کاندیداهای نظامی و معضل دولتهای نالان
حمزه پاریاب . کارشناس مسائل نظامی
در کنار پیامهای تلخ و صحنههای تأسفباری که در روزهای اخیر بهعنوان صفهای طولانی، در معرض دید مردم کشورمان و رسانههای خارجی قرار میگیرد و قطعا تبعات اجتماعی و سیاسی خاص خود را به دنبال دارد، آنچه عمیقتر، ماندگارتر و هشداردهندهتر خواهد بود، نحوه مواجهه مسئولان بخشهای مختلف با این وضعیت است. طبیعتا مسئولان اجرائی و اصطلاحا دولتی، در نوک پیکان انتقادها هستند و توقع آن است که بهجای رویآوردن به تاکتیک اکثر دولتهای سه دهه اخیر در کشورمان، یعنی قرارگرفتن در موقعیت مدیر و دولت ناکارآمد و بهانهگیر، به حل فوری و ریشهای مشکلات مرسوم همچون توزیع و گرانی بپردازند. این وضعیت و موقعیت تکراری، آنگاه خطر امنیتی برای کشورمان محسوب میشود که پای بخش دیگری از ارکان مهم نظام به موضوع انتقاد و ایرادگرفتن از سیستم اجرائی باز شود. این رکن مهم، همان فرماندهان یا اصطلاحا کاندیداهای نظامی هستند که قرار است طبق تبلیغات و وعدهها، حضور و احتمالا انتخابشان در آوردگاه خرداد 1400 به افزایش امید و انگیزه آحاد مختلف جامعه منجر شود. شاید در نگاه اول، همراهشدن کاندیداهای مذکور با مردم معترض به صفوف و گرانی مرغ و میوه، به
مردمیبودن و اطلاع آنها از گرفتاریهای اقشار پاییندست جامعه تعبیر شود و حتی برخی نزدیکان و طرفداران نیز به این موضوع دامن بزنند، اما در نگاهی کلانتر و موشکافانهتر، همسوشدن فرماندهان و کاندیداهای نظامی با مسئولان اجرائی نالان و دستبسته، رهاوردی جز ناامیدی مردم از اصلاح واقعی امور نخواهد داشت؛ چراکه ترجیح میدهند فرماندهانی که از این رکن مهم جمهوری اسلامی مهیای ورود به انتخابات میشوند، دستگیر دولت و نظام در مشکلات باشند و به دنبال راهحل این مشکلات بروند، وگرنه انتقاد و اعتراض را که همه بلدند.شاید این حرف، تکراری و بیفایده به نظر برسد که بگوییم جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری با موقعیت راهبردی، در معرض انبوهی از تهدیدات در سطوح فروملی، ملی و فراملی است.
در کنار پیامهای تلخ و صحنههای تأسفباری که در روزهای اخیر بهعنوان صفهای طولانی، در معرض دید مردم کشورمان و رسانههای خارجی قرار میگیرد و قطعا تبعات اجتماعی و سیاسی خاص خود را به دنبال دارد، آنچه عمیقتر، ماندگارتر و هشداردهندهتر خواهد بود، نحوه مواجهه مسئولان بخشهای مختلف با این وضعیت است. طبیعتا مسئولان اجرائی و اصطلاحا دولتی، در نوک پیکان انتقادها هستند و توقع آن است که بهجای رویآوردن به تاکتیک اکثر دولتهای سه دهه اخیر در کشورمان، یعنی قرارگرفتن در موقعیت مدیر و دولت ناکارآمد و بهانهگیر، به حل فوری و ریشهای مشکلات مرسوم همچون توزیع و گرانی بپردازند. این وضعیت و موقعیت تکراری، آنگاه خطر امنیتی برای کشورمان محسوب میشود که پای بخش دیگری از ارکان مهم نظام به موضوع انتقاد و ایرادگرفتن از سیستم اجرائی باز شود. این رکن مهم، همان فرماندهان یا اصطلاحا کاندیداهای نظامی هستند که قرار است طبق تبلیغات و وعدهها، حضور و احتمالا انتخابشان در آوردگاه خرداد 1400 به افزایش امید و انگیزه آحاد مختلف جامعه منجر شود. شاید در نگاه اول، همراهشدن کاندیداهای مذکور با مردم معترض به صفوف و گرانی مرغ و میوه، به
مردمیبودن و اطلاع آنها از گرفتاریهای اقشار پاییندست جامعه تعبیر شود و حتی برخی نزدیکان و طرفداران نیز به این موضوع دامن بزنند، اما در نگاهی کلانتر و موشکافانهتر، همسوشدن فرماندهان و کاندیداهای نظامی با مسئولان اجرائی نالان و دستبسته، رهاوردی جز ناامیدی مردم از اصلاح واقعی امور نخواهد داشت؛ چراکه ترجیح میدهند فرماندهانی که از این رکن مهم جمهوری اسلامی مهیای ورود به انتخابات میشوند، دستگیر دولت و نظام در مشکلات باشند و به دنبال راهحل این مشکلات بروند، وگرنه انتقاد و اعتراض را که همه بلدند.شاید این حرف، تکراری و بیفایده به نظر برسد که بگوییم جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری با موقعیت راهبردی، در معرض انبوهی از تهدیدات در سطوح فروملی، ملی و فراملی است.