|

هشدار فجیره

حسن هادی- کارشناس روابط بین‌الملل

بنیان‌گذاران ناامنی در جهان، کارناوال سیرک خود را این‌بار در منطقه خلیج‌فارس پیاده کرده‌اند. جنگ، خشونت و خون‌ریزی، رؤیای ناتمام سوداگرانی است که کمترین توجه را به انسانیت و صلح و آرامش نداشته و در دنیای واهی خودساخته، به‌دنبال کسب قدرت و ثروت می‌گردند.

رهروان استعمار نوین با کوله‌باری از زور و ثروت به منطقه ما کوچ کرده‌اند. آرامش این عده در گرو ناآرامی و تسلط کاملشان به منطقه زرخیز خاورمیانه است.
یک اشتباه استراتژیک در خلیج‌فارس می‌تواند فاجعه‌بار باشد؛ جرقه‌ای در انبار باروت. عده‌ای قصد به‌آتش‌کشیدن همه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس را دارند.
جنگ‌طلبان در همه‌جا هستند؛ هرچند فرسنگ‌ها از هم دورند و زبان هم را نمی‌فهمند، ولی با یک هدف و یک خط فکری بر یک طبل می‌کوبند، آن هم طبل جنگ است. سناریوی فجیره، عجولانه، بی‌موقع و بسیار ناشیانه رقم خورد. بدون حدس و گمان و نام‌بردن از کشوری یا کشورهایی. باید اذعان کرد، کودکانی با مغزهای کوچک در اتاق‌های فکر این کشورها نشسته‌اند و با اعتمادبه‌نفس باورنکردنی، در حال پنبه‌کردن رشته‌های اسلاف خود هستند. حادثه فجیره صرف‌نظر از نیت عوامل آن، هشداری است به کشورهای این منطقه که میلیاردها دلار برای آبادانی و آینده کشورهای خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند و اکنون باید در شرایطی شکننده و با نگاهی متحیر به دورنمای نامعلوم اقتدار سیاسی و اقتصادی خود، نظاره‌گر باشند.
ائتلاف عربی و آمریکایی که بسیار بی‌تدبیرانه و عجولانه، اسرائیل را هم دربر گرفت، ائتلافی کور و نامتجانس بود که بی‌شک نتیجه‌اش برخلاف انتظار، به‌جای جنگ عرب و عجم، جنگ اعراب با اعراب را رقم خواهد زد. اولین آن، جنگ عربستان با یمن و سپس انشقاق بین قطر و بقیه کشورها، نمونه این تفرقه‌افکنی‌هاست.
مؤلفه‌های حاکم بر این ائتلاف ناموزون، نشان از ناهماهنگی و تزلزل رابطه و عدم تعمق و ثبات در روابط فی‌مابین دارد. ترامپ مدام در حال تحقیرکردن عربستان است و فقط نگاهی سودجویانه به این ائتلاف دارد.
رژیم صهیونیستی بدون توجه به آینده کشورهای عربی فقط به دنبال عقده‌گشایی و ایجاد تفرقه و شعله‌ورکردن آتش جنگ میان اعراب با ایران است و هر لحظه این امکان وجود دارد که بر سر این سیاست خصمانه، یکی از همین کشورها را قربانی و دست‌مایه‌ای برای اعمال سیاست‌های خود کند. بی‌تعارف باید گفت، اعراب در دام افتاده‌اند. آمریکا و اسرائیل مثل ماری که دور طعمه خود می‌پیچد، دور نفت و ثروت بادآورده سعودی‌ها و اماراتی‌ها پیچیده‌اند و به این سادگی‌ها هم دست‌بردار نیستند. فجیره دم خروس دوستی‌های ظاهری سیاست‌بازان بی‌سیرت است.
مطمئنا اگر اعراب خود را از چنبره این مار خوش‌خط‌وخال رهایی نبخشند، فجیره تکرار خواهد شد. حادثه فجیره، نتیجه اتخاذ تصمیمات نادرست این کشورها در سال‌های گذشته است. آمریکا به دنبال صف‌آرایی شمال و جنوب در خاورمیانه در مقابل روسیه است. پنتاگون سال‌هاست دنبال فرصتی است تا به هر قیمتی که شده به کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس مسلط شود. جنگ ابرقدرت‌ها امروز جنگ اقتصادی است. تسلط آمریکا به چاه‌های نفت خلیج‌فارس برگ برنده او در مقابل روسیه و چین است.
استفاده از سیاست قدیمی تفرقه بینداز و حکومت کن، متأسفانه اکنون تبدیل به ابزاری کارآمد در منطقه خلیج‌فارس شده است. استعمار می‌خواهد به هر طریقی این تسلط صورت پذیرد؛ یا با ایجاد رعب و وحشت از جنگ یا با تطمیع و امتیازدهی و وعده و وعیدها و حمایت‌های نظامی و امنیتی یا با پیشنهاد ایجاد رابطه آشتی و دوستی و ... . روش فرقی نمی‌کند، در این راه، هدف وسیله را توجیه می‌کند. باید دژ آمریکا در منطقه علم شود تا در مقابل روسیه و سپس چین در آینده بر سر تقسیم غنایم کمترین آسیب‌ها و ضررها متوجه غرب نشود. جنگ اقتصادی امروز ابرقدرت‌ها جنگ زرگری است. جنگ اصلی، تقسیم میراث هزاران‌ساله منطقه خاورمیانه است و بر سر این تقسیم ارث، ترک و فارس و عرب و ... هیچ تفاوتی برای قربانی‌شدن با یکدیگر ندارند.
چین به فکر ایجاد راه ابریشم برای تسلط به تجارت کل دنیاست، آمریکا و روسیه هم در تلاش برای دستیابی به آب‌های گرم خلیج‌فارس هستند. اینجا فقط سر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بی‌کلاه می‌ماند و باید قربانی این رقابت شوند. قدری تأمل و پرهیز از ساده‌اندیشی و حفظ آرامش و استقلال سیاسی و اقتصادی در منطقه خلیج‌فارس تنها راه برون‌رفت از این هزارتوی پرپیچ و خطرناک است.

بنیان‌گذاران ناامنی در جهان، کارناوال سیرک خود را این‌بار در منطقه خلیج‌فارس پیاده کرده‌اند. جنگ، خشونت و خون‌ریزی، رؤیای ناتمام سوداگرانی است که کمترین توجه را به انسانیت و صلح و آرامش نداشته و در دنیای واهی خودساخته، به‌دنبال کسب قدرت و ثروت می‌گردند.

رهروان استعمار نوین با کوله‌باری از زور و ثروت به منطقه ما کوچ کرده‌اند. آرامش این عده در گرو ناآرامی و تسلط کاملشان به منطقه زرخیز خاورمیانه است.
یک اشتباه استراتژیک در خلیج‌فارس می‌تواند فاجعه‌بار باشد؛ جرقه‌ای در انبار باروت. عده‌ای قصد به‌آتش‌کشیدن همه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس را دارند.
جنگ‌طلبان در همه‌جا هستند؛ هرچند فرسنگ‌ها از هم دورند و زبان هم را نمی‌فهمند، ولی با یک هدف و یک خط فکری بر یک طبل می‌کوبند، آن هم طبل جنگ است. سناریوی فجیره، عجولانه، بی‌موقع و بسیار ناشیانه رقم خورد. بدون حدس و گمان و نام‌بردن از کشوری یا کشورهایی. باید اذعان کرد، کودکانی با مغزهای کوچک در اتاق‌های فکر این کشورها نشسته‌اند و با اعتمادبه‌نفس باورنکردنی، در حال پنبه‌کردن رشته‌های اسلاف خود هستند. حادثه فجیره صرف‌نظر از نیت عوامل آن، هشداری است به کشورهای این منطقه که میلیاردها دلار برای آبادانی و آینده کشورهای خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند و اکنون باید در شرایطی شکننده و با نگاهی متحیر به دورنمای نامعلوم اقتدار سیاسی و اقتصادی خود، نظاره‌گر باشند.
ائتلاف عربی و آمریکایی که بسیار بی‌تدبیرانه و عجولانه، اسرائیل را هم دربر گرفت، ائتلافی کور و نامتجانس بود که بی‌شک نتیجه‌اش برخلاف انتظار، به‌جای جنگ عرب و عجم، جنگ اعراب با اعراب را رقم خواهد زد. اولین آن، جنگ عربستان با یمن و سپس انشقاق بین قطر و بقیه کشورها، نمونه این تفرقه‌افکنی‌هاست.
مؤلفه‌های حاکم بر این ائتلاف ناموزون، نشان از ناهماهنگی و تزلزل رابطه و عدم تعمق و ثبات در روابط فی‌مابین دارد. ترامپ مدام در حال تحقیرکردن عربستان است و فقط نگاهی سودجویانه به این ائتلاف دارد.
رژیم صهیونیستی بدون توجه به آینده کشورهای عربی فقط به دنبال عقده‌گشایی و ایجاد تفرقه و شعله‌ورکردن آتش جنگ میان اعراب با ایران است و هر لحظه این امکان وجود دارد که بر سر این سیاست خصمانه، یکی از همین کشورها را قربانی و دست‌مایه‌ای برای اعمال سیاست‌های خود کند. بی‌تعارف باید گفت، اعراب در دام افتاده‌اند. آمریکا و اسرائیل مثل ماری که دور طعمه خود می‌پیچد، دور نفت و ثروت بادآورده سعودی‌ها و اماراتی‌ها پیچیده‌اند و به این سادگی‌ها هم دست‌بردار نیستند. فجیره دم خروس دوستی‌های ظاهری سیاست‌بازان بی‌سیرت است.
مطمئنا اگر اعراب خود را از چنبره این مار خوش‌خط‌وخال رهایی نبخشند، فجیره تکرار خواهد شد. حادثه فجیره، نتیجه اتخاذ تصمیمات نادرست این کشورها در سال‌های گذشته است. آمریکا به دنبال صف‌آرایی شمال و جنوب در خاورمیانه در مقابل روسیه است. پنتاگون سال‌هاست دنبال فرصتی است تا به هر قیمتی که شده به کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس مسلط شود. جنگ ابرقدرت‌ها امروز جنگ اقتصادی است. تسلط آمریکا به چاه‌های نفت خلیج‌فارس برگ برنده او در مقابل روسیه و چین است.
استفاده از سیاست قدیمی تفرقه بینداز و حکومت کن، متأسفانه اکنون تبدیل به ابزاری کارآمد در منطقه خلیج‌فارس شده است. استعمار می‌خواهد به هر طریقی این تسلط صورت پذیرد؛ یا با ایجاد رعب و وحشت از جنگ یا با تطمیع و امتیازدهی و وعده و وعیدها و حمایت‌های نظامی و امنیتی یا با پیشنهاد ایجاد رابطه آشتی و دوستی و ... . روش فرقی نمی‌کند، در این راه، هدف وسیله را توجیه می‌کند. باید دژ آمریکا در منطقه علم شود تا در مقابل روسیه و سپس چین در آینده بر سر تقسیم غنایم کمترین آسیب‌ها و ضررها متوجه غرب نشود. جنگ اقتصادی امروز ابرقدرت‌ها جنگ زرگری است. جنگ اصلی، تقسیم میراث هزاران‌ساله منطقه خاورمیانه است و بر سر این تقسیم ارث، ترک و فارس و عرب و ... هیچ تفاوتی برای قربانی‌شدن با یکدیگر ندارند.
چین به فکر ایجاد راه ابریشم برای تسلط به تجارت کل دنیاست، آمریکا و روسیه هم در تلاش برای دستیابی به آب‌های گرم خلیج‌فارس هستند. اینجا فقط سر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بی‌کلاه می‌ماند و باید قربانی این رقابت شوند. قدری تأمل و پرهیز از ساده‌اندیشی و حفظ آرامش و استقلال سیاسی و اقتصادی در منطقه خلیج‌فارس تنها راه برون‌رفت از این هزارتوی پرپیچ و خطرناک است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها