|

محيط زيست عاشق مي‌خواهد!

عبدالحسين طوطيايي . پژوهشگر کشاورزي

چندي قبل معاون سازمان محيط زيست با چهره‌ا‌ی خندان گفت: حداکثر ۴۰ هکتار از درختان جنگل‌هاي هيرکاني در پروژه انتقال آب خزر به سمنان قطع مي‌شود! از اين برآورد ظاهرا ناقابل، چه‌بسا بايد از ترس بر خود بلرزيم. در اين زمینه مانند مسافر هواپيمايي مي‌شويم که خلبان مجهز به چتر نجات آن، با خونسردي از سقوطي حتمي خبر مي‌دهد. به‌راستي اگر دلبستگان به عرصه‌هاي محدود حيات کشورمان از چنين خبري چشمانشان پراشک هم بشود، نبايد شگفت‌زده شد. جنگلي که در بيش از 500 ميليون سال از هزاران فراز‌و‌فرود اقليمي گذر کرد، چرا بايد در مسلخ اين ميزهاي مديريت، ناچيز شمرده شود؟ البته به اين سؤال پاسخ داده نشد که چگونه حدود 30 هزار اصله درختي که قرار است قطع شود، در 40 هکتار جا داده‌ شده و اينکه چرا به تخريب 600 هکتار ديگر از مراتع غني منطقه اشاره‌اي نمي‌شود؟ در 25 سال اخير و بنا بر اعتراف بسياري از کارکنان ‌محيط زيست، کشور ما بدترين سال‌ها را در عرصه محيط زيست تجربه کرده است. بحران درياچه اروميه و تالاب هامون، کاهش جبران‌ناپذير منابع آب‌های زيرزميني، فرسايش مخاطره‌آميز خاک، از مطالعه تا احداث سد نمک‌آفرين گتوند، بحران رودهاي کارون و زاينده‌رود، تغيير کاربري‌هاي بي‌برگشت.

کلاردشت، ناهارخوران گرگان و گردنه حيران و صدها کانون سبز ديگر در گوشه‌ و کنار کشور، روند ناايستاي بياباني‌شدن و گسترش ريزگردهاي مرگ‌زا و... مشتي از خروار تخريب‌ها در اين سال‌ها به شمار مي‌آيد. از آنجا که اين روند عمدتا از دهه 70 به بعد شتاب گرفته است، اين پرسش وجود دارد که برخي مديران فعلي در بازدارندگي اين روند تخريب، چه اثر انگشتي جز انباشته‌کردن رزومه خود داشته‌اند؟ اي‌ کاش ايشان صادقانه پاسخ دهند جز در مراسم نمادين درختکاري، آيا تا‌به‌حال يک نهال کاشته و پرورش داده‌اند که اين‌گونه از قلع‌و‌قمع نزديک به 30 هزار درخت تناور بشارت مي‌دهند؟ بستر آسيب‌ديده حيات کشور ما بيش از رزومه به عنصر عشق نياز دارد؛ عشقي که مي‌توان در سينه شکافته محيط‌باني فداکار از تير جفاي يک شکارچي يا در ساق پاهاي خسته اما مصمم کوهنوردي گمنام ديد. کوهنوردي که پاره‌هاي پلاستيک را از گوشه‌و‌کنار در کوله کوچکش جمع‌آوري مي‌کند. بايد فضا را براي هزاران هزار عاشق بي‌چشمداشت محيط زيست که رزومه‌اي جز لبخند سبز آفرينش در انبان ندارند، باز کرد؛ عاشقاني که به‌جاي بريدن، بر شوره‌زارهاي خودساخته، درختاني تناور خواهند کاشت.

چندي قبل معاون سازمان محيط زيست با چهره‌ا‌ی خندان گفت: حداکثر ۴۰ هکتار از درختان جنگل‌هاي هيرکاني در پروژه انتقال آب خزر به سمنان قطع مي‌شود! از اين برآورد ظاهرا ناقابل، چه‌بسا بايد از ترس بر خود بلرزيم. در اين زمینه مانند مسافر هواپيمايي مي‌شويم که خلبان مجهز به چتر نجات آن، با خونسردي از سقوطي حتمي خبر مي‌دهد. به‌راستي اگر دلبستگان به عرصه‌هاي محدود حيات کشورمان از چنين خبري چشمانشان پراشک هم بشود، نبايد شگفت‌زده شد. جنگلي که در بيش از 500 ميليون سال از هزاران فراز‌و‌فرود اقليمي گذر کرد، چرا بايد در مسلخ اين ميزهاي مديريت، ناچيز شمرده شود؟ البته به اين سؤال پاسخ داده نشد که چگونه حدود 30 هزار اصله درختي که قرار است قطع شود، در 40 هکتار جا داده‌ شده و اينکه چرا به تخريب 600 هکتار ديگر از مراتع غني منطقه اشاره‌اي نمي‌شود؟ در 25 سال اخير و بنا بر اعتراف بسياري از کارکنان ‌محيط زيست، کشور ما بدترين سال‌ها را در عرصه محيط زيست تجربه کرده است. بحران درياچه اروميه و تالاب هامون، کاهش جبران‌ناپذير منابع آب‌های زيرزميني، فرسايش مخاطره‌آميز خاک، از مطالعه تا احداث سد نمک‌آفرين گتوند، بحران رودهاي کارون و زاينده‌رود، تغيير کاربري‌هاي بي‌برگشت.

کلاردشت، ناهارخوران گرگان و گردنه حيران و صدها کانون سبز ديگر در گوشه‌ و کنار کشور، روند ناايستاي بياباني‌شدن و گسترش ريزگردهاي مرگ‌زا و... مشتي از خروار تخريب‌ها در اين سال‌ها به شمار مي‌آيد. از آنجا که اين روند عمدتا از دهه 70 به بعد شتاب گرفته است، اين پرسش وجود دارد که برخي مديران فعلي در بازدارندگي اين روند تخريب، چه اثر انگشتي جز انباشته‌کردن رزومه خود داشته‌اند؟ اي‌ کاش ايشان صادقانه پاسخ دهند جز در مراسم نمادين درختکاري، آيا تا‌به‌حال يک نهال کاشته و پرورش داده‌اند که اين‌گونه از قلع‌و‌قمع نزديک به 30 هزار درخت تناور بشارت مي‌دهند؟ بستر آسيب‌ديده حيات کشور ما بيش از رزومه به عنصر عشق نياز دارد؛ عشقي که مي‌توان در سينه شکافته محيط‌باني فداکار از تير جفاي يک شکارچي يا در ساق پاهاي خسته اما مصمم کوهنوردي گمنام ديد. کوهنوردي که پاره‌هاي پلاستيک را از گوشه‌و‌کنار در کوله کوچکش جمع‌آوري مي‌کند. بايد فضا را براي هزاران هزار عاشق بي‌چشمداشت محيط زيست که رزومه‌اي جز لبخند سبز آفرينش در انبان ندارند، باز کرد؛ عاشقاني که به‌جاي بريدن، بر شوره‌زارهاي خودساخته، درختاني تناور خواهند کاشت.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها