اهميت سفر عمرانخان
علي بيگدلي . کارشناس امور بينالملل
مذاکرات و ميانجيگري آقاي عمرانخان بين ايران و عربستان از خيلي وقت پيش به صورت يک ديپلماسي پنهاني آغاز شده بود. آخرين بار اين موضوع در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل به طور رسمي مطرح شد.
هم در عربستان و هم در ايران اين تمايل وجود دارد که موضوع به نوعي مسالمتآميز حل شود.
مقامات سياسي و نظامي ما در حادثهاي هم که بهتازگی براي يکي از کشتيهاي ما پيش آمد، رفتار بسيار درست و معقولانهاي داشتند. ما اگرچه ميتوانستيم با توجه به نزديکي حادثه به عربستان، آن کشور را متهم کنيم اما هوشمندانه چنين کاري نکرديم. نتيجه اين شد که آن موضوع بر سفر آقاي عمرانخان سايه نينداخت. از طرف ديگر، عربستان هدفش اين بود که با نزديکي به اسرائيل و فشارآوردن بر آمريکا بتواند به ايران حمله نظامي کند و اين کار صورت نگرفت و در اين هدفش ناکام ماند. ايران دو سه نمايش قدرت از خود بروز داد اما نه به آن صورت که بهانه دست کسي بدهد. يعني کاري را انجام نداد که آنها دوست داشتند. عربستان هم وقتي ديد آمريکا به او کمکي نميکند، دلزده و دلمرده شد.
محمد بنسلمان که دنبال برنامههاي بلندپروازانه خود در عربستان بود، فهميد تا وقتي از مسئله يمن رها نشود، امکان هيچگونه بلندپروازي نخواهد داشت. عربستان اسير موضوع يمن شده و در چهار سال گذشته هيچ توفيقي به دست نياورده است. حالا هم به اين نتيجه رسيده است که بايد مشکل خود را با ايران حل کند.
تحليلگران بينالمللي نظرشان اين است که عربستان نميتواند بدون اجازه آمريکا دست به اقدامي در راستاي حل مشکل خود با ايران بزند. با اين حال تصور نميشود در حال حاضر نقش آمريکا در مذاکرات فعلي ايران و عربستان چندان مؤثر باشد. چراکه کشورهاي منطقه نوعي دلسردي و دلمردگي نسبت به دفاع آمريکا از خودشان دارند. بنابراين بهترين راه براي عربستان اين است که از هر فرصتي براي حل مشکل خود با ايران استفاده کند. اگر اين اتفاق بيفتد، سطح قدرت ايران در منطقه بسيار بالاتر خواهد رفت؛ بهويژه اينکه ميتواند به نوعي به آمريکا هم بياعتنايي کند و خارج از اراده آمريکا اين مذاکرات را انجام دهد.
ايران هم بايد ديپلماسي هوشمندانهاي را که درباره ماجراي کشتي به خرج داد، ادامه دهد. انتظار نتايج کوتاهمدت را هم نبايد داشته باشيم ولي آغاز مذاکرات قطعا التهاب روابط ميان ايران و عربستان سعودي و کلا شيخنشينها را کاهش خواهد داد.
عمرانخان به لحاظ روابط خوبي که با ما دارد و نيز به دلیل روابط مالي خوبش با عربستان سعودي، ميتواند نقش خوبي براي ميانجيگري بين دو کشور ايفا کند. عمرانخان که ميخواهد در دوره بعد هم در پست نخستوزيري موفق باشد، نقشآفريني در نزديککردن دو قدرت برايش امتياز بالايي محسوب ميشود. بنابراين هر سه کشور ميتوانند از اين موضوع منتفع شوند. آقاي عمرانخان اين پتانسيل را دارد که بتواند دست به چنين اقدامي بزند و سفرش به ايران، از اين نظر سفر مهم و مبارکي ميتواند باشد.
مذاکرات و ميانجيگري آقاي عمرانخان بين ايران و عربستان از خيلي وقت پيش به صورت يک ديپلماسي پنهاني آغاز شده بود. آخرين بار اين موضوع در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل به طور رسمي مطرح شد.
هم در عربستان و هم در ايران اين تمايل وجود دارد که موضوع به نوعي مسالمتآميز حل شود.
مقامات سياسي و نظامي ما در حادثهاي هم که بهتازگی براي يکي از کشتيهاي ما پيش آمد، رفتار بسيار درست و معقولانهاي داشتند. ما اگرچه ميتوانستيم با توجه به نزديکي حادثه به عربستان، آن کشور را متهم کنيم اما هوشمندانه چنين کاري نکرديم. نتيجه اين شد که آن موضوع بر سفر آقاي عمرانخان سايه نينداخت. از طرف ديگر، عربستان هدفش اين بود که با نزديکي به اسرائيل و فشارآوردن بر آمريکا بتواند به ايران حمله نظامي کند و اين کار صورت نگرفت و در اين هدفش ناکام ماند. ايران دو سه نمايش قدرت از خود بروز داد اما نه به آن صورت که بهانه دست کسي بدهد. يعني کاري را انجام نداد که آنها دوست داشتند. عربستان هم وقتي ديد آمريکا به او کمکي نميکند، دلزده و دلمرده شد.
محمد بنسلمان که دنبال برنامههاي بلندپروازانه خود در عربستان بود، فهميد تا وقتي از مسئله يمن رها نشود، امکان هيچگونه بلندپروازي نخواهد داشت. عربستان اسير موضوع يمن شده و در چهار سال گذشته هيچ توفيقي به دست نياورده است. حالا هم به اين نتيجه رسيده است که بايد مشکل خود را با ايران حل کند.
تحليلگران بينالمللي نظرشان اين است که عربستان نميتواند بدون اجازه آمريکا دست به اقدامي در راستاي حل مشکل خود با ايران بزند. با اين حال تصور نميشود در حال حاضر نقش آمريکا در مذاکرات فعلي ايران و عربستان چندان مؤثر باشد. چراکه کشورهاي منطقه نوعي دلسردي و دلمردگي نسبت به دفاع آمريکا از خودشان دارند. بنابراين بهترين راه براي عربستان اين است که از هر فرصتي براي حل مشکل خود با ايران استفاده کند. اگر اين اتفاق بيفتد، سطح قدرت ايران در منطقه بسيار بالاتر خواهد رفت؛ بهويژه اينکه ميتواند به نوعي به آمريکا هم بياعتنايي کند و خارج از اراده آمريکا اين مذاکرات را انجام دهد.
ايران هم بايد ديپلماسي هوشمندانهاي را که درباره ماجراي کشتي به خرج داد، ادامه دهد. انتظار نتايج کوتاهمدت را هم نبايد داشته باشيم ولي آغاز مذاکرات قطعا التهاب روابط ميان ايران و عربستان سعودي و کلا شيخنشينها را کاهش خواهد داد.
عمرانخان به لحاظ روابط خوبي که با ما دارد و نيز به دلیل روابط مالي خوبش با عربستان سعودي، ميتواند نقش خوبي براي ميانجيگري بين دو کشور ايفا کند. عمرانخان که ميخواهد در دوره بعد هم در پست نخستوزيري موفق باشد، نقشآفريني در نزديککردن دو قدرت برايش امتياز بالايي محسوب ميشود. بنابراين هر سه کشور ميتوانند از اين موضوع منتفع شوند. آقاي عمرانخان اين پتانسيل را دارد که بتواند دست به چنين اقدامي بزند و سفرش به ايران، از اين نظر سفر مهم و مبارکي ميتواند باشد.