|

دام نگران‌کننده

جاويد قربان‌اوغلي-ديپلمات ارشد

خروج آمريکا از برجام شرايط جديدي را برای سرنوشت مهم‌ترين رويداد ديپلماتيک جهان در چند دهه گذشته رقم زد و ترامپ، با وجود مخالفت گسترده جهان، متحدان اروپايي و افکار عمومي کشورش، به وعده‌اي که در زمان مبارزات انتخاباتي داده و در يک سال و اندي از زمان به‌دست‌گرفتن قدرت بارها تکرار کرده بود، عمل کرد. واکنش اوليه رهبران سه کشور اروپايي و تأکيد آنها در پايبندي بر توافق، شرايطي را در دنيا به‌ویژه در روابط بين آمريكا و اروپا به وجود آورده كه در نيم‌قرن گذشته و در دوره پس از جنگ جهاني دوم بي‌سابقه بوده است. گمانه‌زني درباره انگيزه‌هاي سه کشور اروپايي عضو مجموعه 1+5 در مخالفت با تصميم ترامپ و اصرار بر استمرار پايبندي آنان به توافق هسته‌اي و اينکه اين کشورها تا چه زماني مي‌توانند در مقابل اراده آمريکا در مخالفت با برجام ايستادگي کنند، از موضوعات مهم در تداوم برجام حتی در قالب 1+4 است. در بيان دلايل ايستادگي اروپا مي‌توان به خشم رهبران اروپا از بي‌توجهي ترامپ به درخواست‌هاي مکرر اين کشورها و به‌ويژه سفر امانوئل مکرون، آنگلا مرکل و بوريس جانسون در آخرين روزهاي قبل از پايان ضرب‌الاجل ترامپ اشاره کرد که توهين بزرگي به سه کشور قدرتمند اروپا از طرف آمريكا تلقي مي‌شود. ترامپ با اين تصميم، کشورهاي اروپايي را تحقير و ضربه سنگيني بر روابط تاريخي آمريكا و اروپا وارد كرد. از ديگر دلايل اصرار اروپا براي حفظ برجام، مي‌توان به نقش اين سه کشور در شكل‌گيري مذاکرات هسته‌اي از زمان آغاز و حتي قبل از ورود آمريکا به مذاکرات، پايبندي بر قواعد و معاهدات بين‌المللي و آسيب‌پذيري منافع اقتصادي و امنيتي قاره سبز در صورت شکست نهايي برجام و خارج‌شدن ايران از آن اشاره کرد. هرچند خروج آمريکا از برجام اين کشور را در افکار عمومي به‌عنوان دولتي ناقض قوانين و معاهدات بين‌المللي تبديل کرده است، ولي بايد توجه داشت که پشت‌کردن به برجام، تنها اقدام ترامپ در اين‌گونه موارد نبوده و احتمالا آخرين آن نيز نخواهد بود؛ بنابراین ضروري است ايران در اتخاذ تصميم و اقدامات منتج از آن، واقعيت‌هاي شرايط کنوني جهان را با دقت مدنظر داشته باشد. اگر آمريکا بيشترين سهم را در شکل‌گيري اين توافق داشت، طبعا خروجش از توافق نيز ضربه جدي به آن خواهد بود. از سوي ديگر، در صورت خروج ايران از برجام، اروپا نيز از آن خارج خواهد شد که نتيجه محتوم آن شکست کامل برجام، بازگشت تحريم‌ها و فعال مايشاءشدن آمريکا خواهد بود؛ با اين تفاوت که اين‌بار، هدايت آن در دست ماجراجويان جنگ‌طلبي مانند ترامپ، بولتون و پومپئو خواهد بود. از اين نظر، موضع‌گيري روحاني در اولين ساعات پس از سخنراني ترامپ اقدامي به‌غايت صحيح، سنجيده و در راستاي منافع کشور بود. اگر تصميم ترامپ در کنار تحولات چند ماه گذشته در منطقه به‌ویژه اوج‌گيري مواضع ضدايراني عربستان سعودي و تحولات سوريه و شدت‌گرفتن حملات تحريک‌آميز اسرائيل به اهداف ايراني قرار داده شود، بايد اين تصميم را در راستاي سناريويي خطرناک براي ايران برشمرد که از سوي ائتلاف آمريکا، اسرائيل و عربستان در حال اجراست. اسرائيل در حساس‌ترين مرحله در بحران سوريه و با برآورد دقيق از شرايط پيش‌آمده، با اطمينان از حمايت آمريکا و به احتمال زياد با اغماض مسکو، مناطقي در داخل سوريه که ايران در آن نيرو و تجهيزات نظامي دارد، هدف تهاجم کاملا هدفمند هوايي و موشکي قرار مي‌دهد. هدف اسرائيل وادارکردن ايران به اقدام تلافي‌جويانه است که در صورت وقوع آن، سطح برخورد به رويارويي نظامي «تل‌آويو - تهران» ارتقا خواهد يافت. پيامد چنين رويدادي تشديد احتمال برخورد نظامي آمريکا با ايران از يک سو و تحت‌الشعاع قرارگرفتن مواضع اروپا در حمايت از برجام و محکوميت ايران از سوي کشورهاي اروپايي از سوي ديگر خواهد بود. در روزهاي گذشته و هم‌زمان با تشديد بحران در سوريه ميان ايران و اسرائيل، اكثر كشورهاي اروپايي عليه ايران موضع‌گيري كردند. تداوم اين روند در شرايطي که روسيه موضعي عجيب (دعوت به مذاکره دو طرف) اتخاذ کرده است، به‌طور طبيعي تزلزل مواضع اروپا در حمايت از برجام را در پي خواهد داشت. با توجه به اختلاف ‌نظر آمريكا و اروپا درباره توافق هسته‌اي، هر دو در موضوعات فعاليت موشكي ايران و نفوذش در منطقه، نقطه‌نظرات و نگراني‌هاي مشتركي دارند. ايران بايد به‌سرعت درباره حفظ موضع اروپا در توافق هسته‌اي به جمع‌بندي در بالاترين سطوح تصميم‌گيران رسيده و مانع از «نقش‌آفريني ديگر موضوعات» در به‌شکست‌کشاندن کامل برجام شود. لازمه اين مهم، تفکيک برجام از ديگر موارد و گفت‌وگو با اروپا درباره آنهاست. چه آنکه در غير اين صورت اروپا تحت فشار آمريکا از ايران فاصله گرفته و مواضع آمريكا و اروپا درباره مسائل غيربرجامي به يكديگر نزديك خواهد شد. شجاعت اروپا در مخالفت با تصميم اخير ترامپ و ايستادگي آنها در كنار ايران که براي اولين‌بار در سال‌هاي پس از تشکيل اتحاديه رخ مي‌دهد، رويدادي مهم است که بايد آن را مغتنم دانست.

همچنین با ترفند‌هاي ديپلماتيک، اقتصادي و تجاري، آسيب‌پذيري آنها در مقابل آمريکا را تا حد امکان کاهش داد. خنثي‌سازي آتش‌افروزي اسرائيل در اين شرايط بسيار مهم و ضروري است. ايران باید صبورانه با تحولات سوريه برخورد کرده و از افتادن در دام اسرائيل و عربستان پرهيز كند. در مواضع مکرون و مرکل و بيانيه اتحاديه اروپا در حفظ برجام بر ضرورت مذاکره بر سر «ساير نگراني‌ها» تأکيد شده است. روشن است تأکيد بر ساير نگراني‌ها در ادبيات رهبران اروپايي، همراهي اين کشورها با آمريکاست. تلاش براي حفظ برجام و همراهي با ايالات‌ متحده در موارد موضوعات موشکي و حضور ايران در منطقه، دو بال سياست کنوني اروپا است.احتمالا گام دوم آنها، تلاش براي تعديل مواضع هم‌زمان ايران و آمريکاست. نبايد اروپا در معرض انتخاب بين ايران و آمريکا قرار گيرد که در اين صورت، وزنه آمريکا به دلايل تاريخي، اقتصادي و امنيتي براي اروپا بسيار سنگين‌تر است. تلاش ايران براي حفظ موضع اروپا حتي اگر تأمين‌کننده منافع حداكثري پيش‌بيني‌شده در برجام نباشد، در حفظ منافع حداقلي کشور و به‌خصوص پشت‌سرگذاشتن مرحله حساس در شرايط کنوني حائز اهميت و ضروري است و باید در اتخاذ تصميم در اين شرايط بسيار حساس در کانون توجه تصميم‌گيران کشور قرار گيرد.

خروج آمريکا از برجام شرايط جديدي را برای سرنوشت مهم‌ترين رويداد ديپلماتيک جهان در چند دهه گذشته رقم زد و ترامپ، با وجود مخالفت گسترده جهان، متحدان اروپايي و افکار عمومي کشورش، به وعده‌اي که در زمان مبارزات انتخاباتي داده و در يک سال و اندي از زمان به‌دست‌گرفتن قدرت بارها تکرار کرده بود، عمل کرد. واکنش اوليه رهبران سه کشور اروپايي و تأکيد آنها در پايبندي بر توافق، شرايطي را در دنيا به‌ویژه در روابط بين آمريكا و اروپا به وجود آورده كه در نيم‌قرن گذشته و در دوره پس از جنگ جهاني دوم بي‌سابقه بوده است. گمانه‌زني درباره انگيزه‌هاي سه کشور اروپايي عضو مجموعه 1+5 در مخالفت با تصميم ترامپ و اصرار بر استمرار پايبندي آنان به توافق هسته‌اي و اينکه اين کشورها تا چه زماني مي‌توانند در مقابل اراده آمريکا در مخالفت با برجام ايستادگي کنند، از موضوعات مهم در تداوم برجام حتی در قالب 1+4 است. در بيان دلايل ايستادگي اروپا مي‌توان به خشم رهبران اروپا از بي‌توجهي ترامپ به درخواست‌هاي مکرر اين کشورها و به‌ويژه سفر امانوئل مکرون، آنگلا مرکل و بوريس جانسون در آخرين روزهاي قبل از پايان ضرب‌الاجل ترامپ اشاره کرد که توهين بزرگي به سه کشور قدرتمند اروپا از طرف آمريكا تلقي مي‌شود. ترامپ با اين تصميم، کشورهاي اروپايي را تحقير و ضربه سنگيني بر روابط تاريخي آمريكا و اروپا وارد كرد. از ديگر دلايل اصرار اروپا براي حفظ برجام، مي‌توان به نقش اين سه کشور در شكل‌گيري مذاکرات هسته‌اي از زمان آغاز و حتي قبل از ورود آمريکا به مذاکرات، پايبندي بر قواعد و معاهدات بين‌المللي و آسيب‌پذيري منافع اقتصادي و امنيتي قاره سبز در صورت شکست نهايي برجام و خارج‌شدن ايران از آن اشاره کرد. هرچند خروج آمريکا از برجام اين کشور را در افکار عمومي به‌عنوان دولتي ناقض قوانين و معاهدات بين‌المللي تبديل کرده است، ولي بايد توجه داشت که پشت‌کردن به برجام، تنها اقدام ترامپ در اين‌گونه موارد نبوده و احتمالا آخرين آن نيز نخواهد بود؛ بنابراین ضروري است ايران در اتخاذ تصميم و اقدامات منتج از آن، واقعيت‌هاي شرايط کنوني جهان را با دقت مدنظر داشته باشد. اگر آمريکا بيشترين سهم را در شکل‌گيري اين توافق داشت، طبعا خروجش از توافق نيز ضربه جدي به آن خواهد بود. از سوي ديگر، در صورت خروج ايران از برجام، اروپا نيز از آن خارج خواهد شد که نتيجه محتوم آن شکست کامل برجام، بازگشت تحريم‌ها و فعال مايشاءشدن آمريکا خواهد بود؛ با اين تفاوت که اين‌بار، هدايت آن در دست ماجراجويان جنگ‌طلبي مانند ترامپ، بولتون و پومپئو خواهد بود. از اين نظر، موضع‌گيري روحاني در اولين ساعات پس از سخنراني ترامپ اقدامي به‌غايت صحيح، سنجيده و در راستاي منافع کشور بود. اگر تصميم ترامپ در کنار تحولات چند ماه گذشته در منطقه به‌ویژه اوج‌گيري مواضع ضدايراني عربستان سعودي و تحولات سوريه و شدت‌گرفتن حملات تحريک‌آميز اسرائيل به اهداف ايراني قرار داده شود، بايد اين تصميم را در راستاي سناريويي خطرناک براي ايران برشمرد که از سوي ائتلاف آمريکا، اسرائيل و عربستان در حال اجراست. اسرائيل در حساس‌ترين مرحله در بحران سوريه و با برآورد دقيق از شرايط پيش‌آمده، با اطمينان از حمايت آمريکا و به احتمال زياد با اغماض مسکو، مناطقي در داخل سوريه که ايران در آن نيرو و تجهيزات نظامي دارد، هدف تهاجم کاملا هدفمند هوايي و موشکي قرار مي‌دهد. هدف اسرائيل وادارکردن ايران به اقدام تلافي‌جويانه است که در صورت وقوع آن، سطح برخورد به رويارويي نظامي «تل‌آويو - تهران» ارتقا خواهد يافت. پيامد چنين رويدادي تشديد احتمال برخورد نظامي آمريکا با ايران از يک سو و تحت‌الشعاع قرارگرفتن مواضع اروپا در حمايت از برجام و محکوميت ايران از سوي کشورهاي اروپايي از سوي ديگر خواهد بود. در روزهاي گذشته و هم‌زمان با تشديد بحران در سوريه ميان ايران و اسرائيل، اكثر كشورهاي اروپايي عليه ايران موضع‌گيري كردند. تداوم اين روند در شرايطي که روسيه موضعي عجيب (دعوت به مذاکره دو طرف) اتخاذ کرده است، به‌طور طبيعي تزلزل مواضع اروپا در حمايت از برجام را در پي خواهد داشت. با توجه به اختلاف ‌نظر آمريكا و اروپا درباره توافق هسته‌اي، هر دو در موضوعات فعاليت موشكي ايران و نفوذش در منطقه، نقطه‌نظرات و نگراني‌هاي مشتركي دارند. ايران بايد به‌سرعت درباره حفظ موضع اروپا در توافق هسته‌اي به جمع‌بندي در بالاترين سطوح تصميم‌گيران رسيده و مانع از «نقش‌آفريني ديگر موضوعات» در به‌شکست‌کشاندن کامل برجام شود. لازمه اين مهم، تفکيک برجام از ديگر موارد و گفت‌وگو با اروپا درباره آنهاست. چه آنکه در غير اين صورت اروپا تحت فشار آمريکا از ايران فاصله گرفته و مواضع آمريكا و اروپا درباره مسائل غيربرجامي به يكديگر نزديك خواهد شد. شجاعت اروپا در مخالفت با تصميم اخير ترامپ و ايستادگي آنها در كنار ايران که براي اولين‌بار در سال‌هاي پس از تشکيل اتحاديه رخ مي‌دهد، رويدادي مهم است که بايد آن را مغتنم دانست.

همچنین با ترفند‌هاي ديپلماتيک، اقتصادي و تجاري، آسيب‌پذيري آنها در مقابل آمريکا را تا حد امکان کاهش داد. خنثي‌سازي آتش‌افروزي اسرائيل در اين شرايط بسيار مهم و ضروري است. ايران باید صبورانه با تحولات سوريه برخورد کرده و از افتادن در دام اسرائيل و عربستان پرهيز كند. در مواضع مکرون و مرکل و بيانيه اتحاديه اروپا در حفظ برجام بر ضرورت مذاکره بر سر «ساير نگراني‌ها» تأکيد شده است. روشن است تأکيد بر ساير نگراني‌ها در ادبيات رهبران اروپايي، همراهي اين کشورها با آمريکاست. تلاش براي حفظ برجام و همراهي با ايالات‌ متحده در موارد موضوعات موشکي و حضور ايران در منطقه، دو بال سياست کنوني اروپا است.احتمالا گام دوم آنها، تلاش براي تعديل مواضع هم‌زمان ايران و آمريکاست. نبايد اروپا در معرض انتخاب بين ايران و آمريکا قرار گيرد که در اين صورت، وزنه آمريکا به دلايل تاريخي، اقتصادي و امنيتي براي اروپا بسيار سنگين‌تر است. تلاش ايران براي حفظ موضع اروپا حتي اگر تأمين‌کننده منافع حداكثري پيش‌بيني‌شده در برجام نباشد، در حفظ منافع حداقلي کشور و به‌خصوص پشت‌سرگذاشتن مرحله حساس در شرايط کنوني حائز اهميت و ضروري است و باید در اتخاذ تصميم در اين شرايط بسيار حساس در کانون توجه تصميم‌گيران کشور قرار گيرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها