه آیتالله بروجردی میشود. آیتالله یزدی خطاب به آیتالله «محمدجواد علویبروجردی» از فضلای حوزه علمیه قم گفته است: بعضی اگر یکروزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسما جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم. واقعا در حوزه چه کسی باید با این مسئله برخورد کند؟! نوه مرجعبودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد... اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند، چون هیچ جایی توان علمی او را تأیید نمیکند. مگر میشود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند؟ اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد. چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شدهاند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند... صیانت از مرجعیت باید رعایت شود، کمیسیون
صیانت از مرجعیت مصوب جامعه مدرسین و مورد تأیید پنج مرجع است که یکی از آنها مقام معظم رهبری است و حتی مراجع اخیر هم که فوت شدند، در آن زمان تأیید کردند لذا پنج مرجع تأیید کردهاند و هفت، هشت عضو هم دارد... متأسفانه گرایش به عناوین، ظواهر و القاب [در حوزه] زیاد شده است؛ بعضی ضوابط حوزوی بزرگان زیر پا گذاشته شده است».
زائری، روحانی منتقد و اصولگرا خطاب به یزدی گفته بود که در طول قرنها، کجا مرجع تقلید مردم با دستور و فرمایش تعیین شده؟
آیتالله محمد یزدی در مراسم اختتامیه یازدهمین اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه و علمای بلاد در قم هم گفته بود: حوزهها باید انقلابی باشند و با نظام مرتبط باشند؛ حوزه و نظام از هم جدا نیستند. تفکر دوم ریشه در جدایی دین از سیاست دارد و به این معنی است که سیاست از دیانت جداست؛ همین مطلبی که دشمن، در پیش از انقلاب در افکار و اذهان عامه مردم و برخی از روحانیون نفوذ داده بود».
آیتالله سیدعلی حسینیاشکوری استاد فقه و اصول حوزه علمیه قم قبلا به شفقنا گفته بود: «به طور کلی حوزهها اینگونه نبود که یکدست و یکپارچه باشد. در همان حوزه نجف اشرف در زمان ما ، مرحوم آیتالله سیدمحمدباقر صدر بودند که تحولخواه بودند و خواستار دگرگونی حوزه بودند - در عرصه سیاست دخالت میکردند.. در هر صورت در وضعیت کنونی حوزه علمیه قم عرصه فعالیت برای طیفهای مختلف است».