کيهان از پايان دوره «نه شرقي، نه غربي» و آغاز دوران جديد مينويسد؛
نه غربي، نه غربي
ساز رويکرد به شرق بار ديگر در تهران کوک شده است، اين بار اما متفاوتتر از چهار دهه بعد از انقلاب؛ حالا گروهي در داخل معتقدند که حتي زمان «نه شرقي، نه غربي» ابتداي انقلاب گذشته و حالا بايد تغيير استراتژي داد. روزنامه کيهان که معروف است به غربستيزي، مروج اين تفکر شده و در همين راستا در حال تحبيب بيش از هميشه بلوک شرق است. اين روزنامه سرمقالههاي دو روز آخر هفته پيش خود را به دفاع از «چرخش» سياستخارجي به سمت شرق، اختصاص داد. «آيا به روسيه ميتوان اعتماد کرد»، عنوان سرمقاله چهارشنبه آن است: «چرخش به سمت کشورهايي غير از آمريکا و آن سه، چهار کشور بدعهد اروپايي، به معناي زير پا گذاشتن آن شعار معروف نيست. شعار «نه شرقي نه غربي» براي دوران جهان دوقطبي است، جهاني که تمام شده است. امروز اثري از شوروي باقي نمانده است». اينها بخشي از سرمقاله چهارشنبه است. نويسنده آن بر اين باور است هيچ کشوري صددرصد قابل اعتماد نيست اما برخي کشورها صددرصد غيرقابل اعتماد هستند. نويسنده سرمقاله کيهان در ادامه توضيح ميدهد که چرا به گمان او غرب صددرصد غير قابل اعتماد است. با اين مقدمات است که نويسنده از رويآوردن به شرق دفاع ميکند. او
در آخرين جمله اين نوشته، به اولين نشانههاي اين چرخش - سفر ولايتي به مسکو - اشاره ميکند و آن را اينگونه ايدهآل نشان ميدهد: «سفر مهم و پرباري که فقط گوشه بسيار کوچکي از آن رسانهاي شده و جيغ آمريکا و اروپا و آن جريان واداده را درآورده است». خروج آمريکا از برجام و دلچسبنبودن بسته اروپايي براي اين طيف، نقطه عزيمتي دوباره است تا تفکر گرايش به شرق و به قولي غلتيدن به سمت ولاديمير پوتين را بار ديگر توصيه کنند. نسخه پنجشنبه کيهان نيز مانند چهارشنبه، به سفر اخير ولايتي اشارهاي دارد. سرمقاله پنجشنبه، سفر علياکبر ولايتي، مشاور بينالملل مقام معظم رهبري را به روسيه اينگونه توصيف کرده: «مهمترين اتفاقي که در روزهاي اخير در اردوگاه شرق اتفاق افتاده، سفر فرستاده ويژه رهبر معظم انقلاب به مسکو و به احتمال قوي سپس به پکن و همچنين سفر رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي به پاکستان است. اين سفرها، و شواهد و قرائن فراوان ديگر نشان ميدهد در شرايط کنوني تحريمهاي آمريکا عليه ملت ايران يک «قمار سياسي» است و گسترش همکاريهاي ايران با روسيه، چين، پاکستان، هند، ترکيه، عراق و ديگر کشورهاي آسيايي ميتواند براي آمريکا
شکستي قطعي در پي داشته باشد».
بيراه نيست اگر اين جمله آخر را حيرتانگيز وصف کنيم؛ چراکه مشخص نيست اين کشورها چگونه و با چه متر و معياري کنار هم چيده شدهاند و هند، ترکيه، عراق و پاکستان چگونه در کنار روسيه و چين قرار گرفتهاند؟ علياکبر ولايتي که بعد از 20 سال خروج از وزارت خارجه هنوز سايهاش بر ديپلماسي کشور سنگيني ميکند، از مدافعان جدي سياست تمايل به شرق است. او دو هفته گذشته سفري همزمان با بنيامين نتانياهو به مسکو داشت که همين همزماني حاشيههايي براي سفر ايجاد کرد؛ آنگونه که حدود 10 سؤال خبرنگاران در نشست خبري سخنگوي وزارت خارجه در هفته گذشته مربوط به اين سفر بود. علياکبر ولايتي هنگام پايان سفرش در مسکو در گفتوگويي از قول پوتين براي سرمايهگذاري 50 ميليارددلاري روسيه در ايران خبر داد؛ عددي شگفتانگيز که سخنگوي کرملين ساعتي بعد گفت: نميتواند آن را تأييد کند. ماجراي سرمايهگذاري اما اندکي بعد به تهاتر نفت و غذا تقليل يافت. اما در همين بحبوحهاي که هنوز تکليف سرمايهگذاري يا تهاتر مشخص نشده، سرمقاله پنجشنبه کيهان با اشاره به آن از لزوم چرخش به شرق ميگويد. برخلاف سرمقاله چهارشنبه، نوشته پنجشنبه لزومي برای توضيح تضاد سياست
پيشنهادي خود با شعار سردر وزات خارجه نميبيند و حتي برخلاف چهارشنبه از لفظ «بلوک شرق» نيز استفاده ميکند. نويسنده حتي سفر روحاني به اتريش و سوئيس را «بيدستاورد» دانست و توصيه کرد: «بهتر بود سفر به روسيه و چين و هند و کشورهاي آسيايي را در دستور کار قرار ميداد». ناگفته نماند که نويسنده اخير در کنار بحث چرخش به سمت شرق، بحث بستن تنگه هرمز را هم مطرح ميکند تا خطمشي مدنظر اين طيف کامل شود. علياکبر ولايتي که به گفته رئيس دفتر رئيسجمهوري، بهعنوان نماينده دولت به مسکو رفته و البته پيام مقام معظم رهبري و پيام رئيسجمهوري را به پوتين رسانده، در اين مورد صريحا با طيف کيهان همعقيده است. او پيش از اين در يک نشست گفته بود: «روسها چيزهايي به ما دادند که يک پيچش را اروپاييها نميدهند»، «در اين زمينه برخي غربگراها و غربزدهها و جاهلين بسيار مقاومت ميکنند». ولايتي براي اين اظهارات، مستنداتي هم دارد؛ مثلا حکايت وتوي پيشنويس قطعنامه عليه يمن، ماجراي به پايانرساندن نيروگاه بوشهري که آلمانها قرار بود بسازند و... . او معتقد است که «روسيه نه ميتواند و نه بنا دارد که به ايران زور بگويد».
ساز رويکرد به شرق بار ديگر در تهران کوک شده است، اين بار اما متفاوتتر از چهار دهه بعد از انقلاب؛ حالا گروهي در داخل معتقدند که حتي زمان «نه شرقي، نه غربي» ابتداي انقلاب گذشته و حالا بايد تغيير استراتژي داد. روزنامه کيهان که معروف است به غربستيزي، مروج اين تفکر شده و در همين راستا در حال تحبيب بيش از هميشه بلوک شرق است. اين روزنامه سرمقالههاي دو روز آخر هفته پيش خود را به دفاع از «چرخش» سياستخارجي به سمت شرق، اختصاص داد. «آيا به روسيه ميتوان اعتماد کرد»، عنوان سرمقاله چهارشنبه آن است: «چرخش به سمت کشورهايي غير از آمريکا و آن سه، چهار کشور بدعهد اروپايي، به معناي زير پا گذاشتن آن شعار معروف نيست. شعار «نه شرقي نه غربي» براي دوران جهان دوقطبي است، جهاني که تمام شده است. امروز اثري از شوروي باقي نمانده است». اينها بخشي از سرمقاله چهارشنبه است. نويسنده آن بر اين باور است هيچ کشوري صددرصد قابل اعتماد نيست اما برخي کشورها صددرصد غيرقابل اعتماد هستند. نويسنده سرمقاله کيهان در ادامه توضيح ميدهد که چرا به گمان او غرب صددرصد غير قابل اعتماد است. با اين مقدمات است که نويسنده از رويآوردن به شرق دفاع ميکند. او
در آخرين جمله اين نوشته، به اولين نشانههاي اين چرخش - سفر ولايتي به مسکو - اشاره ميکند و آن را اينگونه ايدهآل نشان ميدهد: «سفر مهم و پرباري که فقط گوشه بسيار کوچکي از آن رسانهاي شده و جيغ آمريکا و اروپا و آن جريان واداده را درآورده است». خروج آمريکا از برجام و دلچسبنبودن بسته اروپايي براي اين طيف، نقطه عزيمتي دوباره است تا تفکر گرايش به شرق و به قولي غلتيدن به سمت ولاديمير پوتين را بار ديگر توصيه کنند. نسخه پنجشنبه کيهان نيز مانند چهارشنبه، به سفر اخير ولايتي اشارهاي دارد. سرمقاله پنجشنبه، سفر علياکبر ولايتي، مشاور بينالملل مقام معظم رهبري را به روسيه اينگونه توصيف کرده: «مهمترين اتفاقي که در روزهاي اخير در اردوگاه شرق اتفاق افتاده، سفر فرستاده ويژه رهبر معظم انقلاب به مسکو و به احتمال قوي سپس به پکن و همچنين سفر رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي به پاکستان است. اين سفرها، و شواهد و قرائن فراوان ديگر نشان ميدهد در شرايط کنوني تحريمهاي آمريکا عليه ملت ايران يک «قمار سياسي» است و گسترش همکاريهاي ايران با روسيه، چين، پاکستان، هند، ترکيه، عراق و ديگر کشورهاي آسيايي ميتواند براي آمريکا
شکستي قطعي در پي داشته باشد».
بيراه نيست اگر اين جمله آخر را حيرتانگيز وصف کنيم؛ چراکه مشخص نيست اين کشورها چگونه و با چه متر و معياري کنار هم چيده شدهاند و هند، ترکيه، عراق و پاکستان چگونه در کنار روسيه و چين قرار گرفتهاند؟ علياکبر ولايتي که بعد از 20 سال خروج از وزارت خارجه هنوز سايهاش بر ديپلماسي کشور سنگيني ميکند، از مدافعان جدي سياست تمايل به شرق است. او دو هفته گذشته سفري همزمان با بنيامين نتانياهو به مسکو داشت که همين همزماني حاشيههايي براي سفر ايجاد کرد؛ آنگونه که حدود 10 سؤال خبرنگاران در نشست خبري سخنگوي وزارت خارجه در هفته گذشته مربوط به اين سفر بود. علياکبر ولايتي هنگام پايان سفرش در مسکو در گفتوگويي از قول پوتين براي سرمايهگذاري 50 ميليارددلاري روسيه در ايران خبر داد؛ عددي شگفتانگيز که سخنگوي کرملين ساعتي بعد گفت: نميتواند آن را تأييد کند. ماجراي سرمايهگذاري اما اندکي بعد به تهاتر نفت و غذا تقليل يافت. اما در همين بحبوحهاي که هنوز تکليف سرمايهگذاري يا تهاتر مشخص نشده، سرمقاله پنجشنبه کيهان با اشاره به آن از لزوم چرخش به شرق ميگويد. برخلاف سرمقاله چهارشنبه، نوشته پنجشنبه لزومي برای توضيح تضاد سياست
پيشنهادي خود با شعار سردر وزات خارجه نميبيند و حتي برخلاف چهارشنبه از لفظ «بلوک شرق» نيز استفاده ميکند. نويسنده حتي سفر روحاني به اتريش و سوئيس را «بيدستاورد» دانست و توصيه کرد: «بهتر بود سفر به روسيه و چين و هند و کشورهاي آسيايي را در دستور کار قرار ميداد». ناگفته نماند که نويسنده اخير در کنار بحث چرخش به سمت شرق، بحث بستن تنگه هرمز را هم مطرح ميکند تا خطمشي مدنظر اين طيف کامل شود. علياکبر ولايتي که به گفته رئيس دفتر رئيسجمهوري، بهعنوان نماينده دولت به مسکو رفته و البته پيام مقام معظم رهبري و پيام رئيسجمهوري را به پوتين رسانده، در اين مورد صريحا با طيف کيهان همعقيده است. او پيش از اين در يک نشست گفته بود: «روسها چيزهايي به ما دادند که يک پيچش را اروپاييها نميدهند»، «در اين زمينه برخي غربگراها و غربزدهها و جاهلين بسيار مقاومت ميکنند». ولايتي براي اين اظهارات، مستنداتي هم دارد؛ مثلا حکايت وتوي پيشنويس قطعنامه عليه يمن، ماجراي به پايانرساندن نيروگاه بوشهري که آلمانها قرار بود بسازند و... . او معتقد است که «روسيه نه ميتواند و نه بنا دارد که به ايران زور بگويد».