تلاش آبی ترکیه برای گسترش حوزه نفوذ
احمد رشیدینژاد
بار دیگر رئیسجمهوری ایران در دیدار با «برهم صالح»، همتای عراقی خود، تلویحا نگرانی ایران را از پیامدهای زیستمحیطی سدسازیهای ترکیه ابراز کرد. هرچند او اینبار مستقیما نامی از ترکیه نبرد، اما پیشتر و در «نشست مبارزه با گردوغبار تهران» با انتقاد صریح از سدسازیهای ترکیه، «عامل 80 درصد گردوغبارها را ریشه خارجی اعلام کرده بود». بااینحال، نگرانیهای اصلی برای عراق و سوریه است، چراکه دجله و فرات شریان حیاتی عراق و سوریه هستند و سدسازی روی این رودها تدوام جریان به سوی این کشورها را در هالهای از ابهام قرار میدهد. در حال حاضر بیش از 90 درصد آب فرات و نزدیک به 56 درصد آب دجله از خاک ترکیه تأمین میشود. گفتنی است از سالهای پایانی دهه ۹۰ میلادی، دولت ترکیه با شتاب بیشتری پروژههای سدسازی خود را روی دجلهوفرات -برای مدیریت منابع آبی این رودها- پیش برده است؛ پروژههایی که در قالب طرح گاپ یا «جنوبشرقی آناتولی» شناخته میشوند. به گزارش برنامه امنیت و تغییرات محیطی در «مرکز مطالعات ویلسون»، پروژه گاپ در ترکیه یکی از بزرگترین پروژههای آبی در جهان است که روی این رودها در حال اجراست. این پروژه شامل ۱۳ طرح آبیاری و
برقابی است که دربردارنده ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه برقابی روی دجله و فرات است. فقط یکی از این سدها، سد آتاتورک نام دارد که حدود
۴۹ میلیارد مترمکعب گنجایش دارد؛ یعنی گنجایشی برابر با گنجایش ۶۵۰ سد در ایران! دولت ترکیه مدعی است هدف اصلی پروژههای مذکور، ازبینبردن نابرابریهای اقتصادی منطقه بوده است. علاوه بر این، طرح آناتولی جنوبشرقی از مهاجرت مردم روستایی به سمت شهرها نیز جلوگیری خواهد کرد و این پروژهها هیچ اثر منفی را بر کشورهای پاییندستی نخواهد داشت. با وجود این، صاحبنظران معتقدند این سدسازیها فاقد بازدهی مالی بوده و تأمین آب و سودآوری صرفا بهانهای برای سرپوشگذاشتن بر دلایل سیاسی و ژئوپلیتیکی ساخت آن است. این دسته از ناظران کارکرد داخلی این سدها را به مقابله با حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) مرتبط دانستهاند، از بُعد منطقهای نیز معتقدند سیاست سدسازی این کشور به اهداف پنهانی این کشور به منظور ایجاد هژمونی آبی (بر عراق و سوریه) بازمیگردد؛ هژمونی که دست برتر ژئوپلیتیکی ترکیه را در برابر کشورهای جنوبی به همراه خواهد داشت. همچنین تحلیلگران معتقدند ممکن است در آینده ترکیه در مقابل آب حتی از عراق تقاضای نفت مجانی کند؛ همانطوری که «سلیمان دمیرل»، رئیسجمهور وقت ترکیه، زمانی تلویحا به این خواسته اشاره کرده و گفته بود: «منابع
آب متعلق به ترکیه است؛ منابع نفت متعلق به آنها. ما نمیخواهیم که آنها منابع نفتشان را با ما تقسیم کنند و آنها هم نمیتوانند در منابع آبی ما سهیم باشند!»؛ موضوعی که «رضا تکین»، سفیر ترکیه در تهران، هم در مصاحبه با خبرنگاران ابایی از تکرار آن نداشته است: «امروز یک بطری آب از یک بشکه نفت گرانتر است و ملتها تأکید دارند آب حق ماست، حالا که آب از نفت هم گرانتر است، پس چرا نفت را با هم شریک نمیشویم!». بااینحال، نگرانی بزرگ آن است که ترکیه با سدهایی که تاکنون ساخته است، بتواند نفوذ و اراده سیاسی خود را بر کشورهای پاییندست تحمیل کند. این نگرانی در ارتباط با هژمونی آبی از جانب ترکیه، بدون پایه و اساس هم نیست. در گذشته، دولتهای وقت عراق و سوریه یعنی «صدامحسین» و «حافظ اسد» که قدرتمند بودند، بهشدت به این دست اقدامات ترکیه واکنش نشان میدادند و حتی صدام تهدید به بمباران سدها کرده بود. اما بعد از صدام و حافظ اسد و بهویژه در سالهای اخیر که عراق و سوریه با جنگ داخلی و مبارزه با گروههای تروریستی تضعیف شدهاند، دولت ترکیه احساس میکند میتواند فضای حیاتی مورد نیاز خود را در خلأهای قدرت حاشیههای جنوبیاش
ایجاد کند. ردپای ناموفق این موضوع را حتی میتوان در حمایت ضمنی ترکیه از گروه تروریستی داعش نیز مشاهده کرد؛ حمایتی که به منظور سرنگونی دولتهای منطقه و رویکارآوردن دولتهای همسو با ترکیه صورت گرفت؛ اهدافی که گفته میشود برگرفته از دکترین «عمق استراتژیک» داووداوغلو، نخستوزیر سابق ترکیه، است. اوغلو معتقد است ارزش یک کشور در روابط بینالملل از موقعیت ژئوپلیتیک و عمق تاریخی آن نشئت میگیرد؛ او با تعریف هویتی چندگانه برای ترکیه، این کشور را در ردیف کشورهای منحصربهفرد و قدرتهای مرکزی در نظر میگیرد که نباید نقش خود را محدود به یک منطقه کرده و باید نقش رهبری چندین منطقه پیرامونی (غرب آسیا، بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز) را بر عهده بگیرد؛ استراتژیای که هدف نهاییاش ارتقای موقعیت ترکیه نهتنها در منطقه، بلکه در میان قدرتهای بزرگ است. بنابراین میتوان چنین استنباط کرد که ناآرامیهای ایجادشده از سوی گروههای تروریستی و نیز مشغله دولتهای عراق و سوریه در مبارزه با این گروهها، فرصتی مغتنم برای ترکیه بوده است تا پروژههای سدسازی روی رودهای دجلهوفرات را به اتمام برساند. بهاینترتیب ترکها با تکمیل این پروژهها،
نهفقط موقعیت ژئوپلیتیک خود را در منطقه تثبیت میکنند، بلکه تلاش دارند نفوذشان را بر عراق و سوریه نیز فرونی بخشند.
بار دیگر رئیسجمهوری ایران در دیدار با «برهم صالح»، همتای عراقی خود، تلویحا نگرانی ایران را از پیامدهای زیستمحیطی سدسازیهای ترکیه ابراز کرد. هرچند او اینبار مستقیما نامی از ترکیه نبرد، اما پیشتر و در «نشست مبارزه با گردوغبار تهران» با انتقاد صریح از سدسازیهای ترکیه، «عامل 80 درصد گردوغبارها را ریشه خارجی اعلام کرده بود». بااینحال، نگرانیهای اصلی برای عراق و سوریه است، چراکه دجله و فرات شریان حیاتی عراق و سوریه هستند و سدسازی روی این رودها تدوام جریان به سوی این کشورها را در هالهای از ابهام قرار میدهد. در حال حاضر بیش از 90 درصد آب فرات و نزدیک به 56 درصد آب دجله از خاک ترکیه تأمین میشود. گفتنی است از سالهای پایانی دهه ۹۰ میلادی، دولت ترکیه با شتاب بیشتری پروژههای سدسازی خود را روی دجلهوفرات -برای مدیریت منابع آبی این رودها- پیش برده است؛ پروژههایی که در قالب طرح گاپ یا «جنوبشرقی آناتولی» شناخته میشوند. به گزارش برنامه امنیت و تغییرات محیطی در «مرکز مطالعات ویلسون»، پروژه گاپ در ترکیه یکی از بزرگترین پروژههای آبی در جهان است که روی این رودها در حال اجراست. این پروژه شامل ۱۳ طرح آبیاری و
برقابی است که دربردارنده ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه برقابی روی دجله و فرات است. فقط یکی از این سدها، سد آتاتورک نام دارد که حدود
۴۹ میلیارد مترمکعب گنجایش دارد؛ یعنی گنجایشی برابر با گنجایش ۶۵۰ سد در ایران! دولت ترکیه مدعی است هدف اصلی پروژههای مذکور، ازبینبردن نابرابریهای اقتصادی منطقه بوده است. علاوه بر این، طرح آناتولی جنوبشرقی از مهاجرت مردم روستایی به سمت شهرها نیز جلوگیری خواهد کرد و این پروژهها هیچ اثر منفی را بر کشورهای پاییندستی نخواهد داشت. با وجود این، صاحبنظران معتقدند این سدسازیها فاقد بازدهی مالی بوده و تأمین آب و سودآوری صرفا بهانهای برای سرپوشگذاشتن بر دلایل سیاسی و ژئوپلیتیکی ساخت آن است. این دسته از ناظران کارکرد داخلی این سدها را به مقابله با حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) مرتبط دانستهاند، از بُعد منطقهای نیز معتقدند سیاست سدسازی این کشور به اهداف پنهانی این کشور به منظور ایجاد هژمونی آبی (بر عراق و سوریه) بازمیگردد؛ هژمونی که دست برتر ژئوپلیتیکی ترکیه را در برابر کشورهای جنوبی به همراه خواهد داشت. همچنین تحلیلگران معتقدند ممکن است در آینده ترکیه در مقابل آب حتی از عراق تقاضای نفت مجانی کند؛ همانطوری که «سلیمان دمیرل»، رئیسجمهور وقت ترکیه، زمانی تلویحا به این خواسته اشاره کرده و گفته بود: «منابع
آب متعلق به ترکیه است؛ منابع نفت متعلق به آنها. ما نمیخواهیم که آنها منابع نفتشان را با ما تقسیم کنند و آنها هم نمیتوانند در منابع آبی ما سهیم باشند!»؛ موضوعی که «رضا تکین»، سفیر ترکیه در تهران، هم در مصاحبه با خبرنگاران ابایی از تکرار آن نداشته است: «امروز یک بطری آب از یک بشکه نفت گرانتر است و ملتها تأکید دارند آب حق ماست، حالا که آب از نفت هم گرانتر است، پس چرا نفت را با هم شریک نمیشویم!». بااینحال، نگرانی بزرگ آن است که ترکیه با سدهایی که تاکنون ساخته است، بتواند نفوذ و اراده سیاسی خود را بر کشورهای پاییندست تحمیل کند. این نگرانی در ارتباط با هژمونی آبی از جانب ترکیه، بدون پایه و اساس هم نیست. در گذشته، دولتهای وقت عراق و سوریه یعنی «صدامحسین» و «حافظ اسد» که قدرتمند بودند، بهشدت به این دست اقدامات ترکیه واکنش نشان میدادند و حتی صدام تهدید به بمباران سدها کرده بود. اما بعد از صدام و حافظ اسد و بهویژه در سالهای اخیر که عراق و سوریه با جنگ داخلی و مبارزه با گروههای تروریستی تضعیف شدهاند، دولت ترکیه احساس میکند میتواند فضای حیاتی مورد نیاز خود را در خلأهای قدرت حاشیههای جنوبیاش
ایجاد کند. ردپای ناموفق این موضوع را حتی میتوان در حمایت ضمنی ترکیه از گروه تروریستی داعش نیز مشاهده کرد؛ حمایتی که به منظور سرنگونی دولتهای منطقه و رویکارآوردن دولتهای همسو با ترکیه صورت گرفت؛ اهدافی که گفته میشود برگرفته از دکترین «عمق استراتژیک» داووداوغلو، نخستوزیر سابق ترکیه، است. اوغلو معتقد است ارزش یک کشور در روابط بینالملل از موقعیت ژئوپلیتیک و عمق تاریخی آن نشئت میگیرد؛ او با تعریف هویتی چندگانه برای ترکیه، این کشور را در ردیف کشورهای منحصربهفرد و قدرتهای مرکزی در نظر میگیرد که نباید نقش خود را محدود به یک منطقه کرده و باید نقش رهبری چندین منطقه پیرامونی (غرب آسیا، بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز) را بر عهده بگیرد؛ استراتژیای که هدف نهاییاش ارتقای موقعیت ترکیه نهتنها در منطقه، بلکه در میان قدرتهای بزرگ است. بنابراین میتوان چنین استنباط کرد که ناآرامیهای ایجادشده از سوی گروههای تروریستی و نیز مشغله دولتهای عراق و سوریه در مبارزه با این گروهها، فرصتی مغتنم برای ترکیه بوده است تا پروژههای سدسازی روی رودهای دجلهوفرات را به اتمام برساند. بهاینترتیب ترکها با تکمیل این پروژهها،
نهفقط موقعیت ژئوپلیتیک خود را در منطقه تثبیت میکنند، بلکه تلاش دارند نفوذشان را بر عراق و سوریه نیز فرونی بخشند.