مؤذن برخیز
پروین گنجی
چه زیبا گفت شهید بهشتی که دانشجو مؤذنی است که اگر خواب بماند، نماز امت قضا میشود. يکي از روزهاي ماندگار تاریخ ایران 16 آذر يا روز دانشجو است. با فرارسيدن 16 آذر و روز دانشجو فرصتي دوباره براي بررسي هويت تاريخي و رسالت ملي و ديني دانشجو، فرا روي ما قرار ميگیرد تا کنکاش کنيم دانشجو کيست و چرا مطالبهگر است؟ از ديدگاه ماركوزه، هابر ماس و فوكو دانشجويان سه ويژگي و خصيصه اصلي دارند كه ميتوانند پتانسيل و ظرفيت جنبشهاي اجتماعي جديد باشند:
1. خصيصه سني: دانشجويان جوان هستند و جواني براي خود ويژگيهايي دارد. عمدهترين ويژگي جواني اين است كه سن هيجانها و انرژيهاي متراكم است و افراد در این دوره ميخواهند اين انرژي متراكم و هيجان انباشته را در جايي تخليه كند؛ بنابراین سن دانشجويي مقتضي تحرك و حركتهاي انقلابي است.
2. ويژگي معرفتي: چون دانشجو با معرفتها و اطلاعات تازه سروكار دارد و از لحاظ روشي نيز متُد انتقادي و تحليلي را دنبال ميكند، بنابراین به وضع موجود رضايت نميدهد و با آن درگير است. پرسشگر و انتقادگر است و اين ويژگي باعث ميشود كه دانشجو به عنوان محور اصلي تحركات اجتماعي شناخته شود.
3. دانشجو محافظهكار نيست: كساني مثل ماركوزه و ديگران ميگفتند كه طبقات اجتماعي به علت وابستگي به كار، شغل و درآمد، محافظهكارند، اما دانشجو چون كار و اشتغال ندارد، محافظهكار نيست؛ آرمانخواه است و در راه آرمانش هزينه ميكند و به هزينهكردن، راحت رو ميآورد.
از نظر اقتصادي و اجتماعي، دانشجويان درجوامع معاصر گروههاي حاشيهنشيني هستند كه در دوران دانشجويي جايگاهي در درون شيوه توليد و متن روابط اقتصادي جامعه ندارند و به عنوان نيروي كار فوقالعاده آينده از منابع بخش عمومي يا بخش خصوصي ارتزاق مي كنند. از منظر اجتماعي ويژگيهاي زندگي دانشجويي عبارتاند از: دورافتادگي از خانواده، احساس گسيختگي و آزادي در انتخاب راه زندگي و زندگي دستهجمعي در خوابگاهها. چنين شرايطي در كنار بهرهمندي از سن جواني توأم با شور و هيجان و تحرك، واردشدن در جرگه روشنفكري به دليل آغاز به تحصيلات عالي و آشنايي نزديك و نسبتا نظاممند با مسائل اجتماعي و سياسي، بهرهمندبودن از فرصت تحليلهاي دستهجمعي خوابگاهي پيرامون شرايط اجتماعي و سياسي داخلي و جهاني و...، جنبشهاي دانشجويي را در وضعيتي قرار ميدهد كه اغلب خصلتي آرمانگرايانه پيدا ميكنند. اساسا نوع زيست دانشجويي بهگونهاي است كه زمينهاي مساعد براي پيدايش جنبشهاي اجتماعي ضدسنتي، عدالتخواهانه و آرمانگرايانه، پديد ميآورد. در حقيقت تجمع بخشى از نيروهاى آگاه جامعه كه سطح تحصيلى نسبتا بالا و روحيه كنكاش و بررسى علمى دارند، وضعيت سياسى،
اقتصادى، فرهنگى و روند مناسبات اجتماعى را در معرض نقادى دانشجو و دانشگاه قرار مىدهند. ذهن نقاد و حساس دانشجو، او را به تفكر و تأمل نسبتبه مشكلات جامعه مىكشاند؛ به اين معنى كه ميزان مشكلات موجود در جامعه بر ميزان شدت يا كاهش انتقادها و اعتراضها و فعاليت سياسى دانشجويان تأثير دارد؛ هرچه مشكلات اقتصادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى بيشتر باشد، ميزان اعتراضها و انتقادهاى دانشجويان نيز بيشتر و راديكالتر خواهد بود.
بيترديد پرسشگري و انتقاد سازنده لازمه تفكر، پويايى و پيشرفت است. دانشجو در دانشگاه مىآموزد كه در برابر هر چه مىشنود و مىبيند، چون و چرا بگذارد و در مقابل هر رويدادى، مكث و تأمل كند و در پس هر حادثه، ريشهها و علل آن را ارزيابى كند. اين روحيه كه خصيصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هويت مستقل فكرى مىبخشد و او را در زمره قشر روشنفكر و منتقد جامعه قرار مىدهد. به تأسي از روحيه مبارزهطلبي دانشجويان و يادآوري 16 آذر، هر سال دانشجويان دولتهاي بر مسند قدرت را نقد ميکنند که در اين مقال مجال پرداخت به نحوه نقد نيست. کماکان از دانشجويان عزيز بهدليل همراهداشتن دو عنصر آگاهي و انرژي بهطور همزمان انتظار ميرود در برابر حرکتهاي غيرقانوني دولتها چشم بيدار جامعه باشند. از حرکتهاي سطحي و احيانا محافظهکارانه اجتناب کنند و آنقدر هوشيار باشند که در دام استفاده ابزاري گروهها و افراد نيفتند و از هزينههاي احتمالي در مسير فعالیت نيز نهراسند؛ اين امر مستلزم دردمندي، آرمانگرايی و مطالبهگري دانشجويان است که حاصل کار تشكيلاتي گسترده است.
چه زیبا گفت شهید بهشتی که دانشجو مؤذنی است که اگر خواب بماند، نماز امت قضا میشود. يکي از روزهاي ماندگار تاریخ ایران 16 آذر يا روز دانشجو است. با فرارسيدن 16 آذر و روز دانشجو فرصتي دوباره براي بررسي هويت تاريخي و رسالت ملي و ديني دانشجو، فرا روي ما قرار ميگیرد تا کنکاش کنيم دانشجو کيست و چرا مطالبهگر است؟ از ديدگاه ماركوزه، هابر ماس و فوكو دانشجويان سه ويژگي و خصيصه اصلي دارند كه ميتوانند پتانسيل و ظرفيت جنبشهاي اجتماعي جديد باشند:
1. خصيصه سني: دانشجويان جوان هستند و جواني براي خود ويژگيهايي دارد. عمدهترين ويژگي جواني اين است كه سن هيجانها و انرژيهاي متراكم است و افراد در این دوره ميخواهند اين انرژي متراكم و هيجان انباشته را در جايي تخليه كند؛ بنابراین سن دانشجويي مقتضي تحرك و حركتهاي انقلابي است.
2. ويژگي معرفتي: چون دانشجو با معرفتها و اطلاعات تازه سروكار دارد و از لحاظ روشي نيز متُد انتقادي و تحليلي را دنبال ميكند، بنابراین به وضع موجود رضايت نميدهد و با آن درگير است. پرسشگر و انتقادگر است و اين ويژگي باعث ميشود كه دانشجو به عنوان محور اصلي تحركات اجتماعي شناخته شود.
3. دانشجو محافظهكار نيست: كساني مثل ماركوزه و ديگران ميگفتند كه طبقات اجتماعي به علت وابستگي به كار، شغل و درآمد، محافظهكارند، اما دانشجو چون كار و اشتغال ندارد، محافظهكار نيست؛ آرمانخواه است و در راه آرمانش هزينه ميكند و به هزينهكردن، راحت رو ميآورد.
از نظر اقتصادي و اجتماعي، دانشجويان درجوامع معاصر گروههاي حاشيهنشيني هستند كه در دوران دانشجويي جايگاهي در درون شيوه توليد و متن روابط اقتصادي جامعه ندارند و به عنوان نيروي كار فوقالعاده آينده از منابع بخش عمومي يا بخش خصوصي ارتزاق مي كنند. از منظر اجتماعي ويژگيهاي زندگي دانشجويي عبارتاند از: دورافتادگي از خانواده، احساس گسيختگي و آزادي در انتخاب راه زندگي و زندگي دستهجمعي در خوابگاهها. چنين شرايطي در كنار بهرهمندي از سن جواني توأم با شور و هيجان و تحرك، واردشدن در جرگه روشنفكري به دليل آغاز به تحصيلات عالي و آشنايي نزديك و نسبتا نظاممند با مسائل اجتماعي و سياسي، بهرهمندبودن از فرصت تحليلهاي دستهجمعي خوابگاهي پيرامون شرايط اجتماعي و سياسي داخلي و جهاني و...، جنبشهاي دانشجويي را در وضعيتي قرار ميدهد كه اغلب خصلتي آرمانگرايانه پيدا ميكنند. اساسا نوع زيست دانشجويي بهگونهاي است كه زمينهاي مساعد براي پيدايش جنبشهاي اجتماعي ضدسنتي، عدالتخواهانه و آرمانگرايانه، پديد ميآورد. در حقيقت تجمع بخشى از نيروهاى آگاه جامعه كه سطح تحصيلى نسبتا بالا و روحيه كنكاش و بررسى علمى دارند، وضعيت سياسى،
اقتصادى، فرهنگى و روند مناسبات اجتماعى را در معرض نقادى دانشجو و دانشگاه قرار مىدهند. ذهن نقاد و حساس دانشجو، او را به تفكر و تأمل نسبتبه مشكلات جامعه مىكشاند؛ به اين معنى كه ميزان مشكلات موجود در جامعه بر ميزان شدت يا كاهش انتقادها و اعتراضها و فعاليت سياسى دانشجويان تأثير دارد؛ هرچه مشكلات اقتصادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى بيشتر باشد، ميزان اعتراضها و انتقادهاى دانشجويان نيز بيشتر و راديكالتر خواهد بود.
بيترديد پرسشگري و انتقاد سازنده لازمه تفكر، پويايى و پيشرفت است. دانشجو در دانشگاه مىآموزد كه در برابر هر چه مىشنود و مىبيند، چون و چرا بگذارد و در مقابل هر رويدادى، مكث و تأمل كند و در پس هر حادثه، ريشهها و علل آن را ارزيابى كند. اين روحيه كه خصيصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هويت مستقل فكرى مىبخشد و او را در زمره قشر روشنفكر و منتقد جامعه قرار مىدهد. به تأسي از روحيه مبارزهطلبي دانشجويان و يادآوري 16 آذر، هر سال دانشجويان دولتهاي بر مسند قدرت را نقد ميکنند که در اين مقال مجال پرداخت به نحوه نقد نيست. کماکان از دانشجويان عزيز بهدليل همراهداشتن دو عنصر آگاهي و انرژي بهطور همزمان انتظار ميرود در برابر حرکتهاي غيرقانوني دولتها چشم بيدار جامعه باشند. از حرکتهاي سطحي و احيانا محافظهکارانه اجتناب کنند و آنقدر هوشيار باشند که در دام استفاده ابزاري گروهها و افراد نيفتند و از هزينههاي احتمالي در مسير فعالیت نيز نهراسند؛ اين امر مستلزم دردمندي، آرمانگرايی و مطالبهگري دانشجويان است که حاصل کار تشكيلاتي گسترده است.