|

فرامرز پایور، هنرمند جاودانه‌ای که ساز و آواز را زندگی می‌کرد

پایمردِ موسیقی

شرق: در موسیقی ایران‌زمین، چهره‌های بسیاری درخشیده‌اند، اما تعدادی از آنها نقطه‌عطفی رقم زده و تاریخ را به پیش و پس از خویش تقسیم کرده‌اند. فرامرز پایور را بی‌تردید باید در زمره تأثیرگذاران موسیقی این سرزمین قرار داد. او در محضر ابوالحسن صبا، موسیقیدان و آموزگار برجسته تلمذ کرد و ردیف‌های موسیقی ایرانی را فرا‌گرفت. در ادامه آموزه‌های استادان خود را با هوش، استعداد و البته پشتکاری وصف‌ناپذیر درهم آمیخت و آثاری درخشان ضبط و کنسرت‌هایی فراموش‌نشدنی اجرا کرد.
مضراب‌ها را روی سنتور به رقص درمی‌آورد. آهنگ‌سازی‌ها و بداهه‌نوازی‌های او در اعتلای این ساز اصیل ایرانی، نمودی عریان دارد. موسیقی را برای موسیقی می‌خواست و با موسیقی زندگی می‌کرد. یارای تماشای عزلت‌نشینی و گوشه‌گیری بزرگان هنر ایران‌زمین را نداشت. گروهی به نام «اساتید» شکل داد، چهره‌هام نام‌آور موسیقی را دعوت کرد و جاودانه‌هایی دیگر خلق کرد.
برایش تفاوتی نداشت با صاحب‌نامانی چون عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، همکاری کند یا زمان و توان بگذارد و برای خواننده‌ای بی‌نام‌و‌نشان آهنگ بسازد. او موسیقی را فریاد می‌زد و موسیقی در طلب او می‌دوید. نگاهی به کارنامه پربار برجای مانده از او؛ هم تحسین‌برانگیز است و هم ترسناک! بیش از هزار و 500 ساعت اجرای فردی و گروهی روی صحنه؛ چه در داخل کشور و چه فراسوی مرزها، آهنگ‌سازی و تنظیم صدها قطعه موسیقایی و پرورش صدها شاگرد از نسل‌های مختلف، تنها بخشی از خدمات فراوان فرامرز پایور به موسیقی وطن خویش است.
او به تألیف و تدریس نیز مشغول بود و کتاب «دستور سنتور» را نوشت‌؛ دومین کتاب آموزشی برای این ساز بعد از ابوالحسن صبا. این کتاب هنوز هم مرجعی معتبر است و البته اثری پرفروش. با نگاهی نو و قریحه‌ای خوش، در پی یادگیری و همچنین بازسازی قطعات قدما نیز برآمد. پایور بسیاری از آثار چهره‌هایی مانند «درویش خان» و «رکن‌الدین مختاری» را با تنظیمی تازه و همراهی ارکستر بر صحنه اجرا کرد.

دو ماه مانده به تولد 77‌سالگی، قلبش از تپش ایستاد. اگر امروز زنده بود، هشتادونهمین سالروز میلادش را جشن می‌گرفت.

نوآوری‌ها و تأثیرگذاری‌های چهره ماندگار موسیقی ایران به روایت سعید ثابت
برای استاد پایور، موسیقی مهم بود و بس
مهدی فیضی‌صفت

فرامرز پایور، ستاره‌ای درخشان در آسمان موسیقی ایران‌زمین است. 21 بهمن سال 1311 در تهران به دنیا آمد و در 77 سال عمر پرثمر، تأثیری عمیق بر موسیقی ایرانی گذاشت. چهره ماندگار سال 1384، آثاری ماندگار در همکاری با بزرگان ساز و آواز این سرزمین خلق کرد. «گروه اساتید» را تشکیل داد و چهره‌های تکرارنشدنی موسیقی اصیل ایرانی را کنار یکدیگر نشاند.
سعید ثابت، یکی از شاگردان برجسته فرامرز پایور است؛ نوازنده و مدرسی صاحب‌نام که راه استاد را ادامه داد و سرپرستی گروه پایور را نیز بر عهده گرفت. به مناسبت هشتادونهمین سالروز تولد فرامرز پایور به گفت‌وگو با سعید ثابت نشستیم. او در گفت‌وگو با «شرق» از نوآوری‌ها و تأثیرات عمیق استادش گفت. ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

‌ چگونه با فرامرز پایور آشنا شدید؟
وقتی از هنرستان فارغ‌التحصیل شدم، مانند بسیاری دیگر از جوانان هم‌نسل، سودای ورود به دانشگاه تهران را داشتم اما دستم جراحت دید و نتوانستم در آزمون عملی، توانایی خویش را به نمایش بگذارم. البته پاسخ‌هایی نیز به استادان ممتحن دادم که به مذاقشان خوش نیامد و سبب شد در آزمون پذیرفته نشوم. برای مثال، استادی گفت: «صدای ساز تو به گوش ما نمی‌رسد. گوشه‌ای را بخوان تا بشنویم». در جواب گفتم: «من برای امتحان نوازندگی آمده‌ام، نه آواز». استادان نیز مرا نپذیرفتند؛ اتفاقی که مسیرم را تغییر داد و سبب شد به هنرستان عالی موسیقی بروم و شاگرد استاد فرامرز پایور شوم.
‌ فرامرز پایور، یکی از چهره‌های برجسته موسیقی ایران است، اما از سویی بسیار تندخو توصیف شده؛ شما او را چگونه شخصیتی دریافتید؟
متأسفانه بسیاری از مردم بر اساس شنیده‌ها یا بر اساس یک برخورد درباره افراد قضاوت می‌کنند. من نیز با چنین ذهنیتی به محضر استاد پایور رسیدم و خود را برای برخورد با انسانی تندخو آماده کردم، ولی در نخستین برخورد، تمام ذهنیت‌ها و افکار غلط از ذهنم زدوده شد. فرامرز پایور، فردی بسیار منضبط، مسئولیت‌پذیر، کوشا و اخلاق‌مدار بود. چنین افرادی به‌دلیل پرهیز از سهل‌انگاری و تأکید بر انضباط در ذهن خیل عظیمی، بداخلاق و تندخو جلوه می‌کنند. جمله‌ای از استاد پایور هیچ‌گاه از ذهنم پاک نمی‌شود. او بارها به ما گفت: «اگر مسئولیتی را قبول کردید، وظیفه دارید به بهترین شکل انجام دهید، وگرنه از پذیرش مسئولیت امتناع کنید». همچنین تأکید داشت اگر هنرجویی، توان و امکان انجام آموزه‌های او را ندارد، راهی کلاس استاد دیگری شود.
طبیعی است فردی منضبط و مسئولیت‌پذیر با بی‌انضباطی و بی‌مسئولیتی کنار نمی‌آید و نمی‌تواند چنین رفتارهایی را بپذیرد. متأسفانه بی‌نظمی و فرار از مسئولیت در جامعه ما نهادینه شده و فرد مسئولیت‌پذیر و منضبطی مثل فرامرز پایور را پس می‌زند. هنگامی که برای نخستین بار به محضر استاد پایور رسیدم، به مدت پنج ساعت بی‌وقفه ساز زدم و از همان دم دریافتم اولویت نخست زندگی من، ساز است و بس.
‌ یکی از نقاط عطف زندگی هنری فرامرز پایور، تشکیل گروه اساتید و تهیه آلبوم‌هایی درخشان برای محمدرضا شجریان و شهرام ناظری است. نقش این نوازنده و آهنگ‌ساز برجسته در موفقیت آوازخوانان این سرزمین را چه اندازه می‌دانید؟
موسیقی در ایران به‌ویژه موسیقی اصیل این سرزمین بعد از انقلاب، مدتی دچار تعلیق و سردرگمی بود. استاد پایور در حرکتی تحسین‌برانگیز، اقدام به تشکیل «گروه اساتید» کرد. موسیقی به معنای ماهوی برای استاد پایور، ارزشمند بود و هیچ‌گاه نگاهی مادی به هنر نداشت. او حتی کتابی که به رشته تحریر درآورده بود را به قیمتی نازل می‌فروخت، چون اصلا حساب‌و‌کتاب نمی‌کرد. فرامرز پایور فقط و فقط به اعتلای موسیقی و هنر می‌اندیشید. او می‌گفت: «می‌خواهم کار درست در دسترس علاقه‌مندان قرار بگیرد و آنها بتوانند از پس تهیه این آثار بربیایند». اگر فردی به موسیقی علاقه‌مند است، نباید به دلیل ناتوانی مالی از علاقه‌اش دست بکشد.
او آلبومی برای علی رستمیان آهنگ‌سازی کرد، اما یک ریال پول نگرفت. وقتی آلبوم منتشر شد، بسیاری فکر کردند استاد پایور چه پول هنگفتی از خواننده برای آهنگ‌سازی گرفته‌ اما همان‌طورکه گفتم مادیات و درآمد از موسیقی، ذره‌ای برای او اهمیت نداشت. او فقط می‌خواست اساتیدی که مدتی خودخواسته از موسیقی دور شده‌اند را دور همدیگر جمع کند و دوباره کار درستی در موسیقی انجام دهند.
نتیجه هم موفقیت‌آمیز بود و نام خواننده اثر نیز بر سر زبان‌ها افتاد. اصولا استاد پایور با ساخت آثار درخشان، خواننده‌ها را مطرح می‌کرد. او همیشه معتقد بود کار تمام موزیسین‌های همکار در اثر باید نمود داشته باشد. طبیعی‌ترین راه برقراری ارتباط میان انسان‌ها، «کلام» است. «کلام» می‌تواند منظور ما را برساند. اگر این کلام، آهنگین شده و با موسیقی تلفیق شود، تأثیری دوچندان خواهد داشت، به همین دلیل بسیاری از مخاطبان تصور می‌کنند خواننده، نقش اصلی را ایفا می‌کند، در‌حالی‌که به‌هیچ‌عنوان این‌گونه نیست. در وهله اول، کار درست و آهنگ‌سازی زیبا به خلق اثری ماندگار می‌انجامد؛ چنانکه ممکن است خواننده آثاری دیگر خوانده باشد، ولی به همان اندازه شنیدنی نباشد. ببینید کار درست چقدر اهمیت دارد؛ دقیقا مثل سینما. کارگردان است که از هنرپیشه، آن بازی درخشان را بیرون می‌کشد. کارهای استاد پایور نیز به گونه‌ای بود که خواننده، بهتر می‌توانست درون خود را نشان بدهد.
‌ فرامرز پایور سال 1370، کنسرتی به‌یادماندنی با دیگر استادان برجسته موسیقی از جمله جلیل شهناز، محمد موسوی و محمد اسماعیلی داشت...
این کنسرت نیز در آواز ابوعطا اجرا شد. آلبومی که نام بردم «چهارباغ» نام داشت و در همان آواز ابوعطا، پیش از سال 1370 منتشر شد. کنسرت اساتید به خوانندگی آقای شهرام ناظری در سال 1370 روی صحنه رفت. من هنگام ضبط برخی از سازهای این اجرا حضور داشتم. استاد شهناز و استاد بهاری را پیش از ضبط در آنتراکت و به قول خودشان؛ زنگ تفریح دیده بودم. کار ضبط و در ادامه حداقل هفت شب در تالار رودکی (وحدت) اجرا شد. این اجرا، استقبال بسیار زیادی به دنبال داشت و مورد توجه قرار گرفت. یادم هست مردم از تهران و حتی شهرستان‌ها می‌آمدند و شب قبل پشت درِ تالار می‌خوابیدند تا بتوانند فردا صبح اول وقت، بلیت بخرند!
نوار اجرا آماده شد، در دسترس عموم قرار گرفت و همان‌طور‌که گفتم استقبال فراوانی صورت گرفت؛ دیگر تصور کنید قرار است اجرای زنده اثر با حضور استادان صاحب‌نام و تکرارنشدنی موسیقی ایران به روی صحنه برود و چه استقبالی صورت می‌گیرد.
‌ یکی از نوآوری‌ها و جریان‌سازی‌های فرامرز پایور، بهره‌گیری از ریتم لَنگ در موسیقی ایرانی بود. نمود برجسته این اتفاق را می‌توان در همکاری او با سیما بینا دانست...
برخی به اشتباه از عبارت «چهارمضراب لَنگ» استفاده می‌کنند، در‌حالی‌که باید واژه چهارمضراب را حذف کرد. لَنگ، یکی از انواع میزان‌ها در موسیقی ایرانی است. البته باید بدانیم لَنگ پیش‌تر نیز در موسیقی ما وجود داشته؛ حتی در کتاب ردیف‌های استاد ابوالحسن صبا می‌توان لَنگ را مشاهده کرد. او تا قبل از مرگ، دروس شاگردان خود را به صورت دست‌نویس می‌نوشت و به آنها می‌داد، یعنی گوشه‌ها و چهارمضراب‌های سه‌تار، سنتور و ... را جداگانه روی کاغذ می‌آورد. استاد صبا سال 1336 از دنیا رفت و کتاب مذکور بعد از مرگ او چاپ شد. اکنون حدود 60 سال از چاپ این کتاب می‌گذرد. استاد صبا شش دهه پیش در دستگاه «همایون» و در آواز «ابوعطا»، ضربی نوشته که در میزان لَنگ است. در خود ردیف موسیقی ایرانی، جملاتی داریم که بر مبنای میزان لَنگ نوشته شده، اما موسیقیدانی باید باشد که دغدغه‌اش را داشته باشد و به دنبال استخراج این میزان برود. استاد پایور را می‌توان جزء اولین‌هایی دانست که حداقل در حوزه اجرا و با نوازندگی گروه به سراغ میزان لَنگ رفته است.
سیما بینا نیز یکی از خواننده‌هایی بود که استاد پایور با او همکاری کرد. فرامرز پایور برای نخستین بار، میزان لَنگ را برای گروه تنظیم و تصانیفی خراسانی با همراهی خواننده به اجرا درآورد. این آثار مربوط به روزهای پیش از انقلاب است ولی متأسفانه عده‌ای از جوانان متعلق به روزگار بعد از انقلاب به سراغ موسیقی قبل از خودشان نمی‌روند تا اشراف پیدا کنند، به همین دلیل شک و شبهه پیش آمده که ضربی‌های لَنگ برای سال‌های پس از انقلاب است، در‌حالی‌که چندین دهه پیش فرامرز پایور به دنبالش رفت و برای کنسرت تنظیمش کرد.
شرق: در موسیقی ایران‌زمین، چهره‌های بسیاری درخشیده‌اند، اما تعدادی از آنها نقطه‌عطفی رقم زده و تاریخ را به پیش و پس از خویش تقسیم کرده‌اند. فرامرز پایور را بی‌تردید باید در زمره تأثیرگذاران موسیقی این سرزمین قرار داد. او در محضر ابوالحسن صبا، موسیقیدان و آموزگار برجسته تلمذ کرد و ردیف‌های موسیقی ایرانی را فرا‌گرفت. در ادامه آموزه‌های استادان خود را با هوش، استعداد و البته پشتکاری وصف‌ناپذیر درهم آمیخت و آثاری درخشان ضبط و کنسرت‌هایی فراموش‌نشدنی اجرا کرد.
مضراب‌ها را روی سنتور به رقص درمی‌آورد. آهنگ‌سازی‌ها و بداهه‌نوازی‌های او در اعتلای این ساز اصیل ایرانی، نمودی عریان دارد. موسیقی را برای موسیقی می‌خواست و با موسیقی زندگی می‌کرد. یارای تماشای عزلت‌نشینی و گوشه‌گیری بزرگان هنر ایران‌زمین را نداشت. گروهی به نام «اساتید» شکل داد، چهره‌هام نام‌آور موسیقی را دعوت کرد و جاودانه‌هایی دیگر خلق کرد.
برایش تفاوتی نداشت با صاحب‌نامانی چون عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، همکاری کند یا زمان و توان بگذارد و برای خواننده‌ای بی‌نام‌و‌نشان آهنگ بسازد. او موسیقی را فریاد می‌زد و موسیقی در طلب او می‌دوید. نگاهی به کارنامه پربار برجای مانده از او؛ هم تحسین‌برانگیز است و هم ترسناک! بیش از هزار و 500 ساعت اجرای فردی و گروهی روی صحنه؛ چه در داخل کشور و چه فراسوی مرزها، آهنگ‌سازی و تنظیم صدها قطعه موسیقایی و پرورش صدها شاگرد از نسل‌های مختلف، تنها بخشی از خدمات فراوان فرامرز پایور به موسیقی وطن خویش است.
او به تألیف و تدریس نیز مشغول بود و کتاب «دستور سنتور» را نوشت‌؛ دومین کتاب آموزشی برای این ساز بعد از ابوالحسن صبا. این کتاب هنوز هم مرجعی معتبر است و البته اثری پرفروش. با نگاهی نو و قریحه‌ای خوش، در پی یادگیری و همچنین بازسازی قطعات قدما نیز برآمد. پایور بسیاری از آثار چهره‌هایی مانند «درویش خان» و «رکن‌الدین مختاری» را با تنظیمی تازه و همراهی ارکستر بر صحنه اجرا کرد.

دو ماه مانده به تولد 77‌سالگی، قلبش از تپش ایستاد. اگر امروز زنده بود، هشتادونهمین سالروز میلادش را جشن می‌گرفت.

نوآوری‌ها و تأثیرگذاری‌های چهره ماندگار موسیقی ایران به روایت سعید ثابت
برای استاد پایور، موسیقی مهم بود و بس
مهدی فیضی‌صفت

فرامرز پایور، ستاره‌ای درخشان در آسمان موسیقی ایران‌زمین است. 21 بهمن سال 1311 در تهران به دنیا آمد و در 77 سال عمر پرثمر، تأثیری عمیق بر موسیقی ایرانی گذاشت. چهره ماندگار سال 1384، آثاری ماندگار در همکاری با بزرگان ساز و آواز این سرزمین خلق کرد. «گروه اساتید» را تشکیل داد و چهره‌های تکرارنشدنی موسیقی اصیل ایرانی را کنار یکدیگر نشاند.
سعید ثابت، یکی از شاگردان برجسته فرامرز پایور است؛ نوازنده و مدرسی صاحب‌نام که راه استاد را ادامه داد و سرپرستی گروه پایور را نیز بر عهده گرفت. به مناسبت هشتادونهمین سالروز تولد فرامرز پایور به گفت‌وگو با سعید ثابت نشستیم. او در گفت‌وگو با «شرق» از نوآوری‌ها و تأثیرات عمیق استادش گفت. ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

‌ چگونه با فرامرز پایور آشنا شدید؟
وقتی از هنرستان فارغ‌التحصیل شدم، مانند بسیاری دیگر از جوانان هم‌نسل، سودای ورود به دانشگاه تهران را داشتم اما دستم جراحت دید و نتوانستم در آزمون عملی، توانایی خویش را به نمایش بگذارم. البته پاسخ‌هایی نیز به استادان ممتحن دادم که به مذاقشان خوش نیامد و سبب شد در آزمون پذیرفته نشوم. برای مثال، استادی گفت: «صدای ساز تو به گوش ما نمی‌رسد. گوشه‌ای را بخوان تا بشنویم». در جواب گفتم: «من برای امتحان نوازندگی آمده‌ام، نه آواز». استادان نیز مرا نپذیرفتند؛ اتفاقی که مسیرم را تغییر داد و سبب شد به هنرستان عالی موسیقی بروم و شاگرد استاد فرامرز پایور شوم.
‌ فرامرز پایور، یکی از چهره‌های برجسته موسیقی ایران است، اما از سویی بسیار تندخو توصیف شده؛ شما او را چگونه شخصیتی دریافتید؟
متأسفانه بسیاری از مردم بر اساس شنیده‌ها یا بر اساس یک برخورد درباره افراد قضاوت می‌کنند. من نیز با چنین ذهنیتی به محضر استاد پایور رسیدم و خود را برای برخورد با انسانی تندخو آماده کردم، ولی در نخستین برخورد، تمام ذهنیت‌ها و افکار غلط از ذهنم زدوده شد. فرامرز پایور، فردی بسیار منضبط، مسئولیت‌پذیر، کوشا و اخلاق‌مدار بود. چنین افرادی به‌دلیل پرهیز از سهل‌انگاری و تأکید بر انضباط در ذهن خیل عظیمی، بداخلاق و تندخو جلوه می‌کنند. جمله‌ای از استاد پایور هیچ‌گاه از ذهنم پاک نمی‌شود. او بارها به ما گفت: «اگر مسئولیتی را قبول کردید، وظیفه دارید به بهترین شکل انجام دهید، وگرنه از پذیرش مسئولیت امتناع کنید». همچنین تأکید داشت اگر هنرجویی، توان و امکان انجام آموزه‌های او را ندارد، راهی کلاس استاد دیگری شود.
طبیعی است فردی منضبط و مسئولیت‌پذیر با بی‌انضباطی و بی‌مسئولیتی کنار نمی‌آید و نمی‌تواند چنین رفتارهایی را بپذیرد. متأسفانه بی‌نظمی و فرار از مسئولیت در جامعه ما نهادینه شده و فرد مسئولیت‌پذیر و منضبطی مثل فرامرز پایور را پس می‌زند. هنگامی که برای نخستین بار به محضر استاد پایور رسیدم، به مدت پنج ساعت بی‌وقفه ساز زدم و از همان دم دریافتم اولویت نخست زندگی من، ساز است و بس.
‌ یکی از نقاط عطف زندگی هنری فرامرز پایور، تشکیل گروه اساتید و تهیه آلبوم‌هایی درخشان برای محمدرضا شجریان و شهرام ناظری است. نقش این نوازنده و آهنگ‌ساز برجسته در موفقیت آوازخوانان این سرزمین را چه اندازه می‌دانید؟
موسیقی در ایران به‌ویژه موسیقی اصیل این سرزمین بعد از انقلاب، مدتی دچار تعلیق و سردرگمی بود. استاد پایور در حرکتی تحسین‌برانگیز، اقدام به تشکیل «گروه اساتید» کرد. موسیقی به معنای ماهوی برای استاد پایور، ارزشمند بود و هیچ‌گاه نگاهی مادی به هنر نداشت. او حتی کتابی که به رشته تحریر درآورده بود را به قیمتی نازل می‌فروخت، چون اصلا حساب‌و‌کتاب نمی‌کرد. فرامرز پایور فقط و فقط به اعتلای موسیقی و هنر می‌اندیشید. او می‌گفت: «می‌خواهم کار درست در دسترس علاقه‌مندان قرار بگیرد و آنها بتوانند از پس تهیه این آثار بربیایند». اگر فردی به موسیقی علاقه‌مند است، نباید به دلیل ناتوانی مالی از علاقه‌اش دست بکشد.
او آلبومی برای علی رستمیان آهنگ‌سازی کرد، اما یک ریال پول نگرفت. وقتی آلبوم منتشر شد، بسیاری فکر کردند استاد پایور چه پول هنگفتی از خواننده برای آهنگ‌سازی گرفته‌ اما همان‌طورکه گفتم مادیات و درآمد از موسیقی، ذره‌ای برای او اهمیت نداشت. او فقط می‌خواست اساتیدی که مدتی خودخواسته از موسیقی دور شده‌اند را دور همدیگر جمع کند و دوباره کار درستی در موسیقی انجام دهند.
نتیجه هم موفقیت‌آمیز بود و نام خواننده اثر نیز بر سر زبان‌ها افتاد. اصولا استاد پایور با ساخت آثار درخشان، خواننده‌ها را مطرح می‌کرد. او همیشه معتقد بود کار تمام موزیسین‌های همکار در اثر باید نمود داشته باشد. طبیعی‌ترین راه برقراری ارتباط میان انسان‌ها، «کلام» است. «کلام» می‌تواند منظور ما را برساند. اگر این کلام، آهنگین شده و با موسیقی تلفیق شود، تأثیری دوچندان خواهد داشت، به همین دلیل بسیاری از مخاطبان تصور می‌کنند خواننده، نقش اصلی را ایفا می‌کند، در‌حالی‌که به‌هیچ‌عنوان این‌گونه نیست. در وهله اول، کار درست و آهنگ‌سازی زیبا به خلق اثری ماندگار می‌انجامد؛ چنانکه ممکن است خواننده آثاری دیگر خوانده باشد، ولی به همان اندازه شنیدنی نباشد. ببینید کار درست چقدر اهمیت دارد؛ دقیقا مثل سینما. کارگردان است که از هنرپیشه، آن بازی درخشان را بیرون می‌کشد. کارهای استاد پایور نیز به گونه‌ای بود که خواننده، بهتر می‌توانست درون خود را نشان بدهد.
‌ فرامرز پایور سال 1370، کنسرتی به‌یادماندنی با دیگر استادان برجسته موسیقی از جمله جلیل شهناز، محمد موسوی و محمد اسماعیلی داشت...
این کنسرت نیز در آواز ابوعطا اجرا شد. آلبومی که نام بردم «چهارباغ» نام داشت و در همان آواز ابوعطا، پیش از سال 1370 منتشر شد. کنسرت اساتید به خوانندگی آقای شهرام ناظری در سال 1370 روی صحنه رفت. من هنگام ضبط برخی از سازهای این اجرا حضور داشتم. استاد شهناز و استاد بهاری را پیش از ضبط در آنتراکت و به قول خودشان؛ زنگ تفریح دیده بودم. کار ضبط و در ادامه حداقل هفت شب در تالار رودکی (وحدت) اجرا شد. این اجرا، استقبال بسیار زیادی به دنبال داشت و مورد توجه قرار گرفت. یادم هست مردم از تهران و حتی شهرستان‌ها می‌آمدند و شب قبل پشت درِ تالار می‌خوابیدند تا بتوانند فردا صبح اول وقت، بلیت بخرند!
نوار اجرا آماده شد، در دسترس عموم قرار گرفت و همان‌طور‌که گفتم استقبال فراوانی صورت گرفت؛ دیگر تصور کنید قرار است اجرای زنده اثر با حضور استادان صاحب‌نام و تکرارنشدنی موسیقی ایران به روی صحنه برود و چه استقبالی صورت می‌گیرد.
‌ یکی از نوآوری‌ها و جریان‌سازی‌های فرامرز پایور، بهره‌گیری از ریتم لَنگ در موسیقی ایرانی بود. نمود برجسته این اتفاق را می‌توان در همکاری او با سیما بینا دانست...
برخی به اشتباه از عبارت «چهارمضراب لَنگ» استفاده می‌کنند، در‌حالی‌که باید واژه چهارمضراب را حذف کرد. لَنگ، یکی از انواع میزان‌ها در موسیقی ایرانی است. البته باید بدانیم لَنگ پیش‌تر نیز در موسیقی ما وجود داشته؛ حتی در کتاب ردیف‌های استاد ابوالحسن صبا می‌توان لَنگ را مشاهده کرد. او تا قبل از مرگ، دروس شاگردان خود را به صورت دست‌نویس می‌نوشت و به آنها می‌داد، یعنی گوشه‌ها و چهارمضراب‌های سه‌تار، سنتور و ... را جداگانه روی کاغذ می‌آورد. استاد صبا سال 1336 از دنیا رفت و کتاب مذکور بعد از مرگ او چاپ شد. اکنون حدود 60 سال از چاپ این کتاب می‌گذرد. استاد صبا شش دهه پیش در دستگاه «همایون» و در آواز «ابوعطا»، ضربی نوشته که در میزان لَنگ است. در خود ردیف موسیقی ایرانی، جملاتی داریم که بر مبنای میزان لَنگ نوشته شده، اما موسیقیدانی باید باشد که دغدغه‌اش را داشته باشد و به دنبال استخراج این میزان برود. استاد پایور را می‌توان جزء اولین‌هایی دانست که حداقل در حوزه اجرا و با نوازندگی گروه به سراغ میزان لَنگ رفته است.
سیما بینا نیز یکی از خواننده‌هایی بود که استاد پایور با او همکاری کرد. فرامرز پایور برای نخستین بار، میزان لَنگ را برای گروه تنظیم و تصانیفی خراسانی با همراهی خواننده به اجرا درآورد. این آثار مربوط به روزهای پیش از انقلاب است ولی متأسفانه عده‌ای از جوانان متعلق به روزگار بعد از انقلاب به سراغ موسیقی قبل از خودشان نمی‌روند تا اشراف پیدا کنند، به همین دلیل شک و شبهه پیش آمده که ضربی‌های لَنگ برای سال‌های پس از انقلاب است، در‌حالی‌که چندین دهه پیش فرامرز پایور به دنبالش رفت و برای کنسرت تنظیمش کرد.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها