بازنشستگي اجباري زيباكلام
شرق: صادق زيباكلام كه پيش از اين از دانشگاه آزاد، واحد علوم، تحقيقات اخراج شده بود، ديروز خبردار شد كه اسفندماه گذشته هم او را از دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران بازنشسته كردهاند بدون اينكه به او اطلاع دهند. او ديروز گفته است: «ظاهرا همان زمان که عذرم را از دانشگاه آزاد خواستند، از دانشگاه تهران هم بازنشستهام ميکنند. حکم بازنشستگيام را در اسفندماه صادر کردهاند؛ اما نه به خودم اطلاعي دادند و نه به دانشکده حقوق و نه گروه آموزشي در جريان اين تصميم قرار گرفته بودند. پس از اطلاع، نامه اعتراضي به دکتر نيلياحمدآبادي، رياست دانشگاه تهران، نوشتم و عرض کردم در حبشه هم احترام بيشتري براي استادي که 40 سال در دانشگاه خدمت کرده قائل ميشوند! آنها تصور ميکنند با کنارگذاشتن امثال بنده، علوم انساني، اسلامي ميشود! من هفت سال مرخصي بدونحقوق گرفتم و از مهندسي به علوم انساني تغيير رشته دادم. حال اگر مدت هفت سال را از سابقه حضورم در دانشگاه تهران کم کنيم، تنها ۲۵ سال در دانشکده حقوق مشغول تدريس هستم. تا آنجايي که بتوانم اين تصميم را پيگيري ميکنم. اگر گروه آموزشي بگويد که من به درد نميخورم، من هم ميروم». احتمالا ماجراي اخراج و بازنشستگي او بيارتباط با ماجراي صدور حكم محكوميت او نيست. صادق زيباکلام، به ۱۸ ماه زندان و دو سال محروميت از فعاليت سياسي محکوم شده است. زيباکلام پيش از اين هم در سال ۱۳۹۳ در پيوند با سخناني در مورد سياست هستهاي ايران و پرونده متهمان اختلاس سههزارميلياردتوماني به ۱۸ ماه حبس محکوم شده بود که اين حکم در دادگاه تجديدنظر به جريمه نقدي پنج ميليونتوماني تبديل شد. زيباكلام در نامهاي كه براي نيليآحمدآبادي، رئيس دانشگاه تهران، در اعتراض به بازنشستگي اجبارياش نوشته، آورده: «آقاي دکتر عسکرخاني تلفني در مورد بازنشستگي اساتيد سؤال کردند. گفتم در جريان نيستم. با تعجب گفتند چطور در جريان نيستيد خود شما هم بازنشست شدهايد. امروز پيگيري کردم و ديدم که در اسفندماه سال گذشته بازنشست شدهام. جالب است که در دانشکده هم کسي نميدانست. در اتوماسيون نامهاي به تاريخ 20 اسفند اشاره به بخشنامه يک روز قبلش از طرف وزارت علوم مينمايد که چون سن من به 70 سال و سنوات خدمتم در دانشگاه به چهل سال رسيده، لذا بايد بازنشسته شوم. من اعتراضي به بازنشستگي اجباريام ندارم. يعني فيالواقع اعتراضي هم ميداشتم چيزي عوض نميشد. پرسشم آن است که به نظر جنابعالي، آيا وقتي دانشگاه ميخواهد يک همکارش را بعد از 40 سال بازنشسته نمايد جاي آن ندارد که با علم و اطلاع و يک احترام صوري به وي و دانشکدهاش صورت بگيرد؟ يک بخاري نفتي علاءالدين را بعد از گازکشي پرت نميکنند در انبار، آن را دودستي کنار انباري ميگذارند. جوامع توسعهيافته که جاي خود دارند، فکر نکنم در حبشه هم با اساتيدشان اينگونه برخورد کنند که امثال دکتر فرهاد رهبر، وزارت علوم، دانشگاه تهران، شورايعالي انقلاب فرهنگي و ساير پيشقراولان فرهنگ و تمدن برخورد ميکنند. البته حق داريد. دانشگاهي که بعد از 40 سال مجبور هستيد تازه علوم انساني آن را اسلامي نماييد، اساتيدش شايسته احترام بخاري کهنه علاءالدين را هم ندارند». او درباره اخراجش از دانشگاه آزاد هم گفته بود: «من عضو پارهوقت واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد در دانشکده حقوق و علوم سياسي به مدت 10 سال بودم که اخيرا اخراج شدم و چيزي که جالب است اين است که به من اين موضوع را اعلام هم نکردند که اخراج شدهام. وقتي حقوق بهمنماه را دريافت کردم متوجه شدم که حقوق مربوط به عضويت در هيئت علمي پارهوقت دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه آزاد واريز نشده است و آنجا بود که متوجه اين موضوع شدم. البته چون اين تصميم در اواسط ترم گرفته شده بود من درسم را در اين دانشکده تا پايان ترم ادامه ميدهم، اما به صورت حقالتدريس کارم را ادامه خواهم داد و تبعا ديگر از سال آينده آن حقوق حقالتدريس را ندارم». او گفته بود كه «ميخواهم عليه دانشگاه آزاد به وزارت کار شکايت کنم البته دانشگاه آزاد وقتي صحبت از رعايت قوانين دولتي ميشود، ميگويد يک دانشگاه خصوصي است حال بايد مشخص شود که بالاخره دانشگاه آزاد يک دانشگاه حکومتي است يا نه». زيباكلام قبل از انقلاب دكتراي شيمي از انگلستان گرفت و بعد از بازگشت به ايران توسط ساواك بازداشت شد و دو سالي را در زندان گذراند، اما بعد از انقلاب با تغيير رشته از دانشگاه برادفورد دكتراي صلحشناسي گرفت. او فروردين 58، از سوي دولت موقت براي حلوفصل مسائل کردستان دعوت به همكاري شد. در جريان يکي از جلسات مذاکره ربوده و پس از چند ساعت آزاد شد. عمده شهرت او به سالهاي بعد از دوم خرداد بازميگردد كه بدل به يكي از چهرههاي سياسي حامي گفتمان دوم خرداد شد. اظهارنظرهاي جنجالي او عمدتا مربوط به رابطه با آمريكا، سابقه گفتمان آمريكاستيزي و ماجراي اسرائيل است. در سال ۱۳۹۵ حاضر نشد كه از روي پرچم اسرائيل و آمريکا بر کف ورودي راهروی دانشگاه آزاد اسلامي مشهد رد شود. زيباکلام از کنار هر دو پرچم عبور کرد.
شرق: صادق زيباكلام كه پيش از اين از دانشگاه آزاد، واحد علوم، تحقيقات اخراج شده بود، ديروز خبردار شد كه اسفندماه گذشته هم او را از دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران بازنشسته كردهاند بدون اينكه به او اطلاع دهند. او ديروز گفته است: «ظاهرا همان زمان که عذرم را از دانشگاه آزاد خواستند، از دانشگاه تهران هم بازنشستهام ميکنند. حکم بازنشستگيام را در اسفندماه صادر کردهاند؛ اما نه به خودم اطلاعي دادند و نه به دانشکده حقوق و نه گروه آموزشي در جريان اين تصميم قرار گرفته بودند. پس از اطلاع، نامه اعتراضي به دکتر نيلياحمدآبادي، رياست دانشگاه تهران، نوشتم و عرض کردم در حبشه هم احترام بيشتري براي استادي که 40 سال در دانشگاه خدمت کرده قائل ميشوند! آنها تصور ميکنند با کنارگذاشتن امثال بنده، علوم انساني، اسلامي ميشود! من هفت سال مرخصي بدونحقوق گرفتم و از مهندسي به علوم انساني تغيير رشته دادم. حال اگر مدت هفت سال را از سابقه حضورم در دانشگاه تهران کم کنيم، تنها ۲۵ سال در دانشکده حقوق مشغول تدريس هستم. تا آنجايي که بتوانم اين تصميم را پيگيري ميکنم. اگر گروه آموزشي بگويد که من به درد نميخورم، من هم ميروم». احتمالا ماجراي اخراج و بازنشستگي او بيارتباط با ماجراي صدور حكم محكوميت او نيست. صادق زيباکلام، به ۱۸ ماه زندان و دو سال محروميت از فعاليت سياسي محکوم شده است. زيباکلام پيش از اين هم در سال ۱۳۹۳ در پيوند با سخناني در مورد سياست هستهاي ايران و پرونده متهمان اختلاس سههزارميلياردتوماني به ۱۸ ماه حبس محکوم شده بود که اين حکم در دادگاه تجديدنظر به جريمه نقدي پنج ميليونتوماني تبديل شد. زيباكلام در نامهاي كه براي نيليآحمدآبادي، رئيس دانشگاه تهران، در اعتراض به بازنشستگي اجبارياش نوشته، آورده: «آقاي دکتر عسکرخاني تلفني در مورد بازنشستگي اساتيد سؤال کردند. گفتم در جريان نيستم. با تعجب گفتند چطور در جريان نيستيد خود شما هم بازنشست شدهايد. امروز پيگيري کردم و ديدم که در اسفندماه سال گذشته بازنشست شدهام. جالب است که در دانشکده هم کسي نميدانست. در اتوماسيون نامهاي به تاريخ 20 اسفند اشاره به بخشنامه يک روز قبلش از طرف وزارت علوم مينمايد که چون سن من به 70 سال و سنوات خدمتم در دانشگاه به چهل سال رسيده، لذا بايد بازنشسته شوم. من اعتراضي به بازنشستگي اجباريام ندارم. يعني فيالواقع اعتراضي هم ميداشتم چيزي عوض نميشد. پرسشم آن است که به نظر جنابعالي، آيا وقتي دانشگاه ميخواهد يک همکارش را بعد از 40 سال بازنشسته نمايد جاي آن ندارد که با علم و اطلاع و يک احترام صوري به وي و دانشکدهاش صورت بگيرد؟ يک بخاري نفتي علاءالدين را بعد از گازکشي پرت نميکنند در انبار، آن را دودستي کنار انباري ميگذارند. جوامع توسعهيافته که جاي خود دارند، فکر نکنم در حبشه هم با اساتيدشان اينگونه برخورد کنند که امثال دکتر فرهاد رهبر، وزارت علوم، دانشگاه تهران، شورايعالي انقلاب فرهنگي و ساير پيشقراولان فرهنگ و تمدن برخورد ميکنند. البته حق داريد. دانشگاهي که بعد از 40 سال مجبور هستيد تازه علوم انساني آن را اسلامي نماييد، اساتيدش شايسته احترام بخاري کهنه علاءالدين را هم ندارند». او درباره اخراجش از دانشگاه آزاد هم گفته بود: «من عضو پارهوقت واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد در دانشکده حقوق و علوم سياسي به مدت 10 سال بودم که اخيرا اخراج شدم و چيزي که جالب است اين است که به من اين موضوع را اعلام هم نکردند که اخراج شدهام. وقتي حقوق بهمنماه را دريافت کردم متوجه شدم که حقوق مربوط به عضويت در هيئت علمي پارهوقت دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه آزاد واريز نشده است و آنجا بود که متوجه اين موضوع شدم. البته چون اين تصميم در اواسط ترم گرفته شده بود من درسم را در اين دانشکده تا پايان ترم ادامه ميدهم، اما به صورت حقالتدريس کارم را ادامه خواهم داد و تبعا ديگر از سال آينده آن حقوق حقالتدريس را ندارم». او گفته بود كه «ميخواهم عليه دانشگاه آزاد به وزارت کار شکايت کنم البته دانشگاه آزاد وقتي صحبت از رعايت قوانين دولتي ميشود، ميگويد يک دانشگاه خصوصي است حال بايد مشخص شود که بالاخره دانشگاه آزاد يک دانشگاه حکومتي است يا نه». زيباكلام قبل از انقلاب دكتراي شيمي از انگلستان گرفت و بعد از بازگشت به ايران توسط ساواك بازداشت شد و دو سالي را در زندان گذراند، اما بعد از انقلاب با تغيير رشته از دانشگاه برادفورد دكتراي صلحشناسي گرفت. او فروردين 58، از سوي دولت موقت براي حلوفصل مسائل کردستان دعوت به همكاري شد. در جريان يکي از جلسات مذاکره ربوده و پس از چند ساعت آزاد شد. عمده شهرت او به سالهاي بعد از دوم خرداد بازميگردد كه بدل به يكي از چهرههاي سياسي حامي گفتمان دوم خرداد شد. اظهارنظرهاي جنجالي او عمدتا مربوط به رابطه با آمريكا، سابقه گفتمان آمريكاستيزي و ماجراي اسرائيل است. در سال ۱۳۹۵ حاضر نشد كه از روي پرچم اسرائيل و آمريکا بر کف ورودي راهروی دانشگاه آزاد اسلامي مشهد رد شود. زيباکلام از کنار هر دو پرچم عبور کرد.