|

دوصد گفته چون نيم کردار نيست!

حميد نظري

برخلاف توسعه فناوري و دانش در شناخت بيش از پيش چرايي و چگونگي رخداد زمين‌لرزه در جهان و به دنبال آن در کشور، رشد روزافزون جمعيت و توسعه بي‌پروا و نامتوازن شهرنشيني سبب افزايش جمعيت در برابر خطر شده است، به‌گونه‌اي که اگرچه به ياري فناوري و روش‌هاي نوين و به‌کارگيري مواد بهتر و استاندارد، امکان ساخت‌وساز ايمن‌تري نسبت به گذشته فراهم آمده است، ولي تمرکز کانون‌هاي جمعيتي از يک‌سو و بلندمرتبه‌سازي به‌عنوان تغيير الگوي ساخت‌وساز از ديگرسو نه‌تنها نرخ بالاي جمعيت در خطر در برابر زمين‌لرزه را که اثرپذيري از گسله‌هاي دوردست را به‌عنوان سرچشمه‌هاي لرزه‌اي نوين در پي داشته است؛ آنچه نياز به تعيين هندسه و سازوکار گسله‌هاي جنبا و لرزه‌زا و فراهم‌کردن نقشه گسترش و پراکندگي آنها را در مقياس کشوري و به‌ويژه در گستره‌هاي شهري در بزرگ‌مقياس براي برآورد هرچه دقيق‌تر سه پارامتر مکان، بزرگا و زمان احتمالي زمين‌لرزه آتي اين ديرين‌آرزوي انسان در پيش‌آگهي از زمين‌لرزه را بيش از پيش آشکار مي‌كند. بيش از نيم‌سده پيشينه پژوهش‌هاي زمين‌شناسي زمين‌لرزه در کشور و دستاوردهاي برآمده از آن، سازمان زمين‌شناسي را بر آن داشت تا براي نخستين‌بار در واپسين سال‌هاي دهه 70 خورشيدي با انتشار رسمي گزارشي به تحليل بزرگا و چگونگي فاجعه لرزه‌اي پيش‌روي پايتخت بپردازد. با پيشرفت روزافزون دانش زمين‌لرزه در جهان از سه دهه پيش شاخه‌اي نو از اين علم با نام «پارينه‌لرزه‌شناسي» به خدمت گرفته شد که در ايران نيز به‌کارگيري اين شاخه از علوم به‌عنوان روشي نوين و کارآمد در بازنگري و به‌روزرساني داده‌هاي پيشين برای بازخواني و برآورد خطر زمين‌لرزه پيش‌روي کلان‌شهري مانند تهران در قالب پژوهش‌هاي بين‌المللي در همکاري گسترده بين سازمان زمين‌شناسي و مراکز پژوهشي و دانشگاهي به نام اروپايي و آسيايي در دستور کار قرار گرفت. مطالعات نوين مربوط به بررسي زمين‌لرزه در گستره تهران با انجام حفاري ترانشه‌هاي پارينه‌لرزه‌شناسي در منطقه وردآورد در شمال بزرگراه تهران-کرج در منطقه‌اي نظامي در دو دهه پيش کليد خورد که بر پايه دستاوردها و اهميت بسيار اين پژوهش‌ها، سازمان زمين‌شناسي و اکتشافات معدني کشور را بر آن داشت تا در سال 1383 پس از حفاري ترانشه پارينه‌لرزه‌شناسي به تجهيز و نگهداري آن به‌عنوان يک موزه پژوهشي ملي همت گمارد.

بر پايه استانداردهاي علمي و بين‌المللي، چنين سايت پژوهشي‌اي در شمار موزه‌هاي علوم طبيعي ميراث زمين‌شناختي ملل به شمار آمده و از جمله بهترين نمونه و الگو در رفتارشناسي گسله‌هاي لرزه‌زاي منطقه قابل ارزيابي هستند. اين پايگاه مطالعاتي با قرارداشتن در گستره جمعيتي حدود 15 ميليوني کلان‌شهرهاي تهران و کرج، به‌عنوان يکي از موفق‌ترين و بزرگ‌ترين ترانشه‌هاي پژوهشي زمين‌لرزه در مقياس جهاني شناخته شده است که نشان از 9 زمين‌لرزه کهن با بزرگاي نسبي 7 در مقياس ريشتر در پيشينه 30 هزارساله حاصل از جنبش چندباره گسله شمال تهران دارد. داده‌هاي برآمده از اين پژوهش به تکرار دست‌مايه انتشارات و سخنراني‌هاي بين‌المللي گوناگوني شده است که آن را در رديف يکي از سايت‌هاي نام‌آشناي جهاني به شمار آورده، به‌گونه‌اي که تاکنون افزون‌بر بهره‌گيري مستمر آموزشي مورد بازديد بسياري از مقامات کشوري و لشکري، سياست‌پيشگان و دانشمندان و پژوهشگران داخل و خارج کشور نيز بوده است. دو دهه کاربري پيوسته چنين پايگاه مطالعاتي‌ای توسط دانش‌آموزان، دانشجويان و پژوهشگران علوم زمين و علوم مرتبط در مديريت بحران به صورت يک کارگاه آموزشي فعال و در دسترس با توجه به نزديکي به دو کانون جمعيتي و قطب دانشگاهي- صنعتي تهران و کرج و قرارگيري در کناره جنوبي بزرگراه شهيد خرازي با دسترسي آسان و غيرنظامي نه‌تنها سبب ارتقا و بلندي سطح دانش عمومي و تخصصي جامعه در برابر حوادث طبيعي مانند زمين‌لرزه بوده که بي‌ترديد از نشانه‌ها و مؤلفه‌هاي آشکار پدافند غيرعامل در تقويت راهبردي زيرساخت فيزيکي و مديريتي پايتخت و کشور است.
حفاري و اجراي نزديک به شش کيلومتر ترانشه پارينه‌لرزه‌شناسي و مطالعه ده‌ها گسله لرزه‌زاي کشور و منطقه مانند ارمنستان و تاجيکستان در چارچوب همکاري‌هاي بين‌المللي گسترده، هدفمند و کارآمد نه‌فقط سبب انتقال دانش و فناوري روز جهاني از کشورهاي پيشرو به ايران که موجب صدور خدمات فني و مهندسي به کشورهاي منطقه و بلندي نام سازمان زمين‌شناسي و اکتشافات معدني کشور در دانش زمين‌شناسي زمين‌لرزه شده است.
شوربختانه، در ناباوري کامل نبود تمرکز و راهبردي روشن نه‌فقط در سازمان زمين‌شناسي به‌عنوان مجري و متولي و نه در روابط جاري ميان بهره‌برداران در دستگاه‌هاي اجرائي و پژوهشي کشور مانند زخمي شوم با مهري بسيار به جان ارزنده‌ترين سايت مطالعاتي زمين‌لرزه در پايتخت نشسته، اينک اين يگانه موزه و کارگاه آموزشي پارينه‌لرزه‌شناسي کشور مانند سازه‌اي رها و تنها به دست سوداگران براي ويراني نهايي سپرده شده است.
ترانشه پارينه‌لرزه‌شناسي که روزي مانند پارک موزه مطالعات زمين‌لرزه به زيبايي از توان علمي و اراده ملي در جمهوري اسلامي نشان داشت، در کناره شهرهاي تهران و کرج که رخداد زمين‌لرزه‌اي سترگ و ويرانگر به گواه همه دانشمندان در سرنوشت آنها حک شده، به ويراني کشيده شده است. در روزگاري که براي نمونه در کشور چين شهر ويراني پس از زمين‌لرزه سال 2008 ونچوان به پارک‌موزه زمين‌لرزه تغيير کاربري داده و از آن به‌عنوان جاذبه ژیوتوريستي بهره‌برداري مي‌شود، تنها سايت حفاظت‌شده مطالعات زمين‌لرزه کشور، به سبب بي‌توجهي همه تصميم‌سازان- که در 10 سال گذشته بارها و بارها به تمنا و خواهش به هر بهانه‌اي رسمي و غيررسمي، نوشتاري و گفتاري از آنها اندک توجه و مهري به چنين ميراث ويژه زمين‌شناختي را به حرمت و ارزش آيندگان اين مرز‌و‌بوم خواستار بوده‌ام- و به همت چپاولگران خستگي‌ناپذير (در کنار تابلوي «منطقه نظامي زير نظارت دوربين») با از‌دست‌دادن اسکلت فلزي محافظ خود عريان و بي‌پوشش در برابر باد و باران در برابر سرنوشت شوم خود رها شده است.
باز هر‌از‌گاهي که زمين زير پا، با تکانه‌اي يادآور توان و بزرگي خود و فراموش‌کاري و سبک‌سري ما مي‌شود؛ در نمايشي تکراري، شاهد جلسات و مصاحبه‌ها، قول و قرارها و حرف و فقط حرف؛ آن‌هم از سوي بزرگان و صاحبان تصميم در توجيه فرصت‌سوزي دوباره خواهيم بود! ....به‌راستي بي‌توجهي به واقعيت زمين‌لرزه پيش‌روي تهران، اين قلب تپنده سياسي و اقتصادي ايران‌زمين و فراموشي در پاسداشت از تنها سايت مطالعاتي زلزله را فقط مي‌توان در نبود اعتبارات و رديف بودجه و... جست؟ يا بيش از آن نشاني از روزمرگي، بي‌توجهي و سطحي‌نگري آناني است که انتظار نمي‌رود چنين باشند!
اگرچه شايد پربيراه نباشد که پاسخ چنين بي‌مهري و بي‌توجهي ناباورانه‌اي را بتوان در انبوه ساخت‌وسازهاي گسترده در پيرامون اين تنها پايگاه مطالعاتي آموزشي زمين‌شناسي زمين‌لرزه در منطقه 22 شهرداري تهران بر روي گسله لرزه‌زا با چنين پيشينه دهشتناک لرزه‌اي و البته بيشتر در قالب تعاوني‌هاي مسکن دولتي و غيردولتي (بخوانيد حتي تعاوني مسکن سازمان زمين‌شناسي و اکتشافات معدني کشور!) جست! چه بد سرمشق و چه شوم آموزه‌اي است، چنين چشم‌بستني در مديريت بحران، در آمادگي و برخورد با روزي که شوربختانه در‌آمدن آن ترديد نيست!

برخلاف توسعه فناوري و دانش در شناخت بيش از پيش چرايي و چگونگي رخداد زمين‌لرزه در جهان و به دنبال آن در کشور، رشد روزافزون جمعيت و توسعه بي‌پروا و نامتوازن شهرنشيني سبب افزايش جمعيت در برابر خطر شده است، به‌گونه‌اي که اگرچه به ياري فناوري و روش‌هاي نوين و به‌کارگيري مواد بهتر و استاندارد، امکان ساخت‌وساز ايمن‌تري نسبت به گذشته فراهم آمده است، ولي تمرکز کانون‌هاي جمعيتي از يک‌سو و بلندمرتبه‌سازي به‌عنوان تغيير الگوي ساخت‌وساز از ديگرسو نه‌تنها نرخ بالاي جمعيت در خطر در برابر زمين‌لرزه را که اثرپذيري از گسله‌هاي دوردست را به‌عنوان سرچشمه‌هاي لرزه‌اي نوين در پي داشته است؛ آنچه نياز به تعيين هندسه و سازوکار گسله‌هاي جنبا و لرزه‌زا و فراهم‌کردن نقشه گسترش و پراکندگي آنها را در مقياس کشوري و به‌ويژه در گستره‌هاي شهري در بزرگ‌مقياس براي برآورد هرچه دقيق‌تر سه پارامتر مکان، بزرگا و زمان احتمالي زمين‌لرزه آتي اين ديرين‌آرزوي انسان در پيش‌آگهي از زمين‌لرزه را بيش از پيش آشکار مي‌كند. بيش از نيم‌سده پيشينه پژوهش‌هاي زمين‌شناسي زمين‌لرزه در کشور و دستاوردهاي برآمده از آن، سازمان زمين‌شناسي را بر آن داشت تا براي نخستين‌بار در واپسين سال‌هاي دهه 70 خورشيدي با انتشار رسمي گزارشي به تحليل بزرگا و چگونگي فاجعه لرزه‌اي پيش‌روي پايتخت بپردازد. با پيشرفت روزافزون دانش زمين‌لرزه در جهان از سه دهه پيش شاخه‌اي نو از اين علم با نام «پارينه‌لرزه‌شناسي» به خدمت گرفته شد که در ايران نيز به‌کارگيري اين شاخه از علوم به‌عنوان روشي نوين و کارآمد در بازنگري و به‌روزرساني داده‌هاي پيشين برای بازخواني و برآورد خطر زمين‌لرزه پيش‌روي کلان‌شهري مانند تهران در قالب پژوهش‌هاي بين‌المللي در همکاري گسترده بين سازمان زمين‌شناسي و مراکز پژوهشي و دانشگاهي به نام اروپايي و آسيايي در دستور کار قرار گرفت. مطالعات نوين مربوط به بررسي زمين‌لرزه در گستره تهران با انجام حفاري ترانشه‌هاي پارينه‌لرزه‌شناسي در منطقه وردآورد در شمال بزرگراه تهران-کرج در منطقه‌اي نظامي در دو دهه پيش کليد خورد که بر پايه دستاوردها و اهميت بسيار اين پژوهش‌ها، سازمان زمين‌شناسي و اکتشافات معدني کشور را بر آن داشت تا در سال 1383 پس از حفاري ترانشه پارينه‌لرزه‌شناسي به تجهيز و نگهداري آن به‌عنوان يک موزه پژوهشي ملي همت گمارد.

بر پايه استانداردهاي علمي و بين‌المللي، چنين سايت پژوهشي‌اي در شمار موزه‌هاي علوم طبيعي ميراث زمين‌شناختي ملل به شمار آمده و از جمله بهترين نمونه و الگو در رفتارشناسي گسله‌هاي لرزه‌زاي منطقه قابل ارزيابي هستند. اين پايگاه مطالعاتي با قرارداشتن در گستره جمعيتي حدود 15 ميليوني کلان‌شهرهاي تهران و کرج، به‌عنوان يکي از موفق‌ترين و بزرگ‌ترين ترانشه‌هاي پژوهشي زمين‌لرزه در مقياس جهاني شناخته شده است که نشان از 9 زمين‌لرزه کهن با بزرگاي نسبي 7 در مقياس ريشتر در پيشينه 30 هزارساله حاصل از جنبش چندباره گسله شمال تهران دارد. داده‌هاي برآمده از اين پژوهش به تکرار دست‌مايه انتشارات و سخنراني‌هاي بين‌المللي گوناگوني شده است که آن را در رديف يکي از سايت‌هاي نام‌آشناي جهاني به شمار آورده، به‌گونه‌اي که تاکنون افزون‌بر بهره‌گيري مستمر آموزشي مورد بازديد بسياري از مقامات کشوري و لشکري، سياست‌پيشگان و دانشمندان و پژوهشگران داخل و خارج کشور نيز بوده است. دو دهه کاربري پيوسته چنين پايگاه مطالعاتي‌ای توسط دانش‌آموزان، دانشجويان و پژوهشگران علوم زمين و علوم مرتبط در مديريت بحران به صورت يک کارگاه آموزشي فعال و در دسترس با توجه به نزديکي به دو کانون جمعيتي و قطب دانشگاهي- صنعتي تهران و کرج و قرارگيري در کناره جنوبي بزرگراه شهيد خرازي با دسترسي آسان و غيرنظامي نه‌تنها سبب ارتقا و بلندي سطح دانش عمومي و تخصصي جامعه در برابر حوادث طبيعي مانند زمين‌لرزه بوده که بي‌ترديد از نشانه‌ها و مؤلفه‌هاي آشکار پدافند غيرعامل در تقويت راهبردي زيرساخت فيزيکي و مديريتي پايتخت و کشور است.
حفاري و اجراي نزديک به شش کيلومتر ترانشه پارينه‌لرزه‌شناسي و مطالعه ده‌ها گسله لرزه‌زاي کشور و منطقه مانند ارمنستان و تاجيکستان در چارچوب همکاري‌هاي بين‌المللي گسترده، هدفمند و کارآمد نه‌فقط سبب انتقال دانش و فناوري روز جهاني از کشورهاي پيشرو به ايران که موجب صدور خدمات فني و مهندسي به کشورهاي منطقه و بلندي نام سازمان زمين‌شناسي و اکتشافات معدني کشور در دانش زمين‌شناسي زمين‌لرزه شده است.
شوربختانه، در ناباوري کامل نبود تمرکز و راهبردي روشن نه‌فقط در سازمان زمين‌شناسي به‌عنوان مجري و متولي و نه در روابط جاري ميان بهره‌برداران در دستگاه‌هاي اجرائي و پژوهشي کشور مانند زخمي شوم با مهري بسيار به جان ارزنده‌ترين سايت مطالعاتي زمين‌لرزه در پايتخت نشسته، اينک اين يگانه موزه و کارگاه آموزشي پارينه‌لرزه‌شناسي کشور مانند سازه‌اي رها و تنها به دست سوداگران براي ويراني نهايي سپرده شده است.
ترانشه پارينه‌لرزه‌شناسي که روزي مانند پارک موزه مطالعات زمين‌لرزه به زيبايي از توان علمي و اراده ملي در جمهوري اسلامي نشان داشت، در کناره شهرهاي تهران و کرج که رخداد زمين‌لرزه‌اي سترگ و ويرانگر به گواه همه دانشمندان در سرنوشت آنها حک شده، به ويراني کشيده شده است. در روزگاري که براي نمونه در کشور چين شهر ويراني پس از زمين‌لرزه سال 2008 ونچوان به پارک‌موزه زمين‌لرزه تغيير کاربري داده و از آن به‌عنوان جاذبه ژیوتوريستي بهره‌برداري مي‌شود، تنها سايت حفاظت‌شده مطالعات زمين‌لرزه کشور، به سبب بي‌توجهي همه تصميم‌سازان- که در 10 سال گذشته بارها و بارها به تمنا و خواهش به هر بهانه‌اي رسمي و غيررسمي، نوشتاري و گفتاري از آنها اندک توجه و مهري به چنين ميراث ويژه زمين‌شناختي را به حرمت و ارزش آيندگان اين مرز‌و‌بوم خواستار بوده‌ام- و به همت چپاولگران خستگي‌ناپذير (در کنار تابلوي «منطقه نظامي زير نظارت دوربين») با از‌دست‌دادن اسکلت فلزي محافظ خود عريان و بي‌پوشش در برابر باد و باران در برابر سرنوشت شوم خود رها شده است.
باز هر‌از‌گاهي که زمين زير پا، با تکانه‌اي يادآور توان و بزرگي خود و فراموش‌کاري و سبک‌سري ما مي‌شود؛ در نمايشي تکراري، شاهد جلسات و مصاحبه‌ها، قول و قرارها و حرف و فقط حرف؛ آن‌هم از سوي بزرگان و صاحبان تصميم در توجيه فرصت‌سوزي دوباره خواهيم بود! ....به‌راستي بي‌توجهي به واقعيت زمين‌لرزه پيش‌روي تهران، اين قلب تپنده سياسي و اقتصادي ايران‌زمين و فراموشي در پاسداشت از تنها سايت مطالعاتي زلزله را فقط مي‌توان در نبود اعتبارات و رديف بودجه و... جست؟ يا بيش از آن نشاني از روزمرگي، بي‌توجهي و سطحي‌نگري آناني است که انتظار نمي‌رود چنين باشند!
اگرچه شايد پربيراه نباشد که پاسخ چنين بي‌مهري و بي‌توجهي ناباورانه‌اي را بتوان در انبوه ساخت‌وسازهاي گسترده در پيرامون اين تنها پايگاه مطالعاتي آموزشي زمين‌شناسي زمين‌لرزه در منطقه 22 شهرداري تهران بر روي گسله لرزه‌زا با چنين پيشينه دهشتناک لرزه‌اي و البته بيشتر در قالب تعاوني‌هاي مسکن دولتي و غيردولتي (بخوانيد حتي تعاوني مسکن سازمان زمين‌شناسي و اکتشافات معدني کشور!) جست! چه بد سرمشق و چه شوم آموزه‌اي است، چنين چشم‌بستني در مديريت بحران، در آمادگي و برخورد با روزي که شوربختانه در‌آمدن آن ترديد نيست!

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها