معاون حناچی از بهرهبرداری پروژههای بزرگ تا پایان سال خبر داد
وعده بزرگ شهرداری و یک سؤال
شرق: معاون شهردار تهران و یک عضو شورای شهر روز گذشته در مراسم افتتاح یکی از پروژههای شهری منطقه 15 اعلام کردند: «تمام پروژههای بزرگ تهران تا پایان سال به بهرهبرداری میرسد». این وعده و جمله خبری در شرایطی اعلام میشود که در واکنش به آن، اولین چیزی که به ذهن میرسد این سؤال است: «آیا تهران الان پروژه بزرگی دارد؟»، آیا شورای شهر و شهرداری منتخب آن در دوره پنجم، هیچ اقدام و برنامه بزرگی در این مدت برای تهران داشتهاند؟ پروژه یا طرح و برنامهای که نشانه و شواهدی از آن موجود باشد و اثرات و ثمراتش را شهروندان پایتخت دیده باشند. پاسخ این سؤال چندان سخت نیست؛ اما قبل از آن، مرور اظهارات برخی از اعضای همین شورا در رابطه با عملکرد شهرداری برای رسیدن به پاسخ میتواند درخور توجه و کمککننده باشد.
سؤالات طرحشده ازآنرو واجد اهمیت است که به گواه اظهارات برخی از خود اعضای شورای شهر، از محسن هاشمی، رئیس این شورا گرفته تا دیگر اعضا، شهرداری و مدیریت شهری مبتلا به نوعی بیعملی مفرط شدهاند. چند مورد از گفتههای رئیس شورا در ادامه آمده است:
محسن هاشمی مهر گذشته و همزمان با هفته تهران، در اظهارنظری انتقادی گفته بود: «جای فعالیتهای عمرانی و زیربنایی در هفته تهران خالی بود». هاشمی اول مرداد نیز در سخنانی دیگر به کمتوجهی شهردار تهران به مشکلات مترو انتقاد کرد.
انتقادهای رئیس شورای شهر از وضعیت عملکردی شهرداری به همین موارد ختم نشد؛ او همین چند روز پیش و در آخرین روز آبان 98، در سخنانی در ارزیابی فصلی شهرداری تهران اینطور گفت: «حوزههای مختلف عملکردی شهرداری تهران، متناسب با اهداف و رویکردهای شورا و برنامه مصوب حرکت نمیکنند و نوعی روزمرگی و کرختی در عملکرد اجرائی مدیریت شهری دیده میشود».
حتی در زمینههای دیگر نیز نشانهها و گفتههای انتقادی و مستندی از دیگر اعضای شورای شهر در همین رابطه وجود دارد. از آن جمله میتوان به صحبتهای محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران، درباره عملکرد شهرداری در حوزه حملونقل تهران در دوره جدید اشاره کرد. او در گفتوگویی با «شرق»، دراینباره اینطور گفته بود: «شهردار فعلی تهران، مدت درخور توجهی را در اختیار داشته و حالا هم دو سال از عمر شورای پنجم گذشته است. این شهردار هم جدیدا وارد شهرداری نشده و پیشتر هم در دو معاونت شهرداری مسئولیت داشته و از داخل شهرداری باخبر و با مسائل و مشکلات شهرداری آشناست و میشود گفت فرصت لازم به آقای حناچی داده شده و وقت ارزیابی عملکرد ایشان است».علیخانی بعد از این مقدمه درباره عملکرد شهرداری در زمینه حملونقل عمومی آمار و ارقامی مأیوسکننده ارائه داد و گفت: «متأسفانه اینها نتوانستند یک اتوبوس در دو سال گذشته به ناوگان حملونقل عمومی تهران اضافه کنند. اگر خاطرتان باشد، گفتند ۱۱ اتوبوس به ناوگان اضافه کردیم، آن چند ناوگان قبلا خریداری شده بود و مشکل شمارهگذاری داشت و این دوستان مشکل شمارهگذاری را حل
کردند. چیزی در دوره خودشان نخریدهاند و نتوانستند حتی یک اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی اضافه کنند. من این مسئله را با صراحت میگویم و قابل سنجش است».
کار شهرداری تهران در دوره شورای شهر پنجم، به جایی رسید که حتی مدیران دوره قبلی شهری -قالیباف و چمران، شهردار و رئیس شورای شهر اصولگرای پیشین تهران- نیز چندینبار در مصاحبهها و سخنرانیهای خود با لحنی تمسخرآمیز عملکرد شورای شهر کنونی را دستمایه نقد قرار دادند.
چمران تیر سال جاری در سخنانی با اشاره به گذشت حدود دو سال از فعالیت دوره پنجم شورای شهر تهران، اینطور گفت: «اعضای شورا و شهرداری در این دوره حتی توانایی احداث یک متر تونل مترو هم نداشتهاند. در این مدت هیچ کار جدی و بزرگی از سوی مدیریت شهری بهجز فعالیتهای سیاسی دیده نشده است».
علاوه بر او، محمدباقر قالیباف هم چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی در واکنش به اعلام رقم بدهیهای شهرداری در دوره خودش به شهرداری و شورای شهر اینطور پاسخ داد: «رقم 54 هزار میلیارد تومانی که مدیریت شهری فعلی به مدیریت شهری قبلی نسبت میدهد، دروغ بزرگی است و بنده آن را تکذیب میکنم؛ در واقع هرکسی که نخواهد کار کند و بخواهد در قدرت بماند، باید دروغ بگوید».به نظر میرسد این موضوع کارنکردن و بیعملکردی مدیریت شهری در دوره کنونی علاوه بر اینکه ثمراتی برای شهر و شهروندان نداشته است، به سوژه و موضوعی برای انتقاد و حتی تمسخر و واکنش به آنها نیز تبدیل شده است. چمران و قالیباف هر دو با تکیه بر همین کلیدواژهها به مدیریت شهری انتقاد کردهاند.
البته خود مدیران شهری و بهویژه شهردار تهران در زمینه اجرانکردن پروژههای بزرگ برای پایتخت توضیح و توجیهی متفاوت دارد. پیروز حناچی چندی قبل در مصاحبهای با «شرق» در پاسخ به سؤالی دراینباره چنین پاسخ داد: «یادم هست موقعی که آقای احمدینژاد تازه رئیسجمهور شده بود، یکی از روزنامهنگاران صحبت کرد و گفت درحالحاضر هیچکس کار نمیکند؛ جز آقای احمدینژاد. آقای احمدینژاد هم طوری کار میکند که آدم میگوید ای کاش کار نمیکرد (خنده). درباره این مسئله (نبود پروژههای بزرگ در شهر) قطعا مبانی نظری پشت آن است. من یکی از کسانی هستم که آن زمان آن شیوه مدیریتی را نقد میکردم. نه اینکه هر کاری را که شهردار اسبق میکرد، نقد میکردم؛ بلکه استراتژی اداره امور شهر از نظر ما، محل نقد بود. اینکه کارهای زیادی که پرعارضه هم هست، در شهر انجام دهید، سازههای بزرگ ساختن و اینکه مثلا شبکه ارتباطی شهر را که باید در یک دوره دودههای اجرا میشده، در کمتر از یک دهه اجرا کنید یا مثلا تأسیساتی را اجرا کنید که تا چند سال، بخش عمدهای از منابع شهر را به آن اختصاص دهید؛ اما بهرهوری آن، آنقدر که فکر میکردید، نبوده است؛ مثل اتوبان صدر.
این قطعا قابل نقد و نادرست است. قطعا رویکرد ما هم اینطور نخواهد بود. در دنیا هم شهرهایی را نمیبینید که اینقدر تغییر در آنها ایجاد و به کارگاه ساختمانی تبدیل شود. شهر برای مردمی که در آن زندگی میکنند، باید آرامش، آسایش و هوای پاک داشته باشد».
با وجود این پاسخ شهردار تهران، به نظر میرسد از سوی شهرداری نهفقط در زمینه پروژههای سازهای؛ بلکه در همه زمینههای مرتبط که بخشی از حوزه وظایف رسمی شهرداری است، خبری از انجام کار و پروژههای حتی متوسط هم نیست. کافی است نگاهی کنیم به وضعیت آلودگی هوا، توسعه حملونقل شهری و وضعیت مترو و اتوبوسرانی، توسعه فضای سبز و... .
شهرداری تهران در ابتدای دوره جدید مدیریت شهری دچار تغییرات گسترده از شهردار تا معاونان و مدیران بود و تا مدتها مدیران و اعضای شورای شهر تهران بر طبل بیپولی و ورشکستگی میزدند. درست به همین دلایل بود که تهران در شروع این دوره پروژه بزرگی را به خود ندید. بخش زیادی از هزینهها و وقت شهرداری تهران به تکمیل پروژههای از قبل شروعشده و نیمهتمام صرف شد و برخی دیگر از پروژهها نیز پروژههای بلاتکلیفی مثل برداشتن پل گیشا و اجرای زیرگذر آن بود که در نهایت شهرداری آن را اجرا کرد. درعینحال مهمترین پروژه رویزمینمانده شهرداری تهران از دوره قبل تا امروز تکمیل خطوط 6 و 7 متروی تهران بوده که قرار بود هر ماه یک افتتاح را شاهد باشیم؛ اما همین قول هم روی هوا ماند. یکسالو اندی تا پایان این دوره باقی مانده و قرار بود این خطوط تکمیل شوند؛ اما با این سرعت بعید به نظر میرسد شهردار تهران پروژههای نیمهتمام را هم تمام کند؛ چه برسد که پروژه جدیدی را آغاز کند.
در همین شرایط مدیران شهری اعلام کردهاند که افتتاح هر ماه یک ایستگاه مترو را اجرا میکنند و پروژه زیرگذر استاد معین، زیرگذر گیشا و مجموعه فرهنگی رازی نیز بهعنوان پروژههایی بزرگ تا پایان سال تمام میشوند.
جدای از اینکه این وعدهها چقدر اجرائی است و چند تا از این چند ماهها میگذرد تا بالاخره وقت افتتاح برسد، باید پرسید که آیا زیرگذر استاد معین پروژه بزرگ شهری محسوب میشود؟ این وعده را صفا صبوری، معاون عمران شهرداری تهران، در مراسم افتتاح دو کیلومتر از شش کیلومتر بزرگراه رستگاری برای تردد کامیونها و تریلیها، اعلام کرد و گفت تا پایان سال جاری پروژههای بزرگ تهران به پایان میرسد. به نظر باید یک بازتعریف جدید از پروژههای بزرگ در شهری مثل تهران انجام شود و بپرسیم که آیا تکمیل یک زیرگذر فرعی یک پروژه بزرگ محسوب میشود؟ و آیا برای نشاندادن اینکه یک مجموعه فعال است، لازم است پروژههای کوچک، بزرگ نشان داده شوند؟
شرق: معاون شهردار تهران و یک عضو شورای شهر روز گذشته در مراسم افتتاح یکی از پروژههای شهری منطقه 15 اعلام کردند: «تمام پروژههای بزرگ تهران تا پایان سال به بهرهبرداری میرسد». این وعده و جمله خبری در شرایطی اعلام میشود که در واکنش به آن، اولین چیزی که به ذهن میرسد این سؤال است: «آیا تهران الان پروژه بزرگی دارد؟»، آیا شورای شهر و شهرداری منتخب آن در دوره پنجم، هیچ اقدام و برنامه بزرگی در این مدت برای تهران داشتهاند؟ پروژه یا طرح و برنامهای که نشانه و شواهدی از آن موجود باشد و اثرات و ثمراتش را شهروندان پایتخت دیده باشند. پاسخ این سؤال چندان سخت نیست؛ اما قبل از آن، مرور اظهارات برخی از اعضای همین شورا در رابطه با عملکرد شهرداری برای رسیدن به پاسخ میتواند درخور توجه و کمککننده باشد.
سؤالات طرحشده ازآنرو واجد اهمیت است که به گواه اظهارات برخی از خود اعضای شورای شهر، از محسن هاشمی، رئیس این شورا گرفته تا دیگر اعضا، شهرداری و مدیریت شهری مبتلا به نوعی بیعملی مفرط شدهاند. چند مورد از گفتههای رئیس شورا در ادامه آمده است:
محسن هاشمی مهر گذشته و همزمان با هفته تهران، در اظهارنظری انتقادی گفته بود: «جای فعالیتهای عمرانی و زیربنایی در هفته تهران خالی بود». هاشمی اول مرداد نیز در سخنانی دیگر به کمتوجهی شهردار تهران به مشکلات مترو انتقاد کرد.
انتقادهای رئیس شورای شهر از وضعیت عملکردی شهرداری به همین موارد ختم نشد؛ او همین چند روز پیش و در آخرین روز آبان 98، در سخنانی در ارزیابی فصلی شهرداری تهران اینطور گفت: «حوزههای مختلف عملکردی شهرداری تهران، متناسب با اهداف و رویکردهای شورا و برنامه مصوب حرکت نمیکنند و نوعی روزمرگی و کرختی در عملکرد اجرائی مدیریت شهری دیده میشود».
حتی در زمینههای دیگر نیز نشانهها و گفتههای انتقادی و مستندی از دیگر اعضای شورای شهر در همین رابطه وجود دارد. از آن جمله میتوان به صحبتهای محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران، درباره عملکرد شهرداری در حوزه حملونقل تهران در دوره جدید اشاره کرد. او در گفتوگویی با «شرق»، دراینباره اینطور گفته بود: «شهردار فعلی تهران، مدت درخور توجهی را در اختیار داشته و حالا هم دو سال از عمر شورای پنجم گذشته است. این شهردار هم جدیدا وارد شهرداری نشده و پیشتر هم در دو معاونت شهرداری مسئولیت داشته و از داخل شهرداری باخبر و با مسائل و مشکلات شهرداری آشناست و میشود گفت فرصت لازم به آقای حناچی داده شده و وقت ارزیابی عملکرد ایشان است».علیخانی بعد از این مقدمه درباره عملکرد شهرداری در زمینه حملونقل عمومی آمار و ارقامی مأیوسکننده ارائه داد و گفت: «متأسفانه اینها نتوانستند یک اتوبوس در دو سال گذشته به ناوگان حملونقل عمومی تهران اضافه کنند. اگر خاطرتان باشد، گفتند ۱۱ اتوبوس به ناوگان اضافه کردیم، آن چند ناوگان قبلا خریداری شده بود و مشکل شمارهگذاری داشت و این دوستان مشکل شمارهگذاری را حل
کردند. چیزی در دوره خودشان نخریدهاند و نتوانستند حتی یک اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی اضافه کنند. من این مسئله را با صراحت میگویم و قابل سنجش است».
کار شهرداری تهران در دوره شورای شهر پنجم، به جایی رسید که حتی مدیران دوره قبلی شهری -قالیباف و چمران، شهردار و رئیس شورای شهر اصولگرای پیشین تهران- نیز چندینبار در مصاحبهها و سخنرانیهای خود با لحنی تمسخرآمیز عملکرد شورای شهر کنونی را دستمایه نقد قرار دادند.
چمران تیر سال جاری در سخنانی با اشاره به گذشت حدود دو سال از فعالیت دوره پنجم شورای شهر تهران، اینطور گفت: «اعضای شورا و شهرداری در این دوره حتی توانایی احداث یک متر تونل مترو هم نداشتهاند. در این مدت هیچ کار جدی و بزرگی از سوی مدیریت شهری بهجز فعالیتهای سیاسی دیده نشده است».
علاوه بر او، محمدباقر قالیباف هم چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی در واکنش به اعلام رقم بدهیهای شهرداری در دوره خودش به شهرداری و شورای شهر اینطور پاسخ داد: «رقم 54 هزار میلیارد تومانی که مدیریت شهری فعلی به مدیریت شهری قبلی نسبت میدهد، دروغ بزرگی است و بنده آن را تکذیب میکنم؛ در واقع هرکسی که نخواهد کار کند و بخواهد در قدرت بماند، باید دروغ بگوید».به نظر میرسد این موضوع کارنکردن و بیعملکردی مدیریت شهری در دوره کنونی علاوه بر اینکه ثمراتی برای شهر و شهروندان نداشته است، به سوژه و موضوعی برای انتقاد و حتی تمسخر و واکنش به آنها نیز تبدیل شده است. چمران و قالیباف هر دو با تکیه بر همین کلیدواژهها به مدیریت شهری انتقاد کردهاند.
البته خود مدیران شهری و بهویژه شهردار تهران در زمینه اجرانکردن پروژههای بزرگ برای پایتخت توضیح و توجیهی متفاوت دارد. پیروز حناچی چندی قبل در مصاحبهای با «شرق» در پاسخ به سؤالی دراینباره چنین پاسخ داد: «یادم هست موقعی که آقای احمدینژاد تازه رئیسجمهور شده بود، یکی از روزنامهنگاران صحبت کرد و گفت درحالحاضر هیچکس کار نمیکند؛ جز آقای احمدینژاد. آقای احمدینژاد هم طوری کار میکند که آدم میگوید ای کاش کار نمیکرد (خنده). درباره این مسئله (نبود پروژههای بزرگ در شهر) قطعا مبانی نظری پشت آن است. من یکی از کسانی هستم که آن زمان آن شیوه مدیریتی را نقد میکردم. نه اینکه هر کاری را که شهردار اسبق میکرد، نقد میکردم؛ بلکه استراتژی اداره امور شهر از نظر ما، محل نقد بود. اینکه کارهای زیادی که پرعارضه هم هست، در شهر انجام دهید، سازههای بزرگ ساختن و اینکه مثلا شبکه ارتباطی شهر را که باید در یک دوره دودههای اجرا میشده، در کمتر از یک دهه اجرا کنید یا مثلا تأسیساتی را اجرا کنید که تا چند سال، بخش عمدهای از منابع شهر را به آن اختصاص دهید؛ اما بهرهوری آن، آنقدر که فکر میکردید، نبوده است؛ مثل اتوبان صدر.
این قطعا قابل نقد و نادرست است. قطعا رویکرد ما هم اینطور نخواهد بود. در دنیا هم شهرهایی را نمیبینید که اینقدر تغییر در آنها ایجاد و به کارگاه ساختمانی تبدیل شود. شهر برای مردمی که در آن زندگی میکنند، باید آرامش، آسایش و هوای پاک داشته باشد».
با وجود این پاسخ شهردار تهران، به نظر میرسد از سوی شهرداری نهفقط در زمینه پروژههای سازهای؛ بلکه در همه زمینههای مرتبط که بخشی از حوزه وظایف رسمی شهرداری است، خبری از انجام کار و پروژههای حتی متوسط هم نیست. کافی است نگاهی کنیم به وضعیت آلودگی هوا، توسعه حملونقل شهری و وضعیت مترو و اتوبوسرانی، توسعه فضای سبز و... .
شهرداری تهران در ابتدای دوره جدید مدیریت شهری دچار تغییرات گسترده از شهردار تا معاونان و مدیران بود و تا مدتها مدیران و اعضای شورای شهر تهران بر طبل بیپولی و ورشکستگی میزدند. درست به همین دلایل بود که تهران در شروع این دوره پروژه بزرگی را به خود ندید. بخش زیادی از هزینهها و وقت شهرداری تهران به تکمیل پروژههای از قبل شروعشده و نیمهتمام صرف شد و برخی دیگر از پروژهها نیز پروژههای بلاتکلیفی مثل برداشتن پل گیشا و اجرای زیرگذر آن بود که در نهایت شهرداری آن را اجرا کرد. درعینحال مهمترین پروژه رویزمینمانده شهرداری تهران از دوره قبل تا امروز تکمیل خطوط 6 و 7 متروی تهران بوده که قرار بود هر ماه یک افتتاح را شاهد باشیم؛ اما همین قول هم روی هوا ماند. یکسالو اندی تا پایان این دوره باقی مانده و قرار بود این خطوط تکمیل شوند؛ اما با این سرعت بعید به نظر میرسد شهردار تهران پروژههای نیمهتمام را هم تمام کند؛ چه برسد که پروژه جدیدی را آغاز کند.
در همین شرایط مدیران شهری اعلام کردهاند که افتتاح هر ماه یک ایستگاه مترو را اجرا میکنند و پروژه زیرگذر استاد معین، زیرگذر گیشا و مجموعه فرهنگی رازی نیز بهعنوان پروژههایی بزرگ تا پایان سال تمام میشوند.
جدای از اینکه این وعدهها چقدر اجرائی است و چند تا از این چند ماهها میگذرد تا بالاخره وقت افتتاح برسد، باید پرسید که آیا زیرگذر استاد معین پروژه بزرگ شهری محسوب میشود؟ این وعده را صفا صبوری، معاون عمران شهرداری تهران، در مراسم افتتاح دو کیلومتر از شش کیلومتر بزرگراه رستگاری برای تردد کامیونها و تریلیها، اعلام کرد و گفت تا پایان سال جاری پروژههای بزرگ تهران به پایان میرسد. به نظر باید یک بازتعریف جدید از پروژههای بزرگ در شهری مثل تهران انجام شود و بپرسیم که آیا تکمیل یک زیرگذر فرعی یک پروژه بزرگ محسوب میشود؟ و آیا برای نشاندادن اینکه یک مجموعه فعال است، لازم است پروژههای کوچک، بزرگ نشان داده شوند؟