|

آيت‌الله محقق‌داماد مطرح كرد:

خطر ایدئولوژی‌های فاجعه‌آفرین شرقي

آيت‌الله سيدمصطفي محقق‌داماد در مراسم رونمايي دو كتابش با نام‌هاي «فاجعه جهل مقدس» و «در دادگاه جهل مقدس» در سري‌ شب‌هاي «مجله بخارا» گفت: «آنچه دانش و علم در جهان است و تمام خدماتی که بشر امروز از علم می‌بیند، معلول جهل است؛ اما کدام جهل؟ جهلی که فرد در آن متوجه باشد که جاهل است. خانم دکتر اعوانی چه خوب از قول سقراط فرمودند که خردمند است کسی که می‌داند که نمی‌داند؛ چراکه آنچه تاکنون در پزشکی و تکنولوژی پیشرفت شده؛ از سوی جاهلانی بوده که متوجه جهل خود بوده‌اند». به گزارش «جماران»، او افزود: «جهلی که در آن انسان به جهلش توجه دارد یا همان جهل بسیط، یک نعمت است. این جهل خوبی است؛ اما امان از جهلی که انسان نداند جاهل است. زمانی فکر می‌کردم مغول‌ها خیانت زیادی کردند، خون زیادی ریختند و فاجعه آفریدند؛ اما اینها در برهه‌ای احساس کردند که نمی‌دانند؛ از‌این‌رو خواجه طوسی را به استخدام درآوردند و خدماتی که در دوره مغول شد، بعد از آن بود که اینها فهمیدند چیزی نمی‌دانند».‌این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: «امان از زمانی که مدیریت جامعه به دست کسانی باشد که جاهل‌اند و ندانند که جاهل‌اند. خدایا آن روز را برای هیچ ملتی نیاور؛ چراکه روزگاری تلخ‌تر از این برای ملت وجود ندارد که عد‌ه‌ای جاهل توجه نداشته باشند که جاهل‌اند. از این بدتر و فاجعه‌آفرین‌تر زمانی است که کسانی جاهل باشند و ندانند جاهل‌اند و این جهل خود را به خدا ببندند و برای خدا جاهلی کنند و به نام خدا خون ریخته و سر ببرند». او اظهار كرد: «گوش دهید! هم‌اکنون صدای بچه‌هایی را می‌شنوید که در منطقه خاورمیانه سر پدرانشان را جلو چشمانشان می‌برند و مادرانشان را به نام خدا برده می‌کنند؛ جاهلانی که گرفتار جهل اعتقادی هستند. تمام ایدئولوژی‌های خطرناک شرقی همین بود، مگر نه این بود؟ ایدئولوژی‌های شرقی فاجعه‌آفرین جهلی بود که با اینکه به نام خدا یا مقدس نبودند، ولی خطرناک بودند. همین ایدئولوژی اگر بُعد قدسی پیدا کند، چه می‌شود؟». محقق‌داماد در توصیف صحنه‌های فاجعه عاشورا افزود: «(شمر) نشست روی سینه سیدالشهدا (ع) و گفت مي‌دانم تو چه کسی هستی، ولی برای خدا سرت را می‌برم. من در نوشته‌هایم نقل کردم که ابن‌عباس گفت در حجر اسماعیل مکه نشسته بودم، دیدم فردی دولا‌دولا آمد و لباس احرام خود را نشان داد و گفت بعد از طواف متوجه شدم قطره خون پشه‌ای به احرامم بوده، طوافم چه می‌شود؟ گفتم اشکالی ندارد، تو که هستی؟ گفت من «شمر بن‌ذی‌الجوشنم»، گفتم نامرد سر پسر پیغمبر را بریدی تردید نکردی، حالا برای خون پشه بر احرامت تردید می‌کنی؟! گفت ساکت باش! من برای خدا او را سر بریدم، به وظیفه شرعی‌ام عمل کردم؛ چون از ولی‌ام اطاعت کردم». او بیان کرد: «خانم‌ها، آقایان! به‌عنوان طلبه کوچکی که عمرش را در الهیات صرف کرده، از من به‌عنوان یک موعظه یا پیشنهاد، بشنوید الهیات را کم نگیرید و معرفت داشته باشید. حتی خدای بدون معرفت را بی‌ارزش شمارید. به‌جای اعتقاد، فکر بنشانید و دیگر نگویید من معتقدم، بلکه بگویید من چنین فکر می‌کنم. اگر بگویید من چنین فکر می‌کنم، با دیگری هم گفت‌وگو خواهید کرد؛ اما اگر بگویید من معتقدم، دیگر با کسی گفت‌وگو نمی‌کنید و کسی هم با شما گفت‌وگو نخواهد کرد».‌محقق‌داماد گفت: «من سال‌های زیادی است وقت و عمرم را روی روشنگری و مبارزه با جهل مقدس گذاشته‌ام؛ اما در این راه متد برای خود انتخاب نکرده‌ام. این کاری بدون ‌متد است. هرجا شد متفرقاتی می‌نویسم که هیچ‌کس نداند چه می‌كنم. چند سال قبل در قالب تفسیر قرآن دو جلد کتاب درآوردم که نامش را روشنگری دینی گذاشتم. چندین چاپ از این دو جلد کتاب منتشر شد و افرادی فکر کردند که تفسیر قرآن نوشته‌ام. واقعا هم تفسیر قرآن بود؛ اما اگر اهل فن بخوانند، می‌دانند چه چیزی را در آن کتاب در سایه تفسیر قرآن دنبال کرده‌ام». او تصريح كرد: «دو جلد کتاب فاجعه جهل مقدس در حقیقت، جلدهای سوم و چهارم همان کتاب روشنگری دینی هستند. کتاب‌های دیگر من مانند نظریه عمومی شروط، متد دارد؛ اما این کتاب‌ها مخصوصا بدون ‌متد هستند. به‌هرحال، بازهم از همه عزیزانی که بر بنده منت گذاشتند، تشکر می‌کنم».

آيت‌الله سيدمصطفي محقق‌داماد در مراسم رونمايي دو كتابش با نام‌هاي «فاجعه جهل مقدس» و «در دادگاه جهل مقدس» در سري‌ شب‌هاي «مجله بخارا» گفت: «آنچه دانش و علم در جهان است و تمام خدماتی که بشر امروز از علم می‌بیند، معلول جهل است؛ اما کدام جهل؟ جهلی که فرد در آن متوجه باشد که جاهل است. خانم دکتر اعوانی چه خوب از قول سقراط فرمودند که خردمند است کسی که می‌داند که نمی‌داند؛ چراکه آنچه تاکنون در پزشکی و تکنولوژی پیشرفت شده؛ از سوی جاهلانی بوده که متوجه جهل خود بوده‌اند». به گزارش «جماران»، او افزود: «جهلی که در آن انسان به جهلش توجه دارد یا همان جهل بسیط، یک نعمت است. این جهل خوبی است؛ اما امان از جهلی که انسان نداند جاهل است. زمانی فکر می‌کردم مغول‌ها خیانت زیادی کردند، خون زیادی ریختند و فاجعه آفریدند؛ اما اینها در برهه‌ای احساس کردند که نمی‌دانند؛ از‌این‌رو خواجه طوسی را به استخدام درآوردند و خدماتی که در دوره مغول شد، بعد از آن بود که اینها فهمیدند چیزی نمی‌دانند».‌این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: «امان از زمانی که مدیریت جامعه به دست کسانی باشد که جاهل‌اند و ندانند که جاهل‌اند. خدایا آن روز را برای هیچ ملتی نیاور؛ چراکه روزگاری تلخ‌تر از این برای ملت وجود ندارد که عد‌ه‌ای جاهل توجه نداشته باشند که جاهل‌اند. از این بدتر و فاجعه‌آفرین‌تر زمانی است که کسانی جاهل باشند و ندانند جاهل‌اند و این جهل خود را به خدا ببندند و برای خدا جاهلی کنند و به نام خدا خون ریخته و سر ببرند». او اظهار كرد: «گوش دهید! هم‌اکنون صدای بچه‌هایی را می‌شنوید که در منطقه خاورمیانه سر پدرانشان را جلو چشمانشان می‌برند و مادرانشان را به نام خدا برده می‌کنند؛ جاهلانی که گرفتار جهل اعتقادی هستند. تمام ایدئولوژی‌های خطرناک شرقی همین بود، مگر نه این بود؟ ایدئولوژی‌های شرقی فاجعه‌آفرین جهلی بود که با اینکه به نام خدا یا مقدس نبودند، ولی خطرناک بودند. همین ایدئولوژی اگر بُعد قدسی پیدا کند، چه می‌شود؟». محقق‌داماد در توصیف صحنه‌های فاجعه عاشورا افزود: «(شمر) نشست روی سینه سیدالشهدا (ع) و گفت مي‌دانم تو چه کسی هستی، ولی برای خدا سرت را می‌برم. من در نوشته‌هایم نقل کردم که ابن‌عباس گفت در حجر اسماعیل مکه نشسته بودم، دیدم فردی دولا‌دولا آمد و لباس احرام خود را نشان داد و گفت بعد از طواف متوجه شدم قطره خون پشه‌ای به احرامم بوده، طوافم چه می‌شود؟ گفتم اشکالی ندارد، تو که هستی؟ گفت من «شمر بن‌ذی‌الجوشنم»، گفتم نامرد سر پسر پیغمبر را بریدی تردید نکردی، حالا برای خون پشه بر احرامت تردید می‌کنی؟! گفت ساکت باش! من برای خدا او را سر بریدم، به وظیفه شرعی‌ام عمل کردم؛ چون از ولی‌ام اطاعت کردم». او بیان کرد: «خانم‌ها، آقایان! به‌عنوان طلبه کوچکی که عمرش را در الهیات صرف کرده، از من به‌عنوان یک موعظه یا پیشنهاد، بشنوید الهیات را کم نگیرید و معرفت داشته باشید. حتی خدای بدون معرفت را بی‌ارزش شمارید. به‌جای اعتقاد، فکر بنشانید و دیگر نگویید من معتقدم، بلکه بگویید من چنین فکر می‌کنم. اگر بگویید من چنین فکر می‌کنم، با دیگری هم گفت‌وگو خواهید کرد؛ اما اگر بگویید من معتقدم، دیگر با کسی گفت‌وگو نمی‌کنید و کسی هم با شما گفت‌وگو نخواهد کرد».‌محقق‌داماد گفت: «من سال‌های زیادی است وقت و عمرم را روی روشنگری و مبارزه با جهل مقدس گذاشته‌ام؛ اما در این راه متد برای خود انتخاب نکرده‌ام. این کاری بدون ‌متد است. هرجا شد متفرقاتی می‌نویسم که هیچ‌کس نداند چه می‌كنم. چند سال قبل در قالب تفسیر قرآن دو جلد کتاب درآوردم که نامش را روشنگری دینی گذاشتم. چندین چاپ از این دو جلد کتاب منتشر شد و افرادی فکر کردند که تفسیر قرآن نوشته‌ام. واقعا هم تفسیر قرآن بود؛ اما اگر اهل فن بخوانند، می‌دانند چه چیزی را در آن کتاب در سایه تفسیر قرآن دنبال کرده‌ام». او تصريح كرد: «دو جلد کتاب فاجعه جهل مقدس در حقیقت، جلدهای سوم و چهارم همان کتاب روشنگری دینی هستند. کتاب‌های دیگر من مانند نظریه عمومی شروط، متد دارد؛ اما این کتاب‌ها مخصوصا بدون ‌متد هستند. به‌هرحال، بازهم از همه عزیزانی که بر بنده منت گذاشتند، تشکر می‌کنم».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها