شوراي يکدست كامياب يا ناكام؟
شهرزاد همتي: از شوراي شهر يکدست و تماماصلاحطلب تهران مدتهاست صداهاي مخالف و انتقادي تندي به گوش ميرسد؛ شوراي شهري که همه 21 نفرشان محصول يک ليست واحد هستند و علاوهبراين با يک دولت همسو و مجلسي که حداقل 30 نماينده شهر تهران نيز مانند خودشان حاصل ليست مشابه (اميد/ اصلاحطلبان) هستند نيز همزمان شدهاند. انتظار بديهي از خروجي و نتيجه چنين شورايي که ابر و باد و مه و خورشيد و فلک برايشان دست به دست هم دادند، کارکردن براي شهر و موفقيت بود. حالا بيشتر از دو سال از شروع به کارشان گذشته، اما اگر کسي از اهالي تهران را در خيابان بگيري و از او درباره شوراي شهر و کارهايي که کرده سؤال بپرسي بعيد است کسي چيز خاصي يادش بيايد. کار به جايي رسيده که برخي از اعضاي همين شورا هم لب به گلايه و انتقاد گشودهاند که در اين مدت کاري براي شهر نکردهايم. آيا ميتوان اين موضوع را شکست شوراي يکدست تهران دانست؟ شکستي هم براي تهيهکنندگان ليست 21 نفره و نااميدي براي مردمي که با آراي ميليوني آنها را روي صندليهاي سبز شورا در خيابان بهشت نشاندند. در اين گزارش با محمد عليخاني، عضو شوراي شهر که اين روزها ساز مخالف و
انتقادي او بيشتر از همه ديگر اعضا به گوش ميرسد و همينطور آذر منصوري، قائممقام حزب اتحاد که در بستن اين ليست نقش مهمي داشته گفتوگو کرده و نظر آنها را پرسيدهايم.
آلودگي هوا و نمايش دوچرخهسواري
«محمد عليخاني»، رئيس کميسيون عمران و حملونقل شوراي شهر تهران، در گفتوگو با «شرق» درباره انتقادات صريح اخير خود از شهرداري و معاونت حملونقل شهردار تهران اينطور توضيح داد. وي در پاسخ به اين سؤال که آيا زمان يکدستبودن شورا و شهرداري اصلاحطلب به پايان رسيده، گفت: به نظرم اگر تا پيش از اين مواضعي اينچنيني را از اعضا نميديديم به اين دليل بود که ما سه شهردار تجربه کرديم و دو شهردار قبلي بيشتر از شش، هفت ماه در رأس کار نبودند و شش ماه مدت کوتاهي براي ارزيابي است و شورا براي اجراي برنامههاي شهرداري بايد زمان بدهد و اين فرصت را دو شهردار قبلي پيدا نکردند که زماني کافي را سپري کنند و سپس ما عملکرد آنها را ارزيابي کنيم. اما شهردار فعلي تهران، مدت قابلتوجهي را در اختيار داشته و حالا هم دو سال از عمر شوراي پنجم گذشته است. اين شهردار هم جديدا وارد شهرداري نشده و پيشتر هم در دو معاونت شهرداري مسئوليت داشته است و از داخل شهرداري باخبر و با مسائل و مشکلات شهرداري آشناست و حالا ميشود گفت فرصت لازم به آقاي حناچي داده شده و اگر الان حرفي زده ميشود، چون مدتي که ايشان در شهرداري سپري کردهاند، برايند کاري ايشان را
نشان ميدهد و ميگويد آيا طبق برنامههاي شورا پيش ميروند و انتظارات شورا را برآورده ميکنند و در انتصابات آيا خوب عمل کردهاند يا خير. حالا شايد مجموع اين شرايط باشد که شما انتقاداتي صريحتر را از سمت شوراي شهر به سمت شهرداري ميبينيد. فرصت لازم به آقاي حناچي داده شده و وقت ارزيابي عملکرد ايشان است.
وي افزود: من قبلا هم اظهارنظر ميکردم، اما شايد براي برخي همکارانم فرصت لازم به پايان رسيده و فکر ميکنند حالا وقتش است که اگر حرفي مانده، گفته شود. يکي از موانعي که تا الان بوده و من احساس ميکردم بين اعضاي شورا وجود دارد، اين است که تصور ميکردند به وحدت و يکپارچگي ما آسيب ميزند و نسبت به آن هراس داشتند. ماجراهاي شوراي اول ترسي را در دل آنها ايجاد کرده بود. من اين نگراني را بيمورد ميدانم، چراکه بههرحال ما تحت هر شرايطي يکپارچه خواهيم ماند و اين مسئله آسيبي نخواهد ديد. حالا اگر دو نفر هم نقدي بکنند اتفاقي نخواهد افتاد. براي همين من به اين نگراني قائل نبودم و هرجايي مطلبي را لازم ديدم بيان کردم. من معتقدم اگر ما نقدهايمان را بجا بیان کنیم و با مردم و خودمان روراست باشيم بيشتر به ما کمک ميکند تا کارها را پيش ببريم و در آينده نگوييم ديگر دير شده. هرجا تشخيص داديم، بايد در زمان مقتضي صحبت کنیم. اگر بگذاريم چند ماه آخر صحبت کنيم، ديگر کسي از ما نخواهد پذيرفت؛ مثل اينکه الان آقاي روحاني بعد از گذشت شش سال برخي حرفها را ميزند که ديگر فايدهاي ندارد. به نظرم بايد در وقت خودش حرف زد و وقتي زمانش بگذرد،
مردم ديگر به آن توجه نميکنند. الان توجيهي ندارد که در مقابل مشکلات سکوت کنيم.
چشم بستن روي واقعيت
رئيس کميسيون عمران و حملونقل شوراي شهر در پاسخ به اين سؤال که اين شائبه وجود دارد که تمامي انتقادات شما به معاونت حملونقل شهرداري و پورسيدآقايي است و عدهاي دليل آن را مسائل شخصي ميدانند نيز اينطور گفت: «حوزه تخصصي ما حوزه عمران و حملونقل است و طبيعي است که در حوزه تخصصي خود ورود پيدا ميکنيم. البته نماينده در مقابل همه مسائل شهرداري ميتواند نظارت کند اما قاعدتا در حوزه تخصصي خودش بيشتر ورود ميکند و ما هم از اين قاعده مستثنا نيستيم. نقد ما هم از ابتدا به نظرمان در بيشتر موارد امروز خودش را نشان ميدهد. مثلا در نوروز که بحث حلقه دوم طرح ترافيک توسط شوراي ترافيک تصويب شد (البته به پيشنهاد معاونت حملونقل شوراي شهر هم دور زده شد و بدون نظر شورا، اين طرح را شوراي ترافيک تصويب کرد) آن زمان هم گفتيم به اندازه کافي روي اين طرح مطالعه نشده، پيوستهاي لازم اقتصادي و اجتماعي و ترافيکي هم ندارد؛ اما اين طرح به تصويب رسيد. البته بعضي از اعضاي شوراي شهر از روي حسن ظن يا بعضيها از روي رفاقتي که با معاونت داشتند، چشمشان را روي واقعيت بستند. اوايل که معاونت حملونقل به شورا ميآمد و در صحن گزارش ميداد و آمار و
ارقام عجيبوغريب ميداد، ما ميگفتيم اين آمار واقعيت ندارد. آن روز بخشي حرف ما را قبول نميکردند اما امروز مشخص شد که با تغيير فصل آن اعداد و ارقامي که ميگفتند اين طرح در کاهش آلودگي هوا تأثير داشته و ترافيک توسط حلقه دوم کم شده، رؤيايي بيش نبود. اگر واقعيت داشتند، امروز نبايد شاهد اين افتضاح در شهر بوديم. عليخاني با اشاره به اينکه بارها متذکر شديم اين ادعا را مطرح نکنيد، تصريح کرد: من پيشتر در چند مصاحبه گفتم که بالاخره آبوهوا مهمترين عاملي بود که باعث کاهش آلودگي هوا شد و شما اين مسئله را به عملکرد خود نسبت ندهيد! در ابتداي سال از شدت بارندگي در کشور سيل راه افتاد و مدام باد و باران بود. اما دوستان ميگفتند ما مسئله آلودگي را حل کرديم. باز ما گوشزد کرديم اين مسئله مربوط به آبوهواست ولي دوستان از انتقاد ما خوششان نميآمد. حتي برخي از اعضاي شورا به من ميگفتند حالا جايي مشکل کمتر شده، شما بگذار به نام شهرداري باشد ولي من ميگفتم وقتي فصل عوض شود، ما بارندگي نداشته باشيم و باد نداشته باشيم، معلوم است آلودگي برميگردد. نمونه واضحش اتفاق افتاده و حرفهاي ما به کرسي نشسته است. بنابراين حرفهايي که زده
شد، از روي واقعيت بود و الان هم معتقدم اگر شهرداري تدبير به خرج ندهد و فکري به حال حملونقل و ترافيک نکند، پاشنه آشيل شهرداري همين مسئله ترافيک و آلودگي خواهد بود و در آينده حرفي براي گفتن ندارد.
همه ما شکست ميخوريم
رئيس کميسيون عمران و حملونقل گفت: «اولويت مردم تهران در همه نظرسنجيها حل مشکل ترافيک و آلودگي هوا بوده و برای خود ما شوراييها حل اين مسئله جزء شعارها، در صدر برنامهها و اولويتمان است و بارها بر آن تأكيد کردهايم اما متأسفانه من قبلا هم گفتم، اينها نتوانستند يک عدد اتوبوس در 2 سال گذشته به ناوگان حملونقل عمومي تهران اضافه کنند. اگر خاطرتان باشد، گفتند 11 اتوبوس به ناوگان اضافه کرديم، آن چند ناوگان قبلا خريداري شده بود و مشکل شمارهگذاري داشت و اين دوستان مشکل شمارهگذاري را حل کردند. چيزي در دوره خودشان نخريدهاند و نتوانستند حتي يك اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومي اضافه کنند. من اين مسئله را با صراحت ميگويم و قابل سنجش است. مشکل آلودگي هواي تهران با نمايش و دوچرخهسواري حل نميشود. ما اول بايد حملونقل عمومي را درست کنيم و بعد سوار دوچرخه شويم. موتورسيکلتي که بالاترين ميزان آلودگي را در هواي تهران دارد، برايش هيچ طرح و برنامهاي نداريد؛ درحاليکه در زمينه برقيکردن موتورسيکلتها برنامههاي خوبي داريم. ما که مسئول اجرا نيستيم؛ شورا که در اجرا وارد نميشود و اگر بنا بود ما اجرا کنيم، نياز به شهردار و
معاون حملونقل نبود و شورا خودش تصويب و اجرا ميکرد. وظيفه شورا ارائه برنامه و سياستگذاري است و اين کار را ما انجام دادهايم. ما از لحاظ مصوبات هيچ کموکسري نداريم. برنامه سوم شهرداري را خود شوراي پنجم تهيه و تصويب کرده، اولويتها را مشخص کرده و امروز مصوبات خوبي داريم. ساماندهي پارک حاشيهاي را مصوب کرديم، رفع گرههاي کور ترافيکي را مشخص و مصوب کرديم؛ اما هيچکدام اجرا نشد. اصلا معاون حملونقل خودش را تافته جدابافته ميداند و خودش را ملزم به اجراي سياستهاي شورا نميداند. او دنبال نمايش خودش است و دوچرخهسواري دوست دارد و متأسفانه آقاي حناچي را در اين مسير انداختند و اين بنده خدا هم مجبور است هر سهشنبه در خيابان راه بيفتد. اينکه چنين نمادي داشته باشيم، خيلي خوب است؛ حالا يکبار، دوبار هم سوار دوچرخه شويم، نه اينکه کاري کنيم مردم ما را مسخره کنند. آيا اولويت ما دوچرخهسواري بود؟ اولويت ما حملونقل پاک بود؛ يعني برقيکردن حملونقل اتوبوسراني و واردکردن تاکسي هيبريدي؛ يعني برقيکردن موتورسيکلت؛ اما شما همه چيز را ول کردهايد و چسبيدهايد به دوچرخه. حرف هم که ميزنيم، ميگويند عليخاني مخالف دوچرخه است!
دوستان عزيز! دوچرخه مال خيابانهاي تهران نيست. شما با دوچرخه از محل کار تا اولين مسير ايستگاه حملونقل عمومي در مسيري نهايتا دو کيلومتري ميتوانيد دوچرخهسواري کنيد. شما با دوچرخه نميتوانيد تابستان از منزل به محل کار برويد و با بوي عرق و بدن آشفته به محل کار برسيد. همه کارمندان مثل مديران در دفترشان حمام ندارند و نميتوانند دوش بگيرند. کارمندان اين امکانات را ندارند که با دوچرخه بيايند و چند نفر ماشينشان را برايشان بياورند تا شب دوچرخه را داخل ماشين بگذارند و به منزل ببرند. ما وقتي براي اين کارها نداريم. فقط دو سال از عمر اين شورا باقي مانده. من نميگويم اين شورا کاري نکرده؛ اما متأسفانه نمود و تبلور کار شورا در عملکرد شهرداري است. اگر شهرداري به سياستهاي شورا عمل نکند، همه ما شکست ميخوريم و مردم ميگويند شماي نماينده اين مدير را آورديد و اين همان مسئلهاي است که مغفول مانده است. حالا اسم کميسيون عمران و معاونت حملونقل بد شده؛ اما در معاونتهاي ديگر هم مشکل وجود دارد. در معاونت شهرسازي متأسفانه گفته نميشود که چه مشکلي داريم. کميسيون فرهنگي-اجتماعي شورا با معاونت فرهنگي-هنري شهرداري مشکل دارد. آنها
هم با هم هماهنگ نيستند. کميسيون معماري و شهرسازي با معاونت شهرسازي دچار مشکل هستند و نميتوان گفت در بقيه حوزهها مشکلي نيست؛ اما سکوت ميشد تا زمان مسائل را حل کند؛ اما حالا ديگر وقت سکوتکردن نيست».
تفرق برخلاف مشي اصلاحطلبي
آذر منصوري، عضو شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان و قائممقام دبيرکل حزب اتحاد ملت، در گفتوگو با «شرق» در پاسخ به اين سؤال که هنگام چينش فهرست نمايندگان شوراي شهر، چه ميزان يکپارچگي اين فهرست براي شما اهميت داشت و آيا به نظر شما يکپارچگي در موفقيت شهر مؤثر است يا تضارب آرا؟ گفت: «طبق قاعده زماني که ما تلاش کرديم براي اينکه در تصميمگيري براي انتخابات به اجماع برسيم، هدف اين بود که وقتي فهرست ما در انتخابات رأي آورد، اين فهرست با همين اجماع بتواند برنامههايي را که اصلاحطلبان وعده آن را به مردم براي شهر تهران دادند، محقق کند. موضوع اصلي اين بود که درهرحال وقتي 21 نفر کنار هم قرار ميگيرند، مثل هم فکر نميکنند و نگرش مختلفي درباره مسائل شهري دارند؛ اما مسئله مهم اين بود که در سياستگذاريها و جهتگيريها با اجماع حداکثري به گونهاي عمل کنند که تأثير حضورشان در شهر تهران بهنوعي براي مردم ملموس باشد و عينيت پيدا کند. طبيعي است که با چنين رويکردي هر نوع تفرق و تشتتي که منجر به تأثيرگذاري و تزلزل در عملکرد شوراي شهر و مجموعه مديريت شهري شود، برخلاف مشياي است که اصلاحطلبان براساسآن در انتخابات شرکت
کردند». او تأكيد کرد: «اينکه از دو جريان فکري متفاوت در يک نهاد انتخابي حضور پيدا کنند و بحثهايي از اين دست مثل اختلاف نظر در سياستگذاريها مطرح شود، امري طبيعي است؛ اما وقتي گروهي به نمايندگي از يک جريان سياسي به يک نهاد انتخابي راه پيدا ميکنند، طبق قاعده بايد بتوانند در چنين مواقعي با اجماع حداکثري برنامههاي اجماع خود را پيش ببرند. خيلي از بحثها در همين گفتوگوهاي بينابيني در مجموعه شورا و شهرداري با چنين رويکردي حلشدنی است و بههيچوجه اصلاحطلبان در اين دوره از انتخابات به دنبال اين نبودند که در اين فهرست 21نفره صداي دودستگي و تفرق داشته باشند. اين انسجام حداقل مطالبه بدنه اجتماعي و مجموعه گروهها و جريانهايي بود که سعي کردند با ائتلاف يک فهرست ائتلافي را راهي شورا کنند».
تجربه مشابه شوراي اول
منصوري همچنين ميگويد: «اختلافنظر طبيعي است؛ اما نبايد اين تفاوت ديدگاهها به گونهاي انعکاس پيدا کند که هم بر سياستگذاري کلان اثر بگذارد و هم خدايي ناکرده تجربهاي که ما در شوراي اول داشتيم، دوباره در شوراي پنجم هم تکرار شود». او در پاسخ به اين سؤال که آيا عملکرد فهرستي را که چيدهايد، راضيکننده ميدانيد، گفت: «در مجموع عملکرد شوراي پنجم را قابل دفاع ميدانم؛ چه درباره اصلاح سياستگذاريها، بحث نامحرمندانستن مردم، طرح شفافيتي که ارائه شد، گزارشدهي به مردم، تلاش براي کاهش آلودگي شهر تهران، رفع مشکلات و موانع ترافيکي و... عملکرد شورا قابل دفاع است. بههرترتيب با وجود بدهيهاي بهجامانده از شهردار گذشته راهاندازي خطوط مترو، تغيير چهره شهر و استفاده از فضاهاي فرهنگي با رويکرد جديد و به رسميت شناختن نهادهاي مدني، تفاوتهاي ملموس در شوراي جديد بود؛ ولي طبق قاعده با توجه به مشکلاتي که تهران دارد، اميدواريم که در طول دو سال باقيمانده حداقل شوراي پنجم بتواند اقدامات جدي را که تأثير ملموستر براي شهروندان داشته باشد، به انجام برساند و مقدمه آن هم انسجام حداکثري در شوراي شهر است».
شهرزاد همتي: از شوراي شهر يکدست و تماماصلاحطلب تهران مدتهاست صداهاي مخالف و انتقادي تندي به گوش ميرسد؛ شوراي شهري که همه 21 نفرشان محصول يک ليست واحد هستند و علاوهبراين با يک دولت همسو و مجلسي که حداقل 30 نماينده شهر تهران نيز مانند خودشان حاصل ليست مشابه (اميد/ اصلاحطلبان) هستند نيز همزمان شدهاند. انتظار بديهي از خروجي و نتيجه چنين شورايي که ابر و باد و مه و خورشيد و فلک برايشان دست به دست هم دادند، کارکردن براي شهر و موفقيت بود. حالا بيشتر از دو سال از شروع به کارشان گذشته، اما اگر کسي از اهالي تهران را در خيابان بگيري و از او درباره شوراي شهر و کارهايي که کرده سؤال بپرسي بعيد است کسي چيز خاصي يادش بيايد. کار به جايي رسيده که برخي از اعضاي همين شورا هم لب به گلايه و انتقاد گشودهاند که در اين مدت کاري براي شهر نکردهايم. آيا ميتوان اين موضوع را شکست شوراي يکدست تهران دانست؟ شکستي هم براي تهيهکنندگان ليست 21 نفره و نااميدي براي مردمي که با آراي ميليوني آنها را روي صندليهاي سبز شورا در خيابان بهشت نشاندند. در اين گزارش با محمد عليخاني، عضو شوراي شهر که اين روزها ساز مخالف و
انتقادي او بيشتر از همه ديگر اعضا به گوش ميرسد و همينطور آذر منصوري، قائممقام حزب اتحاد که در بستن اين ليست نقش مهمي داشته گفتوگو کرده و نظر آنها را پرسيدهايم.
آلودگي هوا و نمايش دوچرخهسواري
«محمد عليخاني»، رئيس کميسيون عمران و حملونقل شوراي شهر تهران، در گفتوگو با «شرق» درباره انتقادات صريح اخير خود از شهرداري و معاونت حملونقل شهردار تهران اينطور توضيح داد. وي در پاسخ به اين سؤال که آيا زمان يکدستبودن شورا و شهرداري اصلاحطلب به پايان رسيده، گفت: به نظرم اگر تا پيش از اين مواضعي اينچنيني را از اعضا نميديديم به اين دليل بود که ما سه شهردار تجربه کرديم و دو شهردار قبلي بيشتر از شش، هفت ماه در رأس کار نبودند و شش ماه مدت کوتاهي براي ارزيابي است و شورا براي اجراي برنامههاي شهرداري بايد زمان بدهد و اين فرصت را دو شهردار قبلي پيدا نکردند که زماني کافي را سپري کنند و سپس ما عملکرد آنها را ارزيابي کنيم. اما شهردار فعلي تهران، مدت قابلتوجهي را در اختيار داشته و حالا هم دو سال از عمر شوراي پنجم گذشته است. اين شهردار هم جديدا وارد شهرداري نشده و پيشتر هم در دو معاونت شهرداري مسئوليت داشته است و از داخل شهرداري باخبر و با مسائل و مشکلات شهرداري آشناست و حالا ميشود گفت فرصت لازم به آقاي حناچي داده شده و اگر الان حرفي زده ميشود، چون مدتي که ايشان در شهرداري سپري کردهاند، برايند کاري ايشان را
نشان ميدهد و ميگويد آيا طبق برنامههاي شورا پيش ميروند و انتظارات شورا را برآورده ميکنند و در انتصابات آيا خوب عمل کردهاند يا خير. حالا شايد مجموع اين شرايط باشد که شما انتقاداتي صريحتر را از سمت شوراي شهر به سمت شهرداري ميبينيد. فرصت لازم به آقاي حناچي داده شده و وقت ارزيابي عملکرد ايشان است.
وي افزود: من قبلا هم اظهارنظر ميکردم، اما شايد براي برخي همکارانم فرصت لازم به پايان رسيده و فکر ميکنند حالا وقتش است که اگر حرفي مانده، گفته شود. يکي از موانعي که تا الان بوده و من احساس ميکردم بين اعضاي شورا وجود دارد، اين است که تصور ميکردند به وحدت و يکپارچگي ما آسيب ميزند و نسبت به آن هراس داشتند. ماجراهاي شوراي اول ترسي را در دل آنها ايجاد کرده بود. من اين نگراني را بيمورد ميدانم، چراکه بههرحال ما تحت هر شرايطي يکپارچه خواهيم ماند و اين مسئله آسيبي نخواهد ديد. حالا اگر دو نفر هم نقدي بکنند اتفاقي نخواهد افتاد. براي همين من به اين نگراني قائل نبودم و هرجايي مطلبي را لازم ديدم بيان کردم. من معتقدم اگر ما نقدهايمان را بجا بیان کنیم و با مردم و خودمان روراست باشيم بيشتر به ما کمک ميکند تا کارها را پيش ببريم و در آينده نگوييم ديگر دير شده. هرجا تشخيص داديم، بايد در زمان مقتضي صحبت کنیم. اگر بگذاريم چند ماه آخر صحبت کنيم، ديگر کسي از ما نخواهد پذيرفت؛ مثل اينکه الان آقاي روحاني بعد از گذشت شش سال برخي حرفها را ميزند که ديگر فايدهاي ندارد. به نظرم بايد در وقت خودش حرف زد و وقتي زمانش بگذرد،
مردم ديگر به آن توجه نميکنند. الان توجيهي ندارد که در مقابل مشکلات سکوت کنيم.
چشم بستن روي واقعيت
رئيس کميسيون عمران و حملونقل شوراي شهر در پاسخ به اين سؤال که اين شائبه وجود دارد که تمامي انتقادات شما به معاونت حملونقل شهرداري و پورسيدآقايي است و عدهاي دليل آن را مسائل شخصي ميدانند نيز اينطور گفت: «حوزه تخصصي ما حوزه عمران و حملونقل است و طبيعي است که در حوزه تخصصي خود ورود پيدا ميکنيم. البته نماينده در مقابل همه مسائل شهرداري ميتواند نظارت کند اما قاعدتا در حوزه تخصصي خودش بيشتر ورود ميکند و ما هم از اين قاعده مستثنا نيستيم. نقد ما هم از ابتدا به نظرمان در بيشتر موارد امروز خودش را نشان ميدهد. مثلا در نوروز که بحث حلقه دوم طرح ترافيک توسط شوراي ترافيک تصويب شد (البته به پيشنهاد معاونت حملونقل شوراي شهر هم دور زده شد و بدون نظر شورا، اين طرح را شوراي ترافيک تصويب کرد) آن زمان هم گفتيم به اندازه کافي روي اين طرح مطالعه نشده، پيوستهاي لازم اقتصادي و اجتماعي و ترافيکي هم ندارد؛ اما اين طرح به تصويب رسيد. البته بعضي از اعضاي شوراي شهر از روي حسن ظن يا بعضيها از روي رفاقتي که با معاونت داشتند، چشمشان را روي واقعيت بستند. اوايل که معاونت حملونقل به شورا ميآمد و در صحن گزارش ميداد و آمار و
ارقام عجيبوغريب ميداد، ما ميگفتيم اين آمار واقعيت ندارد. آن روز بخشي حرف ما را قبول نميکردند اما امروز مشخص شد که با تغيير فصل آن اعداد و ارقامي که ميگفتند اين طرح در کاهش آلودگي هوا تأثير داشته و ترافيک توسط حلقه دوم کم شده، رؤيايي بيش نبود. اگر واقعيت داشتند، امروز نبايد شاهد اين افتضاح در شهر بوديم. عليخاني با اشاره به اينکه بارها متذکر شديم اين ادعا را مطرح نکنيد، تصريح کرد: من پيشتر در چند مصاحبه گفتم که بالاخره آبوهوا مهمترين عاملي بود که باعث کاهش آلودگي هوا شد و شما اين مسئله را به عملکرد خود نسبت ندهيد! در ابتداي سال از شدت بارندگي در کشور سيل راه افتاد و مدام باد و باران بود. اما دوستان ميگفتند ما مسئله آلودگي را حل کرديم. باز ما گوشزد کرديم اين مسئله مربوط به آبوهواست ولي دوستان از انتقاد ما خوششان نميآمد. حتي برخي از اعضاي شورا به من ميگفتند حالا جايي مشکل کمتر شده، شما بگذار به نام شهرداري باشد ولي من ميگفتم وقتي فصل عوض شود، ما بارندگي نداشته باشيم و باد نداشته باشيم، معلوم است آلودگي برميگردد. نمونه واضحش اتفاق افتاده و حرفهاي ما به کرسي نشسته است. بنابراين حرفهايي که زده
شد، از روي واقعيت بود و الان هم معتقدم اگر شهرداري تدبير به خرج ندهد و فکري به حال حملونقل و ترافيک نکند، پاشنه آشيل شهرداري همين مسئله ترافيک و آلودگي خواهد بود و در آينده حرفي براي گفتن ندارد.
همه ما شکست ميخوريم
رئيس کميسيون عمران و حملونقل گفت: «اولويت مردم تهران در همه نظرسنجيها حل مشکل ترافيک و آلودگي هوا بوده و برای خود ما شوراييها حل اين مسئله جزء شعارها، در صدر برنامهها و اولويتمان است و بارها بر آن تأكيد کردهايم اما متأسفانه من قبلا هم گفتم، اينها نتوانستند يک عدد اتوبوس در 2 سال گذشته به ناوگان حملونقل عمومي تهران اضافه کنند. اگر خاطرتان باشد، گفتند 11 اتوبوس به ناوگان اضافه کرديم، آن چند ناوگان قبلا خريداري شده بود و مشکل شمارهگذاري داشت و اين دوستان مشکل شمارهگذاري را حل کردند. چيزي در دوره خودشان نخريدهاند و نتوانستند حتي يك اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومي اضافه کنند. من اين مسئله را با صراحت ميگويم و قابل سنجش است. مشکل آلودگي هواي تهران با نمايش و دوچرخهسواري حل نميشود. ما اول بايد حملونقل عمومي را درست کنيم و بعد سوار دوچرخه شويم. موتورسيکلتي که بالاترين ميزان آلودگي را در هواي تهران دارد، برايش هيچ طرح و برنامهاي نداريد؛ درحاليکه در زمينه برقيکردن موتورسيکلتها برنامههاي خوبي داريم. ما که مسئول اجرا نيستيم؛ شورا که در اجرا وارد نميشود و اگر بنا بود ما اجرا کنيم، نياز به شهردار و
معاون حملونقل نبود و شورا خودش تصويب و اجرا ميکرد. وظيفه شورا ارائه برنامه و سياستگذاري است و اين کار را ما انجام دادهايم. ما از لحاظ مصوبات هيچ کموکسري نداريم. برنامه سوم شهرداري را خود شوراي پنجم تهيه و تصويب کرده، اولويتها را مشخص کرده و امروز مصوبات خوبي داريم. ساماندهي پارک حاشيهاي را مصوب کرديم، رفع گرههاي کور ترافيکي را مشخص و مصوب کرديم؛ اما هيچکدام اجرا نشد. اصلا معاون حملونقل خودش را تافته جدابافته ميداند و خودش را ملزم به اجراي سياستهاي شورا نميداند. او دنبال نمايش خودش است و دوچرخهسواري دوست دارد و متأسفانه آقاي حناچي را در اين مسير انداختند و اين بنده خدا هم مجبور است هر سهشنبه در خيابان راه بيفتد. اينکه چنين نمادي داشته باشيم، خيلي خوب است؛ حالا يکبار، دوبار هم سوار دوچرخه شويم، نه اينکه کاري کنيم مردم ما را مسخره کنند. آيا اولويت ما دوچرخهسواري بود؟ اولويت ما حملونقل پاک بود؛ يعني برقيکردن حملونقل اتوبوسراني و واردکردن تاکسي هيبريدي؛ يعني برقيکردن موتورسيکلت؛ اما شما همه چيز را ول کردهايد و چسبيدهايد به دوچرخه. حرف هم که ميزنيم، ميگويند عليخاني مخالف دوچرخه است!
دوستان عزيز! دوچرخه مال خيابانهاي تهران نيست. شما با دوچرخه از محل کار تا اولين مسير ايستگاه حملونقل عمومي در مسيري نهايتا دو کيلومتري ميتوانيد دوچرخهسواري کنيد. شما با دوچرخه نميتوانيد تابستان از منزل به محل کار برويد و با بوي عرق و بدن آشفته به محل کار برسيد. همه کارمندان مثل مديران در دفترشان حمام ندارند و نميتوانند دوش بگيرند. کارمندان اين امکانات را ندارند که با دوچرخه بيايند و چند نفر ماشينشان را برايشان بياورند تا شب دوچرخه را داخل ماشين بگذارند و به منزل ببرند. ما وقتي براي اين کارها نداريم. فقط دو سال از عمر اين شورا باقي مانده. من نميگويم اين شورا کاري نکرده؛ اما متأسفانه نمود و تبلور کار شورا در عملکرد شهرداري است. اگر شهرداري به سياستهاي شورا عمل نکند، همه ما شکست ميخوريم و مردم ميگويند شماي نماينده اين مدير را آورديد و اين همان مسئلهاي است که مغفول مانده است. حالا اسم کميسيون عمران و معاونت حملونقل بد شده؛ اما در معاونتهاي ديگر هم مشکل وجود دارد. در معاونت شهرسازي متأسفانه گفته نميشود که چه مشکلي داريم. کميسيون فرهنگي-اجتماعي شورا با معاونت فرهنگي-هنري شهرداري مشکل دارد. آنها
هم با هم هماهنگ نيستند. کميسيون معماري و شهرسازي با معاونت شهرسازي دچار مشکل هستند و نميتوان گفت در بقيه حوزهها مشکلي نيست؛ اما سکوت ميشد تا زمان مسائل را حل کند؛ اما حالا ديگر وقت سکوتکردن نيست».
تفرق برخلاف مشي اصلاحطلبي
آذر منصوري، عضو شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان و قائممقام دبيرکل حزب اتحاد ملت، در گفتوگو با «شرق» در پاسخ به اين سؤال که هنگام چينش فهرست نمايندگان شوراي شهر، چه ميزان يکپارچگي اين فهرست براي شما اهميت داشت و آيا به نظر شما يکپارچگي در موفقيت شهر مؤثر است يا تضارب آرا؟ گفت: «طبق قاعده زماني که ما تلاش کرديم براي اينکه در تصميمگيري براي انتخابات به اجماع برسيم، هدف اين بود که وقتي فهرست ما در انتخابات رأي آورد، اين فهرست با همين اجماع بتواند برنامههايي را که اصلاحطلبان وعده آن را به مردم براي شهر تهران دادند، محقق کند. موضوع اصلي اين بود که درهرحال وقتي 21 نفر کنار هم قرار ميگيرند، مثل هم فکر نميکنند و نگرش مختلفي درباره مسائل شهري دارند؛ اما مسئله مهم اين بود که در سياستگذاريها و جهتگيريها با اجماع حداکثري به گونهاي عمل کنند که تأثير حضورشان در شهر تهران بهنوعي براي مردم ملموس باشد و عينيت پيدا کند. طبيعي است که با چنين رويکردي هر نوع تفرق و تشتتي که منجر به تأثيرگذاري و تزلزل در عملکرد شوراي شهر و مجموعه مديريت شهري شود، برخلاف مشياي است که اصلاحطلبان براساسآن در انتخابات شرکت
کردند». او تأكيد کرد: «اينکه از دو جريان فکري متفاوت در يک نهاد انتخابي حضور پيدا کنند و بحثهايي از اين دست مثل اختلاف نظر در سياستگذاريها مطرح شود، امري طبيعي است؛ اما وقتي گروهي به نمايندگي از يک جريان سياسي به يک نهاد انتخابي راه پيدا ميکنند، طبق قاعده بايد بتوانند در چنين مواقعي با اجماع حداکثري برنامههاي اجماع خود را پيش ببرند. خيلي از بحثها در همين گفتوگوهاي بينابيني در مجموعه شورا و شهرداري با چنين رويکردي حلشدنی است و بههيچوجه اصلاحطلبان در اين دوره از انتخابات به دنبال اين نبودند که در اين فهرست 21نفره صداي دودستگي و تفرق داشته باشند. اين انسجام حداقل مطالبه بدنه اجتماعي و مجموعه گروهها و جريانهايي بود که سعي کردند با ائتلاف يک فهرست ائتلافي را راهي شورا کنند».
تجربه مشابه شوراي اول
منصوري همچنين ميگويد: «اختلافنظر طبيعي است؛ اما نبايد اين تفاوت ديدگاهها به گونهاي انعکاس پيدا کند که هم بر سياستگذاري کلان اثر بگذارد و هم خدايي ناکرده تجربهاي که ما در شوراي اول داشتيم، دوباره در شوراي پنجم هم تکرار شود». او در پاسخ به اين سؤال که آيا عملکرد فهرستي را که چيدهايد، راضيکننده ميدانيد، گفت: «در مجموع عملکرد شوراي پنجم را قابل دفاع ميدانم؛ چه درباره اصلاح سياستگذاريها، بحث نامحرمندانستن مردم، طرح شفافيتي که ارائه شد، گزارشدهي به مردم، تلاش براي کاهش آلودگي شهر تهران، رفع مشکلات و موانع ترافيکي و... عملکرد شورا قابل دفاع است. بههرترتيب با وجود بدهيهاي بهجامانده از شهردار گذشته راهاندازي خطوط مترو، تغيير چهره شهر و استفاده از فضاهاي فرهنگي با رويکرد جديد و به رسميت شناختن نهادهاي مدني، تفاوتهاي ملموس در شوراي جديد بود؛ ولي طبق قاعده با توجه به مشکلاتي که تهران دارد، اميدواريم که در طول دو سال باقيمانده حداقل شوراي پنجم بتواند اقدامات جدي را که تأثير ملموستر براي شهروندان داشته باشد، به انجام برساند و مقدمه آن هم انسجام حداکثري در شوراي شهر است».