|

ناظر همیشگی بر تربیت جنسی دانش‌آموزان

کامل حسینی. معلم

در این روزگار که تهدیدهای میل جنسی به‌شدت در حال گسترش است و سیستم‌های تعلیم و تربیت سکولار در برابرش ناتوان مانده‌اند؛ همچنین در این دنیایی که حتی برخي افراد مذهبی بر اثر سستی باورها آلوده به رفتارهای غیراخلاقی می‌شوند، ضرورت تربیتی جامع بر فهم میانه‌رویانه مفاهيم دينی برای دانش‌آموزان به طور روز‌افزونی احساس می‌شود. درواقع، محتوای آموزه‌های لازم برای پرورش دانش‌آموزان در زمینه «مسائل جنسی» معمولا معطوف به دو زمان است. نخست، معطوف به چگونگی دفاع و مقابله با آزار و اذیت تجاوز جنسی است. در اینکه این‌گونه آموزش‌ها در روبه‌روشدن با آزار جنسی افراد منحرف مؤثر هستند شکی نیست، اما همه ما آگاهیم که تهدید پنهان دیگر پاسخ به محرک‌های جنسی توسط کودکان و نوجوانان در زمانی است که هیچ‌گونه اکراهی از طرف دیگر وجود ندارد. پس در اینجا سخن ما درباره آموزه‌های کودکان بیشتر معطوف به زمانی است که آنها به طور خواسته در معرض آسیب سایر محرک‌ها قرار گرفته‌اند. به عبارت دیگر، گاهی قضیه به‌گونه‌ای دیگر کودکان را تهدید می‌کند؛ یعنی دانش‌آموزان ممکن است بر اثر نفوذ محتوای نامناسب در اینترنت، دوستان ناشایست، محیطی آلوده در برابر سرکشی میل جنسی و عاطفی از سر رضایت تسلیم شوند که بعدها آثار منفی‌اش سال‌ها در روان آنها باقی بماند. بنابراین برنامه‌ریزی‌های تربیتی ما در مدارس نباید تنها معطوف به زمان‌هایی شود که آزار جنسی در کمین آنهاست، بلکه آموزه‌ها نیز بايد شامل چگونگی حفظ شأن معنوی در موقعیت‌هایی باشد که میل جنسی و عاطفی بدون هیچ‌گونه اجباری درصدد فریبشان است.

از طرف دیگر از آنجایی که این‌گونه جذابیت‌های فریبنده در زمان‌هایی به سراغ دانش‌آموزان می‌آیند که آنها در خلوت خود و دور از چشم دیگران هستند، احتمال آلودگی نیز افزایش می‌یابد. از طرفی دیگر، آموزه‌های سکولار نیز برد چندانی در این‌گونه مواقع ندارند، زیرا بنیاد آموزه‌ها بر اموری موقتی و انگیزه دنیایی استوار است. بدیهی است که ترس از تنبیه در موقعیت‌های پنهانی چندان بازدارنده نخواهد بود، بلکه برخورداری از وجدانی زنده که متصل به «کرامت معنوی انسان» است می‌تواند دانش‌آموزان را از وسوسه گناهان رهایی بخشد، آن هم درست در لحظه‌هایی که توانایی انتخاب هرگونه تصمیمی را در خود می‌بینند. چنین است که در زمان تهدید میل جنسی، تربیت اخلاق اسلامی در آموزش‌وپرورش، حتی در پنهانی‌ترین لحظه‌ها هدفش سالم نگه‌داشتن فطرت و کرامت ذاتی انسان و در نهایت امید به «سربلندی در عدالت دادگاه جهان آخرت» است.
در پایان می‌گوییم که باید بتوان به تدریج و به‌طور عملی از راه‌های مختلف مانند آرایش الگوهای زنده در فضای خانواده، مدرسه، اصلاح مکرر مواد درسی، افزوده‌شدن تعداد ساعات کاری مشاوران در هر مدرسه و... فضایی ایجاد کرد که حس شرم و آزرم در دانش‌آموزان نهادینه شود تا دنباله‌روی از هوای نفسشان را منافی ارزش وجودی خود تلقی کنند. البته نگارنده منکر نیروی نظارت و تنبیه والدین و... نیست، اما نیروی«شرم از خداوند»، حتی در زمان وسوسه میل جنسی قدرتمندترین مانع است و بیشترین سهم پیروزی از آنِ نیرویی است که تنها ناظرش ترس و شرم از خداوند است و بس.

در این روزگار که تهدیدهای میل جنسی به‌شدت در حال گسترش است و سیستم‌های تعلیم و تربیت سکولار در برابرش ناتوان مانده‌اند؛ همچنین در این دنیایی که حتی برخي افراد مذهبی بر اثر سستی باورها آلوده به رفتارهای غیراخلاقی می‌شوند، ضرورت تربیتی جامع بر فهم میانه‌رویانه مفاهيم دينی برای دانش‌آموزان به طور روز‌افزونی احساس می‌شود. درواقع، محتوای آموزه‌های لازم برای پرورش دانش‌آموزان در زمینه «مسائل جنسی» معمولا معطوف به دو زمان است. نخست، معطوف به چگونگی دفاع و مقابله با آزار و اذیت تجاوز جنسی است. در اینکه این‌گونه آموزش‌ها در روبه‌روشدن با آزار جنسی افراد منحرف مؤثر هستند شکی نیست، اما همه ما آگاهیم که تهدید پنهان دیگر پاسخ به محرک‌های جنسی توسط کودکان و نوجوانان در زمانی است که هیچ‌گونه اکراهی از طرف دیگر وجود ندارد. پس در اینجا سخن ما درباره آموزه‌های کودکان بیشتر معطوف به زمانی است که آنها به طور خواسته در معرض آسیب سایر محرک‌ها قرار گرفته‌اند. به عبارت دیگر، گاهی قضیه به‌گونه‌ای دیگر کودکان را تهدید می‌کند؛ یعنی دانش‌آموزان ممکن است بر اثر نفوذ محتوای نامناسب در اینترنت، دوستان ناشایست، محیطی آلوده در برابر سرکشی میل جنسی و عاطفی از سر رضایت تسلیم شوند که بعدها آثار منفی‌اش سال‌ها در روان آنها باقی بماند. بنابراین برنامه‌ریزی‌های تربیتی ما در مدارس نباید تنها معطوف به زمان‌هایی شود که آزار جنسی در کمین آنهاست، بلکه آموزه‌ها نیز بايد شامل چگونگی حفظ شأن معنوی در موقعیت‌هایی باشد که میل جنسی و عاطفی بدون هیچ‌گونه اجباری درصدد فریبشان است.

از طرف دیگر از آنجایی که این‌گونه جذابیت‌های فریبنده در زمان‌هایی به سراغ دانش‌آموزان می‌آیند که آنها در خلوت خود و دور از چشم دیگران هستند، احتمال آلودگی نیز افزایش می‌یابد. از طرفی دیگر، آموزه‌های سکولار نیز برد چندانی در این‌گونه مواقع ندارند، زیرا بنیاد آموزه‌ها بر اموری موقتی و انگیزه دنیایی استوار است. بدیهی است که ترس از تنبیه در موقعیت‌های پنهانی چندان بازدارنده نخواهد بود، بلکه برخورداری از وجدانی زنده که متصل به «کرامت معنوی انسان» است می‌تواند دانش‌آموزان را از وسوسه گناهان رهایی بخشد، آن هم درست در لحظه‌هایی که توانایی انتخاب هرگونه تصمیمی را در خود می‌بینند. چنین است که در زمان تهدید میل جنسی، تربیت اخلاق اسلامی در آموزش‌وپرورش، حتی در پنهانی‌ترین لحظه‌ها هدفش سالم نگه‌داشتن فطرت و کرامت ذاتی انسان و در نهایت امید به «سربلندی در عدالت دادگاه جهان آخرت» است.
در پایان می‌گوییم که باید بتوان به تدریج و به‌طور عملی از راه‌های مختلف مانند آرایش الگوهای زنده در فضای خانواده، مدرسه، اصلاح مکرر مواد درسی، افزوده‌شدن تعداد ساعات کاری مشاوران در هر مدرسه و... فضایی ایجاد کرد که حس شرم و آزرم در دانش‌آموزان نهادینه شود تا دنباله‌روی از هوای نفسشان را منافی ارزش وجودی خود تلقی کنند. البته نگارنده منکر نیروی نظارت و تنبیه والدین و... نیست، اما نیروی«شرم از خداوند»، حتی در زمان وسوسه میل جنسی قدرتمندترین مانع است و بیشترین سهم پیروزی از آنِ نیرویی است که تنها ناظرش ترس و شرم از خداوند است و بس.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها