|

لزوم تغذیه فکری پیاده‌روی اربعین

محمدجواد لسانی . پژوهشگر

رویدادهایی که در تقویم سالانه ثبت می‌شوند اغلبشان خاصیت عجیبی دارند؛ آنها با واژه‌هایی فشرده، معرفی می‌شوند مثل عید قربان، جشن مهرگان، شب‌های قدر، محرم و عاشورا، یلدا، نیمه شعبان، ۲۸ صفر و نوروز. این وقایع دیرین، با خودشان ظرفیتی حمل می‌کنند که تنها گوشه‌هایی از آنها در صحن جامعه نورافشانی می‌کند. برخی هم هنوز نتوانسته‌اند معنای نهفته خویش را در اجتماع آزاد کنند. پاره‌ای دیگر هم هستند که رایج شده‌اند؛ اما به شکل درست و منطقی کندوکاو نشده‌اند. مسئولیت سنگینی بر دوش اصحاب فکر است؛ آنها حکم معدنچیان را دارند. آگاهانی که ضرورت است خطر کنند و به جای عافیت‌طلبی، به دل حوادث تاریک بروند. از آوار و حبس در تونل مسیر، نترسند تا بتو‌انند معادن گران‌بهایی با خود به روشنایی آورند تا زنگارهای موهوم این وقایع، ناپدید شوند. حتما در میان درس‌های مدرسه، ترکیب آشنای «نیروی محرکه» شنیده شده است. این خاصیت را می‌توان به فلسفه رویدادها نزدیک کرد و از آنها معجونی به دست آورد که نیروی امید را در اقشار مردم افزون‌تر کند و همچنین بتواند عناصر مفیدی مانند حرکت، آشتی و تعالی را هر سال در یک سرزمین تکرار کند.

اربعین حسینی نیز از این قاعده تقویمی جدا نیست. قوایی پوینده و زایا در باطن این واقعه پنهان است که به‌خوبی می‌تواند هم‌گرایی پایداری میان ایران و همسایگانش ایجاد کند. اربعین، قدرت آن را دارد که با بهره‌گیری از آموزه‌های حسینی، بزرگ‌ترین حزب جریان‌ساز در منطقه شود. آزادکردن این ظرفیت غنی، راهکارهای خاصی می‌طلبد. اكتفا كردن به بسیج مردمی و تبلیغات رسانه‌ای مبتني بر عاطفه زائران، اموری کمی هستند؛ درحالی‌که با این موج عظیم انسانی کارهای زیادی می‌شود کرد؛ بايد با نگاهي عمیق به پیاده‌روی بزرگ تا مقصد کربلا به‌عنوان یک فرصت آگاهی‌بخش نگريست. تردیدی نیست که یک تدبیر حکیمانه می‌تواند وضعیت فعلی را ارتقا دهد، چنان‌که نیروهای مشتاق مردمی با تبعیت از یک برنامه مطالعه‌شده به دو هدف بزرگ برسند؛ نخست آنکه با شناخت سیره پاک امام خویش به‌سوی یک خودسازی عارفانه و معنوی حرکت کنند. این مستلزم سرمایه‌گذاری درازمدت آموزشی است تا تأثیر آن بر زائران قابل تصور شود.

در این راه طولانی تا رسیدن به مقصد، آمادگی روحی مخاطبان عاشق، بسیار بالاست و همچنین زمان کافی برای پیشبرد این برنامه معنوی وجود دارد. پیام‌هایی که از رفتار و توصیه‌های حیات‌بخش آن حضرت سرچشمه می‌گیرد، برد کافی برای رشد عقلی و معنوی پیروانش را دارد؛ اما تنها در شیوه علمی و درست ارائه پیام است که می‌توان این امر مقدس را تضمین کرد، هدف دوم این برنامه سازنده، اجتماعی و سیاسی است، به شکلی که اگر دلدادگان حسین (ع) به نقش سازنده و روشنگر خود پی‌ ببرند و بر قدرت وحدت‌بخشی خود اشراف پیدا کنند، چنان می‌شود که مسافران حرم از هر طیف و فرقه‌ای که به هم می‌رسند، به یک اتحاد و اتفاق جمعی رهنمون خواهند شد. این دستاورد گران‌سنگی است که قادر است منطقه را به‌سوی صلح و آرامشی بادوام مایل کند و با اتکای به این مودت همه‌جانبه، کم‌کم به سمت شرایط ایدئال حرکت دهد. زمانه‌ای که اکنون در این سوی دنیا حاکم شده، بیشتر خواهان آن است که بر طبل آشوب و هرج‌و‌مرج و دشمنی بکوبد که این اصلا طنین خوش‌آهنگی در افکار عمومی دنیا تاکنون نداشته است.این تجمع بزرگ زیبایی‌های دیگری هم دارد که متأسفانه بهره‌برداری لازم از آن نمی‌شود؛ اگر شنیده می‌شود که گروه‌هایی از صاحبان مذاهب و آیین‌های دیگر نیز در این مکان نورانی دیده می‌شوند، نویدبخش آن است که شعاع این وحدت می‌تواند بسیار وسیع‌تر از آنچه باشد که اکنون موجود است و کارگزاران سفر می‌توانند از این موقعیت طلایی برای شکستن یخ‌های جدایی بهره جویند و سبب‌ساز تقریب بین مذاهب شوند. هم‌گرایی در آرمان‌های بشری دور از دسترس نیست و می‌توان به کانون آن همبستگی که در کربلای معلا باشد، اندیشید. ظرفیت این سفر روح‌بخش چنان گسترده است که از چهار گوشه گیتی پذیرش دارد؛ خواستارانی که تنوع فکری و مذهبی دارند و تشنه هم‌صحبتی هستند تا حرف‌های پنهان‌مانده از رسانه‌های جهانی را بشنوند و بگویند؛ اما تاکنون بستری مناسب برای تحقق این محفل‌های معرفتی آماده نشده است.
برای رسیدن به هدف‌های دوگانه این سفر، برنامه‌های خوبی می‌توان پی‌ریزی کرد، از جمله آنکه باید در پیام‌ها و احادیث سرور آزادگان جهان، جست‌وجویی کرد و از آن مکتب حیات‌بخش، اولویت‌هایی یافت که برای تشنگان بی‌قرار نسل امروز آشنا باشد و با تمهیداتی جذاب و پرمایه آنها را سیراب کند. انتشار فرازهایی کوتاه و دل‌انگیز از مناجات سیدالشهدا (ع) که در دعای عرفه آن حضرت تجلی یافته، می‌تواند میهمانان حرم را به تفکر و نیایش پروردگار وادارد. به‌طور قطع، متن‌های دعا می‌تواند با برگردان خوب و ملموس به چند زبان دنیا زمینه‌ساز ارتباط صمیمی و آگاهی‌بخش را فراهم کند. آنها که از هر سو به آن مکان عاشقانه می‌شتابند، می‌توانند در جست‌وجوی معارف و بینش حسینی هم باشند؛ اما هنوز نتوانسته‌اند به دور از آن احساسات بی‌بنیاد که از سوی برخی عرفی شده، به کنه شخصیت و جهان‌بینی آن حضرت راه یابند. آن مسافران، اینک از جاهای گوناگونی آمده‌اند تا پیام‌ها را بشنوند و فقط کسانی که مایه‌هایی از فرهنگ و معرفت دارند، موفق می‌شوند با آن نورسیدگان، تبادل فکر و ایده داشته باشند. همه این پیش‌بینی‌ها و امثال آن، در این فرصت سالانه امکان تجلی دارند، زیرا اربعین، خود یک فرهنگ پویاست، اما استخراج آن فرهنگ به‌آسانی مهیا نیست. پیاده‌روی اربعین قطعا می‌تواند سازنده و روح‌بخش باشد و کربلا مانند دانشگاهی انسان‌ساز تجلی یابد، به شرط آنکه تمامی کسانی که مسئولیتی در این سفر به عهده دارند، برای تغذیه فکری این جوشش بزرگ انسانی، تدبیر و دانش کافی هم داشته باشند.

رویدادهایی که در تقویم سالانه ثبت می‌شوند اغلبشان خاصیت عجیبی دارند؛ آنها با واژه‌هایی فشرده، معرفی می‌شوند مثل عید قربان، جشن مهرگان، شب‌های قدر، محرم و عاشورا، یلدا، نیمه شعبان، ۲۸ صفر و نوروز. این وقایع دیرین، با خودشان ظرفیتی حمل می‌کنند که تنها گوشه‌هایی از آنها در صحن جامعه نورافشانی می‌کند. برخی هم هنوز نتوانسته‌اند معنای نهفته خویش را در اجتماع آزاد کنند. پاره‌ای دیگر هم هستند که رایج شده‌اند؛ اما به شکل درست و منطقی کندوکاو نشده‌اند. مسئولیت سنگینی بر دوش اصحاب فکر است؛ آنها حکم معدنچیان را دارند. آگاهانی که ضرورت است خطر کنند و به جای عافیت‌طلبی، به دل حوادث تاریک بروند. از آوار و حبس در تونل مسیر، نترسند تا بتو‌انند معادن گران‌بهایی با خود به روشنایی آورند تا زنگارهای موهوم این وقایع، ناپدید شوند. حتما در میان درس‌های مدرسه، ترکیب آشنای «نیروی محرکه» شنیده شده است. این خاصیت را می‌توان به فلسفه رویدادها نزدیک کرد و از آنها معجونی به دست آورد که نیروی امید را در اقشار مردم افزون‌تر کند و همچنین بتواند عناصر مفیدی مانند حرکت، آشتی و تعالی را هر سال در یک سرزمین تکرار کند.

اربعین حسینی نیز از این قاعده تقویمی جدا نیست. قوایی پوینده و زایا در باطن این واقعه پنهان است که به‌خوبی می‌تواند هم‌گرایی پایداری میان ایران و همسایگانش ایجاد کند. اربعین، قدرت آن را دارد که با بهره‌گیری از آموزه‌های حسینی، بزرگ‌ترین حزب جریان‌ساز در منطقه شود. آزادکردن این ظرفیت غنی، راهکارهای خاصی می‌طلبد. اكتفا كردن به بسیج مردمی و تبلیغات رسانه‌ای مبتني بر عاطفه زائران، اموری کمی هستند؛ درحالی‌که با این موج عظیم انسانی کارهای زیادی می‌شود کرد؛ بايد با نگاهي عمیق به پیاده‌روی بزرگ تا مقصد کربلا به‌عنوان یک فرصت آگاهی‌بخش نگريست. تردیدی نیست که یک تدبیر حکیمانه می‌تواند وضعیت فعلی را ارتقا دهد، چنان‌که نیروهای مشتاق مردمی با تبعیت از یک برنامه مطالعه‌شده به دو هدف بزرگ برسند؛ نخست آنکه با شناخت سیره پاک امام خویش به‌سوی یک خودسازی عارفانه و معنوی حرکت کنند. این مستلزم سرمایه‌گذاری درازمدت آموزشی است تا تأثیر آن بر زائران قابل تصور شود.

در این راه طولانی تا رسیدن به مقصد، آمادگی روحی مخاطبان عاشق، بسیار بالاست و همچنین زمان کافی برای پیشبرد این برنامه معنوی وجود دارد. پیام‌هایی که از رفتار و توصیه‌های حیات‌بخش آن حضرت سرچشمه می‌گیرد، برد کافی برای رشد عقلی و معنوی پیروانش را دارد؛ اما تنها در شیوه علمی و درست ارائه پیام است که می‌توان این امر مقدس را تضمین کرد، هدف دوم این برنامه سازنده، اجتماعی و سیاسی است، به شکلی که اگر دلدادگان حسین (ع) به نقش سازنده و روشنگر خود پی‌ ببرند و بر قدرت وحدت‌بخشی خود اشراف پیدا کنند، چنان می‌شود که مسافران حرم از هر طیف و فرقه‌ای که به هم می‌رسند، به یک اتحاد و اتفاق جمعی رهنمون خواهند شد. این دستاورد گران‌سنگی است که قادر است منطقه را به‌سوی صلح و آرامشی بادوام مایل کند و با اتکای به این مودت همه‌جانبه، کم‌کم به سمت شرایط ایدئال حرکت دهد. زمانه‌ای که اکنون در این سوی دنیا حاکم شده، بیشتر خواهان آن است که بر طبل آشوب و هرج‌و‌مرج و دشمنی بکوبد که این اصلا طنین خوش‌آهنگی در افکار عمومی دنیا تاکنون نداشته است.این تجمع بزرگ زیبایی‌های دیگری هم دارد که متأسفانه بهره‌برداری لازم از آن نمی‌شود؛ اگر شنیده می‌شود که گروه‌هایی از صاحبان مذاهب و آیین‌های دیگر نیز در این مکان نورانی دیده می‌شوند، نویدبخش آن است که شعاع این وحدت می‌تواند بسیار وسیع‌تر از آنچه باشد که اکنون موجود است و کارگزاران سفر می‌توانند از این موقعیت طلایی برای شکستن یخ‌های جدایی بهره جویند و سبب‌ساز تقریب بین مذاهب شوند. هم‌گرایی در آرمان‌های بشری دور از دسترس نیست و می‌توان به کانون آن همبستگی که در کربلای معلا باشد، اندیشید. ظرفیت این سفر روح‌بخش چنان گسترده است که از چهار گوشه گیتی پذیرش دارد؛ خواستارانی که تنوع فکری و مذهبی دارند و تشنه هم‌صحبتی هستند تا حرف‌های پنهان‌مانده از رسانه‌های جهانی را بشنوند و بگویند؛ اما تاکنون بستری مناسب برای تحقق این محفل‌های معرفتی آماده نشده است.
برای رسیدن به هدف‌های دوگانه این سفر، برنامه‌های خوبی می‌توان پی‌ریزی کرد، از جمله آنکه باید در پیام‌ها و احادیث سرور آزادگان جهان، جست‌وجویی کرد و از آن مکتب حیات‌بخش، اولویت‌هایی یافت که برای تشنگان بی‌قرار نسل امروز آشنا باشد و با تمهیداتی جذاب و پرمایه آنها را سیراب کند. انتشار فرازهایی کوتاه و دل‌انگیز از مناجات سیدالشهدا (ع) که در دعای عرفه آن حضرت تجلی یافته، می‌تواند میهمانان حرم را به تفکر و نیایش پروردگار وادارد. به‌طور قطع، متن‌های دعا می‌تواند با برگردان خوب و ملموس به چند زبان دنیا زمینه‌ساز ارتباط صمیمی و آگاهی‌بخش را فراهم کند. آنها که از هر سو به آن مکان عاشقانه می‌شتابند، می‌توانند در جست‌وجوی معارف و بینش حسینی هم باشند؛ اما هنوز نتوانسته‌اند به دور از آن احساسات بی‌بنیاد که از سوی برخی عرفی شده، به کنه شخصیت و جهان‌بینی آن حضرت راه یابند. آن مسافران، اینک از جاهای گوناگونی آمده‌اند تا پیام‌ها را بشنوند و فقط کسانی که مایه‌هایی از فرهنگ و معرفت دارند، موفق می‌شوند با آن نورسیدگان، تبادل فکر و ایده داشته باشند. همه این پیش‌بینی‌ها و امثال آن، در این فرصت سالانه امکان تجلی دارند، زیرا اربعین، خود یک فرهنگ پویاست، اما استخراج آن فرهنگ به‌آسانی مهیا نیست. پیاده‌روی اربعین قطعا می‌تواند سازنده و روح‌بخش باشد و کربلا مانند دانشگاهی انسان‌ساز تجلی یابد، به شرط آنکه تمامی کسانی که مسئولیتی در این سفر به عهده دارند، برای تغذیه فکری این جوشش بزرگ انسانی، تدبیر و دانش کافی هم داشته باشند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها