اسرائيليها امروز براي انتخابات پارلماني به پاي صندوقهاي رأي ميروند
قمار سياسي نتانياهو براي بقا
اردشير زارعيقنواتي: انتخابات پارلماني امروز اسرائيل با توجه به بيثباتي سياسي در فضاي موجود و نظرسنجيهايي که حاکي از رقابت شانه به شانه حزب ليکود به رهبري بنيامين نتانياهو با ائتلاف آبي و سفيد به رهبري بني گانتس-يائير لاپيد است، نخستوزير بندباز اين رژيم معروف به «بيبي» را از مدتها قبل به تکاپو انداخته بود.
اصولا دموکراسي اسرائيلي معطوف به دوگانگي پارادوکسيکالی است که همزمان درون خود يک سيستم منظم حقوقي و انتخاباتي با چاشني قدرت را براي اقدامات نامعمول جهت استفاده از همين قدرت در رقابتهاي سياسي در اختيار رئيس کابينه قرار ميدهد و همچنين «آپارتايد» عليه مردم فلسطيني و دست باز براي کشتار مخالفان غيريهودي در بخش اشغالي و منطقه بيروني به بهانه دفاع از امنيت ملي را موجه و حتي ضروري ميداند.
به همين دليل در بزنگاه هر انتخاباتي در سيستم پارلماني اسرائيل شاهد اين واقعيت بودهايم که هم کابینه و هم احزاب اپوزيسيون فراتر از مرزهاي قانوني درخصوص رعايت انتخابات منصفانه از همه ابزارهاي مشروع و نامشروع براي پيروزي استفاده ميکنند و آن هم زير پوشش يک اصل نقضناشدني به نام «امنيت ملي». پارلمان اسرائيل يا همان «کنست» 120 کرسي دارد که حزب پيروز بايد حداقل 61 کرسي را براي تشکيل کابینه کسب کند و از آنجا که پراکندگي احزاب سياسي به اصطلاح چپ و راست بسيار گسترده است، در شرايط کنوني هيچ حزبي به تنهايي قادر به کسب 61 کرسي نيست و وجه مشخصه کابینههاي اسرائيلي همان ائتلافهاي سياسي است.
در دور قبل در آوريل سال 2019 حزب ليکود با يک کرسي بيشتر از رقيب اصلي خود توانست 36 کرسي کسب کند و در ائتلاف با احزاب اولترامذهبي و ناسيوناليستهاي يهودي يک کابینه کوتاهعمر تشکيل داد که با بروز اختلاف نظر بين ناسيوناليستهاي افراطي سکولار به رهبري «آويگدور ليبرمن» با احزاب مذهبي مانند «شاس» درخصوص خدمت سربازي اجباري براي طلاب علوم ديني اين ائتلاف در هم فرو پاشيد و نتانياهو مجبور به انحلال پارلمان و انتخابات زودرس پارلماني در ماه سپتامبر شد.
هماکنون هم طبق نظرسنجيها رقابت بين ليکود و ائتلاف آبي و سفيد بسيار فشرده است و پيروزي براي هيچ کدام از قبل تضمينشده نيست. از همين رو طبق سنت سياسي، نتانياهو اين امکان را داشت تا از موقعيت حکومتي خود استفاده کند و در راستاي اهداف انتخاباتي براي تحت تأثير قراردادن يهوديان راستگرا هم در عرصه داخلي و هم در حوزه خارجي دست به مانورهاي سياسي و امنيتي بزند.
انتخابات امروز نيز شاهد بازيهاي سياسي در داخل به شيوه مرسوم نتانياهو و حتي در تقابل با بديهيترين اصول و قوانين بينالملل معطوف به قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد است. نتانياهو وعده داده که در صورت پيروزي در انتخابات امروز نقشه جغرافياي يهودي را تغيير و مرزهاي آن را به مناطق اشغالي از جمله دره رود اردن در کرانه باختري گسترش دهد. او به صراحت وعده داده که در صورت پيروزي يکسوم از اين مناطق اشغالي و تمام شهرکهاي يهودينشين اين منطقه را ضميمه خاک اسرائيل ميکند. اين مانور داخلي براي کسب آراي شهرکنشينان يهودي که پايگاه رأي سنتي حزب «اسرائيل خانه ما» به رهبري ليبرمن است، انجام شده و سفر روز جمعه نتانياهو به مسکو و ديدار با «ولاديمير پوتين» رئيسجمهوري روسيه نيز در راستاي جلب حمايت يهوديان روسيتبار ساکن اين شهرکها انجام شد و توانست حمايت پوتين را براي اين برنامه جلب کند. از طرف ديگر او بر اساس حساسيت هميشگي محافظهکاران يهودي درخصوص «امنيت» در چند ماه گذشته، سطح تنش در منطقه را با تمرکز بر جمهوري اسلامي و متحدان آن در کشورهاي سوريه، لبنان و عراق بالا برده و يک فضاي جنگي و امنيتي را بالاي سر يهوديان
اسرائيلي گسترانيده است.
اين استراتژي اگرچه ميتواند توجه محافظهکاران يهودي را به سمت حزب ليکود جلب کند اما در بطن خود خطر به حد نصاب نرسيدن احزاب کوچک افراطي را به دنبال دارد که در تحليل نهايي ميتواند «پاشنه آشيل» کابینهاي به رهبري نتانياهو هم باشد. اما در اين هنگامه پرآشوب تصميم «دونالد ترامپ» رئيسجمهوري آمريکا براي اخراج «جان بولتون» مشاور امنيت ملي آمريکا و متحد نزديک نتانياهو يک ضربه سخت بر کمپين انتخاباتي بيبي بود که او را بسيار نگران کرده و فورا در تماس تلفني با مستأجر کاخ سفيد توانست اين توييت ترامپ را به نفع خود تفسير کند که گفته بود «امروز تماسي تلفني با نخستوزير نتانياهو براي صحبت درباره امکان پيشبرد بيشتر پيمان دفاع مشترک بين ايالات متحده و اسرائيل داشتم که اتحاد وسيعتري را رقم ميزند». اين تلاش نتانياهو براي دريافت اين چراغ سبز از ترامپ، براي اين بود که آويگدور ليبرمن چند روز قبل با اشاره به اخراج بولتون گفته بود «با تغيير سياست آمريکا در قبال ايران، نتانياهو بزرگترين سرمايه استراتژيک خود را از دست داده است».
در نهايت روز انتخابات فرارسيد اما در جناح اپوزيسيون ظاهرا خبرها و تحولات چندان به نفع نتانياهو نيست و به نظر ميرسد اين بار مخالفان او با عزم جزمتري به مصافش خواهند آمد. از يک طرف دو نيرو و حزب اصلي اپوزيسيون توافق کردهاند که آراي اضافي خود براي يک کرسي مشترک را در اختيار هم قرار دهند و از طرف ديگر با توجه به چوبخط نتانياهو براي رسميتبخشيدن به ضميمهکردن بخشي از سرزمينهاي اسرائيلي، اين بار احزاب کوچک و شخصيتهاي عرب ساکن اسرائيل که حق رأي دارند و معمولا بيش از نيمي از آنان در انتخابات شرکت نميکنند، گويا با توافق جمعي خود مصمم شدهاند تودههاي عرب را به سمت رأيدادن بکشانند که اگر اين اتفاق طبق برنامه پيش برود، بايد منتظر پايان رياست 10ساله نتانياهو بر کابینه اسرائيل بود.
انتخابات امروز از اين نظر ميتواند يک انتخابات تاريخي در عرصه سياسي کابینه يهودي اسرائيل تلقي شود که يا با پايان نخستوزيري نتانياهو، جناح ميانهرو بعد از دو دهه به حاکميت ليکود و بيبي پايان ميدهد يا با پيروزي نتانياهو يک گام ديگر براي فروغلتيدن کابینه يهودي به منجلاب راست افراطي برداشته ميشود كه نه تنها آن دموکراسي کذايي را از اعتبار ساقط ميکند که سطح تنش در منطقه را هم افزايش خواهد داد. بدون ترديد شکست نتانياهو ميتواند زمينه و بستر معامله جمهوري اسلامي با کابینه ترامپ را نيز افزايش دهد و به همين دليل اين انتخابات فراتر از اسرائيل در شکلبخشي بر آينده منطقه خاورميانه و به تبع آن بر طرح صلح خاورميانه هم بسيار تأثيرگذار است. تجربه چند دهه اخير اثبات کرده است که انتخابات در اسرائيل به دليل پراکندگي احزاب سياسي نامتجانس که موفق به عبور از حد نصاب جهت ورود به پارلمان ميشوند يکي از غيرقابل پيشبينيترين انتخابات در جهان است چراکه حتي پيروزي نسبي يک حزب هم الزاما به معناي پيروزي نهايي نخواهد بود و نياز به تشکيل ائتلاف است.
اردشير زارعيقنواتي: انتخابات پارلماني امروز اسرائيل با توجه به بيثباتي سياسي در فضاي موجود و نظرسنجيهايي که حاکي از رقابت شانه به شانه حزب ليکود به رهبري بنيامين نتانياهو با ائتلاف آبي و سفيد به رهبري بني گانتس-يائير لاپيد است، نخستوزير بندباز اين رژيم معروف به «بيبي» را از مدتها قبل به تکاپو انداخته بود.
اصولا دموکراسي اسرائيلي معطوف به دوگانگي پارادوکسيکالی است که همزمان درون خود يک سيستم منظم حقوقي و انتخاباتي با چاشني قدرت را براي اقدامات نامعمول جهت استفاده از همين قدرت در رقابتهاي سياسي در اختيار رئيس کابينه قرار ميدهد و همچنين «آپارتايد» عليه مردم فلسطيني و دست باز براي کشتار مخالفان غيريهودي در بخش اشغالي و منطقه بيروني به بهانه دفاع از امنيت ملي را موجه و حتي ضروري ميداند.
به همين دليل در بزنگاه هر انتخاباتي در سيستم پارلماني اسرائيل شاهد اين واقعيت بودهايم که هم کابینه و هم احزاب اپوزيسيون فراتر از مرزهاي قانوني درخصوص رعايت انتخابات منصفانه از همه ابزارهاي مشروع و نامشروع براي پيروزي استفاده ميکنند و آن هم زير پوشش يک اصل نقضناشدني به نام «امنيت ملي». پارلمان اسرائيل يا همان «کنست» 120 کرسي دارد که حزب پيروز بايد حداقل 61 کرسي را براي تشکيل کابینه کسب کند و از آنجا که پراکندگي احزاب سياسي به اصطلاح چپ و راست بسيار گسترده است، در شرايط کنوني هيچ حزبي به تنهايي قادر به کسب 61 کرسي نيست و وجه مشخصه کابینههاي اسرائيلي همان ائتلافهاي سياسي است.
در دور قبل در آوريل سال 2019 حزب ليکود با يک کرسي بيشتر از رقيب اصلي خود توانست 36 کرسي کسب کند و در ائتلاف با احزاب اولترامذهبي و ناسيوناليستهاي يهودي يک کابینه کوتاهعمر تشکيل داد که با بروز اختلاف نظر بين ناسيوناليستهاي افراطي سکولار به رهبري «آويگدور ليبرمن» با احزاب مذهبي مانند «شاس» درخصوص خدمت سربازي اجباري براي طلاب علوم ديني اين ائتلاف در هم فرو پاشيد و نتانياهو مجبور به انحلال پارلمان و انتخابات زودرس پارلماني در ماه سپتامبر شد.
هماکنون هم طبق نظرسنجيها رقابت بين ليکود و ائتلاف آبي و سفيد بسيار فشرده است و پيروزي براي هيچ کدام از قبل تضمينشده نيست. از همين رو طبق سنت سياسي، نتانياهو اين امکان را داشت تا از موقعيت حکومتي خود استفاده کند و در راستاي اهداف انتخاباتي براي تحت تأثير قراردادن يهوديان راستگرا هم در عرصه داخلي و هم در حوزه خارجي دست به مانورهاي سياسي و امنيتي بزند.
انتخابات امروز نيز شاهد بازيهاي سياسي در داخل به شيوه مرسوم نتانياهو و حتي در تقابل با بديهيترين اصول و قوانين بينالملل معطوف به قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد است. نتانياهو وعده داده که در صورت پيروزي در انتخابات امروز نقشه جغرافياي يهودي را تغيير و مرزهاي آن را به مناطق اشغالي از جمله دره رود اردن در کرانه باختري گسترش دهد. او به صراحت وعده داده که در صورت پيروزي يکسوم از اين مناطق اشغالي و تمام شهرکهاي يهودينشين اين منطقه را ضميمه خاک اسرائيل ميکند. اين مانور داخلي براي کسب آراي شهرکنشينان يهودي که پايگاه رأي سنتي حزب «اسرائيل خانه ما» به رهبري ليبرمن است، انجام شده و سفر روز جمعه نتانياهو به مسکو و ديدار با «ولاديمير پوتين» رئيسجمهوري روسيه نيز در راستاي جلب حمايت يهوديان روسيتبار ساکن اين شهرکها انجام شد و توانست حمايت پوتين را براي اين برنامه جلب کند. از طرف ديگر او بر اساس حساسيت هميشگي محافظهکاران يهودي درخصوص «امنيت» در چند ماه گذشته، سطح تنش در منطقه را با تمرکز بر جمهوري اسلامي و متحدان آن در کشورهاي سوريه، لبنان و عراق بالا برده و يک فضاي جنگي و امنيتي را بالاي سر يهوديان
اسرائيلي گسترانيده است.
اين استراتژي اگرچه ميتواند توجه محافظهکاران يهودي را به سمت حزب ليکود جلب کند اما در بطن خود خطر به حد نصاب نرسيدن احزاب کوچک افراطي را به دنبال دارد که در تحليل نهايي ميتواند «پاشنه آشيل» کابینهاي به رهبري نتانياهو هم باشد. اما در اين هنگامه پرآشوب تصميم «دونالد ترامپ» رئيسجمهوري آمريکا براي اخراج «جان بولتون» مشاور امنيت ملي آمريکا و متحد نزديک نتانياهو يک ضربه سخت بر کمپين انتخاباتي بيبي بود که او را بسيار نگران کرده و فورا در تماس تلفني با مستأجر کاخ سفيد توانست اين توييت ترامپ را به نفع خود تفسير کند که گفته بود «امروز تماسي تلفني با نخستوزير نتانياهو براي صحبت درباره امکان پيشبرد بيشتر پيمان دفاع مشترک بين ايالات متحده و اسرائيل داشتم که اتحاد وسيعتري را رقم ميزند». اين تلاش نتانياهو براي دريافت اين چراغ سبز از ترامپ، براي اين بود که آويگدور ليبرمن چند روز قبل با اشاره به اخراج بولتون گفته بود «با تغيير سياست آمريکا در قبال ايران، نتانياهو بزرگترين سرمايه استراتژيک خود را از دست داده است».
در نهايت روز انتخابات فرارسيد اما در جناح اپوزيسيون ظاهرا خبرها و تحولات چندان به نفع نتانياهو نيست و به نظر ميرسد اين بار مخالفان او با عزم جزمتري به مصافش خواهند آمد. از يک طرف دو نيرو و حزب اصلي اپوزيسيون توافق کردهاند که آراي اضافي خود براي يک کرسي مشترک را در اختيار هم قرار دهند و از طرف ديگر با توجه به چوبخط نتانياهو براي رسميتبخشيدن به ضميمهکردن بخشي از سرزمينهاي اسرائيلي، اين بار احزاب کوچک و شخصيتهاي عرب ساکن اسرائيل که حق رأي دارند و معمولا بيش از نيمي از آنان در انتخابات شرکت نميکنند، گويا با توافق جمعي خود مصمم شدهاند تودههاي عرب را به سمت رأيدادن بکشانند که اگر اين اتفاق طبق برنامه پيش برود، بايد منتظر پايان رياست 10ساله نتانياهو بر کابینه اسرائيل بود.
انتخابات امروز از اين نظر ميتواند يک انتخابات تاريخي در عرصه سياسي کابینه يهودي اسرائيل تلقي شود که يا با پايان نخستوزيري نتانياهو، جناح ميانهرو بعد از دو دهه به حاکميت ليکود و بيبي پايان ميدهد يا با پيروزي نتانياهو يک گام ديگر براي فروغلتيدن کابینه يهودي به منجلاب راست افراطي برداشته ميشود كه نه تنها آن دموکراسي کذايي را از اعتبار ساقط ميکند که سطح تنش در منطقه را هم افزايش خواهد داد. بدون ترديد شکست نتانياهو ميتواند زمينه و بستر معامله جمهوري اسلامي با کابینه ترامپ را نيز افزايش دهد و به همين دليل اين انتخابات فراتر از اسرائيل در شکلبخشي بر آينده منطقه خاورميانه و به تبع آن بر طرح صلح خاورميانه هم بسيار تأثيرگذار است. تجربه چند دهه اخير اثبات کرده است که انتخابات در اسرائيل به دليل پراکندگي احزاب سياسي نامتجانس که موفق به عبور از حد نصاب جهت ورود به پارلمان ميشوند يکي از غيرقابل پيشبينيترين انتخابات در جهان است چراکه حتي پيروزي نسبي يک حزب هم الزاما به معناي پيروزي نهايي نخواهد بود و نياز به تشکيل ائتلاف است.