|

اجراهاي زنانه تئاتر مدرن

«تك‌گويي‌هاي مدرن براي زنان» عنوان كتابي است از كريس سالت كه به تازگي با ترجمه محسن كاس‌نژاد در نشر بيدگل منتشر شده است. كريس سالت نويسنده، كارگردان تئاتر و كارگردان هنري گروه نمايشي «صفحه‌هاي خالي... و شوروشوق» است و عمدتا به كارگرداني‌هاي پرهزينه در زمينه تئاتر شهرت دارد. سالت با بسياري از نويسندگان برجسته تئاتر انگلستان همكاري كرده و جز اين، كتاب‌هاي متعددي هم در زمينه اجرا و بازيگري نوشته است. يكي از آثار او با عنوان «كارآمدكردن بازيگري» در بين بازيگران مشهور و مورد استفاده بوده است. سالت مجموعه‌اي از كتاب‌هاي تك‌گويي‌هاي نمايشي هم منتشر كرده كه عمدتا با هدف همسوكردن هنرجويان رشته تئاتر با قطعه‌هاي قابل اجرا در آزمون‌هاي نمايش تدوين شده‌اند.مدتي پيش يكي ديگر از كتاب‌هاي اين مجموعه با عنوان «تك‌گويي‌هاي كلاسيك براي مردان» با ترجمه غلامرضا شهبازي در نشر بيدگل به چاپ رسيده بود. اين كتاب گزيده‌اي از چهل تك‌گويي درخشان كلاسيك براي بازيگران است كه از نمايشنامه‌هاي مهم درام‌نويسان شاخص دوره‌هاي مختلف انتخاب شده‌اند.اما «تك‌گويي‌هاي مدرن براي زنان»، گزيده‌اي است از تك‌گويي‌هايي كه از نمايشنامه‌هاي معروف نيمه دوم سده نوزدهم تا دهه 1970 برگرفته شده و به قول مقدمه كتاب، «ايستگاهي است كوتاه براي ديدار با بسياري از نمايشنامه‌نويساني كه به كمك هم در درازناي اين راه پرچم تئاتر مدرن را برافراشته‌اند». سالت در اين كتاب قطعه‌هايي را انتخاب كرده كه مهارت و قوه خيال خواننده را درگير مي‌كنند و تا جاي ممكن كوشيده قطعه‌هاي گوناگوني را بر حسب شخصيت، سن، سبك و درون‌مايه به دست دهد.سالت در بخشي از مقدمه‌اش درباره اين كتاب نوشته: «هدف من همسوكردن شما با قطعه‌هاي مصاحبه است، كه نه تنها براي خودتان مناسب‌اند، بلكه به كار مصاحبه‌اي كه پيش‌رو داريد هم مي‌آيند؛ بدين‌ترتيب، مي‌توانيد ويژگي‌هاي كيفي خاص خود را به عنوان هنرمند به شخصيتي بدهيد كه برگزيده‌ايد. هنگامي كه شما را براي آزمون (عملي) بازيگري فرامي‌خوانند، يا از شما مي‌خواهند تا متني را با خونسردي بخوانيد... و يا مي‌خواهند متني را از قطعه‌هايي كه قبلا روي آنها كار كرده‌ايد برايشان اجرا كنيد. بنابراين، لازم است پيشاپيش چند قطعه نمايشي را نزد خود آماده داشته باشيد؛ يا يك قطعه كلاسيك و يك قطعه معاصر معمولي براي ورود به مدسه تئاتر، و يا قطعه‌اي براي آزمون نمايش، گروه‌هاي فرعي تئاتر و يا حتي براي يك كارگزار. به هر روي، كاوش در متن نمايشنامه و يا اجراي يك تك‌گويي -حتي بي‌هيچ هدفي- تجربه‌اي ارزشمند خواهد بود. چنين تمريني ذهن شما را پويا مي‌كند و گوهر خلاقه درونتان را زنده نگه مي‌دارد». سالت در اين كتاب كوشيده پيشنهادهايي به بازيگران تئاتر بدهد و اين پيشنهادها هم مي‌تواند براي آزمون‌هاي نمايشي به كار بيايند و هم مورد استفاده بازيگران حرفه‌اي قرار بگيرند. او كوشيده تا رهنمودهايي ساده براي اجرا و به عبارتي «چند سرنخ پنهان در زبان و يا نحو» را ارائه كند. در اين كتاب سالت تك‌گويي‌ها را بر اساس ترتيب سني آورده است و كتاب از كم‌‌سن‌و‌سال‌ترين شخصيت‌ها آغاز مي‌شود و با سالخورده‌ترينشان پايان مي‌گيرد.در اين كتاب، تك‌گويي‌هايي از آثار مختلف نمايشي آورده شده و در ميان آثار چهره‌هايي چون آگوست استريندبرگ، آرنولد وسكر، جورج برنارد شاو، برتولت برشت، اوژن يونسكو، مارگريت دوراس، آگاتا كريستي، دوريس لسينگ، ژان ژنه، ديويد ادگار، ژان آنوي، جان مورتيمر، تنسي ويليامز، ماكس فريش، ادوارد آلبي، پيتر شفر، اسكار وايلد، لوركا، پينتر، پيراندلو، ژان ژيرودو و آلفرد ژاري ديده مي‌شود. كتاب با تك‌گويي «مادمازل ژولي» از استريندبرگ آغاز مي‌شود. بسياري استريندبرگ را پدر تئاتر قرن بيستم مي‌دانند. آن‌طور كه كتاب توضيح داده، استريندبرگ «با دعوت از بازيگرانش براي نزديك‌شدن به اجراهاي رئاليستي، الگوي سنت كلاسيك تصنعي (ساختگي) سده نوزدهم را در هم شكست و تغيير داد. استريندبرگ مادمازل ژولي را به عنوان نخستين تجربه از سري تراژدي‌هاي رئاليستي توصيف مي‌كند كه در آن ديالوگ‌ها به شدت معاصر هستند». ماجراي اين نمايشنامه در يك ميهماني نيمه‌شب تابستان رخ مي‌‌دهد، در خانه اشرافي بزرگي كه به پدر خانم ژولي تعلق دارد. سالت در بخشي تك‌گويي‌اي از مادمازل ژولي را برگزيده و در توضيح آن نوشته: «خانم ژولي همچون جانوري در قفس، با خشم و نفرت مي‌غرد و دندان بر هم مي‌سايد، و نوميدانه، با بهره‌گيري از نيش‌دارترين زبان، بر موقعيت پاره‌پاره‌اش پاي مي‌فشارد، و پست‌ترين رخدادها را با ناخوشايندترين پيامدها رقم مي‌زند. حتي هنگامي كه صداي بازگشت كالسكه پدرش را مي‌شنود، از پريدن پرمخاطره نزديك شعله‌هاي آتش دست برنمي‌دارد. اما كك ژان هم نمي‌گزد. آشتي‌ناپذيرانه نگاه مي‌كند و آتش خشم او را با بي‌تفاوتي‌اش برافروخته‌تر مي‌سازد. هيچ راه گريزي براي خانم ژولي نيست. اگر به همراه ژان برود، زندگي‌اش به پيشخدمت و مردي گره مي‌خورد كه ديگر هيچ ميلي به او ندارد. اگر بماند، خطر آشكارشدن راز و بي‌آبرويي وجود دارد».

«تك‌گويي‌هاي مدرن براي زنان» عنوان كتابي است از كريس سالت كه به تازگي با ترجمه محسن كاس‌نژاد در نشر بيدگل منتشر شده است. كريس سالت نويسنده، كارگردان تئاتر و كارگردان هنري گروه نمايشي «صفحه‌هاي خالي... و شوروشوق» است و عمدتا به كارگرداني‌هاي پرهزينه در زمينه تئاتر شهرت دارد. سالت با بسياري از نويسندگان برجسته تئاتر انگلستان همكاري كرده و جز اين، كتاب‌هاي متعددي هم در زمينه اجرا و بازيگري نوشته است. يكي از آثار او با عنوان «كارآمدكردن بازيگري» در بين بازيگران مشهور و مورد استفاده بوده است. سالت مجموعه‌اي از كتاب‌هاي تك‌گويي‌هاي نمايشي هم منتشر كرده كه عمدتا با هدف همسوكردن هنرجويان رشته تئاتر با قطعه‌هاي قابل اجرا در آزمون‌هاي نمايش تدوين شده‌اند.مدتي پيش يكي ديگر از كتاب‌هاي اين مجموعه با عنوان «تك‌گويي‌هاي كلاسيك براي مردان» با ترجمه غلامرضا شهبازي در نشر بيدگل به چاپ رسيده بود. اين كتاب گزيده‌اي از چهل تك‌گويي درخشان كلاسيك براي بازيگران است كه از نمايشنامه‌هاي مهم درام‌نويسان شاخص دوره‌هاي مختلف انتخاب شده‌اند.اما «تك‌گويي‌هاي مدرن براي زنان»، گزيده‌اي است از تك‌گويي‌هايي كه از نمايشنامه‌هاي معروف نيمه دوم سده نوزدهم تا دهه 1970 برگرفته شده و به قول مقدمه كتاب، «ايستگاهي است كوتاه براي ديدار با بسياري از نمايشنامه‌نويساني كه به كمك هم در درازناي اين راه پرچم تئاتر مدرن را برافراشته‌اند». سالت در اين كتاب قطعه‌هايي را انتخاب كرده كه مهارت و قوه خيال خواننده را درگير مي‌كنند و تا جاي ممكن كوشيده قطعه‌هاي گوناگوني را بر حسب شخصيت، سن، سبك و درون‌مايه به دست دهد.سالت در بخشي از مقدمه‌اش درباره اين كتاب نوشته: «هدف من همسوكردن شما با قطعه‌هاي مصاحبه است، كه نه تنها براي خودتان مناسب‌اند، بلكه به كار مصاحبه‌اي كه پيش‌رو داريد هم مي‌آيند؛ بدين‌ترتيب، مي‌توانيد ويژگي‌هاي كيفي خاص خود را به عنوان هنرمند به شخصيتي بدهيد كه برگزيده‌ايد. هنگامي كه شما را براي آزمون (عملي) بازيگري فرامي‌خوانند، يا از شما مي‌خواهند تا متني را با خونسردي بخوانيد... و يا مي‌خواهند متني را از قطعه‌هايي كه قبلا روي آنها كار كرده‌ايد برايشان اجرا كنيد. بنابراين، لازم است پيشاپيش چند قطعه نمايشي را نزد خود آماده داشته باشيد؛ يا يك قطعه كلاسيك و يك قطعه معاصر معمولي براي ورود به مدسه تئاتر، و يا قطعه‌اي براي آزمون نمايش، گروه‌هاي فرعي تئاتر و يا حتي براي يك كارگزار. به هر روي، كاوش در متن نمايشنامه و يا اجراي يك تك‌گويي -حتي بي‌هيچ هدفي- تجربه‌اي ارزشمند خواهد بود. چنين تمريني ذهن شما را پويا مي‌كند و گوهر خلاقه درونتان را زنده نگه مي‌دارد». سالت در اين كتاب كوشيده پيشنهادهايي به بازيگران تئاتر بدهد و اين پيشنهادها هم مي‌تواند براي آزمون‌هاي نمايشي به كار بيايند و هم مورد استفاده بازيگران حرفه‌اي قرار بگيرند. او كوشيده تا رهنمودهايي ساده براي اجرا و به عبارتي «چند سرنخ پنهان در زبان و يا نحو» را ارائه كند. در اين كتاب سالت تك‌گويي‌ها را بر اساس ترتيب سني آورده است و كتاب از كم‌‌سن‌و‌سال‌ترين شخصيت‌ها آغاز مي‌شود و با سالخورده‌ترينشان پايان مي‌گيرد.در اين كتاب، تك‌گويي‌هايي از آثار مختلف نمايشي آورده شده و در ميان آثار چهره‌هايي چون آگوست استريندبرگ، آرنولد وسكر، جورج برنارد شاو، برتولت برشت، اوژن يونسكو، مارگريت دوراس، آگاتا كريستي، دوريس لسينگ، ژان ژنه، ديويد ادگار، ژان آنوي، جان مورتيمر، تنسي ويليامز، ماكس فريش، ادوارد آلبي، پيتر شفر، اسكار وايلد، لوركا، پينتر، پيراندلو، ژان ژيرودو و آلفرد ژاري ديده مي‌شود. كتاب با تك‌گويي «مادمازل ژولي» از استريندبرگ آغاز مي‌شود. بسياري استريندبرگ را پدر تئاتر قرن بيستم مي‌دانند. آن‌طور كه كتاب توضيح داده، استريندبرگ «با دعوت از بازيگرانش براي نزديك‌شدن به اجراهاي رئاليستي، الگوي سنت كلاسيك تصنعي (ساختگي) سده نوزدهم را در هم شكست و تغيير داد. استريندبرگ مادمازل ژولي را به عنوان نخستين تجربه از سري تراژدي‌هاي رئاليستي توصيف مي‌كند كه در آن ديالوگ‌ها به شدت معاصر هستند». ماجراي اين نمايشنامه در يك ميهماني نيمه‌شب تابستان رخ مي‌‌دهد، در خانه اشرافي بزرگي كه به پدر خانم ژولي تعلق دارد. سالت در بخشي تك‌گويي‌اي از مادمازل ژولي را برگزيده و در توضيح آن نوشته: «خانم ژولي همچون جانوري در قفس، با خشم و نفرت مي‌غرد و دندان بر هم مي‌سايد، و نوميدانه، با بهره‌گيري از نيش‌دارترين زبان، بر موقعيت پاره‌پاره‌اش پاي مي‌فشارد، و پست‌ترين رخدادها را با ناخوشايندترين پيامدها رقم مي‌زند. حتي هنگامي كه صداي بازگشت كالسكه پدرش را مي‌شنود، از پريدن پرمخاطره نزديك شعله‌هاي آتش دست برنمي‌دارد. اما كك ژان هم نمي‌گزد. آشتي‌ناپذيرانه نگاه مي‌كند و آتش خشم او را با بي‌تفاوتي‌اش برافروخته‌تر مي‌سازد. هيچ راه گريزي براي خانم ژولي نيست. اگر به همراه ژان برود، زندگي‌اش به پيشخدمت و مردي گره مي‌خورد كه ديگر هيچ ميلي به او ندارد. اگر بماند، خطر آشكارشدن راز و بي‌آبرويي وجود دارد».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها