شفافيت آيندهساز و شفافيت انتقامگير
امير ناظمي . معاون وزير ارتباطات
شمشير داموکلس: از ديد داموکلس، شاهبودن و قدرتداشتن، چشمانداز آدمي است. شاه به همين دليل او را بر جاي خود نشاند. داموکلس از پذيرايي شاهانه لذت برد، اما ناگهان وقتي سر به بالا برد، شمشيري را ديد که با موي اسبي بر بالاي صندلي او آويزان کردهاند؛ شمشيري که در کمين هميشگي او بود تا با کوچکترين خطايي بر سرش بنشيند. تهديدی بالقوه (يعني فروافتادن شمشير) که ميتوانست همه لذت شاهنشاهي را از او بربايد! داستان بالا استعاره «شمشير داموکلس» است؛ اسطورهاي يوناني که امروز براي قدرت به کار ميرود. اين استعاره بيان ميکند سياستمدار هميشه در معرض تهديد است، هميشه کسي منتظر اشتباه او است و همواره کساني عليه او در حال توطئهاند. البته اين روزها شمشير داموکلس به معناي مثبت نيز به کار ميرود؛ يعني شمشير قانون و قضاوت عمومي که همواره بر بالاي سر سياستمدار مراقب اعمال اوست. شمشيري که منتظر اشتباه سياستمدار است تا او را از گردونه سياست به بيرون پرتاب کند.
شفافيت به عنوان شمشير داموکلس: يک نظام سياسي کارآمد، بايد شمشيرهاي داموکلس فراوانی داشته باشد؛ شمشيرهايي که سياستمدار را مجبور کند تا از سوءاستفاده گريزان باشد. استعاره «شمشير داموکلس» براي انواع سازوکارهايي به کار ميرود که هدفشان کنترل سياستمدار است. يکي از مهمترين شمشيرهاي داموکلس، در اين زمانه، «شفافيت» است. اشتباهات يا دورانديشي سياستمدار با شفافيت آشکار ميشود و از اين طريق، راه رشد يا سقوط آن سياستمدار را مشخص ميكند. زماني که هيلاري کلينتون در زمان رأيگيري براي مداخله نظامي آمريکا در عراق رأي داد، شايد بايد بهتر شمشير داموکلس را بر سر خود ميديد. بايد خوب ميدانست اگر قضاوت مردم آن باشد که مداخله آمريکا در عراق، نادرست است، کلينتون يک نمره منفي خواهد گرفت. کلينتون در زمان انتخابات رياستجمهوري آمريکا بهدليل همين شفافيت و تصميم اشتباهش، از سوی مردم قضاوت شد و قطعا بخشي از رأيهايش را از دست داد.
شفافيت آيندهساز: شفافيت رو به آينده، يعني دادن اين احساس به سياستمدار و مدير دولتي که همواره چشمان مردم ناظر اوست؛ يعني همواره کساني او و تصميمهايش را رصد ميکنند.
شفافيت انتقامگير اما در نقطه مقابل ايستاده است؛ شفافيتي که به گذشته چشم ميدوزد. شفافيت انتقامگير دوست دارد تا در پناه شفافيت قرباني بگيرد. شفافيت انتقامگير، در لابهلاي تاريخ ميگردد تا گذشته را با معيارهاي امروز قضاوت کند؛ قضاوت نادرستي که اصل تکامل را ناديده ميگيرد. شفافيت انتقامگير: در پس خود، اين فرض ترسناک را دارد که دنيا را به صورت صفر و يک ببيند. فرضي که در آن خاکستري جايي ندارد. احتمالا کساني که در جستوجوي شفافيت انتقامگير هستند، اگر در آمريکا بودند، مقدمات تشکيل دادگاهي عليه کلينتون براي رأي او در زمینه جنگ عراق را تدارک ميديدند. آنها نه «اطلاعات ناکامل» را باور دارند و نه سوگيريهاي ناخودآگاه در تصميمگيري را؛ آنها بيقرار تشکيل دادگاههايي غيرمنصفانه براي قربانيگرفتن هستند.شفافيت آيندهساز اما دنبال يادآوري اين اصل به سياستمدار امروز است که «تصميمهاي امروز تو مسير آينده تو را تعيين خواهد کرد.». ما شفافيت را نه براي انتقام از ديگران و نه براي تصفيه حساب با تاريخ، بلکه براي ساختن آينده ميخواهيم. براي آن شفافيت ميخواهيم تا خود تصميم درستتر را در انتخاباتها بگيريم. شفافيت آيندهساز براي بهبود تصميمگيري ماست و از اين طريق پاسخ سياستمدار داده ميشود. معيار دادگاه براي شفافيت آيندهساز، تنها قانون است و قانون! هر اشتباهي بايد منجر به تصحيح قانون اشتباه شود، نه منجر به انتقام از مجري قانون اشتباه! هيچچيز خطرناکتر از آن نيست که خلقوخوي خشن و انتقامگير، در پشت شفافيت پنهان شود؛ خلقوخويي که روزي در پسِ عدالت، گاه در پسِ ايدئولوژيها در تاريخ به خونريزي و کشتار دل داده است. شفافيت انتقامگير، آينده را نميسازد، بلکه آينده را تخريب ميکند. اين روزها در دستان بسياري چاقوهاي انتقام را ميبينم که با شفافيت تيز ميشوند!
شمشير داموکلس: از ديد داموکلس، شاهبودن و قدرتداشتن، چشمانداز آدمي است. شاه به همين دليل او را بر جاي خود نشاند. داموکلس از پذيرايي شاهانه لذت برد، اما ناگهان وقتي سر به بالا برد، شمشيري را ديد که با موي اسبي بر بالاي صندلي او آويزان کردهاند؛ شمشيري که در کمين هميشگي او بود تا با کوچکترين خطايي بر سرش بنشيند. تهديدی بالقوه (يعني فروافتادن شمشير) که ميتوانست همه لذت شاهنشاهي را از او بربايد! داستان بالا استعاره «شمشير داموکلس» است؛ اسطورهاي يوناني که امروز براي قدرت به کار ميرود. اين استعاره بيان ميکند سياستمدار هميشه در معرض تهديد است، هميشه کسي منتظر اشتباه او است و همواره کساني عليه او در حال توطئهاند. البته اين روزها شمشير داموکلس به معناي مثبت نيز به کار ميرود؛ يعني شمشير قانون و قضاوت عمومي که همواره بر بالاي سر سياستمدار مراقب اعمال اوست. شمشيري که منتظر اشتباه سياستمدار است تا او را از گردونه سياست به بيرون پرتاب کند.
شفافيت به عنوان شمشير داموکلس: يک نظام سياسي کارآمد، بايد شمشيرهاي داموکلس فراوانی داشته باشد؛ شمشيرهايي که سياستمدار را مجبور کند تا از سوءاستفاده گريزان باشد. استعاره «شمشير داموکلس» براي انواع سازوکارهايي به کار ميرود که هدفشان کنترل سياستمدار است. يکي از مهمترين شمشيرهاي داموکلس، در اين زمانه، «شفافيت» است. اشتباهات يا دورانديشي سياستمدار با شفافيت آشکار ميشود و از اين طريق، راه رشد يا سقوط آن سياستمدار را مشخص ميكند. زماني که هيلاري کلينتون در زمان رأيگيري براي مداخله نظامي آمريکا در عراق رأي داد، شايد بايد بهتر شمشير داموکلس را بر سر خود ميديد. بايد خوب ميدانست اگر قضاوت مردم آن باشد که مداخله آمريکا در عراق، نادرست است، کلينتون يک نمره منفي خواهد گرفت. کلينتون در زمان انتخابات رياستجمهوري آمريکا بهدليل همين شفافيت و تصميم اشتباهش، از سوی مردم قضاوت شد و قطعا بخشي از رأيهايش را از دست داد.
شفافيت آيندهساز: شفافيت رو به آينده، يعني دادن اين احساس به سياستمدار و مدير دولتي که همواره چشمان مردم ناظر اوست؛ يعني همواره کساني او و تصميمهايش را رصد ميکنند.
شفافيت انتقامگير اما در نقطه مقابل ايستاده است؛ شفافيتي که به گذشته چشم ميدوزد. شفافيت انتقامگير دوست دارد تا در پناه شفافيت قرباني بگيرد. شفافيت انتقامگير، در لابهلاي تاريخ ميگردد تا گذشته را با معيارهاي امروز قضاوت کند؛ قضاوت نادرستي که اصل تکامل را ناديده ميگيرد. شفافيت انتقامگير: در پس خود، اين فرض ترسناک را دارد که دنيا را به صورت صفر و يک ببيند. فرضي که در آن خاکستري جايي ندارد. احتمالا کساني که در جستوجوي شفافيت انتقامگير هستند، اگر در آمريکا بودند، مقدمات تشکيل دادگاهي عليه کلينتون براي رأي او در زمینه جنگ عراق را تدارک ميديدند. آنها نه «اطلاعات ناکامل» را باور دارند و نه سوگيريهاي ناخودآگاه در تصميمگيري را؛ آنها بيقرار تشکيل دادگاههايي غيرمنصفانه براي قربانيگرفتن هستند.شفافيت آيندهساز اما دنبال يادآوري اين اصل به سياستمدار امروز است که «تصميمهاي امروز تو مسير آينده تو را تعيين خواهد کرد.». ما شفافيت را نه براي انتقام از ديگران و نه براي تصفيه حساب با تاريخ، بلکه براي ساختن آينده ميخواهيم. براي آن شفافيت ميخواهيم تا خود تصميم درستتر را در انتخاباتها بگيريم. شفافيت آيندهساز براي بهبود تصميمگيري ماست و از اين طريق پاسخ سياستمدار داده ميشود. معيار دادگاه براي شفافيت آيندهساز، تنها قانون است و قانون! هر اشتباهي بايد منجر به تصحيح قانون اشتباه شود، نه منجر به انتقام از مجري قانون اشتباه! هيچچيز خطرناکتر از آن نيست که خلقوخوي خشن و انتقامگير، در پشت شفافيت پنهان شود؛ خلقوخويي که روزي در پسِ عدالت، گاه در پسِ ايدئولوژيها در تاريخ به خونريزي و کشتار دل داده است. شفافيت انتقامگير، آينده را نميسازد، بلکه آينده را تخريب ميکند. اين روزها در دستان بسياري چاقوهاي انتقام را ميبينم که با شفافيت تيز ميشوند!