|

بررسي اقدامات ترکيه در شمال سوريه در گفت‌وگو با سيامک کاکايي، کارشناس مسائل غرب آسيا

مداخله نظامي ممکن است براي اردوغان مشکل‌ساز شود

بعد از بيانيه وزارت خارجه ايران درباره مخالفت با اقدام نظامي، رئيس‌جمهور ايران هم خواسته بود ترکيه در مواضعش تجديدنظر کند. وضعيت کردهاي سوريه در اين ميان چگونه است؟
در پي بالاگرفتن تنش بين ترکيه و کردها در منطقه شمال سوريه بحث‌هاي متعددي مطرح است و اولين بحث برمي‌گردد به اينکه آيا زمان آن فرارسيده که کردهاي سوريه در زمينه مذاکره با دولت دمشق، چاره معضل و مشکل پيش‌آمده را بجويند يا نه. به‌تازگی هم دولت سوريه اعلام کرده بود که آمريکا در اين منطقه شکست خورده اما به ترکيه هم دراين‌باره هشدار داده بود. از زمان آغاز بحران سوريه تغيير شرايط کردها در اين کشور، چه زماني که با تروريست‌ها و داعش مقابله مي‌کردند و چه زماني که به حالت نيمه‌خودگردان درآمدند، اين بحث مطرح بوده که راه‌حل نهايي مشکل کردهاي سوريه اين است که با دولت اين کشور به مذاکره بپردازند و بر سر يک راه‌ اصولي براي آينده سياسي خودشان به اجماع برسند. در اين بين، مسئله حضور آمريکا در شمال سوريه و تجهيز کردها و حمايت از آنها توسط آمريکا، يک نوع خلل در اين روند ايجاد کرد؛ اما همواره هم اين موضوع مطرح بوده است که آمريکا نمي‌تواند يک همکار و حامي پايدار و جدي براي کردهاي سوريه باشد. اين را بارها تحليلگران اين حوزه مطرح کردند. اکنون بعد از اظهارنظري که ترامپ داشته است، مبني بر اينکه آمريکا مي‌خواهد از سوريه خارج شود و حتي حضور آمريکا در جنگ سوريه را مضحک خوانده بود، سخنگوي حزب دموکراتيک سوريه اين‌طور موضع‌گيري کرد که آمريکايي‌ها نه‌تنها به وعده‌هاي خودشان عمل نکردند، بلکه از پشت خنجر زدند. اين نقد تندي به سياست‌هاي آمريکاست و به اين ترتيب هرگونه دل‌خوشي را که ممکن بود آنها به آمريکا داشته باشند، رد مي‌کند.
در چنين شرايطي مسئله تهديد ترکيه به انجام عمليات نظامي در شمال سوريه سوژه مهمي است که محافل سياسي و رسانه‌ها به آن پرداختند، دولت ترکيه چند عامل را براي انجام عملياتش برشمرده‌ است. يکي اينکه از نگاه امنيتي و تأمين امنيت مرزهاي خودش به اين موضوع مي‌پردازد، دوم اينکه اعلام کرده ‌است تروريست‌ها در شمال سوريه هستند و هدف ترکيه مقابله با آنهاست، اينکه «پ‌ک‌ک» نفوذ زيادي در شمال سوريه دارد و ترکيه براي دفاع از خود اقدام مي‌کند. مسئله سوم پيش‌کشيدن راهي براي بازگرداندن آوارگان و پناهندگان سوري است. اينها مسائلي است که ترکيه عنوان مي‌کند. در واقع چند ماه است که بحث دامنه‌داري بين آمريکا و ترکيه درباره ايجاد منطقه حائل مطرح بوده که البته به سرانجام هم نرسيده ‌است. ترک‌ها نتوانستند به توافق نهايي براي شکل‌دهي به منطقه حائل امن در مرز ترکيه منتهي به داخل خاک سوريه برسند و اين محل انتقاد جدي ترکيه نسبت به آمريکا بوده ‌است. ترکيه همچنان به‌دنبال ايجاد چنين منطقه‌اي است.اما از نگاه دولت سوريه و نيز از نگاه خيلي کشورهاي ديگر هم اقدام به عمليات نظامي نقض حاکميت سوريه و تماميت ارضي اين کشور است. پيش‌تر هم ترکيه چنين اقدامي کرده بود، در جريان تصرف مناطق عفرين و ورود به داخل سوريه. ترکيه با نگاه امنيتي سياسي تمام اين اقدامات را حق خودش مي‌خواند و مي‌گويد براي تأمين امنيت و کاهش دغدغه‌هايش مي‌تواند اقدام نظامي کند؛ اما به نظر مي‌رسد چنين عملياتي خودش مي‌تواند منشأ تحولات به‌سوي عميق‌شدن بحران و چالش در مسئله شمال و شرق سوريه باشد. به نظر مي‌رسد شيوه رفتار ترکيه را در قالب سياست تهاجمي‌اش در منطقه مي‌توان تحليل کرد. موضوعات سياسي و امنيتي که بهانه است؛ ترکيه با عنوان امنيت و تثبيت اوضاع منطقه اين اقدامات را مطرح مي‌کند و مقامات ترک مي‌گويند خواهان تماميت ارضي سوريه هستند، اما اين رفتار که پيش‌تر هم در عفرين ديده شد، خلاف چنين موضعي از سوي ترکيه است. به‌طور‌کلي شرايط در وضعيت مداخله نظامي ترکيه به سوريه شرايط دشوارتري خواهد بود و اين ممکن است بحران را به شکل ديگري تعريف کند.
دولت‌هاي عراق و سوريه در حفظ امنيت مناطق کردنشين، در مقايسه با ديگر مناطق قلمروشان توفيق کمتري داشته‌اند. آيا بين اين مناطق تفاوت قائل‌اند و ميل کمتري به حفاظت از آنها دارند يا توانايي کمتري در اين زمينه دارند يا دليل ديگري دارد؟
مسئله کردها و مناطق کردنشين در عراق و سوريه دو موضوع کاملا منفک و غيرقابل‌جمع است. کردها در اين دو کشور وضعيت مساوي و يکساني ندارند. شرايط مناطق کردنشين در عراق کاملا متفاوت است، از آن جهت که منطقه کردنشين عراق در چارچوب قانون اساسي عراق به‌صورت فدرالي تعريف شده و به‌عنوان اقليم داراي ساختارهاي قانوني است که قانون اساسي عراق آن را ترسيم کرده و گروه‌هاي عراقي به آن پايبندند. زماني که دو سال پيش در منطقه کردستان عراق، اقدامي در جهت رفراندوم جدايي از عراق انجام شد، دولت عراق واکنش تندي نشان داد. اکنون منطقه کردنشين عراق در چارچوب قانون اساسي تعريف شده و فعاليت‌ها و کارکردهاي سياسي حقوقي خودش را دارد؛ اما کردها در سوريه وضعيت و شرايط ديگري دارند که قابل‌ مقايسه با عراق نيست.
پيش از اينکه بحران سوريه به وجود بيايد، موضوع به نام کردها که چالشي در سوريه باشد، مطرح نبوده ‌است. کردهاي سوريه ۱۰ درصد جمعيت اين کشور هستند؛ اما در سال‌هاي اخير اوضاع کشور سوريه و نيز وضعيت کردها تغييراتي داشته و مطالبات آنها به گونه ديگري مطرح شد و اين منطقه شکل کانتون‌مانند پيدا کرد. پس از موفقیت سوريه در برقراری حاکميت در بيشتر مناطق اين کشور، اين فرصت فراهم شده که بحث مذاکره دولت دمشق با کردها مطرح شود که از راه مسالمت‌آميز و گفت‌وگو و توافق، مشکل کردها در سوريه را حل کنند. هنوز شايد اين مهم‌ترين گزينه براي رفع تنش‌هاي موجود باشد. ولي بحث رفع تحرکات سياسي و نظامي ترک‌ها در سوريه زاويه ديگري هم دارد. بيش از همه سوريه نگران چشم‌انداز پيش‌ِروي آينده‌اش است. ترکيه اعلام کرده اقليم کردي در سوريه خط قرمزش است و آن را برنمي‌تابد. اکنون تنش‌ها را بايد در همين قالب ارزيابي و تحليل کرد. به هر حال، اگر فضاي مناسبات سياسي- اجتماعي سوريه اجازه دهد، شايد بهترين گزينه همان مذاکرات دولت و کردها و حل‌وفصل مشکلات به منظور استقرار فراگير حاکميت دولت در کل کشور و تماميت ارضي باشد.
مخالفت‌هاي ايران با اقدامات نظامي، توان بازدارندگي در اين زمينه را براي ترکيه دارند؟
به هر حال، پيچيده‌شدن شرايط ناامني و بحراني در منطقه تبعاتي را به دنبال خواهد داشت. ايران در ارتباط با بحران سوريه در قالب مذاکرات سه‌جانبه ترکيه، ايران و روسيه پيگير است. يکي از عوامل و فاکتورهاي مدنظر ايران، حفظ تماميت ارضي سوريه است. ايران خواهان اين است که اختلافات داخلي از روش گفت‌وگو حل‌وفصل شود و به عنوان يک موضوع داخلي به اين مسائل نگاه مي‌کند. نکته دوم اينکه بحث تهاجم ترکيه به شمال سوريه و شرق فرات، شرايط را بدتر خواهد کرد. اين نقض تماميت ارضي سوريه، در راه‌حل‌هاي منتهي به صلح نهايي و تقويت روند سياسي سوريه اخلال ايجاد مي‌کند. ايران از ترکيه خواسته ‌است خويشتن‌داري و از توسل به زور در شمال سوريه پرهيز کند. اين ممکن است بهانه ديگري هم بشود که آمريکا تعريف ديگري از ماندنش در سوريه دهد. يا ممکن است اين اقدامات به پيچيدگي شرايط سياسي در مناطق شمالي سوريه منجر شود که اين برخلاف نگاه نشست سه‌جانبه براي پايان‌دادن به بحران است.
آيا ممکن است فرايندي مثل فرايند عفرين از سوی ترکيه تکرار شود؟
مسئله‌ای که وجود دارد اين است که شرايط سوريه نسبت به سال‌هاي گذشته، حتي دو سال پيش، متفاوت شده است؛ هم در عرصه ميداني و هم در کليت اوضاع. در راستاي حاکميت، استقرار و ثبات قدرت، توان دولت سوريه پيش رفته ‌است، بنابراين در شرايطي که آمريکا از شمال سوريه خارج مي‌شود، بايد بيشتر روي اين تمرکز شود که شرايط براي تقويت حاکميت دولت در سوريه فراهم شود و يکي از گزينه‌هاي اين هم همين گفت‌وگوها و مذاکرات داخلي با دولت است. در عرصه خارجي هم بايد بازيگران از چنين روندي حمايت کنند و از اين منظر اقدامات احتمالي ترکيه در انجام عمليات نظامي، شرايط را دشوار و مجال رفتار سياسي را محدود می‌کند؛ به‌ویژه که تجربه عفرين هم وجود دارد. حضور نظامي ترکيه و مدت‌دارشدن مسئله مثل اتفاقات عفرين، نقض حاکميت سوريه است و راه مطمئني براي پايان بحران سوريه نيست.
چشم‌انداز بلندمدت وقايع شمال سوريه را چگونه مي‌بينيد؟
مسئله جدي رويکردي است که ترکيه در قبال مناطق اطراف خود به نمايش گذاشته است. برخي معتقدند ورود ترکيه به اين عرصه تا حدي براي استفاده و بهره‌گيري‌هاي داخلي و در راستاي تقويت حزب حاکم در مقابل احزاب رقيب است. مسئله ديگر خروج آمريکا از شمال سوريه است که اگر واقعيت داشته باشد و سياست اعلامي همان سياست اعمالي باشد، به نظر مي‌رسد بازيگران مربوط با سوريه بايد فضايي به وجود بياورند که شرايط رفع بحران در داخل سوريه از سوی خود سوري‌ها شکل بگيرد، نه اينکه اقدامات نظامي در راستاي ايجاد ثبات تعريف شود؛ در حالي که اين اقدامات در واقع نتيجه برعکس در اين زمينه دارد. ممکن است اين مداخلات نظامي، مشکلاتی جدي متوجه دولت اردوغان کند.

بعد از بيانيه وزارت خارجه ايران درباره مخالفت با اقدام نظامي، رئيس‌جمهور ايران هم خواسته بود ترکيه در مواضعش تجديدنظر کند. وضعيت کردهاي سوريه در اين ميان چگونه است؟
در پي بالاگرفتن تنش بين ترکيه و کردها در منطقه شمال سوريه بحث‌هاي متعددي مطرح است و اولين بحث برمي‌گردد به اينکه آيا زمان آن فرارسيده که کردهاي سوريه در زمينه مذاکره با دولت دمشق، چاره معضل و مشکل پيش‌آمده را بجويند يا نه. به‌تازگی هم دولت سوريه اعلام کرده بود که آمريکا در اين منطقه شکست خورده اما به ترکيه هم دراين‌باره هشدار داده بود. از زمان آغاز بحران سوريه تغيير شرايط کردها در اين کشور، چه زماني که با تروريست‌ها و داعش مقابله مي‌کردند و چه زماني که به حالت نيمه‌خودگردان درآمدند، اين بحث مطرح بوده که راه‌حل نهايي مشکل کردهاي سوريه اين است که با دولت اين کشور به مذاکره بپردازند و بر سر يک راه‌ اصولي براي آينده سياسي خودشان به اجماع برسند. در اين بين، مسئله حضور آمريکا در شمال سوريه و تجهيز کردها و حمايت از آنها توسط آمريکا، يک نوع خلل در اين روند ايجاد کرد؛ اما همواره هم اين موضوع مطرح بوده است که آمريکا نمي‌تواند يک همکار و حامي پايدار و جدي براي کردهاي سوريه باشد. اين را بارها تحليلگران اين حوزه مطرح کردند. اکنون بعد از اظهارنظري که ترامپ داشته است، مبني بر اينکه آمريکا مي‌خواهد از سوريه خارج شود و حتي حضور آمريکا در جنگ سوريه را مضحک خوانده بود، سخنگوي حزب دموکراتيک سوريه اين‌طور موضع‌گيري کرد که آمريکايي‌ها نه‌تنها به وعده‌هاي خودشان عمل نکردند، بلکه از پشت خنجر زدند. اين نقد تندي به سياست‌هاي آمريکاست و به اين ترتيب هرگونه دل‌خوشي را که ممکن بود آنها به آمريکا داشته باشند، رد مي‌کند.
در چنين شرايطي مسئله تهديد ترکيه به انجام عمليات نظامي در شمال سوريه سوژه مهمي است که محافل سياسي و رسانه‌ها به آن پرداختند، دولت ترکيه چند عامل را براي انجام عملياتش برشمرده‌ است. يکي اينکه از نگاه امنيتي و تأمين امنيت مرزهاي خودش به اين موضوع مي‌پردازد، دوم اينکه اعلام کرده ‌است تروريست‌ها در شمال سوريه هستند و هدف ترکيه مقابله با آنهاست، اينکه «پ‌ک‌ک» نفوذ زيادي در شمال سوريه دارد و ترکيه براي دفاع از خود اقدام مي‌کند. مسئله سوم پيش‌کشيدن راهي براي بازگرداندن آوارگان و پناهندگان سوري است. اينها مسائلي است که ترکيه عنوان مي‌کند. در واقع چند ماه است که بحث دامنه‌داري بين آمريکا و ترکيه درباره ايجاد منطقه حائل مطرح بوده که البته به سرانجام هم نرسيده ‌است. ترک‌ها نتوانستند به توافق نهايي براي شکل‌دهي به منطقه حائل امن در مرز ترکيه منتهي به داخل خاک سوريه برسند و اين محل انتقاد جدي ترکيه نسبت به آمريکا بوده ‌است. ترکيه همچنان به‌دنبال ايجاد چنين منطقه‌اي است.اما از نگاه دولت سوريه و نيز از نگاه خيلي کشورهاي ديگر هم اقدام به عمليات نظامي نقض حاکميت سوريه و تماميت ارضي اين کشور است. پيش‌تر هم ترکيه چنين اقدامي کرده بود، در جريان تصرف مناطق عفرين و ورود به داخل سوريه. ترکيه با نگاه امنيتي سياسي تمام اين اقدامات را حق خودش مي‌خواند و مي‌گويد براي تأمين امنيت و کاهش دغدغه‌هايش مي‌تواند اقدام نظامي کند؛ اما به نظر مي‌رسد چنين عملياتي خودش مي‌تواند منشأ تحولات به‌سوي عميق‌شدن بحران و چالش در مسئله شمال و شرق سوريه باشد. به نظر مي‌رسد شيوه رفتار ترکيه را در قالب سياست تهاجمي‌اش در منطقه مي‌توان تحليل کرد. موضوعات سياسي و امنيتي که بهانه است؛ ترکيه با عنوان امنيت و تثبيت اوضاع منطقه اين اقدامات را مطرح مي‌کند و مقامات ترک مي‌گويند خواهان تماميت ارضي سوريه هستند، اما اين رفتار که پيش‌تر هم در عفرين ديده شد، خلاف چنين موضعي از سوي ترکيه است. به‌طور‌کلي شرايط در وضعيت مداخله نظامي ترکيه به سوريه شرايط دشوارتري خواهد بود و اين ممکن است بحران را به شکل ديگري تعريف کند.
دولت‌هاي عراق و سوريه در حفظ امنيت مناطق کردنشين، در مقايسه با ديگر مناطق قلمروشان توفيق کمتري داشته‌اند. آيا بين اين مناطق تفاوت قائل‌اند و ميل کمتري به حفاظت از آنها دارند يا توانايي کمتري در اين زمينه دارند يا دليل ديگري دارد؟
مسئله کردها و مناطق کردنشين در عراق و سوريه دو موضوع کاملا منفک و غيرقابل‌جمع است. کردها در اين دو کشور وضعيت مساوي و يکساني ندارند. شرايط مناطق کردنشين در عراق کاملا متفاوت است، از آن جهت که منطقه کردنشين عراق در چارچوب قانون اساسي عراق به‌صورت فدرالي تعريف شده و به‌عنوان اقليم داراي ساختارهاي قانوني است که قانون اساسي عراق آن را ترسيم کرده و گروه‌هاي عراقي به آن پايبندند. زماني که دو سال پيش در منطقه کردستان عراق، اقدامي در جهت رفراندوم جدايي از عراق انجام شد، دولت عراق واکنش تندي نشان داد. اکنون منطقه کردنشين عراق در چارچوب قانون اساسي تعريف شده و فعاليت‌ها و کارکردهاي سياسي حقوقي خودش را دارد؛ اما کردها در سوريه وضعيت و شرايط ديگري دارند که قابل‌ مقايسه با عراق نيست.
پيش از اينکه بحران سوريه به وجود بيايد، موضوع به نام کردها که چالشي در سوريه باشد، مطرح نبوده ‌است. کردهاي سوريه ۱۰ درصد جمعيت اين کشور هستند؛ اما در سال‌هاي اخير اوضاع کشور سوريه و نيز وضعيت کردها تغييراتي داشته و مطالبات آنها به گونه ديگري مطرح شد و اين منطقه شکل کانتون‌مانند پيدا کرد. پس از موفقیت سوريه در برقراری حاکميت در بيشتر مناطق اين کشور، اين فرصت فراهم شده که بحث مذاکره دولت دمشق با کردها مطرح شود که از راه مسالمت‌آميز و گفت‌وگو و توافق، مشکل کردها در سوريه را حل کنند. هنوز شايد اين مهم‌ترين گزينه براي رفع تنش‌هاي موجود باشد. ولي بحث رفع تحرکات سياسي و نظامي ترک‌ها در سوريه زاويه ديگري هم دارد. بيش از همه سوريه نگران چشم‌انداز پيش‌ِروي آينده‌اش است. ترکيه اعلام کرده اقليم کردي در سوريه خط قرمزش است و آن را برنمي‌تابد. اکنون تنش‌ها را بايد در همين قالب ارزيابي و تحليل کرد. به هر حال، اگر فضاي مناسبات سياسي- اجتماعي سوريه اجازه دهد، شايد بهترين گزينه همان مذاکرات دولت و کردها و حل‌وفصل مشکلات به منظور استقرار فراگير حاکميت دولت در کل کشور و تماميت ارضي باشد.
مخالفت‌هاي ايران با اقدامات نظامي، توان بازدارندگي در اين زمينه را براي ترکيه دارند؟
به هر حال، پيچيده‌شدن شرايط ناامني و بحراني در منطقه تبعاتي را به دنبال خواهد داشت. ايران در ارتباط با بحران سوريه در قالب مذاکرات سه‌جانبه ترکيه، ايران و روسيه پيگير است. يکي از عوامل و فاکتورهاي مدنظر ايران، حفظ تماميت ارضي سوريه است. ايران خواهان اين است که اختلافات داخلي از روش گفت‌وگو حل‌وفصل شود و به عنوان يک موضوع داخلي به اين مسائل نگاه مي‌کند. نکته دوم اينکه بحث تهاجم ترکيه به شمال سوريه و شرق فرات، شرايط را بدتر خواهد کرد. اين نقض تماميت ارضي سوريه، در راه‌حل‌هاي منتهي به صلح نهايي و تقويت روند سياسي سوريه اخلال ايجاد مي‌کند. ايران از ترکيه خواسته ‌است خويشتن‌داري و از توسل به زور در شمال سوريه پرهيز کند. اين ممکن است بهانه ديگري هم بشود که آمريکا تعريف ديگري از ماندنش در سوريه دهد. يا ممکن است اين اقدامات به پيچيدگي شرايط سياسي در مناطق شمالي سوريه منجر شود که اين برخلاف نگاه نشست سه‌جانبه براي پايان‌دادن به بحران است.
آيا ممکن است فرايندي مثل فرايند عفرين از سوی ترکيه تکرار شود؟
مسئله‌ای که وجود دارد اين است که شرايط سوريه نسبت به سال‌هاي گذشته، حتي دو سال پيش، متفاوت شده است؛ هم در عرصه ميداني و هم در کليت اوضاع. در راستاي حاکميت، استقرار و ثبات قدرت، توان دولت سوريه پيش رفته ‌است، بنابراين در شرايطي که آمريکا از شمال سوريه خارج مي‌شود، بايد بيشتر روي اين تمرکز شود که شرايط براي تقويت حاکميت دولت در سوريه فراهم شود و يکي از گزينه‌هاي اين هم همين گفت‌وگوها و مذاکرات داخلي با دولت است. در عرصه خارجي هم بايد بازيگران از چنين روندي حمايت کنند و از اين منظر اقدامات احتمالي ترکيه در انجام عمليات نظامي، شرايط را دشوار و مجال رفتار سياسي را محدود می‌کند؛ به‌ویژه که تجربه عفرين هم وجود دارد. حضور نظامي ترکيه و مدت‌دارشدن مسئله مثل اتفاقات عفرين، نقض حاکميت سوريه است و راه مطمئني براي پايان بحران سوريه نيست.
چشم‌انداز بلندمدت وقايع شمال سوريه را چگونه مي‌بينيد؟
مسئله جدي رويکردي است که ترکيه در قبال مناطق اطراف خود به نمايش گذاشته است. برخي معتقدند ورود ترکيه به اين عرصه تا حدي براي استفاده و بهره‌گيري‌هاي داخلي و در راستاي تقويت حزب حاکم در مقابل احزاب رقيب است. مسئله ديگر خروج آمريکا از شمال سوريه است که اگر واقعيت داشته باشد و سياست اعلامي همان سياست اعمالي باشد، به نظر مي‌رسد بازيگران مربوط با سوريه بايد فضايي به وجود بياورند که شرايط رفع بحران در داخل سوريه از سوی خود سوري‌ها شکل بگيرد، نه اينکه اقدامات نظامي در راستاي ايجاد ثبات تعريف شود؛ در حالي که اين اقدامات در واقع نتيجه برعکس در اين زمينه دارد. ممکن است اين مداخلات نظامي، مشکلاتی جدي متوجه دولت اردوغان کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها