|

هنوز از رويکرد دهمين جشنواره مُد فجر خبری نیست!

ستاره جاويد

منبعي آگاه و نزديک به بنياد ملي مد و لباس به «شرق» خبر داده که با وجود انتصاب دبير جديد کارگروه ساماندهي مد و لباس کشور که در سال‌هاي پيش به عنوان شخصيتي حقوقي رياست جشنواره مد و لباس فجر را هم عهده‌‎دار بوده، مسئوليت برگزاري نهمین جشنواره بين‌المللي مد و لباس فجر (اسفند 1398) بر عهده حميد قبادي، دبير پيشين کارگروه و تيم قبلي، متولي برپايي جشنواره پيش‌رو است. فارغ از انتقادهايي که به انتصاب‌هاي خاموش معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وارد است و درست در فصل حساسي که به فصل جشنواره‌ها (Festive Season) در همه جاي جهان مشهور است و در ايران هم به دليل نزديکي به ماه بهمن و جشن فجر انقلاب به عنوان فصل جشنواره‌ها شناخته مي‌شود، به صورت غافلگيرانه‌اي متوجه تغيير و تحول‌هاي مديريتي مي‌شويم. بهتر است به دور از حب و بغض‌ها يا قضاوت‌هاي غيرمغرضانه ببينيم نهمین جشنواره بين‌المللي مد و لباس فجر آبستن چه رويدادها يا تازه‌هاي اميدبخشي براي فعالان اين عرصه و جامعه مد کشور است. آذرماه به نيمه رسيده است.

دوماه‌و‌اندي تا جشنواره نهم باقي مانده، اطلاعات موثق و دقيقي از استراتژي‌هاي اجرائي «مرضيه شفاپور» دبير جديد کارگروه در اختيار رسانه‌ها قرار نگرفته و به گفته رسانه‌هاي نزديک به بنياد و وزارت ارشاد، شفاپور تا ماه آينده قصد ندارد در مقابل رسانه‌ها بنشيند و برنامه‌هاي خود را تبيين کند. طبق سياست‌گذاري‌هاي متولي پيشين جريان مد در قالب جشنواره فجر، مقرر شده بود که هرساله موضوعي در اختيار جامعه مد قرار گيرد و جشنواره فجر براساس طرح‌ها و محصولاتي که با تکيه بر اين موضوع به دبيرخانه ارسال مي‌شود، به داوري آثار بپردازد. دو دوره اين موضوع در اختيار فعالان قرار گرفت و با رفتن دبير سابق به دليل دوشغله‌بودن، هنوز بويي از آشي که متوليان امسال براي اجرا و خوانش جشنواره نهم تدارک ديده‌اند، به مشام فعالان مد نمي‌رسد و جامعه مد در بلاتکليفي موجود، همچنان در انتظار نشسته است. با تأکيد بر اينکه اين سياست‌گذاري‌هاي مقطعي و آني نمي‌تواند حاصل موفق و تعيين‌کننده‌اي داشته باشد، بايد تصريح کرد هيچ‌يک از رويدادها و نگرش‌هاي جهاني که در عرصه مد به منصه اجرا درمي‌آيد، نه تنها در فصل اخير بلکه به جرئت در دو سال اخير در ايران اجرا نشده و هيچ آمار و اطلاعات دقيقي از ميزان فعاليت استعدادهاي علاقه‌مند به عرصه مد در دست نيست.
شوربختانه با وجود بارها تأکيد و دعوت از متوليان مقوله مد در کشور براي مطالعه تجربه کشورهاي موفق مهد مد و ايرانيزه‌کردن اين مديوم با نيازمندي‌ها و هنجارهاي کشور، هنوز که هنوز است هيچ حرکتي که بتواند چراغ اميد را در دل جامعه مد براي ديده‌شدن در عرصه جهاني افروخته نگاه دارد، انجام نشده است. بايد صادقانه بپذيريم مد در اشل امروزين آن، مديومي وارداتي به کشور است و نگاهي گذرا به رويدادهاي جهاني مد و شيوه مديريتي متوليان هر رويداد مي‌تواند مسير نه چندان روشن مد در داخل کشور را تا حدودي روشن كند. تنها زحمتي که بايد به مسير رفته ديگران بيفزاييم و چرخ را از ابتدا اختراع نکنيم، ايرانيزه‌سازي تجربه کشورهاي مهد مد با هنجارها، فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌هاي موجود در کشور است. با وجود تأکيداتي که دلسوزان و کارشناسان و منتقدان حوزه مد در تمام اين سال‌ها داشته و مانند ناظر و شاهدي بي‌طرف، کاستي‌ها را با دلسوزي و بي‌غرض گوشزد کرده‌اند، همچنان شاهد تصميمات آني و استراتژي‌هاي مقطعي، بدون تبيين و آسيب‌شناسي جنبه‌هاي حاصل از اين استراتژي‌هاي مقطعي و کوتاه‌مدت بوده‌ايم. تنها شاهد مدعا، پناه‌بردن علاقه‌مندان عرصه طراحي مد به کشور همسايه شمال غربي - ترکيه - و گذراندن ورک‌شاپ‌هاي نه چندان تکنيکال در آنجا و بازگشت به ميهن براي انجام امور يوميه و روزمره و نه فعاليت حرفه‌اي بوده است. قصه به همين جا ختم نمي‌شود.
جشنواره مد فجر در آستانه 10سالگي ايستاده است اما همچنان حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در رويدادي که به زعم خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، رويدادي غني براي شناساندن فرهنگ پوشش ايراني و اسلامي است، در ابهام است و هر سال چه در جشن گشايش و چه در جشن خاتمه و اهداي جوايز برگزيدگان، وزير فرهنگ وقت افتخار حضور در چنين رويدادي را از جامعه مد سلب مي‌کند. سؤال بيشتر مخاطبان و فعالان جامعه مد اين است؛ رويدادي که مقام ارشد اجرائي از حضور در آن به بهانه مشغله سر باز مي‌زند، چگونه مي‌تواند بر پاهاي پيکر نحيف خود بايستد و در برابر چالش‌هاي عظيم اقتصادي، ضعف قواي نساجي کشور و ديو سياه تحريم‌ها مقاومت کند. با حضور رقيب فرصت‌طلب و نکته‌داني نظير ترکيه که از آب گل‌آلود تحريم‌هاي ايران در تمام حوزه‌ها، به‌خصوص حوزه مد و فرهنگ ماهي‌هاي فربه گرفته و علاوه بر دوختن کلاه گشادي از اين نمد براي ايرانيان، همواره تلاش کرده خود را مهد مد آسيا به‌خصوص مهد مد اسلامي معرفي کند، معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي خنثي‌سازي اين برنامه‌ها، چه رويکردي در چنته دارد؟! آيا نهايت سياست‌گذاري‌ها و دلسوزي‌ها براي تعالي فرهنگ و مد در کشور، عزل و نصب‌هاي ناگهاني و گماردن افرادي بر مسند تصميم‌گيري است که هيچ پيشينه علمي يا اجرائي در زمينه مورد بحث ندارند؟! در اين مقال، جاي پرداختن به اين امر نيست چراکه شفاپور با شخصيت فردي تلاشگر و فعال و با نيت نيکو و حسن فکر، بر مسند دبيري بنياد تکيه زده است و انتقاد از شيوه انتصاب آن هم در سکوت خبري و بدون هيچ اعلاني، از حوصله اين مقال خارج است.
بحث اصلي درباره استراتژي‌هايي است که به صورت مقطعي هرساله جشنواره مد و لباس را تحت تأثير خود قرار داده و صادقانه بايد اعتراف کرد که ضربه‌ها و آسيب‌هاي خود را نيز بر پيکر نحيف کودک مد کشور وارد كرده است. تمناي حرفه‌اي بسياري از کساني که مد کشور وامدار تلاش‌هاي آنان براي شناساندن پتانسيل‌ها و قابليت‌هاي مد ايراني و اسلامي بوده، اين است که در اندک‌فرصت باقي‌مانده تا جشنواره نهم، در فضاي محترمانه تعامل و گفت‌وگو برنامه‌هاي متوليان امر مد، نه تنها براي جشنواره نهم بلکه دست‌کم براي يک دوره پنج‌ساله تبيين شود. داشتن نگاه سيستماتيک و بلندمدت به حوزه‌اي نظير مد که هنوز به دهه دوم بالندگي خود پا نگذاشته است بيش از هر موضوع ديگري که مبتني بر فرهنگ و خرده‌فرهنگ است، احساس مي‌شود. تمام زيرساخت‌هاي لازم براي رشد و بالندگي و جهاني‌شدن در چنته مد کشور که بايد از درون بجوشد، موجود است؛ تنها نقد سازنده و ايراد غيرآگاهانه، نبودن استراتژي بلندمدت و تکيه‌زدن بر تصميمات ناگهاني است. کودک نوباوه مد کشور بايد قائم به سيستم باشد نه قائم به فرد. کودک مد بايد امنيت خاطر داشته باشد که به يک سيستم و ريسمان محکم چنگ زده است نه به يک موي باريک! چراکه اين پيکر نحيف ياراي مقابله با تغييرات توفاني ناشي از عزل و نصب آدم‌ها را ندارد بلکه بايد بداند بر چه ديواري تکيه کرده و اين ديوار دست‌کم براي 10 يا 20 سال آينده قصد فروريختن ندارد.

منبعي آگاه و نزديک به بنياد ملي مد و لباس به «شرق» خبر داده که با وجود انتصاب دبير جديد کارگروه ساماندهي مد و لباس کشور که در سال‌هاي پيش به عنوان شخصيتي حقوقي رياست جشنواره مد و لباس فجر را هم عهده‌‎دار بوده، مسئوليت برگزاري نهمین جشنواره بين‌المللي مد و لباس فجر (اسفند 1398) بر عهده حميد قبادي، دبير پيشين کارگروه و تيم قبلي، متولي برپايي جشنواره پيش‌رو است. فارغ از انتقادهايي که به انتصاب‌هاي خاموش معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وارد است و درست در فصل حساسي که به فصل جشنواره‌ها (Festive Season) در همه جاي جهان مشهور است و در ايران هم به دليل نزديکي به ماه بهمن و جشن فجر انقلاب به عنوان فصل جشنواره‌ها شناخته مي‌شود، به صورت غافلگيرانه‌اي متوجه تغيير و تحول‌هاي مديريتي مي‌شويم. بهتر است به دور از حب و بغض‌ها يا قضاوت‌هاي غيرمغرضانه ببينيم نهمین جشنواره بين‌المللي مد و لباس فجر آبستن چه رويدادها يا تازه‌هاي اميدبخشي براي فعالان اين عرصه و جامعه مد کشور است. آذرماه به نيمه رسيده است.

دوماه‌و‌اندي تا جشنواره نهم باقي مانده، اطلاعات موثق و دقيقي از استراتژي‌هاي اجرائي «مرضيه شفاپور» دبير جديد کارگروه در اختيار رسانه‌ها قرار نگرفته و به گفته رسانه‌هاي نزديک به بنياد و وزارت ارشاد، شفاپور تا ماه آينده قصد ندارد در مقابل رسانه‌ها بنشيند و برنامه‌هاي خود را تبيين کند. طبق سياست‌گذاري‌هاي متولي پيشين جريان مد در قالب جشنواره فجر، مقرر شده بود که هرساله موضوعي در اختيار جامعه مد قرار گيرد و جشنواره فجر براساس طرح‌ها و محصولاتي که با تکيه بر اين موضوع به دبيرخانه ارسال مي‌شود، به داوري آثار بپردازد. دو دوره اين موضوع در اختيار فعالان قرار گرفت و با رفتن دبير سابق به دليل دوشغله‌بودن، هنوز بويي از آشي که متوليان امسال براي اجرا و خوانش جشنواره نهم تدارک ديده‌اند، به مشام فعالان مد نمي‌رسد و جامعه مد در بلاتکليفي موجود، همچنان در انتظار نشسته است. با تأکيد بر اينکه اين سياست‌گذاري‌هاي مقطعي و آني نمي‌تواند حاصل موفق و تعيين‌کننده‌اي داشته باشد، بايد تصريح کرد هيچ‌يک از رويدادها و نگرش‌هاي جهاني که در عرصه مد به منصه اجرا درمي‌آيد، نه تنها در فصل اخير بلکه به جرئت در دو سال اخير در ايران اجرا نشده و هيچ آمار و اطلاعات دقيقي از ميزان فعاليت استعدادهاي علاقه‌مند به عرصه مد در دست نيست.
شوربختانه با وجود بارها تأکيد و دعوت از متوليان مقوله مد در کشور براي مطالعه تجربه کشورهاي موفق مهد مد و ايرانيزه‌کردن اين مديوم با نيازمندي‌ها و هنجارهاي کشور، هنوز که هنوز است هيچ حرکتي که بتواند چراغ اميد را در دل جامعه مد براي ديده‌شدن در عرصه جهاني افروخته نگاه دارد، انجام نشده است. بايد صادقانه بپذيريم مد در اشل امروزين آن، مديومي وارداتي به کشور است و نگاهي گذرا به رويدادهاي جهاني مد و شيوه مديريتي متوليان هر رويداد مي‌تواند مسير نه چندان روشن مد در داخل کشور را تا حدودي روشن كند. تنها زحمتي که بايد به مسير رفته ديگران بيفزاييم و چرخ را از ابتدا اختراع نکنيم، ايرانيزه‌سازي تجربه کشورهاي مهد مد با هنجارها، فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌هاي موجود در کشور است. با وجود تأکيداتي که دلسوزان و کارشناسان و منتقدان حوزه مد در تمام اين سال‌ها داشته و مانند ناظر و شاهدي بي‌طرف، کاستي‌ها را با دلسوزي و بي‌غرض گوشزد کرده‌اند، همچنان شاهد تصميمات آني و استراتژي‌هاي مقطعي، بدون تبيين و آسيب‌شناسي جنبه‌هاي حاصل از اين استراتژي‌هاي مقطعي و کوتاه‌مدت بوده‌ايم. تنها شاهد مدعا، پناه‌بردن علاقه‌مندان عرصه طراحي مد به کشور همسايه شمال غربي - ترکيه - و گذراندن ورک‌شاپ‌هاي نه چندان تکنيکال در آنجا و بازگشت به ميهن براي انجام امور يوميه و روزمره و نه فعاليت حرفه‌اي بوده است. قصه به همين جا ختم نمي‌شود.
جشنواره مد فجر در آستانه 10سالگي ايستاده است اما همچنان حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در رويدادي که به زعم خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، رويدادي غني براي شناساندن فرهنگ پوشش ايراني و اسلامي است، در ابهام است و هر سال چه در جشن گشايش و چه در جشن خاتمه و اهداي جوايز برگزيدگان، وزير فرهنگ وقت افتخار حضور در چنين رويدادي را از جامعه مد سلب مي‌کند. سؤال بيشتر مخاطبان و فعالان جامعه مد اين است؛ رويدادي که مقام ارشد اجرائي از حضور در آن به بهانه مشغله سر باز مي‌زند، چگونه مي‌تواند بر پاهاي پيکر نحيف خود بايستد و در برابر چالش‌هاي عظيم اقتصادي، ضعف قواي نساجي کشور و ديو سياه تحريم‌ها مقاومت کند. با حضور رقيب فرصت‌طلب و نکته‌داني نظير ترکيه که از آب گل‌آلود تحريم‌هاي ايران در تمام حوزه‌ها، به‌خصوص حوزه مد و فرهنگ ماهي‌هاي فربه گرفته و علاوه بر دوختن کلاه گشادي از اين نمد براي ايرانيان، همواره تلاش کرده خود را مهد مد آسيا به‌خصوص مهد مد اسلامي معرفي کند، معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي خنثي‌سازي اين برنامه‌ها، چه رويکردي در چنته دارد؟! آيا نهايت سياست‌گذاري‌ها و دلسوزي‌ها براي تعالي فرهنگ و مد در کشور، عزل و نصب‌هاي ناگهاني و گماردن افرادي بر مسند تصميم‌گيري است که هيچ پيشينه علمي يا اجرائي در زمينه مورد بحث ندارند؟! در اين مقال، جاي پرداختن به اين امر نيست چراکه شفاپور با شخصيت فردي تلاشگر و فعال و با نيت نيکو و حسن فکر، بر مسند دبيري بنياد تکيه زده است و انتقاد از شيوه انتصاب آن هم در سکوت خبري و بدون هيچ اعلاني، از حوصله اين مقال خارج است.
بحث اصلي درباره استراتژي‌هايي است که به صورت مقطعي هرساله جشنواره مد و لباس را تحت تأثير خود قرار داده و صادقانه بايد اعتراف کرد که ضربه‌ها و آسيب‌هاي خود را نيز بر پيکر نحيف کودک مد کشور وارد كرده است. تمناي حرفه‌اي بسياري از کساني که مد کشور وامدار تلاش‌هاي آنان براي شناساندن پتانسيل‌ها و قابليت‌هاي مد ايراني و اسلامي بوده، اين است که در اندک‌فرصت باقي‌مانده تا جشنواره نهم، در فضاي محترمانه تعامل و گفت‌وگو برنامه‌هاي متوليان امر مد، نه تنها براي جشنواره نهم بلکه دست‌کم براي يک دوره پنج‌ساله تبيين شود. داشتن نگاه سيستماتيک و بلندمدت به حوزه‌اي نظير مد که هنوز به دهه دوم بالندگي خود پا نگذاشته است بيش از هر موضوع ديگري که مبتني بر فرهنگ و خرده‌فرهنگ است، احساس مي‌شود. تمام زيرساخت‌هاي لازم براي رشد و بالندگي و جهاني‌شدن در چنته مد کشور که بايد از درون بجوشد، موجود است؛ تنها نقد سازنده و ايراد غيرآگاهانه، نبودن استراتژي بلندمدت و تکيه‌زدن بر تصميمات ناگهاني است. کودک نوباوه مد کشور بايد قائم به سيستم باشد نه قائم به فرد. کودک مد بايد امنيت خاطر داشته باشد که به يک سيستم و ريسمان محکم چنگ زده است نه به يک موي باريک! چراکه اين پيکر نحيف ياراي مقابله با تغييرات توفاني ناشي از عزل و نصب آدم‌ها را ندارد بلکه بايد بداند بر چه ديواري تکيه کرده و اين ديوار دست‌کم براي 10 يا 20 سال آينده قصد فروريختن ندارد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها