|

گفت‌وگو با مصطفی کاظمی، مشاورعالی شهردار و مدیرکل حوزه شهردار تهران

تهران، شهری با مقیاس انسانی

مصطفی کاظمی اسفه، مشاورعالی شهردار و مدیرکل حوزه شهردار تهران معمار و از دوستان نزدیک و مورد اعتماد شهردار است. گفت‌وگو با وی حاکی از آن است که به همه برنامه‌ها و سیاست‌های جاری شهرداری اشراف کامل دارد. در یکسال گذشته علاوه بر اداره کل حوزه شهردار بر سیاست‌گذاری‌های استراتژیک شهر نیز مؤثر بوده است. اشراف و آشنایی وی با شهردار تهران این حوزه را از جهت تأثیرگذاری برجسته ساخته است. گفت‌وگو با کاظمی جنبه عمومی دارد و با وجود برخی پرسش‌های چالشی با صمیمیت انجام شد.

با پایان دومین سال مدیریت اصلاح‌طلبان بر شهر و شهرداری تهران، چه ارزیابی‌اي از این دوره دارید؟ مهم‌ترین کامیابی‌ها و توفیقات و مهم‌ترین ناکامی‌های این دوره را چه می‌دانید؟
در دو سال گذشته در دوره‌ اصلاحات بخش عمده‌اي از مدیریت شهری مصروف تعویض و جابه‌جایی مدیریت ارشد شهرداری تهران شد؛ قاعدتا در یک سازمان بزرگ مثل شهرداری با تنوع و تکثر خدماتی که باید در شهر ارائه دهد، زمان شش، هفت‌ماهه یا حتی یک‌ساله برای ورود به تمام حوزه‌ها، بسیار اندک است. بنابراین می‌توان چنین فرض كرد که بیش از یک تا يك‌ونيم سال این دوره به نوعی از دست رفت؛ با وجود تلاش‌های خوب دوران آقای نجفی و آقای افشانی، به‌هرحال این دوره‌ها متعلق به این جریان خاص است که مردم با اعتماد به آنها به نمایندگان شورا رأی دادند، در نتیجه این نظام مدیریت شهری مستقر شده است. مهم‌ترین روندهای کلان پروژه‌ها شروع شده و ادامه دارد. مخصوصا در حوزه فناوری اطلاعات؛ به عبارت دیگر، همان هوشمند‌سازی شهر. یکی از اهداف جدی ما در این دوره ، شهر هوشمند است. می‌خواهیم در بخش‌های مختلف به سمت شهر هوشمند پیش برویم. تجربه‌هاي جهانی در این زمینه وجود دارد و شهرهایی مثل وین، ملبورن و بارسلون موفق هم بوده‌اند. ما نیز در تهران زیرساخت‌های مناسب برای هوشمندسازی را داریم. براي شهر هوشمند چند دسته‌بندی قائل می‌شوند؛ مثلا بحث مردم، جابه‌جایی، دولت، انرژی و... که براي این حوزه‌ها باید هدف‌گیری و به طور مشخص زمان‌بندی داشت. در دو سال اخیر در شهرداری تهران این کار به‌طور جدی شروع شده و برخی از این موضوعات هم به صورت پایلوت در حال اجراست. مثلا ما الان پارک حاشیه‌ای داریم که در منطقه 2 به صورت پایلوت در حال اجراست. در حوزه پسماند بحث تفکیک زباله از مبدأ را داريم؛ در منطقه ٩ از استارت‌آپ‌های این حوزه دعوت کرده‌ایم تا مردم از نرم‌افزارهایشان استفاده کنند. مثلا اگر من زباله خشکم را در خانه جدا کنم، یک شرکت به جای این زباله به من پول می‌دهد و دیگری درازای این کار به من امتیاز می‌دهد. هم میان این شرکت‌ها رقابت شکل می‌گیرد و هم مردم تشویق می‌شوند تا در تفکیک زباله جدی‌تر باشند و هم مشاغل جدید ایجاد می‌شود. اگر در این حوزه گروه‌های نوآوری در سطح کل شهر تکثیر شوند، دیگر روش جمع‌آوری به صورت سنتی خودبه‌خود از گردونه خارج می‌شود.
در حوزه شهرسازی بحث دستور نقشه به صورت آنلاین و مجازی داریم که جلوی رویه‌های فسادانگیز را می‌گیرد. یا اولین سازمانی بودیم که اطلاعات سازمانی‌مان را روی سامانه شفافیت بارگذاری کردیم. شهرداری تهران بین 600 دستگاه، مقام نخست را در بحث شفاف‌سازی به دست آورده است. در بخش شهرسازی هم ان‌شاءالله تا پایان همین دوره حتی صدور پروانه را غیرحضوری می‌کنیم.
با تکیه به هوشمند‌سازی وضعیت شهرداری در بسیاری حوزه‌ها بهتر خواهد شد، حتی آبیاری هوشمند در فضاهای سبز و بوستان‌ها نیز در دستور کار است. این‌ها قطعات بزرگ یک پازل هستند که ممکن است موازی پیش نروند ولی وقتی کل پازل شکل گرفت، می‌توانیم به سطحی از هوشمند‌سازی دست يابيم. از یک تا دو هفته آینده از موضوعی رونمایی می‌کنیم که با همکاری وزارت ICT شکل گرفته که اگر مردم با آتش‌سوزی مواجه شدند، بتوانند در لحظه موقعیت خود را به آتش‌نشانی بفرستند و دیگر نیاز نیست تماسی بگیرند؛ این مهم است چرا که گاهی تماس‌گیرنده از موقعیت خود مطلع نیست. موضوع دیگر این است که به جای سامانه 137 یا 1888، مردم می‌توانند با گرفتن عکس و ارسال آن به سازمان ذی‌ربط، مورد شکایت را به شهرداری اطلاع دهند؛ به این طریق ما هم امکان رسیدگی به‌موقع را خواهیم داشت.
یک مرکز تماس جدید را با همکاری معاونت حمل‌و‌نقل و ترافیک و فاوا راه‌اندازی کردیم که از طریق سایت «تهران من» با آن ارتباط برقرار می‌کنند و در همان لحظه مشکلشان برطرف می‌شود؛ به‌خصوص در «طرح کاهش آلودگی هوا» با تماس در این سامانه می‌توانند خیلی سریع محدوده ورود و خروج خود را پیدا کنند تا در لحظه مشکلشان حل شود.
شورا و شهرداری می‌خواهد تا پایان این دوره تکیه اصلی فعالیت‌ها را بر هوشمندسازی شهر بگذارد تا موضوعات زودتر به نتیجه برسند، و خدمات به صورت مطلوب‌تر به شهروندان ارائه شود.
یکی دیگر از وجوه تمایز این دوره گذار از عصر خودرومحوری است. مدرنیته باعث شد تا خودرو اساس کار قرار بگیرد، به گونه‌ای که همین الان در تهران شاهد برج‌هایی هستیم كه خودرو تا طبقه انتهایی‌شان بالا می‌رود.
در ایران وقتی یک ماشین به پیاده راه می‌دهد، پیاده تشکر می‌کند در حالی که خارج از کشور اولویت با انسان پیاده است، حتی اگر پیاده خطا کند و از چراغ قرمز بگذرد باز هم خودروها می‌ایستند و احترام می‌گذارند.
شهر ما باید مقیاس انسانی پیدا کند پس انسان‌ها باید در اولویت قرار بگیرند و از خودرومحوری فاصله بگیریم؛ در نتیجه اهمیت بیشتری هم باید به فضاهای عمومی بدهیم؛ به فضاهایی که جای تنفس و قدم زدن ایجاد می‌کند. مردم در فضایی حاضر می‌شوند كه برای پیاده‌روی با خانواده احساس امنیت و آرامش داشته باشند؛ یعنی بتوانیم فضاهای عمومی با کیفیت بالا را در مؤلفه‌های مختلفي همچون امنیت، آرامش و... داشته باشیم بنابراین در این دوره ما به سمت این موضوع می‌رویم که هم جاذبه‌های گردشگری از این طریق ایجاد کنیم و هم تعداد این فضاها را که به نوعی پلازاهای شهری محسوب می‌شوند، در سطح شهر افزایش دهیم؛ البته به صورت منطقی و علمی. این موضوع به نحوی با بافت‌های تاریخی گره می‌خورد یعنی فضاهای شهری وقتی بیشتر معنا پیدا می‌کند که در بافت‌های تاریخی باشند؛ این یعنی هم جاذبه گردشگری بیشتر و هم انگیزه بیشتر برای صرف وقت در آنها. می‌خواهیم فضاهایی را که قابلیت تبدیل‌شدن به فضای شهری دارند، ابتدا شناسایی کنیم و بعد اقدامات لازم را درموردشان انجام دهیم.
اولین جایی که توانستیم این موضوع را انجام دهیم، میدان هفت‌تیر بود که به مدت 35 سال محوطه کارگاهی برای مترو بود و مردم هم به آن عادت کرده بودند. ما در مدت کوتاهی این فضای کارگاهی را جمع کردیم و توانستیم با دسترسی‌هایی که از طریق زیرزمین برای مترو وجود داشت، این میدانگاه را ایجاد کنیم. فضای بعدی که برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم، میدان امام خمینی یا همان توپخانه است که با همکاری وزارت ICT به فضای حوزه قلمرو شهری تبدیل می‌کنیم. شاید برای اولین‌بار است که یک فرصت کم‌نظیر به وجود آمده؛ وزارت ICT موافقت کرده بخش زیرین ساختمان مخابراتی را باز کند و در اختیار مردم قرار دهد تا دسترسی پیاده داشته باشند به کاخ شمس‌العماره و آنجا محورهای سواره را ساماندهی کنیم؛ به گونه‌ای که بخش عمده‌ای از میدان متعلق به پیاده ولی در عین حال دسترسی سواره هم حفظ شود. طرح مطالعات ترافیکی آن در حال انجام است و ان‌شاءالله تا چند ماه آینده به بهره‌برداری می‌رسد.
ساختمان بلدیه سابق متعلق به دوران قاجار، در ضلع شمالی میدان در حال ساخت است. این ساختمان با همان نما و طرح دوران قاجاری ساخته می‌شود. به عبارت دیگر میدان توپخانه به حال‌وهوای اولیه باز می‌گردد. در امتداد آنجا برای محور لاله‌زار به عنوان یکی از محورهای تاریخی برنامه داریم ولی لاله‌زار، نه مثل قبل از انقلاب، بلکه به مثابه جایی که سابقه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دارد.برای این‌کار به مشارکت مردم، کسبه و اهالی آنجا نیاز داریم تا بتوانیم اصلاحات تدریجی را انجام دهیم. مهم‌ترین فاکتور در روندی که برای لاله‌زار در نظر داریم، مشارکت مردم است. در حال حاضر دو مطالعه را خود دانشگاه تهران انجام داده است و ما از همین مطالعات بهره می‌گیریم و یک تیم تخصصی هم برای این کار مستقر است که با کار در بافت‌های تاریخی آشناست.
به دنبال این هستیم که از خیابان سی‌تیر تا لاله‌زار یک بافت منسجم پیاده و مناسب برای گردشگری فراهم کنیم. در واقع ضلع غربی آن می‌شود خیابان سی‌تیر، میدان مشق، میدان امام خمینی یا توپخانه، خیابان لاله‌زار و ضلع شرقی آن می‌شود میدان بهارستان و از سمت جنوب تا انتهای بازار و محله عودلاجان ادامه پیدا می‌کند که بافت فرهنگی - تاریخی شهر تهران می‌شود. می‌خواهیم اینجا را به‌ یک مرکز قوی گردشگری پیاده برای استفاده از عموم مردم تبدیل کنیم.
برخی از تک‌بناهای واجد ارزش هست که شهرداری خریداری کرده و اگر بودجه کافی داشته باشیم، این خرید‌ها امتداد پیدا می‌کند؛ مثل تئاتر نصر كه خریداری شده و قرار است موزه تئاتر در آنجا افتتاح شود، خانه اتحادیه که قبلا خریداری شده و کار بازسازی آن شروع شده و در حال حاضر مراحل پایانی را طی می‌کند و به‌زودی افتتاح می‌شود. خانه پیرنیا بازسازی شده و مجددا در اختیار خانه سینما قرار گرفته است.
در حوزه فضاهای عمومی از این دست موارد بسیار است. یک‌سری از فعالیت‌ها نیز در سطح تک‌بنا در حال انجام است؛ مثلا خانه نیما خریداری شده که به‌عنوان خانه شعر یا شاید موزه شعرا بازسازی می شود. ما خانه‌ای به نام خانه مینایی در خیابان ولیعصر را خریداری کرده‌ایم که بناست در آنجا روایت شهر تهران انجام شود.
در مورد محور ولیعصر به‌عنوان خیابانی که ثبت تاریخی و میراثی شده است، برنامه‌هایی داریم که بتوانیم این خیابان را تبدیل کنیم به یک محور گردشگری قدیم. از این نوع مثال‌ها فراوان است ولی به‌طور کلی با اهمیت‌دادن به فضاهای عمومی و با محوریت انسانی پروژه‌های مختلف و متعددی در سطح شهر در حال اجراست. اینها یک زنجیره به‌هم‌متصل است. برای آنکه بتوانیم شهر را انسان‌محور و فضاهای عمومی در سطح شهر را تکثیر کنیم در کنارش باید هوا را تمیزتر کنیم و ترافیک را هم کاهش دهیم. برای این موضوع چند کار دیگر باید انجام شود:
توسعه ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی در مترو و اتوبوس‌رانی که سه حوزه در آن موضوعیت دارد:
حوزه اول اتوبوس‌رانی است که در این حوزه نوسازی ناوگان اتوبوس‌رانی یکی از برنامه‌های جدی است که در سطح هیئت وزیران هم مطرح شده و مصوبه‌هایی را دریافت کردیم که ان‌شاءالله بتوانیم تا پایان این دوره تعدادي از خودروهای فرسوده در این بخش را از مدار استفاده خارج کنیم از و خودروهای نو جایگزین و استفاده کنیم.
یکی از کارهای دیگر در حال اجرا در این حوزه، نصب کیت‌هایی است که به نوعی جلوی آلودگی را می‌گیرد و آلودگی را کاهش می‌دهد. 2. می‌دانید که تهران باید 10 خط مترو داشته باشد. از این 10 خط تعدادی خطوط راه‌اندازی شده و تعداد ایستگاه‌ها افزایش پیدا كرده است. به طور مشخص الان خط 7 و 6 به‌عنوان خط‌های محوری در حال کار است، تعدادی از ایستگاه‌های آن به بهره‌برداری رسیده و افتتاح شده است. هفته آينده (چهارم شهريور) 3 ایستگاه از خط 7 افتتاح می‌شود (بخش شرقی کاملا افتتاح می‌شود).
3. در حوزه سوم ما خودمان به‌عنوان متولی حضور نداریم اما زیرساخت‌های لازم را برای شرکت‌های استارت‌آپی فراهم می‌کنیم مثلا شرکت اسنپ یا مثلا تپسی یا بیدود و... می‌توانند توسعه پیدا کنند.
در بحث موتورسیکلت‌ها ما یک برنامه جدی داریم برای ترویج موتورهای برقی، تا با استفاده از فناوری‌های جدید همین موتورهای ان‍ژکتوری را تبدیل کنیم به موتور برقی با همان میزان کارایی اما با آلودگی کمتر.
وقتی این زنجیره هرکدام مقداری پیش برود و کامل شود شما می‌توانید ادعا کنید که این شهر به سمت انسان‌محوری و هوشمندی حرکت می‌کند و انسان‌ها در آن احساس امنیت و آرامش بیشتری دارند.
مهم‌ترین اولویت‌های پیش‌روی شهرداری تهران چیست؟ چه تناسبی با مسائل اصلی شهر که شهروندان مطرح کرده‌اند، وجود دارد؟
در نظرسنجی‌اي که در سال ٩۶ انجام شد، مهم‌ترین مسائل شهر تهران از دید مردم دو حوزه بوده است:
1. آلودگی هوا
2. ترافیک
برای هر دو مورد ما برنامه داریم اما در کوتاه‌مدت اگر خود مردم همکاری نکنند نمی‌شود به توفیقي دست يافت. مثلا ما بیش از سه میلیون موتورسیکلت در سطح شهر داریم، بالغ بر 80 درصد این موتورسیکلت‌ها برای کار هستند و نه تفریحی و طبق بررسی‌های انجام‌شده مشخص شده هر موتورسیکلت انژکتوری چهار برابر یک خودروی سواری آلودگی ایجاد می‌کند. این موتورسیکلت‌ها روزی هشت ساعت در سطح شهر در حال چرخیدن هستند و همین آلودگی سنگینی در سطح شهر ایجاد می‌کند. این موضوع حتما مشارکت مردم را می‌خواهد؛ گرچه عرض کردم ما در بحث استفاده از موتورهای برقی برنامه‌ریزی‌اي داریم که یا موتورسیکلت‌های موجود را برقی کنیم یا جاهایی را در کنترل داریم؛ فرض کنید پیک بادپا بتواند موتورهایش را برقی کند. این موارد در قیاس با آن حجم موتوری که مردم در حال استفاده از آن هستند، اندک است. پس اینها باید در امتداد همدیگر باشد تا مؤثر واقع شود.
ما برای کاهش آلودگی هوا طرح ترافیک جدید را تعریف کردیم که همین موضوع حرف و حدیث بسیاری به همراه داشت و هنوز هم خیلی از مردم نمی‌دانند و آشنایی ندارند ولی ما طبق بررسی‌اي که داریم انجام می‌دهیم، متوجه می‌شویم که میزان آلودگی هوا کمتر شده است. ما در زمستان سال 97 در مقایسه با سال 96 هیچ روز تعطیلی به خاطر آلودگی هوا نداشتیم، ادعای ما هم این نیست که حتما به خاطر تأثیر اقدامات شهرداری بوده است؛ حتما تنوع آب‌وهوا و سایر مسائل مؤثر بوده اما وقتی در ساعات مشابه در روزهای مشابه دو دوره را با هم مقایسه می‌کردیم متوجه شدیم آلودگی کاهش یافته است و همین روند ادامه خواهد داشت.
ارزیابی و تصور مردم این است که فعالیت‌های مدیریت شهری در این دوره رو به افول گذاشته یا دست‌کم به نظر نمی‌آید، این ارزیابی را چقدر درست می‌دانید، چه موانعی برای اجرای طرح‌ها و پروژه‌های توسعه شهری وجود دارد؟
نمی‌توان پاسخ قطعی به این سؤال داد و نمی‌توان گفت این ارزیابی مردم به طور کامل درست یا غلط است. در برخی بخش‌ها حق کاملا با مردم است و در برخی بخش‌ها درنظرگرفتن چنین ارزیابی‌اي خارج از انصاف است.
این تلقی چندان درست نیست زیرا در همین دوره با وجود مشکلاتی مانند تغییر مدیریتی، مشکلات اقتصادی در سطح کشور و شهر (کاهش فروش نفت، مشکلات اشتغال، کاهش بهای نفت، افزایش قیمت دلار و...)، کاهش درآمد‌های شهرداری (کاهش قدرت ساخت‌وساز بخش خصوصی و به تبع آن کاهش درآمد‌های شهرداری از جواز‌ها و پروانه‌ها و...) دستاورد‌های خوبی داشته‌ايم. اقداماتی مانند مدیریت ساخت‌وساز در تهران، ممنوعیت ساخت برج‌باغ‌ها که به تبع آنها درآمد‌های شهرداری کاهش می‌يابد، در نتیجه امکان هزینه‌کردن در بخش‌های مختلف شهری و انجام پروژه‌های کلان و چشمگیر کاهش می‌یابد، بنابراین باید میان درآمد و هزینه در این ارگان موازنه برقرار شود و با وجود رعایت تعادل و موازنه میان هزینه و درآمد پروژه‌های خوبی در سطح شهر به بهره‌برداری رسیده است.
مردم از اتفاقات پشت‌ پرده و هزینه‌کرد چنین پروژه‌هایی بی‌اطلاع‌اند. شهرداری و شورای شهر فعلی نیز در پی پس‌دادن تبعات و بدهی‌های دوره‌های پیشین نیز هستند و با توجه به وجود چنین بدهی‌ها و تبعات سنگیني، چنین عملکردی را از خود در این دو سال به نمایش گذاشته‌اند. علاوه بر مسائل فوق به ضرورت یا عدم ضرورت وجود چنین پروژه‌های کلانی نیز اشاره می‌کنم که آیا وجود چنین پروژه‌هایی در آن دوران ضروری بوده است یا خیر؟ اینها جنبه‌هایی است که علاوه بر مردم، متخصصان نیز به آنها در ارزیابی‌های خود توجه نمی‌کنند. همچنین مقایسه این دوره با مشکلاتی که اعلام شد با دوره‌های قبلی کار چندان درستی نيست. به‌هرحال نوید خبر‌های بهتر را تا پایان این دوره در حوزه مدیریت شهری برای مردم می‌دهم.
جنابعالی به‌عنوان یک ناظر و هماهنگ‌کننده عالی مدیران، ساختار و تشکیلات کنونی شهرداری را چقدر برای انجام مأموریت‌های این سازمان مناسب می‌دانید و چه اصلاحاتی را در ساختار و تشکیلات ضروری می‌دانید؟ در برنامه اصلاح ساختار چقدر این مهم مورد توجه قرار گرفته و در حال پیگیری است؟
ساختار موجود شهرداری متناسب با انجام فعالیت‌های آینده‌نگرانه شهرداری نیست. به علاوه شهرداری هم‌اکنون در گیرودار گذار از روش‌های مدیریت سنتی به مدیریت نوآورانه است. اما این مهم جزء برنامه‌های اساسی شهرداری است به گونه‌ای که در ابتدا مأموریت‌ها، استراتژی‌ها و چشم‌انداز‌ها بازنگری شوند و سپس متناسب با آن ساختار مورد نیاز شکل بگیرد. شهرداری در حال حاضر در بعد منابع انسانی با کثرت نیرو‌ها مواجه است و دارای حدود ۶۵ هزار نفر نیروست که سازگاری با انجام خدمات در سطح شهر ندارد. به این منظور برنامه‌ای در جهت کاهش حجم نیروی انسانی وجود دارد، اما تا پایان این دوره تنها بخش‌های کوچکی از این برنامه قابل اجراست
ارزیابی کارشناسان شهری این است که در دوره آقای دکتر حناچی مدیریت شهری معمارمحور شده و معماران بخش زیادی از مدیریت‌های اصلی را برعهده دارند و تنوع تخصصی در مدیران عالی شهرداری کاهش یافته است؟ اخیرا هم دو معاونت شهرداری یعنی معاونت برنامه‌ریزی و معاونت منابع انسانی به یکی از استادان معماری واگذار شد. نظر شما درباره این تصور چیست؟
هرچند اعتقاد بر این است که چنین اتفاقی نیفتاده اما حتی در صورت به‌وجودآمدن چنین اقداماتی باز هم هیچ مشکلی به وجود نمی‌آید. نگاه فعلی شهرداری به مدیریت شهری نگاهی تخصصی است و نه نگاهی سیاسی. به‌طور ویژه این معاونت‌های اشاره‌شده در چارچوب طرح پیشنهادی و مصوب شورای شهر درباره ادغام برخی از معاونت‌های شهرداری و کاهش 9 معاونت موجود در شهرداری به هفت یا شش معاونت، می‌توانستند به‌عنوان یکی از گزینه‌های این مصوبات باشند. در معاونت برنامه‌ریزی بنا بر تخصص از فرد درستی استفاده شده و در معاونت منابع انسانی این اقدام موقتی است و در آینده شاهد تغییرات در این حوزه خواهیم بود و این تغییرات از جنس ادغام با باقی معاونت‌ها خواهد بود.
با این حال اعتقادی به اینکه شهرداری رو به سوی معمارمحوري آورده باشد ندارم؛ این گفته را جو‌سازی علیه معماران می‌دانم و به نگاه تخصصی شهرداری نسبت به مسائل شهر معتقدم. در این زمینه نیز به معاونت‌های حمل‌و‌نقل و ترافیک، اجتماعی، فرهنگی، فنی و عمرانی و مالی و اقتصاد شهری اشاره می‌کنم که هر یک در زمینه‌های تخصصی این معاونت‌ها تخصص دارند. حتی این اتفاق در سطح شهرداران مناطق نیز افتاده و در مناطقی که دارای ساخت‌وساز بیشتری بودند و پروانه‌های ساختمانی بیشتری از شهرداری اخذ کردند، شهردار فردی معمار یا شهرساز معرفی شده است.
به نظر می‌رسد گفت‌وگو و تعامل شورا و شهرداری با مردم بسیار اندک و تأثیرگذاری یا آگاهی‌رسانی برای افکار عمومی شهروندان محدود است. چرا مدیریت شهری اصلاح‌طلبان برخلاف انتظار رسانه‌گریز و منفعل است؟
مردم انتظار دارند که به محض خروج از خانه از همه اخبار شهر آگاهی پیدا کنند و این شدنی نیست. ارتباط مردم نیز با رسانه‌های مورد استفاده شهرداری به شدت در این سال‌ها کم شده. حتی فعالیت شهرداری در شبکه‌های مجازی نیز به علت گستردگی شهر ناکافی خواهد بود. رسانه‌هایی مانند تلویزیون نیز اخبار شهرداری را به طور کامل پوشش نمی‌دهند و دلیل این امر وجود جریانات سیاسی متفاوت در کشور و سوگیری‌های متفاوت این جریانات نسبت به هم است و دوره فعلی به جهت اینکه دوره اصلاحات است، تلویزیون به این اخبار زیاد اعتبار نمی‌دهد.
در کل معتقدم حساسیت مردم نسبت به خبر‌های این‌روز‌ها کم شده است، تعداد زیادی از مردم دیگر تلویزیون را نگاه نمی‌کنند. ابزار‌های دیگر فضای مجازی و بیلبورد‌های تبلیغاتی در سطح شهر هستند که در زمان وجود پروژه‌های جدی در شهر تعداد زیادی از این بیلبورد‌ها برای اطلاع‌رسانی این پروژه‌ها اختصاص داده می‌شوند. به‌عنوان مثال در زمینه اطلاع‌رسانی درباره افتتاح تعدادی از ایستگاه‌های خطوط جدید مترو از این بیلبورد‌ها در سطح شهر استفاده شده است. اما در هر حال به دلیل گستردگی شهر تهران و بی‌توجهی مردم نسبت به اخبار این اقدامات نیز دیگر بی‌فایده خواهند بود.

مصطفی کاظمی اسفه، مشاورعالی شهردار و مدیرکل حوزه شهردار تهران معمار و از دوستان نزدیک و مورد اعتماد شهردار است. گفت‌وگو با وی حاکی از آن است که به همه برنامه‌ها و سیاست‌های جاری شهرداری اشراف کامل دارد. در یکسال گذشته علاوه بر اداره کل حوزه شهردار بر سیاست‌گذاری‌های استراتژیک شهر نیز مؤثر بوده است. اشراف و آشنایی وی با شهردار تهران این حوزه را از جهت تأثیرگذاری برجسته ساخته است. گفت‌وگو با کاظمی جنبه عمومی دارد و با وجود برخی پرسش‌های چالشی با صمیمیت انجام شد.

با پایان دومین سال مدیریت اصلاح‌طلبان بر شهر و شهرداری تهران، چه ارزیابی‌اي از این دوره دارید؟ مهم‌ترین کامیابی‌ها و توفیقات و مهم‌ترین ناکامی‌های این دوره را چه می‌دانید؟
در دو سال گذشته در دوره‌ اصلاحات بخش عمده‌اي از مدیریت شهری مصروف تعویض و جابه‌جایی مدیریت ارشد شهرداری تهران شد؛ قاعدتا در یک سازمان بزرگ مثل شهرداری با تنوع و تکثر خدماتی که باید در شهر ارائه دهد، زمان شش، هفت‌ماهه یا حتی یک‌ساله برای ورود به تمام حوزه‌ها، بسیار اندک است. بنابراین می‌توان چنین فرض كرد که بیش از یک تا يك‌ونيم سال این دوره به نوعی از دست رفت؛ با وجود تلاش‌های خوب دوران آقای نجفی و آقای افشانی، به‌هرحال این دوره‌ها متعلق به این جریان خاص است که مردم با اعتماد به آنها به نمایندگان شورا رأی دادند، در نتیجه این نظام مدیریت شهری مستقر شده است. مهم‌ترین روندهای کلان پروژه‌ها شروع شده و ادامه دارد. مخصوصا در حوزه فناوری اطلاعات؛ به عبارت دیگر، همان هوشمند‌سازی شهر. یکی از اهداف جدی ما در این دوره ، شهر هوشمند است. می‌خواهیم در بخش‌های مختلف به سمت شهر هوشمند پیش برویم. تجربه‌هاي جهانی در این زمینه وجود دارد و شهرهایی مثل وین، ملبورن و بارسلون موفق هم بوده‌اند. ما نیز در تهران زیرساخت‌های مناسب برای هوشمندسازی را داریم. براي شهر هوشمند چند دسته‌بندی قائل می‌شوند؛ مثلا بحث مردم، جابه‌جایی، دولت، انرژی و... که براي این حوزه‌ها باید هدف‌گیری و به طور مشخص زمان‌بندی داشت. در دو سال اخیر در شهرداری تهران این کار به‌طور جدی شروع شده و برخی از این موضوعات هم به صورت پایلوت در حال اجراست. مثلا ما الان پارک حاشیه‌ای داریم که در منطقه 2 به صورت پایلوت در حال اجراست. در حوزه پسماند بحث تفکیک زباله از مبدأ را داريم؛ در منطقه ٩ از استارت‌آپ‌های این حوزه دعوت کرده‌ایم تا مردم از نرم‌افزارهایشان استفاده کنند. مثلا اگر من زباله خشکم را در خانه جدا کنم، یک شرکت به جای این زباله به من پول می‌دهد و دیگری درازای این کار به من امتیاز می‌دهد. هم میان این شرکت‌ها رقابت شکل می‌گیرد و هم مردم تشویق می‌شوند تا در تفکیک زباله جدی‌تر باشند و هم مشاغل جدید ایجاد می‌شود. اگر در این حوزه گروه‌های نوآوری در سطح کل شهر تکثیر شوند، دیگر روش جمع‌آوری به صورت سنتی خودبه‌خود از گردونه خارج می‌شود.
در حوزه شهرسازی بحث دستور نقشه به صورت آنلاین و مجازی داریم که جلوی رویه‌های فسادانگیز را می‌گیرد. یا اولین سازمانی بودیم که اطلاعات سازمانی‌مان را روی سامانه شفافیت بارگذاری کردیم. شهرداری تهران بین 600 دستگاه، مقام نخست را در بحث شفاف‌سازی به دست آورده است. در بخش شهرسازی هم ان‌شاءالله تا پایان همین دوره حتی صدور پروانه را غیرحضوری می‌کنیم.
با تکیه به هوشمند‌سازی وضعیت شهرداری در بسیاری حوزه‌ها بهتر خواهد شد، حتی آبیاری هوشمند در فضاهای سبز و بوستان‌ها نیز در دستور کار است. این‌ها قطعات بزرگ یک پازل هستند که ممکن است موازی پیش نروند ولی وقتی کل پازل شکل گرفت، می‌توانیم به سطحی از هوشمند‌سازی دست يابيم. از یک تا دو هفته آینده از موضوعی رونمایی می‌کنیم که با همکاری وزارت ICT شکل گرفته که اگر مردم با آتش‌سوزی مواجه شدند، بتوانند در لحظه موقعیت خود را به آتش‌نشانی بفرستند و دیگر نیاز نیست تماسی بگیرند؛ این مهم است چرا که گاهی تماس‌گیرنده از موقعیت خود مطلع نیست. موضوع دیگر این است که به جای سامانه 137 یا 1888، مردم می‌توانند با گرفتن عکس و ارسال آن به سازمان ذی‌ربط، مورد شکایت را به شهرداری اطلاع دهند؛ به این طریق ما هم امکان رسیدگی به‌موقع را خواهیم داشت.
یک مرکز تماس جدید را با همکاری معاونت حمل‌و‌نقل و ترافیک و فاوا راه‌اندازی کردیم که از طریق سایت «تهران من» با آن ارتباط برقرار می‌کنند و در همان لحظه مشکلشان برطرف می‌شود؛ به‌خصوص در «طرح کاهش آلودگی هوا» با تماس در این سامانه می‌توانند خیلی سریع محدوده ورود و خروج خود را پیدا کنند تا در لحظه مشکلشان حل شود.
شورا و شهرداری می‌خواهد تا پایان این دوره تکیه اصلی فعالیت‌ها را بر هوشمندسازی شهر بگذارد تا موضوعات زودتر به نتیجه برسند، و خدمات به صورت مطلوب‌تر به شهروندان ارائه شود.
یکی دیگر از وجوه تمایز این دوره گذار از عصر خودرومحوری است. مدرنیته باعث شد تا خودرو اساس کار قرار بگیرد، به گونه‌ای که همین الان در تهران شاهد برج‌هایی هستیم كه خودرو تا طبقه انتهایی‌شان بالا می‌رود.
در ایران وقتی یک ماشین به پیاده راه می‌دهد، پیاده تشکر می‌کند در حالی که خارج از کشور اولویت با انسان پیاده است، حتی اگر پیاده خطا کند و از چراغ قرمز بگذرد باز هم خودروها می‌ایستند و احترام می‌گذارند.
شهر ما باید مقیاس انسانی پیدا کند پس انسان‌ها باید در اولویت قرار بگیرند و از خودرومحوری فاصله بگیریم؛ در نتیجه اهمیت بیشتری هم باید به فضاهای عمومی بدهیم؛ به فضاهایی که جای تنفس و قدم زدن ایجاد می‌کند. مردم در فضایی حاضر می‌شوند كه برای پیاده‌روی با خانواده احساس امنیت و آرامش داشته باشند؛ یعنی بتوانیم فضاهای عمومی با کیفیت بالا را در مؤلفه‌های مختلفي همچون امنیت، آرامش و... داشته باشیم بنابراین در این دوره ما به سمت این موضوع می‌رویم که هم جاذبه‌های گردشگری از این طریق ایجاد کنیم و هم تعداد این فضاها را که به نوعی پلازاهای شهری محسوب می‌شوند، در سطح شهر افزایش دهیم؛ البته به صورت منطقی و علمی. این موضوع به نحوی با بافت‌های تاریخی گره می‌خورد یعنی فضاهای شهری وقتی بیشتر معنا پیدا می‌کند که در بافت‌های تاریخی باشند؛ این یعنی هم جاذبه گردشگری بیشتر و هم انگیزه بیشتر برای صرف وقت در آنها. می‌خواهیم فضاهایی را که قابلیت تبدیل‌شدن به فضای شهری دارند، ابتدا شناسایی کنیم و بعد اقدامات لازم را درموردشان انجام دهیم.
اولین جایی که توانستیم این موضوع را انجام دهیم، میدان هفت‌تیر بود که به مدت 35 سال محوطه کارگاهی برای مترو بود و مردم هم به آن عادت کرده بودند. ما در مدت کوتاهی این فضای کارگاهی را جمع کردیم و توانستیم با دسترسی‌هایی که از طریق زیرزمین برای مترو وجود داشت، این میدانگاه را ایجاد کنیم. فضای بعدی که برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم، میدان امام خمینی یا همان توپخانه است که با همکاری وزارت ICT به فضای حوزه قلمرو شهری تبدیل می‌کنیم. شاید برای اولین‌بار است که یک فرصت کم‌نظیر به وجود آمده؛ وزارت ICT موافقت کرده بخش زیرین ساختمان مخابراتی را باز کند و در اختیار مردم قرار دهد تا دسترسی پیاده داشته باشند به کاخ شمس‌العماره و آنجا محورهای سواره را ساماندهی کنیم؛ به گونه‌ای که بخش عمده‌ای از میدان متعلق به پیاده ولی در عین حال دسترسی سواره هم حفظ شود. طرح مطالعات ترافیکی آن در حال انجام است و ان‌شاءالله تا چند ماه آینده به بهره‌برداری می‌رسد.
ساختمان بلدیه سابق متعلق به دوران قاجار، در ضلع شمالی میدان در حال ساخت است. این ساختمان با همان نما و طرح دوران قاجاری ساخته می‌شود. به عبارت دیگر میدان توپخانه به حال‌وهوای اولیه باز می‌گردد. در امتداد آنجا برای محور لاله‌زار به عنوان یکی از محورهای تاریخی برنامه داریم ولی لاله‌زار، نه مثل قبل از انقلاب، بلکه به مثابه جایی که سابقه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دارد.برای این‌کار به مشارکت مردم، کسبه و اهالی آنجا نیاز داریم تا بتوانیم اصلاحات تدریجی را انجام دهیم. مهم‌ترین فاکتور در روندی که برای لاله‌زار در نظر داریم، مشارکت مردم است. در حال حاضر دو مطالعه را خود دانشگاه تهران انجام داده است و ما از همین مطالعات بهره می‌گیریم و یک تیم تخصصی هم برای این کار مستقر است که با کار در بافت‌های تاریخی آشناست.
به دنبال این هستیم که از خیابان سی‌تیر تا لاله‌زار یک بافت منسجم پیاده و مناسب برای گردشگری فراهم کنیم. در واقع ضلع غربی آن می‌شود خیابان سی‌تیر، میدان مشق، میدان امام خمینی یا توپخانه، خیابان لاله‌زار و ضلع شرقی آن می‌شود میدان بهارستان و از سمت جنوب تا انتهای بازار و محله عودلاجان ادامه پیدا می‌کند که بافت فرهنگی - تاریخی شهر تهران می‌شود. می‌خواهیم اینجا را به‌ یک مرکز قوی گردشگری پیاده برای استفاده از عموم مردم تبدیل کنیم.
برخی از تک‌بناهای واجد ارزش هست که شهرداری خریداری کرده و اگر بودجه کافی داشته باشیم، این خرید‌ها امتداد پیدا می‌کند؛ مثل تئاتر نصر كه خریداری شده و قرار است موزه تئاتر در آنجا افتتاح شود، خانه اتحادیه که قبلا خریداری شده و کار بازسازی آن شروع شده و در حال حاضر مراحل پایانی را طی می‌کند و به‌زودی افتتاح می‌شود. خانه پیرنیا بازسازی شده و مجددا در اختیار خانه سینما قرار گرفته است.
در حوزه فضاهای عمومی از این دست موارد بسیار است. یک‌سری از فعالیت‌ها نیز در سطح تک‌بنا در حال انجام است؛ مثلا خانه نیما خریداری شده که به‌عنوان خانه شعر یا شاید موزه شعرا بازسازی می شود. ما خانه‌ای به نام خانه مینایی در خیابان ولیعصر را خریداری کرده‌ایم که بناست در آنجا روایت شهر تهران انجام شود.
در مورد محور ولیعصر به‌عنوان خیابانی که ثبت تاریخی و میراثی شده است، برنامه‌هایی داریم که بتوانیم این خیابان را تبدیل کنیم به یک محور گردشگری قدیم. از این نوع مثال‌ها فراوان است ولی به‌طور کلی با اهمیت‌دادن به فضاهای عمومی و با محوریت انسانی پروژه‌های مختلف و متعددی در سطح شهر در حال اجراست. اینها یک زنجیره به‌هم‌متصل است. برای آنکه بتوانیم شهر را انسان‌محور و فضاهای عمومی در سطح شهر را تکثیر کنیم در کنارش باید هوا را تمیزتر کنیم و ترافیک را هم کاهش دهیم. برای این موضوع چند کار دیگر باید انجام شود:
توسعه ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی در مترو و اتوبوس‌رانی که سه حوزه در آن موضوعیت دارد:
حوزه اول اتوبوس‌رانی است که در این حوزه نوسازی ناوگان اتوبوس‌رانی یکی از برنامه‌های جدی است که در سطح هیئت وزیران هم مطرح شده و مصوبه‌هایی را دریافت کردیم که ان‌شاءالله بتوانیم تا پایان این دوره تعدادي از خودروهای فرسوده در این بخش را از مدار استفاده خارج کنیم از و خودروهای نو جایگزین و استفاده کنیم.
یکی از کارهای دیگر در حال اجرا در این حوزه، نصب کیت‌هایی است که به نوعی جلوی آلودگی را می‌گیرد و آلودگی را کاهش می‌دهد. 2. می‌دانید که تهران باید 10 خط مترو داشته باشد. از این 10 خط تعدادی خطوط راه‌اندازی شده و تعداد ایستگاه‌ها افزایش پیدا كرده است. به طور مشخص الان خط 7 و 6 به‌عنوان خط‌های محوری در حال کار است، تعدادی از ایستگاه‌های آن به بهره‌برداری رسیده و افتتاح شده است. هفته آينده (چهارم شهريور) 3 ایستگاه از خط 7 افتتاح می‌شود (بخش شرقی کاملا افتتاح می‌شود).
3. در حوزه سوم ما خودمان به‌عنوان متولی حضور نداریم اما زیرساخت‌های لازم را برای شرکت‌های استارت‌آپی فراهم می‌کنیم مثلا شرکت اسنپ یا مثلا تپسی یا بیدود و... می‌توانند توسعه پیدا کنند.
در بحث موتورسیکلت‌ها ما یک برنامه جدی داریم برای ترویج موتورهای برقی، تا با استفاده از فناوری‌های جدید همین موتورهای ان‍ژکتوری را تبدیل کنیم به موتور برقی با همان میزان کارایی اما با آلودگی کمتر.
وقتی این زنجیره هرکدام مقداری پیش برود و کامل شود شما می‌توانید ادعا کنید که این شهر به سمت انسان‌محوری و هوشمندی حرکت می‌کند و انسان‌ها در آن احساس امنیت و آرامش بیشتری دارند.
مهم‌ترین اولویت‌های پیش‌روی شهرداری تهران چیست؟ چه تناسبی با مسائل اصلی شهر که شهروندان مطرح کرده‌اند، وجود دارد؟
در نظرسنجی‌اي که در سال ٩۶ انجام شد، مهم‌ترین مسائل شهر تهران از دید مردم دو حوزه بوده است:
1. آلودگی هوا
2. ترافیک
برای هر دو مورد ما برنامه داریم اما در کوتاه‌مدت اگر خود مردم همکاری نکنند نمی‌شود به توفیقي دست يافت. مثلا ما بیش از سه میلیون موتورسیکلت در سطح شهر داریم، بالغ بر 80 درصد این موتورسیکلت‌ها برای کار هستند و نه تفریحی و طبق بررسی‌های انجام‌شده مشخص شده هر موتورسیکلت انژکتوری چهار برابر یک خودروی سواری آلودگی ایجاد می‌کند. این موتورسیکلت‌ها روزی هشت ساعت در سطح شهر در حال چرخیدن هستند و همین آلودگی سنگینی در سطح شهر ایجاد می‌کند. این موضوع حتما مشارکت مردم را می‌خواهد؛ گرچه عرض کردم ما در بحث استفاده از موتورهای برقی برنامه‌ریزی‌اي داریم که یا موتورسیکلت‌های موجود را برقی کنیم یا جاهایی را در کنترل داریم؛ فرض کنید پیک بادپا بتواند موتورهایش را برقی کند. این موارد در قیاس با آن حجم موتوری که مردم در حال استفاده از آن هستند، اندک است. پس اینها باید در امتداد همدیگر باشد تا مؤثر واقع شود.
ما برای کاهش آلودگی هوا طرح ترافیک جدید را تعریف کردیم که همین موضوع حرف و حدیث بسیاری به همراه داشت و هنوز هم خیلی از مردم نمی‌دانند و آشنایی ندارند ولی ما طبق بررسی‌اي که داریم انجام می‌دهیم، متوجه می‌شویم که میزان آلودگی هوا کمتر شده است. ما در زمستان سال 97 در مقایسه با سال 96 هیچ روز تعطیلی به خاطر آلودگی هوا نداشتیم، ادعای ما هم این نیست که حتما به خاطر تأثیر اقدامات شهرداری بوده است؛ حتما تنوع آب‌وهوا و سایر مسائل مؤثر بوده اما وقتی در ساعات مشابه در روزهای مشابه دو دوره را با هم مقایسه می‌کردیم متوجه شدیم آلودگی کاهش یافته است و همین روند ادامه خواهد داشت.
ارزیابی و تصور مردم این است که فعالیت‌های مدیریت شهری در این دوره رو به افول گذاشته یا دست‌کم به نظر نمی‌آید، این ارزیابی را چقدر درست می‌دانید، چه موانعی برای اجرای طرح‌ها و پروژه‌های توسعه شهری وجود دارد؟
نمی‌توان پاسخ قطعی به این سؤال داد و نمی‌توان گفت این ارزیابی مردم به طور کامل درست یا غلط است. در برخی بخش‌ها حق کاملا با مردم است و در برخی بخش‌ها درنظرگرفتن چنین ارزیابی‌اي خارج از انصاف است.
این تلقی چندان درست نیست زیرا در همین دوره با وجود مشکلاتی مانند تغییر مدیریتی، مشکلات اقتصادی در سطح کشور و شهر (کاهش فروش نفت، مشکلات اشتغال، کاهش بهای نفت، افزایش قیمت دلار و...)، کاهش درآمد‌های شهرداری (کاهش قدرت ساخت‌وساز بخش خصوصی و به تبع آن کاهش درآمد‌های شهرداری از جواز‌ها و پروانه‌ها و...) دستاورد‌های خوبی داشته‌ايم. اقداماتی مانند مدیریت ساخت‌وساز در تهران، ممنوعیت ساخت برج‌باغ‌ها که به تبع آنها درآمد‌های شهرداری کاهش می‌يابد، در نتیجه امکان هزینه‌کردن در بخش‌های مختلف شهری و انجام پروژه‌های کلان و چشمگیر کاهش می‌یابد، بنابراین باید میان درآمد و هزینه در این ارگان موازنه برقرار شود و با وجود رعایت تعادل و موازنه میان هزینه و درآمد پروژه‌های خوبی در سطح شهر به بهره‌برداری رسیده است.
مردم از اتفاقات پشت‌ پرده و هزینه‌کرد چنین پروژه‌هایی بی‌اطلاع‌اند. شهرداری و شورای شهر فعلی نیز در پی پس‌دادن تبعات و بدهی‌های دوره‌های پیشین نیز هستند و با توجه به وجود چنین بدهی‌ها و تبعات سنگیني، چنین عملکردی را از خود در این دو سال به نمایش گذاشته‌اند. علاوه بر مسائل فوق به ضرورت یا عدم ضرورت وجود چنین پروژه‌های کلانی نیز اشاره می‌کنم که آیا وجود چنین پروژه‌هایی در آن دوران ضروری بوده است یا خیر؟ اینها جنبه‌هایی است که علاوه بر مردم، متخصصان نیز به آنها در ارزیابی‌های خود توجه نمی‌کنند. همچنین مقایسه این دوره با مشکلاتی که اعلام شد با دوره‌های قبلی کار چندان درستی نيست. به‌هرحال نوید خبر‌های بهتر را تا پایان این دوره در حوزه مدیریت شهری برای مردم می‌دهم.
جنابعالی به‌عنوان یک ناظر و هماهنگ‌کننده عالی مدیران، ساختار و تشکیلات کنونی شهرداری را چقدر برای انجام مأموریت‌های این سازمان مناسب می‌دانید و چه اصلاحاتی را در ساختار و تشکیلات ضروری می‌دانید؟ در برنامه اصلاح ساختار چقدر این مهم مورد توجه قرار گرفته و در حال پیگیری است؟
ساختار موجود شهرداری متناسب با انجام فعالیت‌های آینده‌نگرانه شهرداری نیست. به علاوه شهرداری هم‌اکنون در گیرودار گذار از روش‌های مدیریت سنتی به مدیریت نوآورانه است. اما این مهم جزء برنامه‌های اساسی شهرداری است به گونه‌ای که در ابتدا مأموریت‌ها، استراتژی‌ها و چشم‌انداز‌ها بازنگری شوند و سپس متناسب با آن ساختار مورد نیاز شکل بگیرد. شهرداری در حال حاضر در بعد منابع انسانی با کثرت نیرو‌ها مواجه است و دارای حدود ۶۵ هزار نفر نیروست که سازگاری با انجام خدمات در سطح شهر ندارد. به این منظور برنامه‌ای در جهت کاهش حجم نیروی انسانی وجود دارد، اما تا پایان این دوره تنها بخش‌های کوچکی از این برنامه قابل اجراست
ارزیابی کارشناسان شهری این است که در دوره آقای دکتر حناچی مدیریت شهری معمارمحور شده و معماران بخش زیادی از مدیریت‌های اصلی را برعهده دارند و تنوع تخصصی در مدیران عالی شهرداری کاهش یافته است؟ اخیرا هم دو معاونت شهرداری یعنی معاونت برنامه‌ریزی و معاونت منابع انسانی به یکی از استادان معماری واگذار شد. نظر شما درباره این تصور چیست؟
هرچند اعتقاد بر این است که چنین اتفاقی نیفتاده اما حتی در صورت به‌وجودآمدن چنین اقداماتی باز هم هیچ مشکلی به وجود نمی‌آید. نگاه فعلی شهرداری به مدیریت شهری نگاهی تخصصی است و نه نگاهی سیاسی. به‌طور ویژه این معاونت‌های اشاره‌شده در چارچوب طرح پیشنهادی و مصوب شورای شهر درباره ادغام برخی از معاونت‌های شهرداری و کاهش 9 معاونت موجود در شهرداری به هفت یا شش معاونت، می‌توانستند به‌عنوان یکی از گزینه‌های این مصوبات باشند. در معاونت برنامه‌ریزی بنا بر تخصص از فرد درستی استفاده شده و در معاونت منابع انسانی این اقدام موقتی است و در آینده شاهد تغییرات در این حوزه خواهیم بود و این تغییرات از جنس ادغام با باقی معاونت‌ها خواهد بود.
با این حال اعتقادی به اینکه شهرداری رو به سوی معمارمحوري آورده باشد ندارم؛ این گفته را جو‌سازی علیه معماران می‌دانم و به نگاه تخصصی شهرداری نسبت به مسائل شهر معتقدم. در این زمینه نیز به معاونت‌های حمل‌و‌نقل و ترافیک، اجتماعی، فرهنگی، فنی و عمرانی و مالی و اقتصاد شهری اشاره می‌کنم که هر یک در زمینه‌های تخصصی این معاونت‌ها تخصص دارند. حتی این اتفاق در سطح شهرداران مناطق نیز افتاده و در مناطقی که دارای ساخت‌وساز بیشتری بودند و پروانه‌های ساختمانی بیشتری از شهرداری اخذ کردند، شهردار فردی معمار یا شهرساز معرفی شده است.
به نظر می‌رسد گفت‌وگو و تعامل شورا و شهرداری با مردم بسیار اندک و تأثیرگذاری یا آگاهی‌رسانی برای افکار عمومی شهروندان محدود است. چرا مدیریت شهری اصلاح‌طلبان برخلاف انتظار رسانه‌گریز و منفعل است؟
مردم انتظار دارند که به محض خروج از خانه از همه اخبار شهر آگاهی پیدا کنند و این شدنی نیست. ارتباط مردم نیز با رسانه‌های مورد استفاده شهرداری به شدت در این سال‌ها کم شده. حتی فعالیت شهرداری در شبکه‌های مجازی نیز به علت گستردگی شهر ناکافی خواهد بود. رسانه‌هایی مانند تلویزیون نیز اخبار شهرداری را به طور کامل پوشش نمی‌دهند و دلیل این امر وجود جریانات سیاسی متفاوت در کشور و سوگیری‌های متفاوت این جریانات نسبت به هم است و دوره فعلی به جهت اینکه دوره اصلاحات است، تلویزیون به این اخبار زیاد اعتبار نمی‌دهد.
در کل معتقدم حساسیت مردم نسبت به خبر‌های این‌روز‌ها کم شده است، تعداد زیادی از مردم دیگر تلویزیون را نگاه نمی‌کنند. ابزار‌های دیگر فضای مجازی و بیلبورد‌های تبلیغاتی در سطح شهر هستند که در زمان وجود پروژه‌های جدی در شهر تعداد زیادی از این بیلبورد‌ها برای اطلاع‌رسانی این پروژه‌ها اختصاص داده می‌شوند. به‌عنوان مثال در زمینه اطلاع‌رسانی درباره افتتاح تعدادی از ایستگاه‌های خطوط جدید مترو از این بیلبورد‌ها در سطح شهر استفاده شده است. اما در هر حال به دلیل گستردگی شهر تهران و بی‌توجهی مردم نسبت به اخبار این اقدامات نیز دیگر بی‌فایده خواهند بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها