علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد
محمد منجمي.مجری طرحهای راهآهن یزد-اقلید، اصفهان-اهواز و سریعالسیر تهران-اصفهان وزارت راه و شهرسازي
مديريت بحران، فرايندي است كه خطرات پيشِرو، نيازها و منابع موجود در جامعه را پيش، حين و پس از رويداد سانحه، شناسايي و ارزيابي كرده و براي هدايت منابع به سوي نيازها برنامهريزي ميكند. در اين فرايند، منابع مالي، انساني و امكانات بهنحوي هدفمند و برنامهريزيشده، براي پيشگيري از كاهش تأثيرات رويداد سانحه، مهار، سازگاري و كنترل پيامدهاي سوانح و بازيابي، بازسازي و بازگشت جامعه آسيبديده به شرايط عادي به کار گرفته ميشود. از رويكرد پيشبيني وقوع سوانح، نگرش مطالعه زيرساختهاي در حال احداث و توأمان بازپروري زيرساختهاي موجود كشور، بايد بر اساس هدف بهرهبرداري بيوقفه از آنها هنگام رويداد سانحه باشد. به عبارت ديگر، متناسب با پيشبيني رويداد هر سانحه، دوره بازگشت و ميزان خسارات متأثر از آن مد نظر قرار گيرد. مثال عيني اين موضوع، زيرساختهاي ترابري كشور است. از منظر بهرهبرداري بيوقفه، دو سانحه مشهور سيل و زلزله، عملكرد مستمر اين زيرساختهاي داراي اهميت ويژه را دچار كندي يا توقف در زمان بحراني امدادرساني ميكند. اگر زيرساختهاي بيمارستان و آتشنشاني، مقاوم در برابر زلزله باشند، ولی مسير انتقالي و تردد به آنها
دچار انسداد شود، تكليف چيست؟ هنگام وقوع زلزله در استان تهران، به عنوان استان محل استقرار پايتخت كشور، استانهاي مازندران، سمنان، قم، مركزي و قزوين، به عنوان استانهاي معين معرفي شدهاند. وظيفه نقل و انتقال از طريق راهها، راهآهنها و خطوط هوایي مواصلاتي متصل به تهران اين استانها انجام خواهد شد كه خود قاعدتا بايد نقش امدادرساني بيوقفه را برعهده داشته باشند. از ياد نبردهايم در زمينلرزه خردادماه 1383 فيروزآباد كجور، 28 نفر از 35 جانباخته اين زمينلرزه، حين تردد و بر اثر ريزش سنگهاي ترانشههاي جاده كرج-چالوس روي وسايط نقليه و آتشسوزي خودروي حامل نفرات، در حادثهاي اينچنين دلخراش، جان عزيز خود را از دست دادند و براي بازگشایي اين جاده حدود دو ماه زمان سپري شد كه لازمه آن مسدوديت اين محور براي دو ماه بود. در اينباره، در حال حاضر، به جهت تأمين شرايط تردد بيوقفه، ايمن و سريع، افزون بر احداث آزادراه تهران-شمال، پروژههاي ديگري مانند آزادراه كمربندي جنوبي تهران، چهارخطهكردن محورهاي هراز و فيروزكوه، احداث ادامه بزرگراه همت به استان البرز، توسعه خط دوم ريلي كرج-قزوين، برقيكردن راهآهن
تهران-سمنان-مشهد، احداث راهآهنهاي پرسرعت تهران-قم-اصفهان و عادي تهران-رودهن-آمل و... در دستور كار دولت محترم قرار دارد. در طراحي اين مسيرها، سعي شده است تا حد امكان از عبور از مناطق داراي خطر زياد (مانند مناطق داراي پتانسيل گسلش، لغزش، سنگريزش، بهمنگير و...) دوري شود و در صورت عبور اجباري، تمهيدات مورد نياز، منطبق با مطالعات تفصيلي زمينشناسي، لرزه زمينساخت، هواشناسي و هيدرولوژي براي اجزاي مسيرهاي فوق (پلها، تونلها، ترانشهها و خاكريزهاي پروژهاي جادهاي و ريلي و نيز ايستگاهها، علائم و ارتباطات مسيرهاي راهآهن)، بهگونهاي انجام شود كه انسداد حين وقوع سانحه پديدار نشود. همانگونه كه در علم پزشكي عبارت «پيشگيري مقدم بر درمان است» و در ادبيات كهن ايرانزمين تمثيل «علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد»، مشهور خاص و عام است؛ پيشنهاد قابل طرح در اين زمينه اين است كه هدفگذاري اعتبارات ابلاغي و تخصيصي به بخش مديريت بحران كشور از حالت اضطراري به حالت هدفمند و دائمي هدايت يابد و مطابق اولويتبندي پراكندگي مراكز جمعيتي، اقتصادي، صنعتي كشور، رعايت ملاحظات امنيتي و اجتماعي و منطبق با ميزان ريسكپذيري
رويدادهاي طبيعي و انسانساز مناطق مختلف، حسب شرايط و نياز زيرساختهاي موجود كشور، ترميم و مقاومسازي شوند تا اثرات زيانبار انساني و ملي وقوع سوانح به حداقل ممكن كاهش يابد و متعاقبا حجم و گستره بحران در زمان كمينه، قابل مديريت باشد كه نتيجه منطقي آن بازگشتپذيري جامعه به شرايط عادي در كمترين زمان است.
مديريت بحران، فرايندي است كه خطرات پيشِرو، نيازها و منابع موجود در جامعه را پيش، حين و پس از رويداد سانحه، شناسايي و ارزيابي كرده و براي هدايت منابع به سوي نيازها برنامهريزي ميكند. در اين فرايند، منابع مالي، انساني و امكانات بهنحوي هدفمند و برنامهريزيشده، براي پيشگيري از كاهش تأثيرات رويداد سانحه، مهار، سازگاري و كنترل پيامدهاي سوانح و بازيابي، بازسازي و بازگشت جامعه آسيبديده به شرايط عادي به کار گرفته ميشود. از رويكرد پيشبيني وقوع سوانح، نگرش مطالعه زيرساختهاي در حال احداث و توأمان بازپروري زيرساختهاي موجود كشور، بايد بر اساس هدف بهرهبرداري بيوقفه از آنها هنگام رويداد سانحه باشد. به عبارت ديگر، متناسب با پيشبيني رويداد هر سانحه، دوره بازگشت و ميزان خسارات متأثر از آن مد نظر قرار گيرد. مثال عيني اين موضوع، زيرساختهاي ترابري كشور است. از منظر بهرهبرداري بيوقفه، دو سانحه مشهور سيل و زلزله، عملكرد مستمر اين زيرساختهاي داراي اهميت ويژه را دچار كندي يا توقف در زمان بحراني امدادرساني ميكند. اگر زيرساختهاي بيمارستان و آتشنشاني، مقاوم در برابر زلزله باشند، ولی مسير انتقالي و تردد به آنها
دچار انسداد شود، تكليف چيست؟ هنگام وقوع زلزله در استان تهران، به عنوان استان محل استقرار پايتخت كشور، استانهاي مازندران، سمنان، قم، مركزي و قزوين، به عنوان استانهاي معين معرفي شدهاند. وظيفه نقل و انتقال از طريق راهها، راهآهنها و خطوط هوایي مواصلاتي متصل به تهران اين استانها انجام خواهد شد كه خود قاعدتا بايد نقش امدادرساني بيوقفه را برعهده داشته باشند. از ياد نبردهايم در زمينلرزه خردادماه 1383 فيروزآباد كجور، 28 نفر از 35 جانباخته اين زمينلرزه، حين تردد و بر اثر ريزش سنگهاي ترانشههاي جاده كرج-چالوس روي وسايط نقليه و آتشسوزي خودروي حامل نفرات، در حادثهاي اينچنين دلخراش، جان عزيز خود را از دست دادند و براي بازگشایي اين جاده حدود دو ماه زمان سپري شد كه لازمه آن مسدوديت اين محور براي دو ماه بود. در اينباره، در حال حاضر، به جهت تأمين شرايط تردد بيوقفه، ايمن و سريع، افزون بر احداث آزادراه تهران-شمال، پروژههاي ديگري مانند آزادراه كمربندي جنوبي تهران، چهارخطهكردن محورهاي هراز و فيروزكوه، احداث ادامه بزرگراه همت به استان البرز، توسعه خط دوم ريلي كرج-قزوين، برقيكردن راهآهن
تهران-سمنان-مشهد، احداث راهآهنهاي پرسرعت تهران-قم-اصفهان و عادي تهران-رودهن-آمل و... در دستور كار دولت محترم قرار دارد. در طراحي اين مسيرها، سعي شده است تا حد امكان از عبور از مناطق داراي خطر زياد (مانند مناطق داراي پتانسيل گسلش، لغزش، سنگريزش، بهمنگير و...) دوري شود و در صورت عبور اجباري، تمهيدات مورد نياز، منطبق با مطالعات تفصيلي زمينشناسي، لرزه زمينساخت، هواشناسي و هيدرولوژي براي اجزاي مسيرهاي فوق (پلها، تونلها، ترانشهها و خاكريزهاي پروژهاي جادهاي و ريلي و نيز ايستگاهها، علائم و ارتباطات مسيرهاي راهآهن)، بهگونهاي انجام شود كه انسداد حين وقوع سانحه پديدار نشود. همانگونه كه در علم پزشكي عبارت «پيشگيري مقدم بر درمان است» و در ادبيات كهن ايرانزمين تمثيل «علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد»، مشهور خاص و عام است؛ پيشنهاد قابل طرح در اين زمينه اين است كه هدفگذاري اعتبارات ابلاغي و تخصيصي به بخش مديريت بحران كشور از حالت اضطراري به حالت هدفمند و دائمي هدايت يابد و مطابق اولويتبندي پراكندگي مراكز جمعيتي، اقتصادي، صنعتي كشور، رعايت ملاحظات امنيتي و اجتماعي و منطبق با ميزان ريسكپذيري
رويدادهاي طبيعي و انسانساز مناطق مختلف، حسب شرايط و نياز زيرساختهاي موجود كشور، ترميم و مقاومسازي شوند تا اثرات زيانبار انساني و ملي وقوع سوانح به حداقل ممكن كاهش يابد و متعاقبا حجم و گستره بحران در زمان كمينه، قابل مديريت باشد كه نتيجه منطقي آن بازگشتپذيري جامعه به شرايط عادي در كمترين زمان است.