|

38 سال پيش در چنين روزي فرمان عزل بني‌صدر از فرماندهي كل قوا صادر شد

بني‌صدر خيانت كرد يا نكرد؟

شرق: 20 خردادماه مصادف است با عزل بني‌صدر، نخستين رئيس‌جمهوري ايران از فرماندهي كل قوا به فرمان امام. به فاصله چند روز بعد هم طرح عدم كفايت سياسي او در مجلس طرح شد و 26 خردادماه به تصويب رسيد. در تاريخ‌نگاري رسمي از بني‌صدر، به‌ويژه در نحوه مواجهه او با جنگ به‌عنوان خائن نام برده مي‌شود، اما در سال‌هاي اخير برخي اظهارنظرها در اين ايده تشكيك وارد كرده است. آخرين‌بار وقتي احمد توكلي گفته بود كه بني‌صدر خائن بود، محمد دروديان به او واكنش نشان داد. توكلي در توضیح درباره خائن‌بودن بنی‌صدر، به ملاقات با امام اشاره می‌کند و می‌گوید: «یک روز آقایان خامنه‌ای، هاشمی، یزدی، رجایی، پرورش، بنده و مرحوم محمد منتظری خدمت امام رفتیم. نوبت به من رسید، به امام گفتم بنی‌صدر نوار پر می‌کند، نامه سرگشاده علیه مجلس می‌نویسد و در میتینگ‌هایش مثل میدان آزادی علیه مجلس حرف می‌زند اما نوبت به ما که می‌رسد شما می‌فرمایید هیچی نگویید. امام گفت: شماها هم می‌گویید! ما تعجب کردیم و گفتیم ما که خفه شدیم از بس هیچ چیز نگفتیم. امام فرمود آن نامه‌ای که آشیخ محمد (منتظری) نوشته است خوب بود؟ روز قبل محمد منتظری یک نامه محرمانه‌ای نوشته بود (از این نامه‌های محرمانه که منتشر هم می‌کرد) و در آن یک کیسه حسابی از بالا تا پایین بنی‌صدر را کشیده بود. برای ما تعجب‌آور بود که امام آن نامه را خوانده بود و در جریان آن قرار داشت و آن را هم به حساب همه ما گذاشت. به اینجا که رسید، محمد منتظری خندید و گفت حالا ١٠٠ تا او گفته یکی هم ما گفتیم. بعد امام شروع به نصیحت کرد و گفت که جنگ است، بچسبید به جنگ، از این حرف‌ها کوتاه بیایید، نباید اختلافی شکل بگیرد. ما هم دست از پا درازتر از این جلسه بیرون آمدیم». محمد دروديان، تاريخ‌نگار، سال 94 در يادداشتي در واكنش به ادعاي توكلي نوشته بود: «تاکنون در این زمینه هیچ‌گونه اثر پژوهشی کامل و درخور اعتنا منتشر نشده است. آقای توکلی نماینده محترم مجلس، چنانکه اشاره شد در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس به موضوع خائن‌بودن بنی‌صدر اشاره و خاطره‌ای از ملاقات با امام خمینی نقل کرده است که در عین اهمیت سیاسی آن، نه‌تنها ارتباط چندانی به تأیید خائن‌بودن بنی‌صدر در جنگ ندارد، بلکه بیانگر دیدگاه امام درباره ضرورت اجتناب از اختلافات سیاسی و تمرکز بر حل مسئله جنگ است». موضوع خائن‌نبودن بنی‌صدر در جنگ را برای نخستین‌بار دريادارعلي شمخانی در بازبینی و تحلیل تحولات دهه ۶۰، در یک برنامه تلویزیونی، در بحبوحه رخدادهاي سال ۱۳۸۸ اعلام کرد که بازتاب نسبتا گسترده‌ای داشت و حتي به او بسيار انتقاد شد. مجري برنامه از او سؤال كرده بود: «جريان نامه‌اي که بعد از فتح خرمشهر برخي فرماندهان نظامي به بني‌صدر نوشتند و دستور عقب‌نشيني ايشان را تقبيح کردند، چه بود؟» كه شمخاني پاسخ داد: «بني‌صدر اصلا آن‌موقع نبود. بني‌صدر تا زماني که در خاک ايران و فرمانده کل قوا بود، هيچ عمليات موفقي انجام نداد، بني‌صدر در عمليات سال 59 که مي‌خواست خرمشهر را آزاد کند و شکست خورد و فاجعه هويزه رخ داد، قصد خيانت نداشت! بني‌صدر دنبال پيروزي بود و اگر پيروز مي‌شد، تانک‌هايي که به سمت بصره مي‌رفتند تانک‌هايي در تهران به سمت کرسي‌هاي قدرت مي‌رفتند و مي‌گفت من عامل پيروزي‌ام. بنابراین بني‌صدر خيانت نکرد».
در يكي از آخرين اظهار‌نظرها هم مصطفي ميرسليم به تسنيم گفته بود: «من شخصا سند محکمي که نشان‌دهنده وابستگي بني‌صدر به بيگانگان باشد، نديده و نيافته‌ام، اما بني‌صدر با آن ويژگي آقازادگي و به‌علاوه نداشتن تسلط بر نفسانيات که ترکيب شده بود با اطرافياني اغلب غيرانقلابي و فرصت‌طلب و خانواده‌اي که چندان مراعات اقتضاي ظاهر انقلاب را هم نمي‌کردند، گرفتار خودشيفتگي شد و اين خودشيفتگي او را به سقوط در دامان ننگين منافقان کشاند. منافقان با تحليل شرایط او، به‌راحتي و سريعا توانستند او را که منزوي شده بود، طعمه خود کنند». بااين‌حال سيديحيي رحيم‌صفوي، فرمانده سابق سپاه، به فاصله دو سال دو اظهارنظر متضاد درباره بني‌صدر داشته است. او خرداد 89 در حاشيه همايش شب خاطره گفته بود: «بني‌صدر چه در دوران جنگ و چه در ارتباط با منافقين به صورتي کاملا آگاهانه اقدام به خيانت کرد و اين امري محرز است». او با رد اين ادعا که «بني‌صدر تنها مرتکب اشتباه شده و قصد خيانت به ملت و کشور را نداشته است»، گفته بود: «اين فرد چند ماه قبل از جنگ فرمانده کل قوا بود و اين در حالي است که با هشدارهاي متعددي که به او مبني‌بر احتمال وقوع جنگ از سوي عراق مي‌شد، از در اختيار قرار‌دادن سلاح و مهمات به نيروهاي سپاهي و ارتشي و نيز آماده‌کردن آنان خودداري مي‌کرد».
اين در حالي است كه او خرداد 87 در برنامه محرمانه‌ای که از شبکه سه سيما پخش مي‌شد، در پاسخ به سؤال مجري برنامه مبني‌بر اينکه «مي‌گويند بني‌صدر در جنگ و دفاع خيلي به ما خيانت کرد، ولي هيچ‌کس نگفته خيانت او چه بود»، اظهار كرد: «من هم نمي‌توانم کلمه خيانت را به کار ببرم، بلکه نفهمي او را در برابر موضع خودش که رئيس‌جمهور بود و فرمانده کل قوا بود، اما انقلاب اسلامي را درک نکرده بود و عظمت امام را و اينکه بالاخره بايد تابع امام باشد. البته از مسئله جنگ هم چيزي نمي‌فهميد». سردار محسن رشید، يكي ديگر از سرداران جنگ، هم در سال 88 در بخشی از گفت‌وگوی خود با تاریخ ایرانی درباره نقش بنی‌صدر در جنگ گفته بود: «در مورد اینکه آیا بنی‌صدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره می‌دانند یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنی‌صدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان مجاهدین خلق علیه حاکمیت پیوند برقرار کرد، عمل او خیانتکارانه است. می‌خواهم بگویم که خیانت بنی‌صدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ. هرچند که در حوزه جنگ مدیریت مقبولی نداشت. حالا بعضی‌ها این عدم مقبولیت روش‌ها را دال بر خیانت او می‌دانند که به نظر من این‌طور نبود. بنی‌صدری که در جبهه جنگ ترک (پشت) موتور می‌نشست و به خطوط مقدم سر می‌زد نمی‌تواند خائن باشد. من یقین دارم که بنی‌صدر می‌خواست در جنگ پیروز شویم، ولیکن می‌خواست از پیروزی در جنگ، برای پیروزی جناح خود در داخل حاکمیت بهره بگیرد. دوست داشت در جنگ پیروز شود تا در تهران حرف اول را بزند و رقبای خود را منزوی کند. خب این اسمش خیانت جنگی نیست، اما اینکه آیا می‌توانست با این روش‌ها از پس عراق برآید؟ به نظر من نمی‌توانست، چون از پتانسیل‌های ملی ـ مردمی نمی‌توانست استفاده کند. حالا اینکه چرا نمی‌توانست از این پتانسیل‌ها استفاده کند بخشی از آن به دلیل مشاورانش بود و بخشی به‌خاطر دیدگاه‌هایش و بخشی هم به‌خاطر رقابت‌های داخلی بود».
شرق: 20 خردادماه مصادف است با عزل بني‌صدر، نخستين رئيس‌جمهوري ايران از فرماندهي كل قوا به فرمان امام. به فاصله چند روز بعد هم طرح عدم كفايت سياسي او در مجلس طرح شد و 26 خردادماه به تصويب رسيد. در تاريخ‌نگاري رسمي از بني‌صدر، به‌ويژه در نحوه مواجهه او با جنگ به‌عنوان خائن نام برده مي‌شود، اما در سال‌هاي اخير برخي اظهارنظرها در اين ايده تشكيك وارد كرده است. آخرين‌بار وقتي احمد توكلي گفته بود كه بني‌صدر خائن بود، محمد دروديان به او واكنش نشان داد. توكلي در توضیح درباره خائن‌بودن بنی‌صدر، به ملاقات با امام اشاره می‌کند و می‌گوید: «یک روز آقایان خامنه‌ای، هاشمی، یزدی، رجایی، پرورش، بنده و مرحوم محمد منتظری خدمت امام رفتیم. نوبت به من رسید، به امام گفتم بنی‌صدر نوار پر می‌کند، نامه سرگشاده علیه مجلس می‌نویسد و در میتینگ‌هایش مثل میدان آزادی علیه مجلس حرف می‌زند اما نوبت به ما که می‌رسد شما می‌فرمایید هیچی نگویید. امام گفت: شماها هم می‌گویید! ما تعجب کردیم و گفتیم ما که خفه شدیم از بس هیچ چیز نگفتیم. امام فرمود آن نامه‌ای که آشیخ محمد (منتظری) نوشته است خوب بود؟ روز قبل محمد منتظری یک نامه محرمانه‌ای نوشته بود (از این نامه‌های محرمانه که منتشر هم می‌کرد) و در آن یک کیسه حسابی از بالا تا پایین بنی‌صدر را کشیده بود. برای ما تعجب‌آور بود که امام آن نامه را خوانده بود و در جریان آن قرار داشت و آن را هم به حساب همه ما گذاشت. به اینجا که رسید، محمد منتظری خندید و گفت حالا ١٠٠ تا او گفته یکی هم ما گفتیم. بعد امام شروع به نصیحت کرد و گفت که جنگ است، بچسبید به جنگ، از این حرف‌ها کوتاه بیایید، نباید اختلافی شکل بگیرد. ما هم دست از پا درازتر از این جلسه بیرون آمدیم». محمد دروديان، تاريخ‌نگار، سال 94 در يادداشتي در واكنش به ادعاي توكلي نوشته بود: «تاکنون در این زمینه هیچ‌گونه اثر پژوهشی کامل و درخور اعتنا منتشر نشده است. آقای توکلی نماینده محترم مجلس، چنانکه اشاره شد در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس به موضوع خائن‌بودن بنی‌صدر اشاره و خاطره‌ای از ملاقات با امام خمینی نقل کرده است که در عین اهمیت سیاسی آن، نه‌تنها ارتباط چندانی به تأیید خائن‌بودن بنی‌صدر در جنگ ندارد، بلکه بیانگر دیدگاه امام درباره ضرورت اجتناب از اختلافات سیاسی و تمرکز بر حل مسئله جنگ است». موضوع خائن‌نبودن بنی‌صدر در جنگ را برای نخستین‌بار دريادارعلي شمخانی در بازبینی و تحلیل تحولات دهه ۶۰، در یک برنامه تلویزیونی، در بحبوحه رخدادهاي سال ۱۳۸۸ اعلام کرد که بازتاب نسبتا گسترده‌ای داشت و حتي به او بسيار انتقاد شد. مجري برنامه از او سؤال كرده بود: «جريان نامه‌اي که بعد از فتح خرمشهر برخي فرماندهان نظامي به بني‌صدر نوشتند و دستور عقب‌نشيني ايشان را تقبيح کردند، چه بود؟» كه شمخاني پاسخ داد: «بني‌صدر اصلا آن‌موقع نبود. بني‌صدر تا زماني که در خاک ايران و فرمانده کل قوا بود، هيچ عمليات موفقي انجام نداد، بني‌صدر در عمليات سال 59 که مي‌خواست خرمشهر را آزاد کند و شکست خورد و فاجعه هويزه رخ داد، قصد خيانت نداشت! بني‌صدر دنبال پيروزي بود و اگر پيروز مي‌شد، تانک‌هايي که به سمت بصره مي‌رفتند تانک‌هايي در تهران به سمت کرسي‌هاي قدرت مي‌رفتند و مي‌گفت من عامل پيروزي‌ام. بنابراین بني‌صدر خيانت نکرد».
در يكي از آخرين اظهار‌نظرها هم مصطفي ميرسليم به تسنيم گفته بود: «من شخصا سند محکمي که نشان‌دهنده وابستگي بني‌صدر به بيگانگان باشد، نديده و نيافته‌ام، اما بني‌صدر با آن ويژگي آقازادگي و به‌علاوه نداشتن تسلط بر نفسانيات که ترکيب شده بود با اطرافياني اغلب غيرانقلابي و فرصت‌طلب و خانواده‌اي که چندان مراعات اقتضاي ظاهر انقلاب را هم نمي‌کردند، گرفتار خودشيفتگي شد و اين خودشيفتگي او را به سقوط در دامان ننگين منافقان کشاند. منافقان با تحليل شرایط او، به‌راحتي و سريعا توانستند او را که منزوي شده بود، طعمه خود کنند». بااين‌حال سيديحيي رحيم‌صفوي، فرمانده سابق سپاه، به فاصله دو سال دو اظهارنظر متضاد درباره بني‌صدر داشته است. او خرداد 89 در حاشيه همايش شب خاطره گفته بود: «بني‌صدر چه در دوران جنگ و چه در ارتباط با منافقين به صورتي کاملا آگاهانه اقدام به خيانت کرد و اين امري محرز است». او با رد اين ادعا که «بني‌صدر تنها مرتکب اشتباه شده و قصد خيانت به ملت و کشور را نداشته است»، گفته بود: «اين فرد چند ماه قبل از جنگ فرمانده کل قوا بود و اين در حالي است که با هشدارهاي متعددي که به او مبني‌بر احتمال وقوع جنگ از سوي عراق مي‌شد، از در اختيار قرار‌دادن سلاح و مهمات به نيروهاي سپاهي و ارتشي و نيز آماده‌کردن آنان خودداري مي‌کرد».
اين در حالي است كه او خرداد 87 در برنامه محرمانه‌ای که از شبکه سه سيما پخش مي‌شد، در پاسخ به سؤال مجري برنامه مبني‌بر اينکه «مي‌گويند بني‌صدر در جنگ و دفاع خيلي به ما خيانت کرد، ولي هيچ‌کس نگفته خيانت او چه بود»، اظهار كرد: «من هم نمي‌توانم کلمه خيانت را به کار ببرم، بلکه نفهمي او را در برابر موضع خودش که رئيس‌جمهور بود و فرمانده کل قوا بود، اما انقلاب اسلامي را درک نکرده بود و عظمت امام را و اينکه بالاخره بايد تابع امام باشد. البته از مسئله جنگ هم چيزي نمي‌فهميد». سردار محسن رشید، يكي ديگر از سرداران جنگ، هم در سال 88 در بخشی از گفت‌وگوی خود با تاریخ ایرانی درباره نقش بنی‌صدر در جنگ گفته بود: «در مورد اینکه آیا بنی‌صدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره می‌دانند یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنی‌صدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان مجاهدین خلق علیه حاکمیت پیوند برقرار کرد، عمل او خیانتکارانه است. می‌خواهم بگویم که خیانت بنی‌صدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ. هرچند که در حوزه جنگ مدیریت مقبولی نداشت. حالا بعضی‌ها این عدم مقبولیت روش‌ها را دال بر خیانت او می‌دانند که به نظر من این‌طور نبود. بنی‌صدری که در جبهه جنگ ترک (پشت) موتور می‌نشست و به خطوط مقدم سر می‌زد نمی‌تواند خائن باشد. من یقین دارم که بنی‌صدر می‌خواست در جنگ پیروز شویم، ولیکن می‌خواست از پیروزی در جنگ، برای پیروزی جناح خود در داخل حاکمیت بهره بگیرد. دوست داشت در جنگ پیروز شود تا در تهران حرف اول را بزند و رقبای خود را منزوی کند. خب این اسمش خیانت جنگی نیست، اما اینکه آیا می‌توانست با این روش‌ها از پس عراق برآید؟ به نظر من نمی‌توانست، چون از پتانسیل‌های ملی ـ مردمی نمی‌توانست استفاده کند. حالا اینکه چرا نمی‌توانست از این پتانسیل‌ها استفاده کند بخشی از آن به دلیل مشاورانش بود و بخشی به‌خاطر دیدگاه‌هایش و بخشی هم به‌خاطر رقابت‌های داخلی بود».
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها