|

روزنامه‌نگاري هيچ‌وقت كامل نمي‌شود

علی‌اکبر قاضی‌زاده

اینکه رسانه نتواند همه حقیقت را درباره برخی از اخبار بیان کند، چند دلیل می‌تواند داشته باشد و اولینش هم منافع ملی است. خیلی وقت‌ها ما -منظور جماعت اهل خبر است-، به‌دلیل مصالح ملی و آبرو و آینده کشورمان و مصالح اقتصادی، سیاسی یا هر چیز ممکنی، خودمان دستمان را پس می‌کشیم. گاهی نیز فشارهای بیرونی است که مانع از این آتش‌بازی‌ها می‌شود و نمی‌گذارد که ما این کار را بکنیم و... . گاهی هم پیش می‌آید که درگیری‌های اقتصادی مانع می‌شود که فلان مطلب را علیه شرکت و مؤسسه‌ای کار کنیم، چون از آنها برای مثال، پنج میلیون آگهی گرفته‌ایم و نمی‌شود که علیه آنها مطلبی منتشر کنیم. از این موضوعات همواره هست، اما در اینجا نکته‌ای هم هست که بهانه‌ها و عواملی وجود دارد که در کل دنیا روزنامه‌نگارها خودشان را سانسور می‌کنند یا از بیرون دستور می‌رسد که به‌اصطلاح خبری را منتشر نکنید یا به شکل قاصر منتشرش کنید. این نکته خیلی مهمی است چون مگر روزنامه‌نگار چقدر باید کوتاه بیاید؛ با این همه، موانعی که عرض کردم و نمی‌تواند خبر و گزارش و یادداشت و مقاله‌اش را طوری تنظیم کند یا بنویسد که بهانه ایجاد نکند یا جای تعقیبی باقی نگذارد و به‌اصطلاح جای دست نگذارد. در کوه دیده‌اید که کوهنوردها جای دست می‌گذارند که بعد از خودشان کوهنوردهای بعدی که از کوه بالا می‌روند از جای دست (گیر‌دادن به آن) می‌توانند بگیرند و مسیر کوه را تعقیب کنند. اما در روزنامه‌نگاری نباید جای دست بماند. متأسفم که هنوز هم روزنامه‌نگارهای ما نتوانسته‌اند از این جای دست‌ها باقی نگذارند و تجربه مطبوعاتی‌ام در رسانه‌های نوشتاری این را به من می‌گوید که روزنامه‌نگارهای ما در نوشتن انواع مطالب بدون «جای دست» نمی‌توانند بنویسند و هنوز کمتر چنین مهارتی را کسب می‌کنند و همواره طوری می‌نویسند که جای دست باقی نماند و نمی‌توانند بدون اینکه حساسیت‌برانگیز باشند، نوشته‌هایشان را ارائه دهند یا اینکه طوری بنویسند که آن مطلب قابل دفاع باشد. در تجربه‌های خودم بارها دیده‌ام که بیشتر اوقات ما روزنامه‌نگارها طوری کار می‌کنیم که گاهی احساساتی و به قول خودمان جو‌گیر می‌شویم و خبر و مطلب را طوری می‌نویسیم که می‌توانند به آن ایراد حقوقی بگیرند. به نظر شخص من، روزنامه‌نگارها باید در این مواقع دقت کنند و بدانند منافع عمومی جامعه کجاست؛ منظورم منافع آدم‌ها و حتی منافع سیاسی هم نیست، بلکه منافع کلی مملکت است. یک وقت‌هایی پیش می‌آید که خبرنگار از تجربه و مهارت خودش استفاده می‌کند و طوری می‌نویسد و مطلبش را تنظیم می‌کند که از موانع می‌گذرد، اما من در کل کمتر این مهارت را در همکارانم می‌بینم که بتوانند با غلبه بر احساس و از آن بدتر غلبه بر سلیقه‌های سیاسی و گرایش‌های حزبی، سیاسی، محفلی و هواداری از آدم‌های خاص مطلب‌شان را به دور از همان جای‌دست‌گذاشتن‌ها آماده و منتشر کنند. مثال آخری که می‌توانم بزنم همین حادثه‌ای است که برای آقای نجفی، شهردار اسبق تهران افتاد. من فکر می‌کنم که خیلی از مطبوعات ما به جای خیلی از ملاحظات خبری به دنبال احساسات شخصی و گرایش‌های حزبی رفتند و یک‌طورهایی همه آنها در انعکاس اخبار مرتبط با این حادثه بی‌انصافی کردند.
نکته پایانی هم اینکه باید بدانیم روزنامه‌نگاری، هیچ‌وقت کامل نمی‌شود و یک روزنامه‌نگار دائم باید خودش را تازه کند و برای این منظور باید بیشتر بیاموزد. تکرار می‌کنم که ما روزنامه‌نگارها با 10، 12، 20، 30 و 40 سال تجربه هنوز هم انگار باید بیشتر درباره روزنامه‌نگاری بدانیم و از داشتن تجربه‌های قبلی‌مان چندان بهره‌ای نمی‌بریم، مگر اینکه همواره نکته‌های تازه‌تری را درباره آن بدانیم و بر دانش خود بیفزاییم.
اینکه رسانه نتواند همه حقیقت را درباره برخی از اخبار بیان کند، چند دلیل می‌تواند داشته باشد و اولینش هم منافع ملی است. خیلی وقت‌ها ما -منظور جماعت اهل خبر است-، به‌دلیل مصالح ملی و آبرو و آینده کشورمان و مصالح اقتصادی، سیاسی یا هر چیز ممکنی، خودمان دستمان را پس می‌کشیم. گاهی نیز فشارهای بیرونی است که مانع از این آتش‌بازی‌ها می‌شود و نمی‌گذارد که ما این کار را بکنیم و... . گاهی هم پیش می‌آید که درگیری‌های اقتصادی مانع می‌شود که فلان مطلب را علیه شرکت و مؤسسه‌ای کار کنیم، چون از آنها برای مثال، پنج میلیون آگهی گرفته‌ایم و نمی‌شود که علیه آنها مطلبی منتشر کنیم. از این موضوعات همواره هست، اما در اینجا نکته‌ای هم هست که بهانه‌ها و عواملی وجود دارد که در کل دنیا روزنامه‌نگارها خودشان را سانسور می‌کنند یا از بیرون دستور می‌رسد که به‌اصطلاح خبری را منتشر نکنید یا به شکل قاصر منتشرش کنید. این نکته خیلی مهمی است چون مگر روزنامه‌نگار چقدر باید کوتاه بیاید؛ با این همه، موانعی که عرض کردم و نمی‌تواند خبر و گزارش و یادداشت و مقاله‌اش را طوری تنظیم کند یا بنویسد که بهانه ایجاد نکند یا جای تعقیبی باقی نگذارد و به‌اصطلاح جای دست نگذارد. در کوه دیده‌اید که کوهنوردها جای دست می‌گذارند که بعد از خودشان کوهنوردهای بعدی که از کوه بالا می‌روند از جای دست (گیر‌دادن به آن) می‌توانند بگیرند و مسیر کوه را تعقیب کنند. اما در روزنامه‌نگاری نباید جای دست بماند. متأسفم که هنوز هم روزنامه‌نگارهای ما نتوانسته‌اند از این جای دست‌ها باقی نگذارند و تجربه مطبوعاتی‌ام در رسانه‌های نوشتاری این را به من می‌گوید که روزنامه‌نگارهای ما در نوشتن انواع مطالب بدون «جای دست» نمی‌توانند بنویسند و هنوز کمتر چنین مهارتی را کسب می‌کنند و همواره طوری می‌نویسند که جای دست باقی نماند و نمی‌توانند بدون اینکه حساسیت‌برانگیز باشند، نوشته‌هایشان را ارائه دهند یا اینکه طوری بنویسند که آن مطلب قابل دفاع باشد. در تجربه‌های خودم بارها دیده‌ام که بیشتر اوقات ما روزنامه‌نگارها طوری کار می‌کنیم که گاهی احساساتی و به قول خودمان جو‌گیر می‌شویم و خبر و مطلب را طوری می‌نویسیم که می‌توانند به آن ایراد حقوقی بگیرند. به نظر شخص من، روزنامه‌نگارها باید در این مواقع دقت کنند و بدانند منافع عمومی جامعه کجاست؛ منظورم منافع آدم‌ها و حتی منافع سیاسی هم نیست، بلکه منافع کلی مملکت است. یک وقت‌هایی پیش می‌آید که خبرنگار از تجربه و مهارت خودش استفاده می‌کند و طوری می‌نویسد و مطلبش را تنظیم می‌کند که از موانع می‌گذرد، اما من در کل کمتر این مهارت را در همکارانم می‌بینم که بتوانند با غلبه بر احساس و از آن بدتر غلبه بر سلیقه‌های سیاسی و گرایش‌های حزبی، سیاسی، محفلی و هواداری از آدم‌های خاص مطلب‌شان را به دور از همان جای‌دست‌گذاشتن‌ها آماده و منتشر کنند. مثال آخری که می‌توانم بزنم همین حادثه‌ای است که برای آقای نجفی، شهردار اسبق تهران افتاد. من فکر می‌کنم که خیلی از مطبوعات ما به جای خیلی از ملاحظات خبری به دنبال احساسات شخصی و گرایش‌های حزبی رفتند و یک‌طورهایی همه آنها در انعکاس اخبار مرتبط با این حادثه بی‌انصافی کردند.
نکته پایانی هم اینکه باید بدانیم روزنامه‌نگاری، هیچ‌وقت کامل نمی‌شود و یک روزنامه‌نگار دائم باید خودش را تازه کند و برای این منظور باید بیشتر بیاموزد. تکرار می‌کنم که ما روزنامه‌نگارها با 10، 12، 20، 30 و 40 سال تجربه هنوز هم انگار باید بیشتر درباره روزنامه‌نگاری بدانیم و از داشتن تجربه‌های قبلی‌مان چندان بهره‌ای نمی‌بریم، مگر اینکه همواره نکته‌های تازه‌تری را درباره آن بدانیم و بر دانش خود بیفزاییم.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها