|

وزیر آموزش‌و‌پرورش از ورشکستگی آموزش‌و‌پرورش ابراز نگرانی کرد

قلب پیر آموزش ایران

گروه جامعه: «مدرسه مهم‌ترین رکن آموزش‌و‌پرورش است که سازمانی زنده به حساب می‌آید که باید نیازهایش تأمین شود. متأسفانه امروز نشانه‌های ورشکستگی آموزش‌و‌پرورش در کشور دیده می‌شود. اگر مدارس پویا نشوند، صدها جلسه نیز نمی‌تواند مشکلات را حل کند. آموزش‌و‌پرورش باید در خدمت مدارس باشند نه ‌اینکه صرفا دستور بدهند. به اعتقاد من محیط‌های آموزشی شاید خودشان اختلاف‌شان را حل کنند. نیاز است که محیط‌های آموزشی به بلوغ برسند».
اینها بخشی از سخنان وزیر آموزش‌و‌پرورش در گردهمایی معاونان آموزش ابتدایی و مسئولان آموزش‌و‌پرورش عشایر سراسر کشور در اصفهان است که روز شنبه بر زبان راند. این شاید اولین‌بار باشد که وزیر آموزش‌و‌پرورش نگرانی خود از ورشکستگی نهاد آموزشی کشور را بیان می‌کند؛ مسئله‌ای که از زبان منتقدان پیش‌از‌این بارها و بارها شنیده شده بود و یکی از برهان‌های مشخص برای اثبات آن را پرداخت‌نکردن معوقات و پولی‌کردن آموزش در پرده و به نام مشارکت در آموزش دانش‌آموزان عنوان کرده بودند.
دلیل این ماجرا نیز چندان پیچیده نیست. با نگاهی کوتاه به جایگاه و وضعیت نظام آموزش‌و‌پرورش و وضعیت معلمان در برنامه‌های کلان کشوری و توسعه‌ای و همین‌طور آب‌رفتن هر‌روزه بودجه آن از یک طرف ‌و همین‌طور دولت نگاهی که مشخصا آموزش رایگان را به‌گونه‌ای تعریف کرده است که خانواده‌ها را به‌هیچ‌عنوان در عرصه آموزش‌و‌پرورش کودکان و دانش‌آموزان دخالت نمی‌دهد، می‌توان این نتیجه را گرفت که آموزش‌و‌پرورش به ‌جای‌ آنکه به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد و متولی آموزش در کشور در رأس امور دولتی باشد، روز‌به‌روز فرسوده‌تر و فراموش‌شده‌تر پیش می‌رود. هنوز که هنوز است، معلمان برای تأمین معاش مجبورند عصرها با اتومبیل شخصی مسافرکشی کنند و در چنین سیستم معیوبی چگونه می‌توان انتظار بالندگی و بزرگ‌شدن و بهتر‌شدن داشت؟ آموزش‌و‌پرورش در شرایط فعلی ‌در سلسله‌مراتب ارزشی سازمان‌های کشوری، ‌سازمانی حاشیه‌ای و صغیر به ‌شمار می‌آید که سایر سازمان‌ها با نگرش قیمومیت و فرادستی به آن می‌نگرند.
فاطمه سعیدی، عضو کمیسیون آموزش‌و‌پرورش مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با «شرق» با ابراز نگرانی از روند کند توسعه در وزارت آموزش‌و‌پرورش گفت: «مسائل و مشکلات مالی در وزارت آموزش‌و‌پرورش بر هیچ‌کس پوشیده نیست. پرداخت حقوق وزارتخانه‌ای که بیشترین کارمند دولت را دارد، از یک‌سو و همین‌طور ارائه خدمات رایگان آموزشی به دانش‌آموزان از سوی دیگر آموزش‌و‌پرورش را با چالشی جدی روبه‌رو کرده است که وزیر آموزش‌و‌پرورش نیز به آن رسیده است و درباره‌اش صحبت می‌کند». سعیدی افزود: «برنامه‌ریزی مالی حلقه مفقوده بسیاری از سازما‌ن‌های دولتی است. مغز متفکر مالی که بتواند بحران را تبدیل به فرصت کند، وجود ندارد. بی‌سلیقگی‌های آموزشی و اتفاقات ریز و درشت نیز خانواده‌ها را از مشارکت در مسیر آموزش فرزندان دور می‌کند. آنها وقتی از نحوه آموزش راضی نیستند، برای‌شان دشوارتر است که بخواهند سهمی هرچند کوچک در بحث هزینه‌های آموزشی فرزندان خود بپردازند؛ اما این خانواده‌ها با این تصور نادرست که اتفاقات بهتری در انتظارشان است، با هزینه گزاف فرزندان خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبت‌نام می‌کنند، شاید چون احساس می‌کنند بی‌سلیقگی کمتری در آن حکم‌فرماست. حال اینکه این تصور چقدر درست است، خود ماجرای دیگری است که نیاز به آسیب‌شناسی دارد».
او در پایان خاطرنشان کرد: بحث بحران اقتصادی آموزش‌و‌پرورش بسیار گسترده است و در اینجا نمی‌گنجد؛ اما شاید راه‌حل اصلی برای این ماجرا تغییر روند آموزشی باشد. مطابق قانون اساسی تحصیل برای دانش‌آموزان رایگان است؛ اما آیا اگر بخواهیم سیستم مستعمل آموزشی را ترمیم کنیم، خانواده‌ها برای مشارکت‌کردن رغبت نشان نمی‌دهند؟ اگر آنها بدانند قرار است فرزندان‌شان در سیستمی درست درس بخوانند، برای مشارکت مالی پیش‌قدم خواهند شد؛ اما متأسفانه این اتفاق هنوز نیفتاده و ما تنها نگرانیم که ورشکستگی سیستم آموزشی کشور را می‌بینیم.
مهدی بهلولی، معلم و فعال صنفی، نیز در‌این‌باره به «شرق» می‌گوید: اگر منظور وزیر آموزش از ورشکستگی، ورشکستگی اقتصادی باشد، اگر بخواهیم به آموزش‌و‌پرورش به‌عنوان یک نهاد اقتصادی نگاه کنیم، قطعا ورشکسته است. نهادی که بودجه سالانه‌اش 40 هزار میلیارد است و هر‌ سال حدود 10 تا 15 هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد و می‌توان از این کسری همیشگی به‌عنوان ورشکستگی اقتصادی نام برد؛ چون آموزش‌و‌پرورش نهادی است که هیچ‌ کار جدیدی هم نمی‌تواند انجام دهد، دلیلش هم مشکلات عدیده مالی آن است که هرگز تمام نمی‌شود. تمام هم‌ّو‌غم مدیران خرد و کلانش صرف این است که بتوانند حقوق ماهانه کارکنان دولتی را جدا از حق‌التدریس‌ها و بازنشسته‌ها پرداخت کنند. به نظر من وزیر از این زاویه گفته است.
بهلولی آموزش‌و‌پرورش را تنها در حوزه اقتصادی ورشکسته نمی‌داند. او می‌گوید: البته من فکر مي‌کنم می‌توان ورشکستگی آموزش‌و‌پرورش را هم به جز حوزه مالی مدنظر قرار داد. آموزش‌و‌پرورش امکان بازسازی و نوسازی و بهسازی را از دست داده است. دیگر آموزش‌و‌پرورش امکان اصلاح ندارد؛ مثلا سند تحول بنیادین نوشته شده است و یکی از نویسندگان این سند در همین روزنامه «شرق» عنوان کرده نوشتن این سند بی‌فایده بوده است؛ بنابراین امکان بهسازی را از دست داده. 500 نفر به مدت پنج سال سندی نوشته‌اند و عملا به جایی هم نرسیده‌اند.
بی‌تردید پیشرفت و توسعه در نظام آموزش‌و‌پرورش مانند هر نهاد دیگری نیازمند یک محیط خاص با تدارک شرایط خاص آن به‌ویژه وضعیت مالی و اقتصادی آن است. نمی‌توان آموزش‌و‌پرورش را مهم‌ترین رکن پیشرفت جوامع نامید؛ ولی آن‌ را به‌عنوان بزرگ‌ترین دستگاه هزینه‌ساز با نیروی زیاد معرفی کرد. نظام آموزشی نیازمند صرف هزینه است؛ اما چنانچه هزینه‌های صرف‌شده در آموزش‌و‌پرورش را به روش‌های «هزینه- فایده» با مقدار بازگشت سرمایه، بررسی کنیم، آن‌گاه به میزان سودآوری این سرمایه‌گذاری خواهیم رسید که نمونه آن مقایسه میزان بهره‌وری افراد با توجه به تحصیلات آنهاست.

گروه جامعه: «مدرسه مهم‌ترین رکن آموزش‌و‌پرورش است که سازمانی زنده به حساب می‌آید که باید نیازهایش تأمین شود. متأسفانه امروز نشانه‌های ورشکستگی آموزش‌و‌پرورش در کشور دیده می‌شود. اگر مدارس پویا نشوند، صدها جلسه نیز نمی‌تواند مشکلات را حل کند. آموزش‌و‌پرورش باید در خدمت مدارس باشند نه ‌اینکه صرفا دستور بدهند. به اعتقاد من محیط‌های آموزشی شاید خودشان اختلاف‌شان را حل کنند. نیاز است که محیط‌های آموزشی به بلوغ برسند».
اینها بخشی از سخنان وزیر آموزش‌و‌پرورش در گردهمایی معاونان آموزش ابتدایی و مسئولان آموزش‌و‌پرورش عشایر سراسر کشور در اصفهان است که روز شنبه بر زبان راند. این شاید اولین‌بار باشد که وزیر آموزش‌و‌پرورش نگرانی خود از ورشکستگی نهاد آموزشی کشور را بیان می‌کند؛ مسئله‌ای که از زبان منتقدان پیش‌از‌این بارها و بارها شنیده شده بود و یکی از برهان‌های مشخص برای اثبات آن را پرداخت‌نکردن معوقات و پولی‌کردن آموزش در پرده و به نام مشارکت در آموزش دانش‌آموزان عنوان کرده بودند.
دلیل این ماجرا نیز چندان پیچیده نیست. با نگاهی کوتاه به جایگاه و وضعیت نظام آموزش‌و‌پرورش و وضعیت معلمان در برنامه‌های کلان کشوری و توسعه‌ای و همین‌طور آب‌رفتن هر‌روزه بودجه آن از یک طرف ‌و همین‌طور دولت نگاهی که مشخصا آموزش رایگان را به‌گونه‌ای تعریف کرده است که خانواده‌ها را به‌هیچ‌عنوان در عرصه آموزش‌و‌پرورش کودکان و دانش‌آموزان دخالت نمی‌دهد، می‌توان این نتیجه را گرفت که آموزش‌و‌پرورش به ‌جای‌ آنکه به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد و متولی آموزش در کشور در رأس امور دولتی باشد، روز‌به‌روز فرسوده‌تر و فراموش‌شده‌تر پیش می‌رود. هنوز که هنوز است، معلمان برای تأمین معاش مجبورند عصرها با اتومبیل شخصی مسافرکشی کنند و در چنین سیستم معیوبی چگونه می‌توان انتظار بالندگی و بزرگ‌شدن و بهتر‌شدن داشت؟ آموزش‌و‌پرورش در شرایط فعلی ‌در سلسله‌مراتب ارزشی سازمان‌های کشوری، ‌سازمانی حاشیه‌ای و صغیر به ‌شمار می‌آید که سایر سازمان‌ها با نگرش قیمومیت و فرادستی به آن می‌نگرند.
فاطمه سعیدی، عضو کمیسیون آموزش‌و‌پرورش مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با «شرق» با ابراز نگرانی از روند کند توسعه در وزارت آموزش‌و‌پرورش گفت: «مسائل و مشکلات مالی در وزارت آموزش‌و‌پرورش بر هیچ‌کس پوشیده نیست. پرداخت حقوق وزارتخانه‌ای که بیشترین کارمند دولت را دارد، از یک‌سو و همین‌طور ارائه خدمات رایگان آموزشی به دانش‌آموزان از سوی دیگر آموزش‌و‌پرورش را با چالشی جدی روبه‌رو کرده است که وزیر آموزش‌و‌پرورش نیز به آن رسیده است و درباره‌اش صحبت می‌کند». سعیدی افزود: «برنامه‌ریزی مالی حلقه مفقوده بسیاری از سازما‌ن‌های دولتی است. مغز متفکر مالی که بتواند بحران را تبدیل به فرصت کند، وجود ندارد. بی‌سلیقگی‌های آموزشی و اتفاقات ریز و درشت نیز خانواده‌ها را از مشارکت در مسیر آموزش فرزندان دور می‌کند. آنها وقتی از نحوه آموزش راضی نیستند، برای‌شان دشوارتر است که بخواهند سهمی هرچند کوچک در بحث هزینه‌های آموزشی فرزندان خود بپردازند؛ اما این خانواده‌ها با این تصور نادرست که اتفاقات بهتری در انتظارشان است، با هزینه گزاف فرزندان خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبت‌نام می‌کنند، شاید چون احساس می‌کنند بی‌سلیقگی کمتری در آن حکم‌فرماست. حال اینکه این تصور چقدر درست است، خود ماجرای دیگری است که نیاز به آسیب‌شناسی دارد».
او در پایان خاطرنشان کرد: بحث بحران اقتصادی آموزش‌و‌پرورش بسیار گسترده است و در اینجا نمی‌گنجد؛ اما شاید راه‌حل اصلی برای این ماجرا تغییر روند آموزشی باشد. مطابق قانون اساسی تحصیل برای دانش‌آموزان رایگان است؛ اما آیا اگر بخواهیم سیستم مستعمل آموزشی را ترمیم کنیم، خانواده‌ها برای مشارکت‌کردن رغبت نشان نمی‌دهند؟ اگر آنها بدانند قرار است فرزندان‌شان در سیستمی درست درس بخوانند، برای مشارکت مالی پیش‌قدم خواهند شد؛ اما متأسفانه این اتفاق هنوز نیفتاده و ما تنها نگرانیم که ورشکستگی سیستم آموزشی کشور را می‌بینیم.
مهدی بهلولی، معلم و فعال صنفی، نیز در‌این‌باره به «شرق» می‌گوید: اگر منظور وزیر آموزش از ورشکستگی، ورشکستگی اقتصادی باشد، اگر بخواهیم به آموزش‌و‌پرورش به‌عنوان یک نهاد اقتصادی نگاه کنیم، قطعا ورشکسته است. نهادی که بودجه سالانه‌اش 40 هزار میلیارد است و هر‌ سال حدود 10 تا 15 هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد و می‌توان از این کسری همیشگی به‌عنوان ورشکستگی اقتصادی نام برد؛ چون آموزش‌و‌پرورش نهادی است که هیچ‌ کار جدیدی هم نمی‌تواند انجام دهد، دلیلش هم مشکلات عدیده مالی آن است که هرگز تمام نمی‌شود. تمام هم‌ّو‌غم مدیران خرد و کلانش صرف این است که بتوانند حقوق ماهانه کارکنان دولتی را جدا از حق‌التدریس‌ها و بازنشسته‌ها پرداخت کنند. به نظر من وزیر از این زاویه گفته است.
بهلولی آموزش‌و‌پرورش را تنها در حوزه اقتصادی ورشکسته نمی‌داند. او می‌گوید: البته من فکر مي‌کنم می‌توان ورشکستگی آموزش‌و‌پرورش را هم به جز حوزه مالی مدنظر قرار داد. آموزش‌و‌پرورش امکان بازسازی و نوسازی و بهسازی را از دست داده است. دیگر آموزش‌و‌پرورش امکان اصلاح ندارد؛ مثلا سند تحول بنیادین نوشته شده است و یکی از نویسندگان این سند در همین روزنامه «شرق» عنوان کرده نوشتن این سند بی‌فایده بوده است؛ بنابراین امکان بهسازی را از دست داده. 500 نفر به مدت پنج سال سندی نوشته‌اند و عملا به جایی هم نرسیده‌اند.
بی‌تردید پیشرفت و توسعه در نظام آموزش‌و‌پرورش مانند هر نهاد دیگری نیازمند یک محیط خاص با تدارک شرایط خاص آن به‌ویژه وضعیت مالی و اقتصادی آن است. نمی‌توان آموزش‌و‌پرورش را مهم‌ترین رکن پیشرفت جوامع نامید؛ ولی آن‌ را به‌عنوان بزرگ‌ترین دستگاه هزینه‌ساز با نیروی زیاد معرفی کرد. نظام آموزشی نیازمند صرف هزینه است؛ اما چنانچه هزینه‌های صرف‌شده در آموزش‌و‌پرورش را به روش‌های «هزینه- فایده» با مقدار بازگشت سرمایه، بررسی کنیم، آن‌گاه به میزان سودآوری این سرمایه‌گذاری خواهیم رسید که نمونه آن مقایسه میزان بهره‌وری افراد با توجه به تحصیلات آنهاست.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها